eitaa logo
کافه شعر و ادب
751 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
خوش آمدید بزرگواران کپی آزاد اگه دوست داشتی یه صلوات هم بفرست خادم Yasamanha@
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام درود بر شما دوستان عزیز از همراهی شما متشکرم
اندکی با تو گفتم غم دل، ترسیدم که دل آزرده شوی ور نَه سخن بسیار است سعدی
به جهان خرم ازآنم که جهان خرم ازاوست سعدی
ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم این زمستانم مبین ما هم بهاری داشتیم 🌴🕯🌴
: دوستان شرح پریشانی من گوش کنیدداستان غم پنهانی من گوش کنیدقصه بی سر و سامانی من گوش کنی گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید  شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی؟  سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟   روزگاری من و او ساکن کویی بودیم ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل و دین باخته دیوانه رویی بودیم  بسته سلسله سلسله مویی بودیم  کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود  یک گرفتار از این جمله که هستند نبود    نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت  سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت  اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت  یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت  اول آنکس که خریدار شدش من بودم  باعث گرمی بازار شدش من بودم
یار اگر پرسید نشان منزل مارا بگو عاشقان کی خانه دارند جز دل دیوانه‌ای مولوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب مرا ز بودن خود شاد می کنی ویرانه ای به نام دل آباد می کنی از یاد برده ام همه را غیر نام تو می رقصم آن زمان که مرا یاد می کنی آزاد می شوم اگر از خویش بگذرم امشب مرا ز قید خود آزاد می کنی احمد پروین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هر سیه چشمی چو آهو کی کند ما را شکار چشمِ لیلی‌دیده‌ی ما را غرور دیگرست