🔴 مهمترین گناهی که ما را از خدا و ظهور دور میکند، ترک مسئولیت اجتماعی است.
👤 #علیرضا_پناهیان
🔹️ از چه چیزی باید بیشتر استغفار کنیم؟ از اینکه من زیاد آدم اجتماعیای نیستم؛ یعنی اهل امربهمعروف نیستم.
🔸️ معنویت و استغفار در خلوت و تنهایی، با ابعاد اجتماعی زندگی ما چه ارتباطی دارد؟
✅ کسی که تمنّای تقرّب به خدا و ظهور دارد، باید بداند چه چیزی او را از خدا و ظهور دور کرده است
🔹️ طبق روایت، همۀ خوبیها در مقابل اقیانوس امر بهمعروف و نهی از منکر، مثل قطره است؛ پس گناه ترک امر بهمعروف، به اندازۀ یک اقیانوس است و گناهان دیگر در مقابلش مثل قطرهاند
🔸️ چرا آدمها معمولاً به امر به معروف و نهی از منکر، تن نمیدهند؟ چون برایشان سخت است و میگویند: من خودم و خانوادهام را اداره کنم بس است، چرا میخواهید مسئولیت کلّ شهر را گردن من بیندازید؟!
💢 باید توبه کنیم و ضجه بزنیم تا این بیماری «علاقه به فردی زندگی کردن» در ما برطرف بشود.
#فرهنگی #سیاسی 🌳
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
﴾﷽﴿
*شهیدی که در قبر اذان گفت و سوره مبارکه کوثر را تلاوت کرد.*
سلام این رخداد راحتما بخوانید
عارف شهدا شهید حاج عبدالمهدی مغفوری
درکرمان
سلوک عارفانه ستاره درخشان آسمان کرمان سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری است وی از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارا... کرمان و در پشت جبهه مسئول بسیج سپاه پاسداران استان کرمان بود. وی مدتی در سپاه پاسداران زرند خدمت می کرد و اعتقاد زیادی به احترام به والدین داشتند و عقیده داشتند که هر روز قبل از شروع کار دست پدرو مادر را باید بوسید
وی در داشتن مقام معنوی به قرب خدا شهره بود او استاد اخلاق بود مردی که مردمان دیار کرمان حاجات خود را به واسطه او به درگاه خدا می فرستند.
🌷 وی در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ خالصانه به پاس همه بندگی هایش به درگاه خداوند راه آسمان را در پیش گرفت🌷
👌این شهید بزرگوار مستجاب دعوه هست
اتفاقی عجیب:
پس از شهادت حاج عبدالمهدی مغفوری در عملیات کربلای ۴ پیکر پاکش را برای تشییع به کرمان آورده بودند
خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زده اند
مادر خانم حاج عبدالمهدی میگفت:وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم😘😭با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است
وقتى پيكر مطهر شهيد عبدالمهدى مغفورى را آوردند حال مساعدى نداشتم. نشسته بودم و گريه می كردم. در حزن و اندوه غوطه ور بودم كه ناگهان صدايى شنيدم كه می گفت: شهيد قرآن می خواند.
يكى از روحانيون محل هم كه آنجا بالاى سر جنازه بود قسم خورد كه او هم تلاوت قرآن شهيد را شنيده است. با خود گفتم خدايا اين چه شهيدى است و نزد تو چه قرب و مقامى دارد كه اين كرامت را به او عنايت كرده اى كه از جنازه اش پس از چند روز كه شهيد شده صداى تلاوت قرآن مى آيد.
از جا بلند شدم كه خودم هم از نزديك اين اعجاز را مشاهده كنم. وضو گرفتم بالاى سرش رفتم و روى او را كنار زدم. رنگش مثل مهتابى نور می داد و بوى عطر عجيبى از پيكرش به مشام مى رسيد. وقتى گوشم را به صورت و دهانش نزديك كردم، مثل كسى كه برق به او وصل كرده باشند در جا خشكم زد. چون من هم از او تلاوت قرآن شنيدم. درست به خاطر دارم در همان لحظه كه گوشم نزديك دهان او بود شنيدم كه اين آيه را می خواند: اعطيناك الكوثر... پيشانى اش را بوسيدم و از كنار او برخاستم و وقتى به خانه بازگشتم از مشاهده اين كرامت و مقامى كه خدا به شهيد عبدالمهدى داده بود دو ركعت نماز شكر بجا آوردم.
شب كه بعضى از اهل محل براى عرض تسليت به منزل ما آمدند، حاج آقا سيدكمال موسوى روحانى محل هم آمد. اين قضيه را كه از من شنيد گفت: چند نفر ديگر هم شاهد تلاوت قرآن شهيد بوده اند
و من بیاختیار این جمله در ذهنم نقش میبندد که
هان ای شهیدان.با خدا شبها چه گفتید؟
جان علی با حضرت زهرا(ص) چه گفتید؟
پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطرهای شگفت دارد:💫💫
وقتی میخواستیم او را که به برکت زندگی سراسر مجاهدهاش شهد وصال نوشیده بود به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به یکباره منقلبمان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر میگذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم.
راوی:حجت الاسلام محمدحسین مغفوری،لشکر۴۱ ثارالله
تا اینکه من دچار بیماری سختی شدم و پزشکان از بهبودی من قطع امید کردند یک روز حاج مهدی با یک دسته گل سرخ به عیادتم آمد وقتی نظر پزشکان را به او گفتم اشک در چشمانم حلقه زد پس لیوانی را برداشت آن را تا نیمه آب کرد و چیزی زیر لب خواند و به آب داخل لیوان دمید پارچه سبزی را از جیب پیراهنش درآورد و با آب لیوان خیس کرد و نم آن را بر لبان من کشید و درآخر زمزمه کرد به حق دختر سه سالهی حسین…
روز بعد در عالم رویا خودم را در صحنهی کربلا دیدم دختربچه ای سمتم آمد و من قمقمه ام را به او دادم او آن را گرفت و فقط لبهای خشکش را تر کرد و دوباره به سوی خیمهها رفت اما سواری دختر بچه را با سیلی زد هرچه تقلا کردم به کمکش بروم نتوانستم یکباره از خواب پریدم و از همان لحظه حالم خوب شد و بهبود یافتم.
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
✅شادی روح جمیع شهدا صلوات
•┈••✾🍃🌹🍃✾••┈•
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌷
﴿اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج﴾
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
🌹سلام علیکم🌹
اعضای محترم گروه های یا صاحب الزمان عج ادرکنی و لا تهلکنی
عرض ادب و احترام
احتراماً به استحضار میرساند که
امروز یکشنبه ۱۴۰۱/۱/۲۸ مصادف با پانزدهم رمضان تولد امام حسن مجتبی علیه السلام بود قربانی انجام شد
یک رأس گوسفند به وزن۶۰ کیلو
وهرکیلو ۷۶ هزار تومان
۴/۵۶۰/۰۰۰ هزار تومان
که یک میلیون تومان کسری داریم و عزیزان میتوانید در این کار سهیم شوید
در ضمن از بانیان خیر بسیار سپاسگزارم و قدردانی می نمایم
🌹🫐☘️❤️🤍💚☘️🫐🌹