eitaa logo
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
1.8هزار دنبال‌کننده
32.9هزار عکس
23.8هزار ویدیو
119 فایل
#شهادت_سردار_سپهبد_قاسم_سلیمانی 😢😢😢😢😢 آهنگ: (یاران چه غریبانه رفتند از این خانه) سر لشڪرِ ایرانی سردارِ سلیمانی هم عاشق قرآن و هم ڪشته قرآنی رفتی و وقارم رفت بر عشق عیارم رفت هم یار ولایت هم سردار دیارم رفت ای یار خداحافظ سردار خداحافظ😢😢😢😢
مشاهده در ایتا
دانلود
14.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️استاد رائفی پور @yazeynb @yazeynb 🔺اگه حق الناسی به گردنتونه این کلیپ رو ببینید ‎‌‌‌‎‌‌‌@yazeynb @yazeynb
💢فیلم محرمانه حاج قاسم از مذاکرات ژنرال‌های آمریکایی با سران داعش/ تخلیه 5 ساعته تجهیزات نظامی آمریکایی در مقر داعش! ⏪امیرعبداللهیان در مراسم رونمایی از مستند «رویای حاتم» روایت شهید ابومنتظر المحمداوی: ♦️شهید سلیمانی به من فرمودند که ما تصاویری را داریم که نشان می‌دهد در یک روز و ساعت مشخص ۵ فروند هواپیمای لجستیک آمریکایی در فرودگاه موصل که دست داعشی‌ها بود فرود آمد که نیروهای ژنرال آمریکایی از آن پیاده و وارد فرودگاه موصل شدند. ♦️آنان به مدت ۵ ساعت با سران داعش مذاکره کردند. @yazeynb @yazeynb ♦️سردار سلیمانی می‌گفت که من نوار صوتی این مذاکره را در اختیار دارم و هر وقت بخواهید آن را منتشر می‌کنم. ♦️آمریکایی‌ها انقدر سلاح و تجهیزات نظامی با خود آورده بودند که در این ۵ ساعت سربازان آنان مشغول تخلیه آن بودند. @yazeynb @yazeynb ♦️سردار سلیمانی درخواست داشت تا این اتفاقات در حاشیه جلسات به طرف آمریکایی گفته شود و وقتی آقای ظریف این ماجرا را برای جان کری گفت او جوابی چند وجهی و گنگ داد. @yazeynb @yazeynb
🍃 از آدم تا خاتم 🍃 قسمت سی و دوم طوفان نوح ❄💧❄💧❄💧❄💧 هر آنکس را که خداوند فرمان داده بود سوار بر کشتی شدند و تمام اهل نوح در انتظار وعده خداوند ؛ سوار بر کشتی شدند 👨‍👧جز همسرش و پسر همسرش نوح سه پسر داشت به نام های @yazeynb @yazeynb 👨‍👧‍👧 "سام" "حام" "یافث" 👨‍👦‍👦 که هر سه سوار بر کشتی شدند و پسر دیگری بود به نام "یام" که معروف به "کنعان " است و طبق روایتی از امام محمد باقر ع او فرزند نوح نبوده بلکه پسر همسرش بوده و آن دو سوار بر کشتی نشدند 🏊‍♂🧍🏊‍♂🧍‍♂🏊‍♂🕴🏊‍♂🧍‍♂ @yazeynb @yazeynb امام علی ع میفرمایند: ميعاد و وعده عذابى كه بين او و خدا معين شده بود این بود که هرگاه آب از فلان تنور فوران کرد بدان نزول عذاب نزدیک است ؛ به نوح خبرداده شد كه تنور به فوران در آمده است ؛ همه سوار بر کشتی شدند و ناگهان ريزش آسمان و جوشش زمين شروع شد . 🌨❄🌨❄🌨❄🌨❄ @yazeynb @yazeynb گویند چهل شبانه روز کشتی بر روی آب شناور بود تا زمانی که گنهکاران و بت پرستان و خاندان و قبیله قابیل به هلاکت رسیدند. سرانجام کشتی ؛ روی کوه جودی نزدیک موصل کنونی پهلو گرفت فرمان از نزد خداوند صادر شد ❄ ای زمین آبت را فرو بر 🌍 ای آسمان از باریدن خودداری کن و ای نوح با سلامت و برکتی از جانب ما بر تو و تمام آنها که با تو هستند ؛ بر زمین فرود آی ❄🌎❄🌍❄🌎❄🌍 @yazeynb @yazeynb
https://digipostal.ir/c31m942 کارت پستال دیجیتال تقدیم به عاشقانه مولاعلی علیه السلام @yazeynb @yazeynb وخانم حضرت زهرا سلام الله علیها
❤️ @yazeynb @yazeynb خوشا به حال تویی که کنار جانانی بدا به حال منی که اسیر زندانم... تو در سعادت محضی، تویی که میخندی منی که بند گناهم منی که گریانم...🍂🥀 @yazeynb @yazeynb ؛
سالروز شهادت🌷🍃 🌷شهید علی اوسط غلاملو🌷 تاریخ تولد : ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۴/۲۰ @yazeynb @yazeynb محل شهادت: اندیمشک درحین ماموریت مزارمطهرشهید :کرج(امامزاده محمد) ⚘روحش شاد ویادش گرامی⚘ ⚘نثارارواح طیبه شهداءوامام شهداء و اموات صلوات⚘ @yazeynb @yazeynb
خیلی شوخ بود . در محیط کار با بچه ها شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش را سر کار می گذاشت . ولی نسبت به من یک احترام خاصی می گذاشت . هیچ وقت با من شوخی نکرد . حتی این اواخر وقتی با هم معانقه می کردیم شونه ام را می بوسید . این کارش خیلی خجالت زدم می کرد . بارها شده بود که ازش پول قرض گرفته بودم و محمود رضا هم هرطور شده @yazeynb @yazeynb بود ، حتی با قرض گرفتن از دیگران بهم پول را می رساند و دیگه به رویم نمی آورد . این اواخر یک بار بهم گفت پول لازم دارم و سریع بر می گردونم . گفتم : لازم نیست برگردانی ، من به تو بدهکارم اول باید بدهیم را صاف کنم . گفت : صافیم . یادم می آید نوجوان که بودیم . تقریبا به حد رکوع خم می شد دست پدر و مادر را می بوسید . طوری که پدرم گفت دیگه این کار را نکن! @yazeynb @yazeynb
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 • خوش برخورد بود و مهربان ، @yazeynb @yazeynb مهربان بود و خوش خنده چهره ی خندانش تو دل برو بود و جذاب. مهربانی ازسر و رویش می بارید و دیگران را از این مهربانی بی نصیب نمی گذاشت. فدای خنده هایت سردار :) @yazeynb @yazeynb
🔻ساعت ۱۰ دقیقه به ۱۱ ... گوشیم زنگ زد📱 ... بی‌حس و رمق، از خواب بیدار شدم ... از جا بلند شدم رفتم سمتش ... 🔸شماره ناشناس بود ... چند لحظه همین طوری به صفحه گوشی خیره شدم ... قدرت حرف زدن نداشتم ... نمی‌دونم چی شد؟ که جواب دادم ... - بفرمایید ... - کجایی مهران❓ ... چیزی به ظهر عاشورا نمونده ...😔😭 💢چند لحظه مکث کردم ... - شرمنده به جا نمیارم ... شما❓ ... @yazeynb @yazeynb ▫️و سکوت همه جا رو پر کرد ... - من ... حسین فاطمه‌ام ... ❌❌برای خوندن ادامه داستان شهیدی ک امام حسین به او زنگ زدن😭💔 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌@yazeynb @yazeynb ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
•• ازمن‌مخواه ؛ خنده‌ڪنم‌درنبودتو بامشقِ‌اسم‌توقلمم‌دردمی‌ڪند... @yazeynb @yazeynb
| .○🖤✨:) @yazeynb @yazeynb ای کاش دلم شبیھ گنبد می‌شد عالم همگی شبیھ مشھد می‌شد ای کاش دلم شبیھ یک فرش فقط از داخلِ صحن‌هاے او رد می‌شد :) @yazeynb @yazeynb