👈 قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام:
@yazeynb
👈 منْ ذُكِرَ الْحُسَيْنُ علیه السّلام عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ.
@yazeynb
👈 امام صادق علیه السّلام فرمودند:
👈 کسی که یادی از امام حسین علیه السّلام نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگس اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حق تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست.
@yazeynb
📚👈 کامل الزیارات، ص۱۰۰، ح۳.
✅برنامه ی روز سه شنبه✅
🔱خواندن دعای فرج
🔆خواندن صلوات هر چه در توان دارد به نیت امام سجادو امام محمد باقر و امام صادق
و امام موسی کاظم ع ( سه شنبه اختصاص
به این معصومین دارد)
@yazeynb
🔆خواندن سوره ی لیل
🔆خواندن ذکر مجرب استغفار
استغفرالله ربی و اتوب الیه
تعداد درحد توان (با خلوص نیت)
@yazeynb
🔆خواندن سوره ی حجرات به نیت
کفاره ی غیبت
🌺اين آيه سفارش شده است هنگامي كه صبح بيدارميشويد قبل از صحبت كردن و تكلم اين ايه را بخوانيد،به فضل خدا روزي دنيوي ومعنوي از جاییکه گمان نمیکنید ميرسد...🌺
@yazeynb
سوره مائده آیه 114
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
@yazeynb
ترجمه:
عیسی بن مریم عرض کرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائدهای بر ما بفرست! تا برای اول و آخر ما، عیدی باشد، و نشانهای از تو؛ و به ما روزی ده! تو بهترین روزی دهندگانی!»
@yazeynb
هر کس خوند بگویدیا رزاق
#دخترک_نابینا
سرگذشت شفایافته ی دستان حسین بن علی...
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
مرد ،ناامید و پریشان دخترکش را در آغوش گرفته از خانه ی طبیب خارج میشود
غمهای عالَم به دلش نشسته و کوههای امید در بَرَش فرو نشسته
سر دختر را به شانه گذارده ، حیران و سرگردان در کوچه های مدینه گام بر میدارد
سلمان که به سوی خانه ی مولایش در شتاب است، نگاهش میرسد به عبدالله بن عامر و حال پریشان پدر، وقفه می اندازد در رفتن سلمان
حال را جویا میشود و این همه غصه را سبب میپرسد
دخترک تنها چهار سال دارد، دیدگان نا بینا و پاهایی عاجز از راه رفتن، طاقت پدر را از کف ربوده است و امروز بهترین طبیب شهر نیز دست رد بر سینه اش زده
@yazeynb
سلمان دستی به روی دخترک میکشد
- عبدالله ،طبیب حاذقی در مدینه سراغ دارم که درد از زمینیان و آسمانیان مداوا میکند
- سلمان درنگ نکن، به ارزش تمام اموالم، بهای طبیب را میپردازم
سلمان سری تکان میدهد :کاش طبیبی که منمیشناسم تو نیز میشناختی، کاش نَمی از فضائلش را چشیده بودی ...
@yazeynb
سلمان دق الباب میکند خانه ی طبیب را، و علی بن ابیطالب در میگشاید
سلمان خوش آمدی، دلتنگت بودیم، بعد از رسول خدا، کمتر کسی درِ این خانه را مینوازد
مولای من به حاجتی ، خدمت رسیده ام و بیماری همراه دارم
علی نگاهی به صورت دخترک انداخته دست نوازشی بر سرش میکشد
- سلمان بیمار آورده ای، طبیب را هم بیاور
-طبیبی غیر از شما نمی شناسم مولای من
- حسینم را بگو بیاید، طبیب این دختر حسین است و بس
سلمان که خود دلتنگ حسین شده، حسین را در آغوش گرفته بوسه بر ماهِ رویش میزند و نزدِ علی می آید
- حسینم این دختر به تو توسل جسته و درمانش به دستان گره گشای تو میسّر میشود
@yazeynb
کاسه ی آبی فراهم میشود، حسین بن علی دست در آب برده بر سر و روی دخترک قطراتی از آب میپاشد
دختر به دوپا بر میخزد و میگشاید چَشمانی که به امروز نگشوده بود و چهره ی دلربای حسین ، اول دیده ی دیدگان دخترک میشود
@yazeynb
دختر چنان شیفته و شیدای این رخِ مه سیما شده که نه پلکی میزند و نه چهره بر میگرداند
او که شفایافته ی دستان حسین است ، میشود عاشق کوی این خاندان و به همان کودکی خانه زاد خانه ی علی
پدرش تاجر شام است و دختر در خانه ی علی میماند
او خدمتگزار زینب میشود و زینب کبری آموزگار تربیتش
او عشق علی به زینب را میبیند، دلدادگی حسین با زینب را نظاره میکند، مقام و منزلت زینب را درک میکند
و خود میشود شیفته ای از شیفتگان زینب کبری و دست پرورده ای از دانش آموختگان مکتب زینب
ایام میگذرد و دست قضا جدایی می اندازد میان دختر عبدالله بن عامر و خاندان نبوی
@yazeynb
آفتاب طلوع کرده ودر خرابه ی شام زینب هنوز بیدار ، سر کودکان به دامن گذارده روی خاک ها نشسته است
زنی شتابان به سوی خرابه می آید
بزرگ کاروان شما کیست؟سوالی دارم
@yazeynb
زینب کبری که دستانش سایه بان صورت اطفال کرده تا نور خورشید بیدارشان نکند، نگاهی می اندازند چهره ی زن را
- بپرس سوالت را
- میگویند شما از مدینه آمده اید، آیا محله بنی هاشم را میشناسید؟
- آری میشناسم
- نام علی بن ابیطالب را میشناسید؟
- آری میشناسم
نفس زن در سینه حبس میشود
- مولایم حسین بن علی و خانمم زینب کبری را نیز میشناسید؟؟؟
@yazeynb
آه از سینه ی پردرد زینب بر میخیزد
- آری میشناسم...
زن به دو زانو بر زمین میخورد دست به دامان زینب میشود
- مرا از حال مولایم حسین خبری بده
مرا از کوی بانویم زینب باخبر کن
فراق ، طاقتم ربوده و جدایی امانم بریده است
@yazeynb
دلتنگم روی طبیبم را ، بی قرارم دامان آموزگارم را
مرا از اولاد علی خبری برسان
زینب کبری نگاهی به گِردِ خرابه می اندازد، از سویدای دل آه میکشد
@yazeynb
- اینان که به رخت اسیری ، به خاک خرابه آرمیده اند، اولاد علی مرتضایند
من که ریسمان ظلم بر بازوانم بسته اند، دخت فاطمه ی زهرا، زینبم
و آن سری که از دار العماره ی یزید به زیر آویخته ، جانِ جانانم حسین است....
@yazeynb
من براے رعایٺ حجاب خودم هزاران دلیل دارم؛
جلب رضایٺ خدا؛
آرامش روانے؛
انقراض بےبند و بارے؛
آرامش فردے و اجتماعے؛
تقویٺ تمرڪز؛
تحڪیم بنیان خانواده؛
ڪاهش خیانٺ و ناامنے؛
شڪر نعمٺ زیبایے؛
@yazeynb
#پویش_حجاب_فاطمے
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥
#شهیدانہ 🌱🌷
@yazeynb
←شهدادعاداشتند
ادعانداشتند .. !
←نیایشداشتند
نمایشنداشتند ... !
←حیاداشتند"
ریانداشتند ... !
رسمداشتند🌱
اسمنداشتند ...!
@yazeynb
🌱 #زندگیتوامامزمانۍڪن
4_5958324356403693399.mp3
3.45M