🌺🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃🌺
#دلنوشته...
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹
دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم ونام
غافل از اینکه فاطمه الزهرا( سلام الله علیها)
گمنام میخرد.
قبل ازآشنایی من با🌷 شهید ابراهیم هادی،🌷
برای شهدا احترام قائل بودم ولی خیلی اعتقادی درتوسل به شهدا نداشتم.تااینکه یه روز دلم گرفته بود، پیامی از طرف دوستم اومد که عکسی از 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 بود ودر زیرعکس نوشته بود(محاله با این شهید دوست بشی وکمکت نکنه،دوست شهید من ابراهیم هادی تولدت مبارک💐
اونروز تولد ابراهیم هادی بود
ودوستم به طوراتفاقی پیام تبریک تولد رو برای منم فرستاده بود.وقتی عکس این شهید بزرگوار رو دیدم ناخوداگاه جذب این شهیدشدم و اشک میریختم.
(قبلا شنیده بودم که میگفتن برای پیداکردن دوست شهید خودتون،عکس شهدا رو نگاه کنید و ببینید که کدوم شهید به دلتون میشینه اما تا حالا تجربه نکرده بودم.
همون روزبرای این شهید بزرگوارنذرکردم وچند روز بعد حاجتمو گرفتم.
تا الان هم بیشتراوقات 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 خیلی لطف کردن.
سعی کردم ایشون رو به اطرافیانم معرفی کنم وامیدوارم که در این کارموفق شده باشم.
🌺دوستان خوبم حتما به نیابت ازایشون نذرکنید و ثواب آن رو هم به خانم فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)تقدیم کنید،چون خانم فاطمه الزهرا( سلام الله علیها ) به زیاد به دیدار شهدای گمنام میروند.
ان شاءلله همه حاجت رواباشند ودر راس همه حاجاتمون ظهورآقامون امام زمان(عج) رو فراموش نکنیم
🌹آقامون خیلی غریبه🌹که اگر آقا بیایند تمام مشکلات حل میشه و دنیا گلستان میشه
💐توکه یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد💐
التماس دعای فرج...
#لبیک_یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🌺🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃🌺
🔵🕊▪️
🕊
▪️
#خاطره؛ مدافع حرم ...
🌷بسم رب الشهدا والصدقین 🌷
خوش درخشیدید یاران
یارانی از پلاک های دهه های ۶۰/۶۵/۶۹/۷۰/۷۱/۷۴
این روزها شهید میدهیم شهدایی از جنس مدافع حرم.....
هستند کسانی که پیکرهایشان هم جاویدالاثر هستد😔
به نمایندگی از کسانی که نبردهای این شهیدان رو دیدم به همه میگم
و شایعات رو پایان میدم.
دم دمه های صبح بود و خورشید ارام ارام داشت طلوع میکرد از باغ زیتون رد میشدیم و به ما گفته بودند تپه و سیلوها را پاک سازی کرده بودند مثل همیشه اشتباهاتی رخ داد تک تیرنداز از بالا که مارا دید شروع کرد به زدن دستور از فرماندهی کل گردان امد و مارفتیم از پایین تپه بستیم ان حرامی هارا به اتش تا اینکه از جناح راست(تیپ فاطمیون) و از جناح چپ ( تیپ زینبیون) هوای مارا داشتند قبل اینکه بروی تپه برویم و درگیر شویم از جناح راست تیپ فاطمیون را چند نفری اسیر گرفتند و سرهایشان را بریدند و بقیه انها از ترس فرار کردند و ما میبایست جناح را حفظ میکردیم و تیپ زینبیون جناح را از ترس انها هم ترک کردن
چه بگویم از ادمهایی که فقط ادعا دارند تا اینکه حسین امیدواری که خمپاره میزد و خیلی از سنگرها رو زد با گلوله اسنایپر شهید شد و تیر بر قلبش خورد و حفره ای باز شد ودر جا شهادتین را گفت و لبیک گفت بچه ها با این صحنه یکم کپ کردند تا اینکه با مرتضی باهم جنازه را به عقب کشیدیم که دیدیم شهید علیرضا مرادی به سوی ما می امد که از جناح راست تک تیرنداز یحو این رفیق مارا هم زد چه به گویم چه بگویم از رفیقانی که در یک لحظه شهادتین را گفتند
و پیکر اوهم پشت تویتا گذاشتیم و تویتا پیکرها را برد عقب و ما درگیری هایمان بدتر شد چون با تعدادی زخمی و کم بود نیرو و جناح هارا هم باید حفظ میکردیم
در حین تیرندازی بودیم که مصطفی چگینی تا امد برود جلو و تامین ما شود اسنایپر با یک تیر به سر مصطفی چگینی زد و اورا شهید کرد ما کم کم واقعا کم اوردیم با این حال مرتضی به ما روحیه میداد و ما میجنگیدیم و از من جلوتر مجید قربانخانی دلقک بود که میحنگید اوهم پاشد تا یکم جلو برود چهار تا تیر هم زمان به پای چپش و پهلویش خورد و بازهم پا برجا پاشد و سه نفر را به هلاکت رساند اخر سر افتاد و شهید شد بارانی از گلوله بود انجا که یک لحظه چشم افتاد به یکی از بچه ها که انگشتش را گاز میگرفت تا داد نزد نگو ان شخص شهید مهدی حیدری است شهیدی که سرش تیر خورد ولی داشت جان میداد من گیج شدم با کسانی که اموزش دیدم و شوخی میکردم و شام ناهار میخوردم حالا چیکار کنم که جان میدهند
و در اخر مرتضی با بیسیم صدایم کرد ابوحنانه هستم ابوحنان بیا پیشم سریع رفتم پیشش و در عین انکه داشتم میرفتم یک تیر به بازوی مرتضی خورد و بازویش را بستم او بچه محل من بود و گفتم مرتضی تکی تکی نری گفت محمد بچه ها رفتند چیکار کنیم فرمانده روحیه اش داغون بود تا اینکه صدایی امد و شهید عبدالهی و اسیابی ان جلو جلو باهم شهید شدند ماکه این صحنه را دیدیم یحو یکی از بچه ها امد عقب و گفت حاجی محمد اژند و نظری در جناح چپ شهید شدن تعداد شهدا به ۱۳ نفر رسید دو پیکر به عقب رفت مرتضی به من گفت برو و روحیه بدع و بزنید تا سه ساعت تحمل یحو مرتضی به فرمانده گردان اعلام کرد ابوحنانه هستم سلام شمارا به حضرت زهرا س میرسانم نگو میدانست دقایقی بعد که خواستم بروم سمت تویتا کورنت موشک حرارتی به تویتا زخمی ها خورد و تویتا و شهید مرتضی کریمی رفت رو هوا و از مرتضی فقط سر و دست و پایش ماند
و ما با این همه اوضاع از ساعت ۱ ظهر تا پنج غروب ایستادیم ولی نتوانستیم شهدا رو برگردانیم واقعا عاشورا بود گلوله بود که به سمت ما می امد
در اخر این را بگویم
مدیون هستم اگر یک کلمه دروغ به شما بزرگ واران بگویم 😔
شادی روح شهدای جاویدالاثر مدافع حرم صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
🔵
🕊🔵
🕊🔵🕊
▪️🔵🕊▪️🔵🕊▪️
غریبی شهداازغریبی زینب است😔
#یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
---~~~🌴 لبیک یا زینب...🌴~~~---
#دلنوشته...
🍃🌺 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦ ( ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ )🌺🍃
🍃🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹🍃
من جا مانده ام از تو
جا مانده ام از حسین و از عباس
قلبم تاب نمی آورد بی تابیم را
تمامم میکند هر روز تا فردا
نمیدانم چند قدم فاصله دارم تا آسمان مهربانیت
تا ضریح چشمان زیبایت!؟
عزیز دل زهرا
حسین جان علی
میگویند حسین ومن دلم آب میشود بی تو
پر میزنم تمام راه حرم را
اما نمیدانم
قسم ب چادر زینب نمیدانم
چگونه صدایت کنم ک دوست تر بداری!؟
وچگونه زجه زنم دلتنگیم را که ترحم کنی!؟
چگونه اشک بریزم که دست بر گونه ام کشی!؟
جا مانده ام از غافله
قبولم نکرده ای ب نوکری
قبولم نکرده ای که تا قدم ب قدم سرمهٔ چشمان پر از گناهم کنم خاک پای خادمین زائرانت را
من مرده ام از بی توئی
تو را میخواهم
خودت را
همان توئی که حسین است واز آسمان
من حسین را میخواهم
سیاه پوش محرمش بوده ام تا اربعین
به خدا که تاب نمی آورم نباشم
ب یادگار از تو پرچمی بر دوش نشانده ام
ب نام خواهرت زینب
دیوانه وار فریادت میزنم
بگذار همه بدانند چه خون است دلم بی تو
از پا نمی نشینم ب اشتراک میگذارم قدم های نرفته ام را
آنقدر از تو میگویم
ک ب زینبت قسم آرامم کن
#امان_از_دل_زینب...
#امانم_بده_زینب....
التماس دعا یاعلی ان شاءالله اربعین کربلا 💐
🍃🌺اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم 🌺🍃
----~~~ 🌴لبیک یازینب...🌴~~~---
🍃🌺 #یـــازیـــــــنب ...
🍃🌺 @Yazinb3 🌺🍃
🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃
#دلنوشته...
زبانحال این روزای #مادران شهدای مدافع حرم 🌷🍃
🍃🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🍃
پسرم !دلبندم!
خواستم سایه ی سرت بشوم
شوق بر دیده ی ترت بشوم
نذر کردم که مادرت بشوم
نذرها کردم و شدی پسرم وا شد
پدرت با غرور، بابا
تاکه چشمت به روی ما وا شد
سر بوسیدن تو دعشد
خواستم تا به آسمان بپرم ...
وقت شش ماهگیت خندیدم
از گلویت ستاره میچیدم
تا علی اصغرم شدی دیدم ...
چقدر تیر میکشد جگرم
میشدی در گذار ثانیه ها
نوجوان پا به پای مرثیه ها
قاسم خوش صدای تعزیه ها
فکر ها میدوید توی سرم...
آب زمزم تورا خوراندم تا
پای روضه تورا نشاندم تا
ان یکاد الذین خواندم تا ..
روزگاری ثمر دهد ثمرم
راه رفتی تو در برابر من ...
شانه ات میرسید تا سر من ...
قد کشیده علی اکبر من
خوب شد ،میشوی دگر سپرم
تا که دیدم جوانی و شادی
رفته بودم به فکر دامادی
گفتم اما به خنده افتادی
از نگاهت نشد که بو ببرم...
باز گرم بگو بخند شدی
روی زانو کمی بلند شدی
با ظرافت گلایه مند شدی :
"مگر از نذرهات بی خبرم ؟"
لرزه بر استکان من افتاد
سوز بر استخوان من افتاد
خنده ها از دهان من افتاد
آمد انگار خم شود کمرم
فکر کردم چرا تورا دارم
یادم آمد که نذرها دارم
برو مادر..برو هوادارم ..
برو بین #مدافعان_حرم...
#روحی_فداک_یازینب...
🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃
#یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
بسیار زیباست🌹🍃
🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🍃
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشه ﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ، مثلِ.. "دل آدما"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺍﮔﻪ ﺑِﺮﯾﺰﻩ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧِﻤﯿﺸﻪ جَمعش ﮐﺮﺩ،
ﻣﺜﻞِ... "آبرو"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑُﺨﻮﺭﯼ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑِﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ، مثلِ... "مال بچه یتیم"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗَﺪﺭﺷﻮ ﻧِﻤﯿﺪﻭﻧﯽ،
مثلِ...."پدر و مادر"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺗَﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍد، ﻣﺜﻞِ... "گذشته"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پوﻟﯽ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺧَﺮﯾﺪ، ﻣﺜﻞِ..."ﻣُﺤﺒﺖ"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ...
ﺭﻭ ﻧَﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩَﺳﺖ ﺩﺍﺩ، ﻣﺜﻞِ..."دوستِ ﻭﺍﻗِﻌﯽ"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗَﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ،
ﻣﺜﻞِ..."ﺁﺩﻣﺎﯼِ ﭼﺎپلوﺱ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕو"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﻫَﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ، اﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ،
ﻣﺜﻞِ..."ﺧَﻨﺪﯾﺪن"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺧﯿﻠﯽ ﮔِﺮﻭﻧﻪ، ﻣﺜﻞِ...."تاوان"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺧﯿﻠﯽ تَلخه، ﻣﺜﻞِ...."ﺣَﻘﯿﻘﺖ"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺧﯿﻠﯽ ﺳَﺨﺘﻪ، مثلِ...."ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺧﯿﻠﯽ ﺯِﺷﺘﻪ، ﻣﺜﻞ..ِ.."ﺧﯿﺎﻧﺖ"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺍَﺭﺯﺷﻪ، ﻣﺜﻞِ...."ﻋِﺸﻖ"
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ..
ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺜﻞِ...."ﺍِشتباه"
یه چیزی..
هَمیشه هَوامون رو
مثل.....🍃🌺خدا🌺🍃
#یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🌷🕊🌷🕊🌹🌷🕊🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
من خدارا درکانال های آغشته به خون درانبوه دست های زخمی وپینه بسته میان خاک های سرخ دیدم...
همان جایی که نمیشد از چیزی غیرازعشق حرف زد...
همان جایی که کانال زدند وراه را برای ما بازکردند و ما درنگاهمان چیزی جز روبرو ندیدیم وازروی جسم های آغشته به خون برای رسیدن به آینده گذشتیم...
خدا همان جا بود..در کناردست های قنوت بسته ی بی نام ونشان...
آری خدا همانجا منتظرآمدن مابود غافل ازاینکه ما همه چیز یادمان رفت...
نمیدانم این کانال هایی که حفر کردید،ارزشِ جان دادن داشت یا نه!؟
حتما ارزشش راداشته که خداهم برای آن جسم های بی جان حسابی گریسته است.آخر آن شب ها باران عجیبی می بارید...بارانِ خون...
نمیدانم کجارا به دنبال خدا میگردید...!؟
خداهمینجاست...در کانال کمیل...حنظله......
هدیه به روح شهداء و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات.....
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
🔵
🕊🔵
🕊🔵🕊
🌷🔵🕊🌷🔵🕊🌷
#یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🌺🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃🌺
پیام یکی از کاربران افغانستانی عزیز👇
سلام حاجی من یه افغانی ام. فقط یه چیز بگم این داداشمون مثل اینکه گلوله تو بغلش نخورده نمیفهمه چه خبره امنیت زده زیر دلش داره بالا میاره. این امنیت، این وطن پرستی این مردم خواهی تو ایران تو هیچ کشوری دیگه ای نیست بعضی اصلا نمیفهمند آوارگی چی هست نمی فهمند که این حاج ترامپ... کاری به دین مردم نداره فقط می خواد برده اش باشیم و چیزی نگیم فقط تو فکر نون در آوردن خودشون هستند حس نمی کنند دارن تو منطقه جنگی زندگی می کنند درسته ناف تهران موشک نمیخوره ولی منطقه جنگیه جای شیخ حسن بودم وضعیت فوق العاده اعلام میکردم دارن ما رو به جون هم می اندازند من و توی ایرانی رو عراقی رو کرد رو ترک همه می خوان ما نباشیم دیگه نمیدونم چی بگم اعصابم خورد شد از این مثلا روشن فکرا یک بدم میاد نمیفهمه بابا آمریکا دینو کاری نداره می خواد ما رو زمین نباشیم چه من بسیجی چه تو مثلا روشن فکر ولش حاجی بی خیال اینا درک ندارن باید بفرستیشون تو سوریه خودش ببینه.
حاجی جان خیلی سالاری 🌹
#یاعلی 🌺🍃
#لبیک_یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🔵🌹🔵
🌹🔵
🌹
یک خاطره زیبا از زبان
🌷 شهید مصطفی صدرزاده 🌷
درباره
🌷 شهید حسن قاسمی🌷
🌺🍃🌷🍃🌺
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
. . تعریف میکرد تو حلب شبها با موتور حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند .
ما هر وقت میخاستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم .
یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچه هاش برسونیم .
چراغ موتورش روشن میرفت .
چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند .
خندید . من عصبانی شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم مارو میزنند .
دوباره خندید . و گفت . مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی . که گفته. شب روی خاک ریز راه میرفت . و تیر های رسام از بین پاهاش رد میشد
نیروهاش میگفتن . فرمانده بیا پایین . تیر میخوری .
در جواب میگفت . اون تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده .
و شهید مصطفی میگفت . حسن میخندید و میگفت نگران نباش اون تیری که قسمت من باشه . هنوز وقتش نشده .
و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهای براش افتاد . و بعد چه خوب به شهادت رسید . .
#لبیک_یازینب...
هدیه به روح شهداء و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات.....
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
🔵
🌹🔵
🌹🔵🌹🔵🌹🔵
#یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
---~~~🌴#یازهرا...🌴~۰~~---
#دلنوشته : علی علمدار...(ارمغان)
#تقدیم_به 🌷شهید مدافع حرم آل الله شهید مهندس هادی جعفری🌷
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊
سلام و درود بر تو هادی؛ شهید زنده و جاوید. که شهادتت با شهادت زهرای اطهر اجین شده....
میدونم در بهشت ابدی؛ با نور ولای مرتضی علی ع همنشینی و در جوار اهلبیت روزی میگیری....
هادی جان؛ حال که در جوار هدایت کربلا ، اخرت را با شهادت امضا ساختی؛ برایم دعا کن... دعایی از نور حق و ولایت، دعایی که خونم را فقط خدا خریدار باشد...
میدانم که میدانی در دنیایی زندگی میکنم که دین و اسلام کم رنگ شده و فساد جامعه را دربرگرفته و چادر زهرای اطهر از سر زنان کشورم به زوال میرود...
دردی از درونم ندا میدهد
که امام زمان عج چشم انتظار دعاهای ماست و دلمان پر از گناه های دنیایی، که ایا صدایمان برای فرج به اسمان میرود یا نه؟
شهید زنده و جاوید؛ هادی بزرگوار، نگاه مهربانت را از ما دریغ مفرما و دلسوزانه از خدا برایمان طلب شفاعت کن.
طلبی از نوع شهادت؛ که بوی عاشورای حسینی میدهد و صبر زینبی که عطر طراوت، شهدای مدافعان حرم را به دنبال دارد.
ان شاءالله💐
#لبیک_یازینب....
هدیه به روح شهداء و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات
🍃🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🍃
—--~~~ 🌴 #یازهرا...🌴~~~---
#یازینب...
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
---~~~🌴 #یازهرا... 🌴~~~---
#ﺯﻧﺪﮔﯽ_ﻧﺎﻣﻪ
🌷 ﺷﻬﯿﺪ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺣﺮﻡ آل الله شهید مهندسﻫﺎﺩﯼ ﺟﻌﻔﺮﯼ🌷
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊
درسومین روزازبهار۶۵دریکی ازروستاهای بخش دابودشت آمل به نام رئیس آباددیده به جهان گشودودرسومین روزازبهار۹۴درسن۲۹سالگی درعراق به فیض شهادت رسید.
🌷🕊🌷🕊🌷
دوران ابتدایی وراهنمایی رادرهمان روستاوروستای کلیکسرکه نزدیک همان روستااست گذراندوبرای گذراندن مقطع دبیرستان به هنرستان چهل شهیدآمل رفت دررشته جوشکاری به تحصیل پرداخت.بعدازآن به شهرشیرازرفت ودردانشگاه شهیدباهنرشیرازبه تحصیل درمقطع کاردانی دررشته جوشکاری پرداخت وبعدازاتمام مقطع کاردانی بعدازدوسال وقفه درمقطع کارشناسی دردانشگاه بلدالامین کرمان قبول شدوبه کرمان رفت وبعدازاتمام درس به دنبال کاررفت که درسال۹۱همزمان باورودبه قرارگاه خاتم الانبیا تهران درمقطع کارشناسی ارشدمهندسی موادگرایش جوشکاری دردانشگاه علوم وتحقیقات تهران قبول شدولی به علت مشغله ی کاری ترم اول رامرخصی گرفت
وبرای ترم بهمن علی رغم سختی کاربه تحصیل پرداخت وهمزمان به کاربه درس ودانشگاه پرداخت.ودرکارخودبسیارکوشابودبه طوری که درمدت اندکی که ازخدمتش گذشته بودموفق به طراحی نوعی صلاح شد.
خانواده ایشان نیزازخانواده های متدین ومذهبی هستندپدربزرگوارشان سرهنگ بازنشسته ی سپاه هستندومادرایشان نیزسیده ای ازنسل رسول خداهستند.شهیدبزرگواررابطه ی بسیارخوبی باخانواده ی خودش داشتند ودرکارهای خانه به مادرشان کمک میکردندودرکارباغ وکشاورزی به پدرشان یاری میرساندندوهمچنین برای تنهابرادرشان حامی خوبی بودند.
این شهیددرسال۱۳۸۹بعدازاسراربسیارخانواده مبنی برازدواج وتشکیل خانواده بادختریکی ازهمکاران پدرخودعقدکردندودراسفند ۱۳۹۲ ازدواج ۱۳۹۴ازدواج کردندوزندگی مشترک خودرادرشهرتهران آغازکردند.رابطه ی شهیدباهمسرشان بسیارخوب بودودرخانه درهمه ی کارهابه همسرشان کمک میکردندومشوق خوبی برای همسرخوددرتحصیل بودند.
ازخصوصیات این شهید:
بسیاردلسوز،مهربان،راستگو،قلب پاکی داشتند.ایشان ازوقتی که وارداین شغل شدندهمیشه ازشهیدشدن خودمیگفتندوچون روستای ایشان شهیدنداشت همیشه میگفتندکه من شهیدرئیس آبادهستم.
بسیارشوخ ومردمی بودندبه طوری که وقتی درجمعی بودند همه ازحضورشان لذت میبردند.
سوم فروردین سال۹۴ بود
نزدیک۲نیم یا۳بعدازظهربودکه صدای وحشتناکی بغدادرابه لرزه انداخت......
گفتیم خدالعنت کنه داعش رواین بایدجای به خصوصی باشه که صدای انفجاراینقدرقوی بوده.....
ساعت۶نیم یا۷غروب بودکه زنگ زدن سفارت ایران توبغدادخبرشهادت دوتاازمستشاران ایرانی رودادن
شهیدمهندس هادی جعفری
وشهیدمهندس علی یزدانی
گفتن که چیزی ازپیکرشون نمونده.....
گفتن شدت انفجاربه قدری بوده که هیچی ازمحلی که بودن نمونده چه برسه به آدم داخلش.....
خواستن خاک اونجاروبرای خانواده هاشون بیارن یالباس اون دوتاشهیدروبیارن
پهبادآمریکایی موشک میزنه به کارگاهشون
اولین موشک میخوره به شهیدیزدانی وچیزی ازپیکرمطهرشون نمیمونه وشهیدهادی پرت میشه دست وپاهاش قطع میشه.
همکارش که تومحل بوده میگن حضرت ابوالفضل روصداکرده وافتاده....میگه میخواسته بیارتش بیرون ولی بخاطراینکه بدنش ارباًاربابوده نمتونسته بلندش کنه....گفته تارفتن پتوبیارن وبذارنش توش وبیارنش بیرون دیده خطرداره جون خودشون روتحدیدمیکنه که فرارکرده وانفجاربعدی و......
درروز۴فروردین پخشی از پیکرمطهردوشهیدروبه وطن بازگردوندن وبعدازتشخیص هویت بخشی ازپیکرشهیدهادی جعفری در۸فروردین درآمل تشیع ودرزادگاهش رئیس آبادبه خاک سپرده شد
بعدازچندروزدرروز۱۶فروردین نصف پیکرش رادرچندکیلومتری محل انفجارپیداکردندوعلی الرغم اینکه مقامات عراقی خواستاردفن پیکردرقبرستان وادی السلام عراق شدندباپیگیری مقامات ایرانی پیکرمطهربه وطن بازگشت وبعدازتشخیص هویت وتاییدهویت شهیدهادی جعفری درروزتولدهمسرش در۲۳فروردین۹۴درزادگاهش به باقی پیکر پیوست وبه خاک سپرده شد.
هدیه به روح شهداء و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات
🍃🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🍃
----~~~ 🌴 #یازهرا...🌴~~~---
#یـــازیـــــــــنب ...
@Yazinb3
---~~~ 🌴 #یازهرا... 🌴~~~---
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
پسرم هادی
چند وقتیست دیگر مثل قبل ترها
صدای درب خانه را به شوق دیدارت نمیشنوم
به جان بی بی زینب که راضیم
و خدا را شکر
جای اگر نشانی از تونیست ب یادگار برای قلب بیمارم
اما هادی جان
تو خوب میدانی
من یک مادرم
به چشم بر هم زدنی میمیرم بی تو
قسم به معجر زینب که
اکنون ماندنم اعجاز صبر زینب است
اما تو را به انصافت
رفته ای قبول....
گوارای وجودت شهادت
اما
اما من چگونه چون زهرا دست بر دیوار گذارم و چند صباحی زول بزنم به چاه و غصه های علی
رفتنت را شکر
که بزرگوارانه رفتی چون حسین و عباس
اما آمدنت
آمدنت را
چگونه زجه زنم
که قلب بانویم زهرای علی نلرزد!؟
دست بر کمر خمیده و شکسته ام
چون زهرا
ونابینایم چون یعقوب
اما دلم خون است چون رباب
نه از برای تو فرزندم
چون توخود میدانستی و اینچنین چون قاسم اهلا من العسل میخواندی
میمیرم برای لحظه لحظه های بانویم زهرا
که یاد حسین چگونه آرامش میگذاشت به رفتن!!!!
هادی جان فرزندم
فرزند شهیدم
در آغوش مهربانیش سیر بخواب
که من صدای لای لای زهرا را میشنوم از نزدیک
🌷🕊🌷🕊🌷
#علمدار...
۱۳۹۶/۱۱/۳۰
زبان حال مادربزرگوار شهید مدافع حرم آل الله
🌷شهید مهندس هادی جعفری🌷
سلامتی همه ی مادران شهداء صلوات💐🌺
🥀اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺
----~~~ 🌴 #یازهرا...🌴~~~---
#یـــازیـــــــــنب ...
🌴 @Yazinb2 🌴
---~~~ 🌴 #یازهرا... 🌴~~~---
#یازینب...
وای خدای من
عجیب از صبر میگویند
خانواده های شهدا
🌷🕊🌷🕊🌷
سخت است تاب آوردن اینهمه درد
سخت است ندیدن وانتظار
سخت است رفتن و نیامدن
🌷🕊🌷🕊🌷
اما امان از دل زینب
و امان از دل اینان
که سخت است
عروس باشی و داماد ب انتظارت نباشد
سخت است پدر باشی و فرزند در آغوشت نگیرد
سخت است
مادر باشی و جوانت بازنگردد
🌷🕊🌷🕊🌷
و چه سخت تر است
ولله که سخت است چون اربابت بی سرشوی و چون عباسش تکه تکه....
به یاد شهیدان مدافع حرم آل الله
🌷 شهید مهندس هادی جعفری 🌷
🌷شهیدمهندس علی یزدانی🌷
شهادت سوم فروردین سال۹۴ در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
(عراق)
#ﻧﺤﻮﻩ_ﺷﻬﺎﺩﺕ
پهبادآمریکایی موشک میزنه به کارگاهشون
اولین موشک میخوره به شهیدیزدانی وچیزی ازپیکرمطهرشون نمیمونه وشهیدهادی پرت میشه دست وپاهاش قطع میشه.
همکارش که تومحل بوده میگن حضرت ابوالفضل روصداکرده وافتاده....میگه میخواسته بیارتش بیرون ولی بخاطراینکه بدنش ارباًاربابوده نمتونسته بلندش کنه....گفته تارفتن پتوبیارن وبذارنش توش وبیارنش بیرون دیده خطرداره جون خودشون روتحدیدمیکنه که فرارکرده وانفجاربعدی و......
#لبیک_یازینب...
هدیه به روح شهداء و شهدایی مدافع حرم آل الله صلوات...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#التماس_دعا_یاعلی
----~~~ 🌴 #یازهرا...🌴~~~---
#یـــازیـــــــــنب ...
🌴 @Yazinb3 🌴