eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🕊🌷 🌷🕊 با عرض سلام و درود فراوان به محضر حضرت ولیعصر (عج) و با آرزوی سلامتی روز افزون برای مقام رهبری خداوند را شاکرم که در کشوری با دین ناب محمدی و اعتقادی راسخ به خداوند یکتا و روز معاد متولد شدم و با این تفکر و اعتقاد بزرگ‌شده‌ام و از خانواده‌ام تشکر می‌کنم که با شیر پاک و لقمه حلال مرا بزرگ کرده‌اند تا بتوانم سربازی خود را زیر پرچم ولایت و رهبری ادامه دهم و بتوانم تکه‌ای از دین که برگردنم هست را ادا کنم. سفارشم به خانواده این است که همچون خاری در چشم و گلوی دشمنان انقلاب و رهبری باشند. من می‌دانم داغ عزیز سخت است ولی برای من سخت‌تر این است که یک‌بار دیگر حرم آل الله هجمه نااهلان شود و من زنده باشم و این مصیبت را با چشم ببینم. ما جوانان شیعه اعتقادمان بر این جمله است که می‌گوییم (کلنا عباسک یا زینب) پس باید به آن عمل کنیم و دشمنان باید بدانند این یک شعار نیست بلکه اعتقادی راسخ در خون و جان ما جوانان شیعه و بخصوص مردم ایران است. پدر و مادر عزیز و گرامی، خواهران و برادران خوبم شما افتخار و الگوی من بوده‌اید و هستید و اگر حسنی در من است از وجود شما سرچشمه گرفته است. همسر مهربان و دلسوزم متشکرم که باعث دلگرمی و استواریم در هدفم بوده‌ای امیدوارم که همچون گذشته در برابر مشکلات و کوتاهی‌های روزگار استوار بوده و بتوانیم بچه‌هایمان را انقلابی و ولایتی بزرگ کنیم که باعث افتخار خود و من شود و درنهایت پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم، همسر و فرزندان خود را اولاً به خداوند متعال و سپس به شما می‌سپارم. و من الله توفیق ۹۵/۲/۵ ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊
🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل چهارم ..( قسمت ۱ )🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 کمی توی همدان گشتیم تا عکس ها آماده شد. پدر صمد عکس ها را گرفت و به من داد. خیلی زشت و بد افتاده بودم. به پدرم نگاه کردم و گفتم: حاج آقا یعنی من این شکلی ام ؟ پدرم اخم کرد و گفت: آقا چرا این طور عکس گرفتی. دختر من که این شکلی نیست. عکاس چیزی نگفت. او داشت پولش را می شمرد؛ اما پدر صمد گفت: خیلی هم قشنگ و خوب است عروس من هیچ عیبی ندارد. عکس ها را توی کیفم گذاشتم و راه افتادیم طرح خانه دوست پدر صمد. شب را آنجا خوابیدیم. صبح زود پدرم رفت و شناسنامه ام را عکس دار کرد و آمد دنبال ما تا برویم محضر. شناسنامه هایمان را گرفت و مبلغ مهریه را از پدرم پرسید و بعد گفت: خانم قدم خیر محمدی کنعان! وکیلم شما را با یک جلد کلام الله مجید و مبلغ ده هزار تومان پول به عقد آقای... بقیه جمله عاقد را نشنیدم. دلم شور می زد. به پدرم نگاه کردم. لبخندی روی لب هایش نشسته بود. سرش را چند بار به علامت تایید تکان داد. گفتم: با اجازه پدرم، بله. محضر دار دفتر بزرگی را جلوی من و صمد گذاشت تاامضا کنیم. من که مدرسه نرفته بودم و سواد نداشتم به جای امضا جاهایی را که محضردار نشانم می داد، اگنشت می زدم اما صمد امضا می کرد. از محضر که بیرون آمدیم حال دیگری داشتم حس می کردم و چیزی و کسی دارد من را از پدرم جدا می کند. به همین خاطر تمام مدت بغض کرده بودم و کنار پدرم ایستاده بودم و یک لحظه از او جدا نمی شدم. ظهر بود و موقع ناهار. به قهوه خانه ای رفتیم و پدر صمد سفارش دیزی داد. من و پدرم کنار هم نشستیم. صمد طوری که کسی متوجه نشود اشاره کرد بروم پیش او بنشینم. خودم را به آن راه زدم که یعنی نفهمیدم. صمد روی پایش بند نبود. مدام از این طرف به آن طرف می رفت و می آمد کنار میز می ایستاد و می گفت: چیزی کم و کسر ندارید. عاقبت پدرش از دستش عصبانی شد و گفت: چرا بیا بنشین. تو را کم داریم. دیزی های را که آوردند مانده بدوم چطور پیش صمد و پدرش غذا بخورم. از طرفی هم خیلی گرسنه بودم. چاره ای نداشتم. وقتی همه مشغول غذا خوردن شدند، چادرم را روی صورتم کشیدم و بدون اینکه سرم را بالا بگیرم غذا را تا آخر خوردم. آبگوشت خوشمزه ای بود. بعد از ناهار سوار مینی بوس شدیم تا به روستا برگردیم. صمد به من اشاره کرد بروم کنارش بنشینم. آهسته به پدرم گفتم: حاج آقا من می خواهم پیش شما بنشینم. رفتم کنار پنجره نشستم. پدرم هم کنارم نشست. می دانستم صمد از دستم ناراحت شده به همین خاطر تا به روستا برسیم، یک بار هم برنگشتم به او، که هم ردیف ما نشسته بود، گناه کنم. به قایش که رسیدیم ف همه منتظرمان بودند. خواهرها، زن برادرها و فامیل به خانه ما آمده بودند. تا من را دیدند، به طرفم دوید. تبریک می گفتند و دیده بوسی می کردند. صمد و پدرش تا جلوی در خانه با ما آمدند. از آنجا خداحافظی کردند و رفتند. با رفتن صمد تازه فهمیدم در این یک روزی که با هم بودیم چقدر به او دل بسته ام. دوست داشتم بود و کنارم می ماند. تا شب چشمم به در بود. منتظر بودم تا هر لحظه در باز شود و او به خانه ما بیاید، اما نیامد. فردا صبح موقع خوردن صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم خجالت می کشیدم. منی که از بچگی روی پای او یا کنار او نشسته و صبحانه خورده بودم، حالا حس می کردم فاصله ای عمیق بین من و ایجاد شده است. پدرم توی فکر بود، سرش را پایین انداخته و بدون اینکه چیزی بگوید، مشغول خوردن صبحانه اش بود. کمی بعد از پدرم خانه بیرون رفت. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای مادرم را شنیدم. از توی حیاط صدایم می کرد: قدم بیا! آقا صمد آمده . ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌺شهید روح الله قربانی یکی از هم‌دوره‌‌ای های ما بود که من برای تشییعش رفته بودم. 🌺تو مراسم کنار عباس بودم،با گریه گفتم دیدی چه زود عاقبت بخیر شد؟😭 🌺انگار می‌دانست کارش به شهادت می کشد، آرام گفت: «مهدی جان! نترس، نگران نباش، ان شاء الله ما هم بهش میرسیم.» 🍀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم‌خواران جهادی اردوغان که به جمهوری باکو اعزام شده‌ بودند، در چند متری مرز ایران با انگشت ایران را نشان می‌دهند! صدا از سنگ درآمد اما از قبیله‌گرایان و غلامان حلقه به گوش اردوغان و علیف در داخل ایران صدا درنیامد که هیچ، خوشحال هم هستند! خیانت اردوغان و علی‌اف رو تحویل بگیرید! مخالفت ما با ج. آذربایجان دقیقا همین نقطه‌ست ...🌸🍃 ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
آدم‌خواران جهادی اردوغان که به جمهوری باکو اعزام شده‌ بودند، در چند متری مرز ایران با انگشت ایران را
با وارد کردن سگ های ولگرد (تروریست‌ها) از سوریه به جمهوری آذربایجان، توسط دولت ترکیه چند روزی است،فیلمی در حال دست به دست شدن است که تروریست ها می‌گویند بعداز ارمنستان نوبت ایران است. اون دست رو از بازو قطع خواهیم کرد، هیچ رحمی وجود نخواهد داشت.🇮🇷 ... ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🏴 🏴🌹(شهدای کربلا)🌹 بر اساس برخی از منابع کهن، یکی از شهدای کربلا در روز عاشورا فردی به نام قارب الدیلمی، الدئلی است که در دفاع از امام حسین به شهادت رسید. از این شهید والا مقام اطلاعات زیادی در منابع معتبر وجود ندارد، اما در برخی از کتاب‌های متأخر نام او قارب بن عبدالله بن اریقط(اریقد) بیان شده است و نیز گفته شد که مادر او «فکیهة»، کنیز امام حسین بود و در خانه‌ی همسر(رباب بنت امرء القیس) آن‌حضرت، خدمت می‌کرد. قارب همراه امام از مدینه به مکه و سپس به کربلا آمد و در نخستین حمله‏‌اى که صبح روز عاشورا به سمت خیمه‌های امام صورت گرفت، به فیض شهادت نایل شد. در زیارت‌نامه شهداء این‌گونه از او تجلیل شده است: «السَّلَامُ عَلَى قَارَبٍ‏ مَوْلَى‏ الْحُسَیْنِ‏ بْنِ عَلِیٍّ» ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی ‌کفن جان دادند من خاک پای شهدا هستم شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبقِ اخلاص نهادند.. 🌷🕊 ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 ...🌹🏴 ..🇮🇷🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
تا به لطف دوست نائل می‌شوی بر در این خانه سائل می‌شوی محفلی بهتر از این محفل کجاست هم طبیب اینجاست هم دارالشفاست السَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء ... ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---