eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
8.5هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #زندگینامه 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 #کتاب : سند گمنامی🌺🍃 #فصل دوم...(قسمت
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 : سند گمنامی🌺🍃 دوم...(قسمت بیستم ) 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌺 ...💐 من و برادر دو قلویم با احمد و دوستش برای خودمان یک گروه بودیم گروهی که بیشتر جاها با هم بودند بین ما احمد قدرت مدیریت بیشتری داشت به همین خاطر نقش سرگروه را برایمان بازی می کرد نه اینکه بخواهد نظرش را به ما تحمیل کند ولی طوری بود که ما از احمد حرف شنوی داشتیم. مثلا اگر بحث می شد برای تفریح کدام کوه برویم و هر کس نظری می داد حرف احمد ختم کلام بود طوری بود که دیگر روی حرفش حرف نمی زدیم. دیگران هم که ما را می دیدند همین حس را داشتند احمد را بزرگ ما حساب می کردند نمونه اش بحث رنگ کاری ساختمان بود اول از همه من کار را پیدا کردم بعد بچه ها آمدند و کارمان گروهی شد ولی صاحب کارمان وقتی می خواست کاری را به گروه محول کند کار را به احمد می داد. راوی: 🌷🕊 🍃🌺 محمدحسن مکیان🌺🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
... 🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 در مقابله با مسائل زندگی ، آرام و صبور باشید به خداوند شكایت نكنید نگران آینده نباشید به خدا اعتماد كنید و همه چیز را به بزرگی و عشق او بسپارید خداوند از همه مسائل ما بزرگ‌تر است خدا راه حل مسائل ما را بهتر می‌داند خدا از درون ما باخبر است ... مشكلات را از تخت پادشاهی پایین بكشید و به خود بگویید ، "خدا از همه چیز بزرگتر است" "خدا بر همه چیز تواناست" "خدا از همه چیز آگاه است" پس رها كنید و رها شوید ... خداوند، با همه عظمت و شكوهش با همه بخشش و مهربانی‌اش با همه بزرگی و عشق خدایی‌اش ، همراه و یار و یاور ماست ... خود گفته است " فَإنِّی قَریبٌ أُجیب" او به ما بسیار نزدیک است و ما را اجابت می‌كند ... ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 🌷 گفت: اگه جایی بمانی که دست احدی بهت نرسه، کسی تو رو نشناسه، خودت باشی و آقا مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهـادته... به‌ یاد‌ شهید‌ گمنام‌ کانال‌ کمیل... دست‌ ما رو هم‌ بگیر تو پلاکت را دادی که گمنام شوی من دویدم که نامدار شوم حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام تو در دل تمام انسان‌ها 🌷 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
💐 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 بود, با دست یه کشید کنار قبر پسرعمو شهیدش,بعد به خودش اشاره کرد! . گفتیم تو کجا, کجا. کربلای ۸ شهید شد. تو اش نوشته بود: یک عمر هر چی میخواستم به مردم کنم فکر کردند من آدم نیستم و مسخره ام کردند😔 یک عمر هر چی گفتم شوخی گرفتند یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم... اما بدانید با من حرف زد... 🌷شهید عبدالمطلب اکبری🌷 هدیه به روح شهدا و شهدای حرم آل الله صلوات 💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌹سردار حاج قاسم سلیمانی 🌹 🌷اگر امروز کسی را دیدید که بوی شهید از کلام ، رفتار و اخلاق او استشمام شد بدانید؛ او شهید خواهد شد و تمام شهدا این مشخصه را داشتند. ان شاءالله شهادت ... التماس دعا یاعلی ان شاءالله اربعین کربلا🌹 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 : سند گمنامی🌺🍃 دوم...(قسمت بیست و دوم ) 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌺 ...💐 بخشی از کارهای کانون امام حسین علیه السلام دست ما بود احمد خیلی بحث هیئت و عزاداری را پیگیر بود مداحی هم میکرد خیلی روی صدایش کار نکرده بود ولی به اندازه ای بلد بود که بخواهد سینه زنی بخواند. یک ماشین اسباب بازی شارژ ی خریده بودیم بچه های محل را سوار می کردیم و بابت هر دور بازی پانصد تومان می گرفتیم پول هایی که از این راه جمع می کردیم خرج کارهای کانون می شد. راوی: 🌷🕊 🍃🌺حجت الاسلام و المسلمین مجید مکیان🌺🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #زندگینامه 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 #کتاب : سند گمنامی🌺🍃 #فصل دوم...(قسمت
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 : سند گمنامی🌺🍃 دوم...(قسمت بیست و دوم ) 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌺🍃 ...🌹🍃 پشت مجتمع های محل سکونت خانواده شهید هنوز ساخت و ساز آنچنانی نشده بود زمین خاکی بود بخشی از زمین ها دور تا دورش را خاکریز درست کرده بودند جای مناسبی بود برای ورزش شب ها می رفتیم تمرین ورزش های رزمی. حاج آقای محمد زاده رزمی کار بود احمد هم ارشد کلاس. اوایل اکثر بچه های کانون می آمدند ولی به مرور زمان تعداد مان کم شد اواخر فقط من و احمد وارد حاج آقا مانده بودیم کمی که گذشت من هم خسته شدم فقط احمد مانده و حاج آقا. یک شب آمدم در خانه دنبالش گفتند رفته تمرین رفتم دیدم دو نفری زار زار گریه می کنند حاج آقای محمد زاده روضه خرابه های شام را خوانده بود محیط اطراف هم خاک و بیان بود فضای روضه برایشان مجسم شده بود و یک دل سیر گریه کرده بودند. راوی: _شهید_احمد_مکیان🌷🕊 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 شهیدان سخت دلتنگ وغریبم... خمار جرعه ای امن یجیبم... شهیدان خدایی بی قرارم... خدایا طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام افسرده برخاک... شما رفتید تا افلاک چالاک... مرا تنها رها کردید و رفتید... به حسرت مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا غریبم... زفیض سرخ مردن بی نصیبم.... شهادت !!! ای شهادت ناز شصتت!!! تأسی کن مرا قربان دستت.... اَللهُمَ اَسئَلُکَ مِنَ الشَهادَةِ اَقسَطَها اللهم ارزقنا... هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 جوان گفت : " زیارت بخوان. " گفت: " سواد ندارم." جوان شروع کرد به خواندن. سلام داد به معصومین تا امام عسکری. پرسید: " امام زمانت را می‌شناسی؟ " مرد جواب داد: چرا نشناسم؟" گفت‌: "پس سلام کن. " مرد دستش را روی سینه‌اش گذاشت: 🍃🌹السلام علیک یا حجة بن الحسن العسکری🌹🍃 جوان خندید و گفت: 🍃🌹 و علیک السلام و رحمة الله و برکاته🌹🍃 📚تا همیشه آفتاب ، ص ۵۲. ، ج۲، ص ۱۱۴ مبادا امام زمانت رو ببینی و نشناسی! 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🍃🌹تعجیل در فرج آقا صلوات💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 : سند گمنامی🌺🍃 دوم...(قسمت بیست و چهارم ) 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌺🍃 ...💐 بچه های کانون فرهنگی محل را برده بودیم اردوی درون شهری پارک الغدیر. آنجا چند نفر نشسته بودند و صدای موسیقی را زیاد کرده بودند احمد با اینکه از نظر سن و سال خیلی کوچک تر از آنها بود ولی رفت جلو و تذکر داد آنها اول خندیدند احمد دوباره گفت صدا شو کم کنید ما اینجا نشستیم باز هم حرفش را گوش نکردند بعد از احمد حاج آقا محمد زاده و یک روحانی دیگر رفتند این بار جوان ها مجبور شدند صدای موسیقی را کم کنند. آن زمان احمد پانزده سالش بود. 🌷🌹🌷🌹🌷 ...(قسمت بیست و پنجم ) .. 💐 بعضی وقت ها که رفیق جدید پیدا می کردیم می گفت با فلانی نگردیم بهتره برای حرف هایش هم دلیل داشت. یک بار خیلی اصرار داشت که با دو نفر از دوستان قدیمی رفت و آمد نداشته باشم ولی من خیلی اهمیت نمی دادم احساس می کردم بچه های خوبی هستند بعد از مدتی که فهمیدم معتاد هستند فهمیدم ا صرارهای احمد برای چه بوده است. راوی: _شهید_احمد_مکیان🌷🕊 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🏴🌹🏴🌹 🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 ... شخصى نزد امام صادق رفت و گفت من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟ امام صادق(ع) فرمودند زيارت ‌عاشورا را زياد بخوان.. آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟ 🌹{ اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنی‌شَفاعَهَ‌الْحُسَیْنِ‌یَوْمَ‌الْوُرُودِ }🌹 یعنی خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من کن... شفاعت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نصیب همه دوستان گرامی ان شاءالله 💐 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #زندگینامه 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 #کتاب : سند گمنامی🌺🍃 #فصل دوم...(قسمت
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷 🍃🌺 : سند گمنامی🌺🍃 دوم...(قسمت بیست و ششم ) 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌺🍃 ...🌹🍃 دو تا از دوستانمان بودند که احمد اصرار داشت با اینها قطع رابطه کنیم برای حرفش هم چند دلیل داشت اول اینکه بد دهن بودند و فحش می دادند و دوم اینکه پاسور بازی می کردند و سوم که از همه مهم تر بود اینکه تقیدی نسبت به نماز نداشتند انگار تفریحی می خواندند. 🌷🌹🌷🌹🌷🌹 ...(قسمت بیست وهفتم) ... در همه موارد آقا را دوست داشت ولی وقتی بحث های سیاسی و مباحث روز به میان می آمد سرتاپا گوش بود که ببیند آقا چه می گویند. مثلا اگر بحثی درباره فتنه رابطه با آمریکا یا هر موضوع سیاسی مطرح می شد پیگیر سخنرانی آقا می شد آقا را در مباحث سیاسی به صورت ویژه قبول داشت وقتی هم بحثی پیش می آمد برای دیگران به صحبت های آقا استدلال می کرد. راوی: 🌷🕊 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3