یک روزی صدا زد زینبم ، بنشین کنار بسترم ، وصیتم هایم رابه بابات علی گفتم ...😭
دخترم یک وصیت هم به تو دارم ...
من از شما عاشقان حضرت زهرا سئوال می کنم آیا تا حال دیدید یک مادر به دختر چهار ساله وصیت بکند ... 😭
امان از دل زینب....😭
آمد کنار بستر مادر نشست زینب😭 ، صدا زد زینبم روز عاشورا میاد ...
من کربلا نیستم.اما تو به جای من زیر گلوی حسینم را ببوس ...😭
واااای حسین...😭
#ماه_رمضان
مادر مظلومه ام... زینب سلام الله علیها وصیت شما را در روز عاشورا انجام داد زیر گلویش را بوسید😭
( اینجا را مادر وصیت کرده بود ) امّا زینب یک کار دیگر هم کرد...
مادر امشب زینبت را ناز کن
چشمهای بسته ات را باز من
یا مکن مادر از این خانه سفر
یا که زینب را به همراهت ببر
😭😭😭😭😭
#امام_زمان
همینجور که داری آروم تو خلوت خودت اشک میریزی
ثواب روضه امشب رو به روح پاک مادران آسمانی هدیه کن ...اونها که ما را با عشق خانم حضرت زهرا و اولادش بزرگ کردن...ما رو با مجالس حسینی و اشک بر مصائب ارباب آشنا کردن😭
#ماه_رمضان
خانم زینب چهار ساله دوید دامن بابا را گرفت صدا زد : بابا مادرمان را کجا می بری ؟😭
خدا نکند یک مادر جوانی درخانه جان بدهد بیش از همه بچه های خانه می سوزند ،
گریه می کنند، مادر مادر می گویند ...😭
امام زمان حلالم کن😭
#حجاب
شب بود گل خانه ی ما را بردند
بی جان تن جانانه ی مارا بردند
آهسته در سوخته را وا کردند خاکستر پروانه ی ما را بردند ...
یازهرا...😭
مولا میگفت
خانومم...😭
ببین می توانی بمانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
تو هم مثل من نیمه جانی بمان
زمین گیر من آسمانی بمان...
اگر می شود می توانی بمان😔