eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
8.4هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
خـداونـدا دوستـان خوبی دارم شایستـه محبـت و یادشـان مایه آرامـش بہ زندگیشـان برڪت بہ کلام و گامشـان قـوت بہ نگاهشـان وسعـت بہ جسمشـان سلامتی و بہ مـرامشـان کرامـت عـطا بفـرما ان شالله امـروز خـدا یه دستی بہ زندگیتـون بکشـه تمام مشکلاتتون رفـع بشـه الهـی دلتـون پر از محبـت روزیتون پر از برڪت و زندگیتـون پر از آرامـش باشـه 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
دلم تنگ شهیدانی ست که مرا از بهر خویش نمی خواهند دلم تنگ شهیدانی ست که مرا با رسم خویش می خواهند.. دلم تنگ همانان است که با پای خویش رفتند،، و با هزاران تابوت برگشتند دلم تنگ همانان است که از بهر حفظ من،،، از جان خویش بگذشتند نه تنها منتی بر من ندارند.... که منتم را هم خریدارند دلم تنگ همانان است... •┄┅══••🕊••══┅┄• 🚩 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
سلام و عرض ادب و احترام صبح چهارشنبه برشمابزرگواران بخیر خداونداانچه ازخواسته هایمان که به مصلحت ماست به اجابت برسان جهت سلامتی وتعجیل درفرج نورچشم حضرت زهرا(سلام الله علیها) اقاحجت بن الحسن العسکری(عج) کاممان راخوشبوکنیم به کلیدمشکلات لاینحل 🍃🌹اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم🌹🍃 .... ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۲۵_دی ۱۳۹۸ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۴۳ ه.ش) شهید مصطفی جهاندیده 🌷 (استان گیلان، شهرستان آستانه اشرفیه، روستای پائین رود پشت) (۱۳۴۷ ه.ش) شهید مهدی گردویی🌷 (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای طرزه) (۱۳۵۷ ه.ش) شهید مدافع حرم مرتضی کریمی (استان قزوین، شهرستان بویین زهرا) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید مسعود نیرنجی 🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید مصطفی فعال‌پور 🌷 (استان فارس، شهرستان شیراز) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید سیداسماعیل میری رستمکلایی 🌷 (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید حافظ سفید کاسه🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید محمدرضا حسین‌زاده🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید یونس زنگی‌آبادی 🌷 (استان کرمان، شهرستان زنگی آباد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدحسین میررضی🌷 (استان البرز، شهرستان کرج) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدجلال هاشمی 🌷 (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید غلام علی نوروز مقدم🌷 (استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمد نوروزپور نیازی🌷 (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمدعلی نعمتی چمازکتی🌷 (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید جهانگیر منصور سمایی🌷 (استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید ابوالفضل ابراهیمیان🌷 (استان سمنان، شهرستان دامغان) (۱۳۶۵ ه.ش) سردارشهید محمد غیبی قائم🌷 مقام فرمانده تیپ امام حسن (علیه‌السلام ) (استان فارس، شهرستان شیراز) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علیرضا هاشمی‌نژاد🌷 (استان فارس، شهرستان فسا) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید آیت‌الله سیفی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمود روح‌اللهی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید حسین مطهری مقدم🌷 (استان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید حمیدرضا سعیدی مقدم جوشری 🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمد بهروز لایقی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید عباس قندی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید عباسعلی رحمتی آرانی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمدعلی باقری🌷 (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید اسدالله اللهیاری🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان میانه) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدابراهیم اسماعیلی🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان نقده، روستای درگه ارسخان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید احمد صالح شریفی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمدرضا اسدی رازی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علیجان کاظمی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید احمد نجاریان کرمانی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علی نجفی🌷 (استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید احمد آجرلو 🌷 (استان البرز، شهرستان کرج) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید عزیز اسدی‎ سرچقایی🌷 (استان لرستان، شهرستان دلفان، روستای سرچقایی اولادقباد) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید سیدمحمد امیری مقدم🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید مهدی علی طهرانی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید عبدالواحد محمدی🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید مدافع حرم احمد جعفری🌷 (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۴ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
ترامپ تروریست با صفت زشتی که مخصوص خودش است و در ذاتش نمایان است. ، سردارشهید بزرگوار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را خطاب کرد! این توهین ترامپ تروریست نباید بی پاسخ بماند. همیشه از سردار.....عزیزمان مثل سگ................... میترسیدند الان هم ترس دارند، 🌸🍃
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🏴 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 #
🏴 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 :بانو بهناز ضرابی.. فصل دوازدهم ..( قسمت ۱۱)🏴 🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴 گفتم داشتم برف ها را پارو می کردم نمی دانم چی بر سرم آمد فکر کنم بی هوش شدم. پرسیدم ساعت چند است؟ گفت: ده صبح نگاه کردم دیدم بچه ها هنوز خواب اند باورم نمی شد یعنی از ساعت شش صبح یا شاید هم زودتر خوابیده بودم صمد زد تو سرش و گفت زن چه کار کردی با خودت؟می خواهی خودکشی کنی؟!نمی توانستم تنم را تکان بدهم هنوز دست و پاهایم بی حس بود‌پرسید چیزی خورده ای ؟ گفتم: نه نان نداریم گفت: الان می رم می خرم. گفتم: نه نمی خواهد بیا بنشین پیشم می ترسم حالم بد است یک کاری کن اصلا برو همسایه بغلی گل گز خانم را خبر کن فکر کنم باید برویم دکتر. دستپاچه شده بود دور اتاق می چرخید و با خودش حرف می زد و دعا می خواند: می گفت یا حضرت زهرا خودت به دادم برس یا حضرت زهرا زنم را از تو می خواهم یا امام حسین خودت کمک کن. گفتم: نترس طوری نیست هر بلایی می خواست سرم بیاید آمده بود چیزی نشده حالا هم وقت به دنیا آمدن بچه نیست. گفت: قدم خدا به من رحم کند خدا از سر تقصیراتم بگذرد تقصیر من است چه به روز تو آوردم.دوباره همان حالت سراغم امد بی حسی دست و پاها بعد خواب آلودگی آمد دستم را گرفت و تکانم داد قدم .قدم قدم جان چشم هایت را باز کن حرف بزن من را کشتی چه بلایی سر خودت آوردی دردت به جانم قدم قدم قدم جان. نیمه های همان شب سومین دخترمان به دنیا آمد فردای آن روز از بیمارستان مرخص شدم صمد سمیه را بغل کرده بود روی پایش بند نبود می خندید و می گفت: این یکی دیگر شبیه خودم است. خوشکل و بانمک. مادر و خواهرها و جاری هایم برای کمک آمده بودند شینا تازه سکته کرده بود نمی توانست راه برود نشسته بود کنار من و تمام مدت دست هایم را می بوسید خواهرها توی آشپزخانه مشغول غذا پختن بودند هر چه با چشم دنبال صمد گشتم پیدایش نکردم خواهرم را صدا زدم و گفتم: برایم یک لیوان چای بیاور. چای را که آورد در گوشش گفتم: صمد نیست؟!خندید و گفت: نه تو که خواب بودی خبر دادند خانم آقا ستار هم دردش گرفته آقا صمد رفت ببردش بیمارستان. ...🏴 🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴 ...‌ ...🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌷نامه ی سراسر احساس "حاج قاسم " بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَمابَدَّلوا تَبدیلاً «احمد عزیزم؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامه‌ام یک شب از آن شب‌ها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیده‌ای هستید که به عرش رسیدید، ای‌کاش در همان بالا بمانید. چه افتخارآمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند. چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکانِ کمال‌یافته در قفس دشمن را ببینند.ای‌کاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند. احمد عزیز؛ وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و به‌یاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم، یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت. بانوی معظمه خسته‌ای که با مجروحیت دل و جسم، در حالی که سر برادران، برادرزاده‌ها و فرزندان خود را بالای نی جلوی چشم داشت و ده‌ها زن و کودکِ اسیرِ هرروز کتک‌خورده را در طول هزاران کیلومتر پیاده و یا بر شتر برهنه نشسته، سرپرستی می‌کرد، در عمق قرارگاه دشمن بر هیبت او شلاق زد و با بیانی که خاطره پدرش علی(ع) را در یادها زنده کرد همانند شمشیر برنده برادرش عباس بر قلب دشمن فرود آورد و با جمله "مارأیت الّا جمیلاً" عرش را گریاند و بشریت را تا ابد متحیر عظمت خود ساخت. به کرمانی بودنم افتخار می‌کنم، از داشتن گوهرهایی همچون «شهسواری» که فریاد "مرگ بر صدام، ضد اسلام" را در چنگال دشمن سر داد و نشان داد به‌خوبی درس خود را از مکتب امام سجاد(ع) آموخته است و «امیر شاه‌پسندی» که بر گوشت‌هایِ بر اثر شلاق فروریخته او اطو کشیدند و «احمد یوسف‌زاده»، «زادخوش»، «مستقیمی»، «حسنی» و ... که از اسارت عظمت آفریدند. در پایان درود می‌فرستم برمردی که به‌احترام شما و همه مجاهدین و شهدا، قریب سی سال چفیه یادگار آن روزها را به گردن آویخته تا عشق به این راه و مرام و فرهنگ را به همه یادآوری کند و بر هر نوشته شما بوسه می‌زند و در بالاترین جایگاه فقاهت، حکمت و اندیشه، زیباترین کلمات را نثارتان می‌کند. چقدر مدیون این مردیم و بدون او تاریکیم. خداوندا؛ وجودش را برای ایران و اسلام حفظ بفرما.» نامه 🌹شهید به احمد یوسف زاده نویسنده کتاب هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
سـلام ای دوسـت طلـوع صبحـت زیبـا آوای دلـت شـاد طعـم لحظـه‌هایت عسـل قـوری چایـت گـرم چـای عشقـت خوشرنگ زنـدگی‌ات هر لحظـه بہ کام صبحتـون بخیـر امـروزتـون بی‌نظیـر و سرشار از نغمـه خوش زنـدگی روز و روزگار بر وفـق مـرادتون روزتـون پر از خوشـی و لحظات زندگیتـون پر از شـادی 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
ســ🌸ــلاااام یک سـلام پر از احسـاس عـالی یک سـلام پر از محبـت یک سـلام پر از انـرژی به دوستـان گل امـروزتان پر از مهـربانی 🌸پنجشنبه تون مبـارڪ 🌸از تـو حرڪت 🌸از خـدا برڪت 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌹🍃 ماه رمضان سال گذشته همراه با خانواده برای افطار دعوت‌شده بودیم. هم حضور داشت. خودش سر تک‌تک میزها می‌آمد و احوالپرسی می‌کرد. به‌محض اینکه من را دید احوال فرزندانم حسین، فاطمه و زینب را پرسید. همیشه این‌طور بود، اسم بچه‌های خانواده خوب یادش می‌ماند. پسرم حسین کنارم نشسته بود. از او تشکر کردیم که در مهمانی حضور دارد و ما ر ا به این افطاری دعوت کرده‌اند. با رویی گشاده گفت: .🌹🍃 باورمان نمی‌شد که وقت داشته باشد به منزل ما بیاید¡ گفتم شما بااین‌همه گرفتاری چطور می‌توانید وقت بگذارید به خانه ما بیایید؟ اصلاً چطور شمارا پیدا کنیم؟ نگاهش را به حسین انداخت و گفت: «حسین آقا به من زنگ بزند من می‌آیم.» هنوز چند قدمی از ما دور نشده بود که از حسین پرسیدم: «حسین جان، ؟» حسین هم حسابی تعجب کرده بود و فقط جواب داد: «فکر نمی‌کنم، کاملاً جدی بود.» دوهفته‌ای گذشت. به حسین گفتم: «زنگ بزن و حاج قاسم را دعوت کن.» حسین به شماره تلفن یکی از رفقای حاج قاسم زنگ زد، حاج قاسم در ایران نبود. دو هفته بعد بازهم زنگ زدیم بازهم حاج قاسم نبود. چند روز گذشت. ساعت ۷ صبح بود. تلفن منزلمان زنگ خورد، یکی از پشت تلفن گفت: . گفتند برای ناهار به منزل شما می‌آیم.» . هاج و واج مانده بودم. همان ۷ صبح چادربه‌سر کردم و با حسین روانه بازار شدم برای خرید میوه و سبزی تازه. همه‌جا بسته بود. سرصبح هیچ  مغازه‌ای باز نکرده بود‍؛ اما من به شوق مهمان عزیزمان همه‌جا را زیر پا زدم. یکی از مغازه‌ها باز بود؛ اما سبزی‌هایش تازه نبود. با حسین خیابان‌ها را بالا و پایین می‌رفتیم. فرصت خوبی هم شد که با حسین همفکری کنم می‌خواستم برای ناهار سنگ  تمام بگذارم. حسین گفت: «مامان این کار را نکن حاج قاسم ناراحت می‌شود. یک نوع غذا بیشتر نمی‌خورد.» از ذوق و شوق روی پای خودمان بند نبودیم. بالاخره مغازه‌ها باز شدند و توانستم خرید کنم. دیگر تصمیم ام را گرفته بودم: یک غذای محلی و شمالی درست می‌کنم. با حسین که رسیدیم خانه باز تلفن زنگ خورد. همان شخصی بود که صبح تماس گرفته بود. ترسیده بودم که مهمانی به‌هم‌خورده باشد؛ اما همان آقایی که صبح زنگ‌زده بود گفت: «مهمان شما فقط حاج قاسم است برای بیشتر از یک نفر تهیه نبینید. حاج قاسم گفتند ناهار ساده باشد. ... ساعت به ظهر نزدیک شده بود. سردار تنها آمد، خیلی ساده، بدون هیچ محافظی وارد منزل ما شد🌸. با بچه‌ها حرف می‌زد، خاطرات پدرشان را می‌گفت، از دورانی که حاج اسماعیل در شهر حلب بود. از مهربانی و جنگ‌آوری پدرشان برای بچه‌ها می‌گفت. تعریف می‌کرد که حاج اسماعیل چطور حواسش به بچه‌های جنگ‌زده حلب بود. در شرایط سخت، روستاهای ناامن را زیر پا می‌گذاشت تا برای کارخانه آسیاب اهالی روستا که گرسنه مانده بودند نفت پیدا کند. حرف‌ها به‌جایی رسید که بچه‌ها بغض‌کرده بودند خود حاج قاسم نیز اشک در چشمانش حلقه‌زده بود. برای اینکه بچه‌ها را از فضای حزن‌انگیز بیرون بیاورد. صدایش را شنیدم که گفت: «حاج‌خانم نمی‌خواهید به ما ناهار بدهید؟» خودش اول‌ از همه سر سفره نشست. بچه‌ها را یکی‌یکی به اسم صدا کرد: زینب جان فاطمه خانم حسین آقا بیایید بنشینید. بچه‌ها که نشستند خودش  یکی‌یکی برایشان غذا کشید.🌹🍃 .... ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
🔴متنی که پسر سپهبد شهید سلیمانی برای جوانی که با لگد به عکس پدرش میکوفت . جوان‌ مواظب خودت‌ باش لگدهایت رابه تصویر مردی بعداز تکه تکه شدنش میزنی که حتی حالا که رفته ای آن بالا نگران توست که نیفتی محکم تر هم که بزنی او دلگیر نمیشود فقط مواظب باش نیفتی نه از اسب ونه از اصل!! بعضی دیگران که آنجا برایت سوت وکف می زنند را حاج قاسم بچه های خودش می داند حاج قاسم تورا با امریکا و اسرائیل اشتباه نمیگیرد شاید خوشحال هم باشد که تو چه دل وجگری پیدا کرده ای.. بزن جوان فقط مواظب باش نیفتی حاج قاسم حالا دستش در ملکوت عالم بیشتر از قبل باز شده است ای بسا دست توراهم بگیرد فقط برای جوابی که به نگاه مهربانش باید بدهی حرفی داشته باش. .... ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۲۶_دی ۱۳۹۸ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۱ ه.ش) روحانی انقلابی شهید ملامحمد ذبیحی🌷 (استان کردستان، شهرستان مریوان، روستای بیساران) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید حمیدرضا قاسمی🌷 (استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید رضا جمشیدی مقدم🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید علی شریفی مقدم🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید امین اصغری🌷 (استان گیلان، شهرستان رشت) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی جعفریان🌷 (استان گیلان، شهرستان رودسر، روستای چایخانسر کلاچای) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید غلامرضا بامروت 🌷 (استان گیلان، شهرستان رشت) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید خیرالله توللی امجد🌷 (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید حسین سپهر 🌷 (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمدباقر کشاورز نوروزی🌷 (استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدمحمد موسوی علی آبادی 🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل، روستای علی آباد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمد قدیرزاده آرانی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علی دادایی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل، روستای یزدل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدعباس تکیه آرانی🌷 (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید سیدعلی ابراهیمی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان فریمان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید عباس خوش سیما🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان قوچان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید غلامعلی عظیمی سمنگانی 🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان قوچان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمد چمنی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان تربت جام) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمدرضا اسدی 🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان تایباد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمد استادی عیلکی🌷 (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمد امیرآبادی زاده🌷 (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید محمدسعید درویشی🌷 (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید غلامرضا شریفی پناه🌷 (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید رحیم کریمی🌷 (استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید بنامعلی محمدزاده🌷 (استان اردبیل، شهرستان اردبیل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علی بختیاری 🌷 (استان سمنان، شهرستان مهدیشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علی سراج 🌷 (استان سمنان، شهرستان مهدیشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید الیاس میرعبدالله 🌷 (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای دامنکوه) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید مجتبی ابوالحسنی دولابی 🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید حمید رضا پورجبار🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید حسن جنیدی مقدم🌷 (استان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید پرویز حسنوند🌷 (استان لرستان، شهرستان الشتر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید مهدی شیخی 🌷 (استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید اکبر جداری سیلاب🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید علی اکبر مهربان 🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید مدافع حرم احمد حاجیوند الیاسی 🌷 (استان خوزستان، شهرستان اندیمشک) (۱۳۶۹ ه.ش) شهید محمدعلی ابوالحسنی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۹ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃