در ایـن شـبهای زیبـای
پایانی مـاه شعبـان
بالـون آرزوهایتـان را
بہ سمـت خـدا بفرستیـد
و آرام بخوابیـد
یقیـن بدانیـد
او رحمـان است و رحیـم
بـا آرزوی
بـرآورده شدن همـه آرزوهاتـون
🌙شبتـون در پنـاه خـدا🌟
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله..
کسی ﺟﺮأت ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎ #ﺷﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺳﺮ ﻣﯿﺰ بشینه ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻩ،
ﺍﻣﺎ #ﻃﯿﺐ ﻣﯽﻧﺸﺴﺖ...
ﮔﻨﺪﻩﻻﺕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ
ﺷﺎﻩ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ
ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺧﺮﺍﺏ بشه
میگفت: #ﻃﯿﺐ.....
یه ﺭﻭﺯ ﺷﺎﻩ گفت:
ﺍﯾﻦ ﺩفعه ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ
ﺑﺮﻭ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺭﻭ ﺧﺮﺍﺏ کن..
ﮔﻔﺖ:کجاست؟
ﻃﺮﻑ کیه؟
ﺷﺎﻩ گفت:
ﻓﻼﻥ ﺟﺎ...
#ﺳﯿﺪ_ﺭﻭﺡ_ﺍﻟﻠﻪ_خمینی...
#ﻃﯿﺐ_ﺟﺎ_ﺧﻮﺭﺩ!
گفت:
کی؟
ﮔﻔﺘﯽ ﺳﯿﺪه؟!
ﺷﺎﻩ گفت: آﺭﻩ
گفت:نه ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ..
ﻣﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕﺯﻫﺮﺍ(سلام الله علیها)
ﺩﺭ ﻧﻤﯽاﻓﺘﯿﻢ..
همه اینا ﻣﻮﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ که
ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻧﺸﺪﻩﺑﻮﺩ
که ﺍﺳﻤﺶ ﺑﯿﻮفته ﺭﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ..
ﺷﺎﻩ گفت:
هستیت رو ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ
ﻧﺎخنات ﺭﻭ میکشم
میدم تیکه تیکهات کنند..
گفت:ﻫﺮ کاﺭﯼ میخوای بکن
ﻣﻦ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ #ﺣﻀﺮﺕﺯﻫﺮﺍ(سلام الله علیها) ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺍﻓﺘﻢ..
ﺍنقدر شکنجهاش کردند
که ﻃﯿﺐ سینهسپر ﺷﺪ ﻧﯽ ﻗﻠﯿﻮن..
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺍعدﺍﻣﺶ کنن
یکی ﺍﻭﻣﺪ گفت:
ﻃﯿﺐ ﭘﯿﺎﻣﯽ ﺑﺮﺍ ﺍﻣﺎﻡﺧﻤﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟!
#گفت:
ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻮ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻢ
ﻓﻘﻂ ﺑﻬﺶ بگین:
ﻃﯿﺐ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﻔﺎﻋﺘﻢ کن..
ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺎمش رو ﭘﯿﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺩﻧﺪ
ﺍﻣﺎﻡ گفت:
ﺍﻭﻥ ﻧﯿﺎﺯﯼ به ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﻦ
ﻭ امثال ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ..
ﺍﻭﻥ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ
ﺍﻣﺖ ﻣﻨﻮ ﺷﻔﺎﻋﺖ میکنه..
ﺍﯾﻦ ﺷﺪ که طیب
ﻓﻘﻂ ﺍﺩﺏ کرﺩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ #ﺣﻀﺮﺕﺯﻫﺮﺍ(سلام الله علیه )
و شد حُر انقلاب..🌹
طیب سال آخر از همه کارهای زشت خود
توبه کردهبود..
میگفت:
مولایم #حسین(علیهالسلام ) را در خواب دیدم
که گفت:طیب، بسه دیگه..
نماینده امام در یکی از نهادها
به فرزند طیب گفتهبود:
بیستسال بعد از #شهادت_طیبخان
او را در خواب دیدم..
در حرم #سیدالشهدا کنار مزار مولایش
ایستارهبود...
با چهرهای جوان و کتوشلوار زیبا..
پرسیدم:طیبخان اینجا چه میکنی؟
گفت:
از روزی که شهید شدم
ارباب مرا به حرم خودش آورده..🌹
معرفت و ادب که داشتهباشی
حتی اگه بد باشی
بالاخره یه روز برمیگردی...
میشکفی...
پر میکشی...
و اوج میگیری...
بله مردی و مردانگی
زمان و مکان نمیشناسه
مهم اینه که جوهرش رو داشتهباشی...
#روحش_شاد_و_یادش_گرامی...🌷🕊
#شهدا_را_یادکنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🕊
#یامهدی...🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
گردان پشت میدون مین
زمینگیر شد..
چند نفر رفتن معبر باز کنند..
۱۵ساله بود..
چند قدم که رفت..
برگشت..
گفتند ترسیده..
پوتینهاشو داد به یکی از بچهها
و گفت:
تازه از گردان گرفتم
حیفه..بیت الماله..
و پا برهنه رفت..😔
ماها چقدر حاضریم از بیت المال...یا از حق خودمان بگذریم؟😔
#یامهدی...🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
حال و روز من عاشق پر از دلتنگیست
تشنه ام تشنه ی دیدار ابا عبدالله
بی کسم در همه آفاق خدا میداند
بسپارم به #علمدار اباعـبـدالله....
إِلَهِی أَعُوذُ بِكَ...
#خدایا! من امام حسین علیهالسلام و بچههایش را دوست دارم
#خدایا! تو را گواه میگیرم من این خانواده را دوست دارم
#اما_تنم_میلرزه😔
وقتی داستان اونهایی را می شنوم که امام حسین علیهالسلام دوست داشتهاند و راضی به این ننگ شدهاند...
اونایی که با نام توابین بعد از عاشورا همگی کشته شدند اما خونشون هیچ کمکی به اسلام نکرد
توابین ۴۰۰۰ نفر بودند که اگه یک دهم همین تعداد افراد هم به کمک امام میآمد، .. اما توی مسجدها نشستند تا قاضی شریح لعنتی به قتل امامشون فتوی بده ...
تنم میلرزه خدایا به تو پناه میبرم از این که
نماز بخونم بیبصیرت
روزه بگیرم بیبصیرت
محبت بورزم بیبصیرت
دعــــا کنم بیبصیرت
ادعا کنم بیبصیرت
طلب فرج کنم بیبصیرت...
یاحسین...😭
نحر این سر که خودش جایزه دارد، دیگر
غارتِ خیمه و اموال نمیفهمم چیست؟
زره و خوود و سپر باز هم ارزش دارد..
غارتِ چادر اطفال نمیفهمم چیست!
بین گودال و شلوغیش تنش خرد شده
نعل آوردن و پامال نمیفهمم چیست؟
...........
.....
....
بعضی وقتها حجم فاجعه آنقدر عظیم است که آدم را خفه میکند...😔
نه ! بهتر است بگویم : آدمهای کمظرف مثل ما را خفه میکند!😔
#زینب که باشد، میداند چه بگوید که سخنانش نسل به نسل بگردد و بیدار کند...
بگذریم....😔
از امام زمان عج هم عذر خواهی میکنم
حلال کنید😔
التماس دعا یاعلی شب جمعه ان شاءالله کربلا
نذر کردیم تا نذر ختم قرآن به نیابت شهید سید مصطفی میر نعمتی تمام نشده
تا صبح بیدار باشیم ، روضه ارباب را بفرستیم خداروشکر الان ختم پر شد
یا حضرت زهرا سلام الله علیها ممنونم مادرجان
👉👆👆اوبه دلیل انجام این قبیل فعالیت ها درنهایت توسط ساواک شناسایی و دستگیر می شود.
رجایی درسال ۱۳۴۱بادختریک بزاز ازدواج می کند.نام همسرش "عاتقه" بود، ولی چون در عیدقربان به دنیا آمده بود، او را در خانه "حاجیه" نیز صدا می کردند.
محمدعلی رجایی در وصف همسر خود، او را همسری باوفا و با کمالات واسعه بیان می کند که طبق گفته خود، در بسیاری موارد عملاً معلمی بسیار ارزنده برای او بوده است.
رجایی نقل می کند: همسرم فردی جوان و کم تجربه بود؛ لذا فکر می کردم که از زندانی شدن من رنج می برد و ناراحت است، این بود که در نامه ای برای او نوشتم، فرض کن من به جهت تحصیل به آمریکا رفته ام و بعد از مدتی برمی گردم، نگران و ناراحت زندانی شدن من نباش و از زندانی شدن من رنجور مشو. ما نامه ها را معمولاً لابه لای لباس ها می گذاشتیم و بین یکدیگر رد و بدل می کردیم. همسرم در جواب این نامه، جوابی داد که بسیار تکان دهنده بود؛ او گفت: تو مقام خودت را نمی دانی و آیا این زندانی که رفتی ناحق است یا حق است؟ تو که دعوا نکردی و یا ورشکسته نشدی، اختلاس نکردی که من از زندان رفتن تو ناراحت شوم. من به چنین همسری که در راه عقیده اش به زندان می افتد افتخار می کنم و اگر به آمریکا رفته بودی ناراحت می شدم. حالا که زندان رفتی نه تنها ناراحت نیستم بلکه افتخار می کنم و احساس سرافرازی.
همین کارها، عاملی شد که محمدعلی رجایی، همسر خود را نیز از سال ۱۳۴۹ درگیر فعالیت های سیاسی کند.
یکی از خصایص اخلاقی شهید رجایی اخلاص او بود. همین خصیصه بود که سبب شد هیچ گاه درگیر بازی های دنیوی نشود و پست و مقام های دنیوی، او را مشغول خود نسازد.
محمد صدیقی خواهرزاده شهید رجایی نقل می کند: "قبل از سال ۴۲یک روز که اعضای فامیل در منزل شهید رجایی جمع شده بودند یکی از اعضای فامیل با توجه به اوضاع زمان شاه، به درخانه ایشان آمد ولی چون مشروب خورده بود، خجالت کشید و وارد منزل نشد. عادت آقای رجایی این بود که مانند مدرسه، اعضای فامیل را حضور و غیاب می کرد؛ لذا متوجه غیبت او شد. وقتی علتش را جویا شد بچه ها گفتند که او شراب خورده و داخل نمی آید. آقای رجایی به سراغ او رفت و به آرامی درگوشش چیزهایی گفت. هیچ کس نفهمید بین آن دو چه حرف هایی رد و بدل شد ولی همه دیدند که اشک جوان درآمد. آن وقت دست او را گرفت و سر سفره آورد و یک بشقاب گذاشت و گفت: باهم غذا می خوریم. هرچه او گفت من دهانم نجس است، آقای رجایی پاسخ داد: باشد، تو مهمان ما هستی.
آن فرد بعدها می گفت: برخورد آقای رجایی باعث شد دیگر دور این کار حرام نروم؛ ولی اگر او هم مانند بقیه عمل می کرد باعث می شد که در همان مسیر خلاف بمانم."
محمدعلی رجایی در اردیبهشت و خرداد ۵۷ نیز به صورت تبعیدی در زندان عادی به سر می برد ولی در نهایت در آبان ۱۳۵۷ و در روز عیدغدیر در سایه مبارزات انقلابی مردم ایران از زندان آزاد شد.
وی در همان آغاز انقلاب در مدرسه رفاه و کمیته استقبال از امام خمینی(ره) فعال شد و عهده دار مسئولیت هایی نیز گشت.
رجایی در آغاز انقلاب و پس از استقرار دولت موقت و انتصاب غلامحسین شکوهی در ۲اسفند۵۷ به عنوان وزیر آموزش و پرورش، در مقام مشاور وزیر مشغول خدمت می گردد. رجایی پس از استعفای شکوهی از تصدی وزارت به دلیل بیماری، با حکم بازرگان در ۷ مهر۱۳۵۸ به عنوان کفیل وزارت آموزش و پرورش منصوب می گردد.
وی همچنین پس از استعفای دولت موقت به حکم شورای انقلاب در تاریخ۱۳۵۸/۸/۲۵ با سمت وزیر، در رأس وزرات آموزش و پرورش قرار می گیرد. از مهمترین اقدامات وی در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش می توان به: تعمیم امکانات و تجهیزات آموزشی برای کلیه اقشار جامعه، تربیت معلم برای آموزش نسل انقلابی، ایجاد امور تربیتی، استخدام یکصد هزار معلم جدید، توجه به عشق و علاقه به شغل معلمی به جای استفاده از دانشجویان بورسیه، رایگان شدن مدارس شبانه و... ، اشاره نمود.
محمدعلی رجایی در دوم فروردین ۵۹ به مجلس شورای اسلامی راه می یابد. وی در این مدت نشان داد که همفکر با نیروهای خط امام در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کند لذا این مهم عاملی شد جهت جلب نظر نمایندگان برای انتخاب او در منصب نخست وزیری.
رجایی در ۱۹مرداد ۵۹ علی رغم میل باطنی بنی صدر، از طرف وی به مجلس معرفی می گردد و با رأی قاطع نمایندگان، به عنوان نخست وزیر منصوب می گردد. بنی صدر برای اعلام مخالفتش با این این موضوع، تا ۲۹ مرداد سال ۵۹ از صدور حکم رجایی خودداری کرد و پس از صدور حکم نیز به قصد سفر به کرمان و جنوب خراسان، تهران را ترک کرد.
او در مدت بسیار کوتاه ریاست جمهوری که تنها ۲۸روز به طول انجامید علی رغم سنگ اندازی های فراوان که از سوی منافقین انجام می شد، در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی تلاش های فراوانی انجام داد.
این مجاهد انقلابی سرانجام در روز یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۶۰ در جلسه ای که شورای امنیت کشوردر طبقه اول ساختمان👇👇
🌴 #یازینب...
👉👆👆اوبه دلیل انجام این قبیل فعالیت ها درنهایت توسط ساواک شناسایی و دستگیر می شود. رجایی درسال ۱۳۴۱با
👉👆👆 نخست وزیری برگزار کرده بود، توسط بمب مهیبی که به دست منافقین کوردل کارگذاشته شده بود در ساعت ۱۴/۱۵ به درجه رفیع شهادت می رسد تا انقلاب اسلامی در سوگ از دست دادن یکی دیگر از فرزندان عزیز خود به ماتم بنشیند.
امام خمینی(ره) رهبر کبیرانقلاب اسلامی در مورد شهادت این شهید بزرگوار و یاران باوفایش در حسینیه جماران و در جمع مردم فرمودند: منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنین و منطق قرآن است. اِنا لله و اِنا الیه راجعون (گریه شدید حضار) با این منطق هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند... آقای رجایی و باهنر هر دو شهیدی هستند که باهم در جبهه های نبرد با قدرت های فاسد، هم جنگ و هم رزم بودند... من درعین حال که شهادت این دو بزرگوار، برای من بسیار مشکل است، در عین حال می دانم که آنها به رفیق اعلی متصل شده اند و برای آنها آرامش هست.
🥀🥀🥀🍃🥀
🍃💚 #زمینه_سازظهورباشیم💚🍃
🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌷 @Yazinb3🌷🍃