یه شعری گفت مصرع آخرش بدین مضمون بود که ابی عبدالله هم به عباس پناه برد، 😭 بلافاصله پشیمون شد، عجب جسارتی کردم، اون امامه، اشرف مخلوقات عالمه، خوابش برد سیدالشهدا(علیه‌السلام) درعالم رویا به او فرمود: نه، درست گفتی، بنویس...😭

یوْمٌ أبی الْفَضْلِ اسْتَجارِ بِهِ الْهُدی، به خدا منم عاشورا به عباس پناه بردم..😭 حسین..😭

هر وقت گیر میکنم یاد ابوالفضل عباس علیه السلام می‌افتم و ازش کمک میگیرم میگم آقا جان تو رو به مادرت ...قسم میدم منو شرمنده دوستان نکن...از من روسیاه التماس دعا میخوان😭

امشب دست گداییتو بیار بالا بذار ببینه، دست نداره اما دستگیر همه عالمه...😭 آقا جانم ابوالفضل...😭

حتی خدا به خاطر دست بریده ات واجب نکرده بین نمازش قنوت را😭 سلام بر ماهترین عموی دنیا عباس... سلام بر سقای تشنه لبان سلام بر مشک تیر خورده و دستان بریده اش...

بچه ها شهدایی که از سوریه آوردند ، امروز در معراج شهدا....با دوتا کفن جمع شون کردند😭 یعنی هر شهید دوتا کفن ... من میگم شهدا ...امشب گریه میکنن میگن ارباب ما کفن نداشت ما را با دوتا کفن .....😭 حسین‌‌‌...😭

یا ابالفضل.. زدست تو شفا میخواهم به علاج دل پر درددوا میخواهم هرکی اومده دردشو آورده،دردمنده دوا میخواد،شفا میخواد بسم الله،دست گداییشو بالا بیاره صدا بزنه: یاابالفضل...😭

خانم حضرت سکینه سلام الله علیها بچه ها رو جمع کرد اگه بدونید عموم چقدر باوفاست،اگه بدونید عموم چقدر شجاعه، اگه بگه آب میارم حتما میاره کسی حرف از عطش برلب نیاره؛ بچه ها دستاشونو بالا بردن، همه دارن دعا میکنن عمو برگرده، اما یه وقت ببینند یکی صدا زد: اخا ادرک اخاک یا ابالفضل....😭 #روز_قدس

عمو قاسم ما هم باوفا و شجاع بود😭 روحت شاد حاج قاسم...😭

یا ابالفضل...😭 راه من ازکثرت دشمن ز هرسو بسته بود داغ ها پی درپی وغم ها به هم پیوسته بود بس که ازمیدان درون خیمه آوردم شهید بود سرتاپای من خونین وزینب خسته بود بعضی بدنا هنوز جون داشت ابی عبدالله آورد توخیمه دارالحرب،اینا کنار عمه ها جون دادن... حسین...😭

هر شهیدی شاهکاری داشت در اینجا ولی کارهایت ای برادر جان همه برجسته بود تابه سوی خیمه برگردی مگر بامشک آب جام در دستش،رقیه منتظر بنشسته بود حسین...😭

بچه های غزه هم منتظر کمک از ماها هستن😭😭 خاک تو سر اعراب بی خاصیت...😭 لعنت خدا بر آل سعود

دنبال یه بهانه می گشت، بره میدان از امامش دفاع کنه، چندبار آمد اجازه گرفت عرض کرد: یا سیدی ومولای لقد ضاق صدری، سینم دیگه سنگینی می کنه یه جوری میگی واغربتا، یادته تو تشییع جنازه امام حسن؛ همه رو به یه امیدی نگه داشتم این جا تلافی کنم، تو مدینه هم که نبودم از مادرت دفاع کنم....😭

حسین جان..😭 شب آخر عمر بابامون علی هم که یادته خود بابا به همه ی ما سفارشاتی کرد اما وقتی خواهرم آمد گفت: بابا دلم میخواد یه دونه از برادرا رو کفیل من قرار بدی تو هی خیره خیره نگاه کردی اما من دلم می خواست زینب منو انتخاب کنه بابامون صدا زد من عباسم بیام،زینبم اومد فرمود:دخترم دلت میخواد عباس رو کفیلت کنم...😭 #روز_قدس

آره بابا، این همه سال دلم می خواست تلافی کنم اجازه نداد ابی عبدالله بغلش کرد،فرمود: انت صاحب لوائی؛ تو پرچمدار منی، اگه پرچمدار زمین بخوره یعنی دیگه تمامه...😭 امان از دل زینب....😭

تا تو هستی بچه ها دلشون خوشه ای دل خوشی حرم منو تنها نذار پا رو دلم نذار،زینبو تنها نذار...😭

خدایا خودت به امام عزیزمون امام خامنه‌ای کمک کن دشمن حرومزاده داره یکی یکی علمدار های امام خامنه‌ای را میزنه ، کسی هم جوابی به دشمن نمیده😭 خدایا به ابوالفضل عباس علیه السلام نگهدار آقا سید علی باش😭

یه وقت دید یه دختری خسته، خرامان خرامان داره راه میاد یه مشکی رو هم داره دنبال خودش رو زمین می کشه، نگاه کرد دید سکینه است، خوشحال شد ،آخه این دختر یه جوری با بابا حرف می زد که هروقت هر خواسته ای داشت ابی عبدالله نه نمی گفت،خیلی هم عموشو دوست داره می دونه آرزوی عموش چیه، تا اومد جلو گفت:بابا بگو عمو بره آب بیاره...😭 آخ حسین...😭

اینجا دیگه آقام امام حسین علیه‌السلام ،نتونست بهونه ای بیاره؛ صدا زد برادرم اگه می خوای بری،برو اما، فاطلب لهولاء الاطفال الماء؛ فقط برو آب بیار...😭

آقا جانم خوشحال شد، مشکو به دوش انداخت تا سوار شد چهار هزارنفر محاصرش کردن، فقط این جوری بگم اگر یک دهم این تیرها به عباس خورده باشه دیگه بسه،اگه فقط چهارصد نفر تیر بهش بزنند دیگه چیزی نمی مونه از این بدن، وارد شریعه شد،همه دارن فرار می کنند... #قدس

مشکشو پر آب کرد، سوار شد مسیرشو عوض کرد،گفت: از نخلستون میام زودتر برسم😭 راه امن تریه😭 کربلا رفته باشی بهت نشون میدم باب الفرات که وارد حرم عباس شدی اونجا همون جاییه که زمین گیرش کردند😭 داره برمی گرده چه کردند😭 نمیگم، فقط همین قدر بگم دست در بدن نداشت...😭 حسین‌‌‌...😭

بچه ها سردار شهید زاهدی هم دست نداشت 😭 من فکر کنم هر شهیدی که عاشق هر کدوم از اهل بیت علیهم‌السلام باشه مثل اون شهید میشه....😭 منم عاشق علی اکبر حسین علیه‌السلام هستم خدایا میشه منم مثل علی اکبر قبولم کنی 😭

خیلی از دوستان به شوخی میگن ان شاءالله تیکه تیکه بشی ... با صدای بلند میگم ان شاءالله 😭

مشکو به دندان گرفت، تا تیر به مشک زدند سینه عباس هم نمایان شد، یه تیر به سینش زدند اما هنوز دوام داره، چه کردند😭 یا صاحب الزمان،😭 اینجا نمی دونم حرمله بود یانه.. هر جاسپیدی می دید با تیر سه شعبه میزد، سپیدی چشم عباس رو اینجا نشونه گرفت؛ سفیدی گلوی علی اصغر هم اونجا نشونه گرفت، یه سپیدی هم عصر عاشورا نشانه گرفت؛ همینکه ابی عبدالله قدری خواست استراحت کنه، تیری به پیشانی حسین زدن خون سر و صورتش رو گرفت؛ این لباساشو بالا زد خون هارو پاک کنه سپیدی قلب حسین نمایان شد...😭 حسین...😭 #امام_زمان

خدا لعنتت کنه، یه جوری تیر می زد دیگه نمی شد تیرو از مقابل در آورد😭 تا تیرو به چشم عباس زد، دست نداشت این تیرو دربیاره، این سر رو گذاشت مقابل زانوهاش بلکه بتونه با نوک زانوها این تیرو دربیاره کلاه خود از سر عباس افتاد؛ اینجا دیگه با عمود آهن زدند. یاحسین...😭