eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹 السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ اَلسَّلامُ عَلَى مَنْ تَهَيَّجَ قَلْبُها لِلْحُسَيْنِ..🌹🍃 🍃🌹سلام بر تو ای سیده زینب دختر پاک رسول خدا و حضرت فاطمه زهرا و سلام بر بانويى كه قلبش از جاى كنده شدبراى حسين...🌹🍃 ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
سَرشد به شوق وصل تو فصل جوانیَم هرگز نمی شود که از این در برانیَم یابن الحسن برای تـو بیدارمیشوم صبحت بخیر ای همه ی زندگانیم 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 #وصیت_شهدا 🍃اینک که به یاری خداوند و پیرو لبیک به رهـبر عزیزمان قس
ايمان قوی و محكم، ولايتمداری و صبر او زبانزد بود. نماز اول وقت عبدالحسينم هرگز ترك نمی ‌شد. می ‌دانستم كه زندگی با يك نظامی دشواری ‌های خودش را دارد. شايد نبودن‌هايش باعث دلتنگی می‌شد اما رسالتی كه او به عنوان يك نظامي در پيش داشت، قوت قلبی برايم بود. من عاشق پاكدامنی، صداقت و حيای ايشان شدم. در همان شب خواستگاری عاشق عبدالحسين و رفتار و منشش شدم نجابت و عفت در كلام، نگاه و رفتارش ديده می‌شد. شايد بشود گفت در شب خواستگاری عاشق يك شهيد شدم یک روز بعد از عقدمان که بیرون رفتیم به من گفت: برام دعا کن که من شهید شوم. خنده ام گرفت: گفتم باشه عزیزم ، جنگ شد شما برو شهید شو هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#در_محضر_شهدا #شهید_عبدالحسین_یوسفیان ايمان قوی و محكم، ولايتمداری و صبر او زبانزد بود. نماز اول
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🕊🌷 🕊🌷 سردارشهید عباسعلی علیزاده فرزند:علی متولد : ۱۳۴۴/۱۱/۱۴ محل تولد:روستای سروکلا جویبار مازندران تاریخ شهادت ۲۹ آذر سال ۹۴ محل شهادت : منطقه خان طومان سوریه 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🕊🌷#معرفی_سردار_شهید_عباسعلی_علیزاده 🕊🌷 سردارشهید عباسعلی علیزاده فرزند
🕊🌷🕊🌷 «حال که این وصیت نامه را می نویسم عازم منطقه هستم . نمی دانستم کجا می روم ولی می دانستم پایم به حرم اربابم بی بی زینب و رقیه جانم می‌رسد. خدای من تو شاهدی که بهترین عزیزانم و تمام دنیایم را پس گذاشتم. حالا دستم خالی است این هم دنیای من است. پس قبولم کن خدایا. به باور و یقین رسیدم این آخرین سفر و پایان کار است. به آرزویم خواهم رسید البته که شهادت آرزوست بلکه هدف دفاع از حریم و ندای لبیک یا زینب است و شرمنده و شرمسارم که فقط قطره خون ناچیزم را فدای آرمان های انقلاب اسلامی و حضرت امام خامنه ای و شهدای وطنم می‌نمایم. وصیت به دوست و برادر عزیزم سردار امام و سردار حرمت دارم؛ با هزینه شخصی‌ام سه عدد تابلوی بزرگ عین همان تابلویی که در گوشی موبایلم دارم، تهیه و قبل از مراسم هفتم در ابتدای مازندران اول گدوک و اول ورودی جویبار و اول کوچه روستایم بزنید و بنویسید: حاج قاسم افتخار انقلاب اسلامی و مبارزان جهان اسلام و خار چشم دشمنان است. وصیتی می‌کنم به سینای عزیزم و ندا و همسر عزیزم که سفارش کنید کسی حق گریه کردن بر من را ندارد و فقط به جان امام زمان خود و جان حاج قاسم و مبارزان حزب الله و شیعیان پاکستانی و سوری و عراقی و بچه‌های گمنام دعا کنید... مواظب بچه هایم باشید. دوست دارم سینا در رشته خودش خادم مجاهدان و مبارزان حزب الله و نیرو باشد. نداجان، دلت برایم تنگ شده است ولی بدان امروز روز تصمیم و سرنوشت سازی است. خط و راهی که آمده ام اصلا دست من نبوده و علی رغم تمام سختی ها و خطرها و احساس غیر قابل وصفی که دارم از روزی که حرکت کردم بی بی جانم از آخر صف دست مرا گرفت و دعوت نامه این مسافر جامانده و خسته از جور زمانه را با دست مبارک خودش امضا کرد شما هم راضی باشید. هدیه‌ای که داده‌اید دیگر برنخواهد گشت. سینای من روزی که از فرودگاه امام داشتم خارج می‌شدم اشک تو را دیدم، اما خودت نمی‌دانی من برای رسیدن به این تصمیم آیینه خود را شکستم و دیگر هیچ چیزی را نمی‌دیدم. سفارش می‌کنم هر روز از کانال المنار فصل الخطاب شیخ حسن را درباره شهدا و حوادث را ببین. حال و روز من خیلی بهتر از آن است که شما فکرش را بکنید. از حقوق من هرکس را که حقی برگردن من دارد را ادا کن در مراسم من اگر امکان بود به مهدی بگو هم رزم من شیخ باشد و سخنرانی کند. پارچه ای که خودم از داخل صحن بی بی جان گرفتم را در داخل قبرم و زیر سرم بگذارید. سلام مرا به تک تک دوستانم در قرارگاه رمضان برسانید و بگویید در حلب دلم هوای شما را داشت و برایتان خصوص حُرمَت مسگریان، قدوسی، عابدی، لوروی و امام دعا خواهم کرد» در متن نامه سردار حاج قاسم سلیمانی به مناسبت شهادت سردار عباسعلی علیزاده آمده است: «خداوند ای هستی بخش تمام هستی، تو شاهدی که عباس ها و ایران تشیع با عشق به اهل بیت این گوهرهای خلقت و دفاع از حرمت حریم میلیون‌ها انسان در خطر جهل خوارج زمان و برای نجات هزاران انسان بی گناه در محاصره خوارج به جرم حب اهل بیت هر آنچه به او در این عالم خاکی عطا فرموده بودی همه را راه تحقق فرمانت و برای نجات دینت اهدا نمود و دل از عزیزترین عزیزان خود بر کند و جان شیرین خود را بر کف دست گرفت و اسماعیل وجود خود را با دست خود ابراهیم وار در پای درخت راه نبی معظمت فدا نمود. خداوند ای حبیب و ای عزیز او را که پاک و پاکیزه بود با پاکان درگاهت از اهل بیت محمد محشور بفرما و به خانواده گرانقدرش که همه وجود خودشان را در این راه تقدیم نموده اند جز عظیم و اجر جزیل عطا بفرما. حاج قاسم را از شفاعت خودت محروم نکن.» هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🌹🍃 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃
🌹🍃 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃 :بانو بهناز ضرابی.. فصل پانزدهم ..( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 بلند شد و ایستاد و گفت: سمیه را یک چند وقتی با خودت ببر همدان.شاید این طوری کمتر غصه بخورد. فردای آن روز رفتیم همدان. صمد می گفت چند روزی سپاه کار دارم. من هم برای اینکه تنها نماند، بچه ها را آماده کردم. سمیه ستار را هم با خودمان بردیم. توی راه بچه ها ماشین را روی سرشان گذاشته بودند بازی می کردند و می خندید سمیه ستار هم با بچه ها بازی می کرد و سرگرم بود. گفتم: چه خوب شد این بچه را آوردم. با دلسوزی به سمیه نگاه کرد و چیزی نگفت. گفتم: تو دیدی چطور شهید شد؟! چشم هایش سرخ شد همان طور که فرمان گرفته بود و به جاده گناه می کرد، گفت: پیش خودم شهید شد جلوی چشم های خودم. می توانستم بیمارش عقب... خواستم از ناراحتی درش بیاورم دستی روی کتفش زدم و گفتم: زخمت بهتر شده. با بی تفاوتی گفت: از اولش هم چیز قابلی نبود. با دست محکم پانسمان را فشار دادم. ناله اش در آمد به خنده گفتم: این که چیز قابلی نیست. خودش هم خنده اش گرفت. گفت: این هم یک یادگاری دیگر. آی کربلای چهار. گفتم: خواهرت می گفت یک هفته ای توی یک کشتی سوخته گیر افتاده بودی. برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: یک هفته نه بابا. خیلی کمتر دو شبانه روز. گفتم: برایم تعریف کن. آهی کشید : گفت چی بگویم؟! گفتم: چطور شد چطور توی کشتی گیر افتادی؟ گفت: ستار شهید شده بود عملیات لو رفته بود ما داشتیم شکست می خوردیم باید بر می گشتیم عقب خیلی از بچه ها توی خاک عراق بودند شهید یا مجروح شده بودند آتش دشمن آن قدر زیاد بود که دیگر کاری از دست ما بر نمی آمد به آن هایی که سالم مانده بود، گفتم برگردید. نمی دانی لحظه آخر چقدر سخت بود وداع با بچه ها ، وداع با سردار. یک لحظه سرش را روی فرمان گذاشت فریاد زدم چه کاری می کنی؟ مواظب باش. زود سرش را از روی فرمان برداشت. گفت: شب عجیبی بود اروند جزر کامل بود با حمید حسین زاده دو نفری باید بر می گشتیم تا زانو توی گل بودیم یک دفعه چشمم افتاد به کشتی سوخته ای که به گل نشسته بود حالا عراقی ها رد ما را گرفته بودند و با هر چه دم دستشان بود به طرفمان شلیک می کردند گلوله های توپ کشتی را سوراخ سوراخ کرده بود از داخل آن سوراخ ها خودمان را کشاندیم تو نزدیک های صبح بود شب سختی را گذرانده بودیم تا صبح چشم روی هم نگذاشته بودیم جایی برای خودمان پیدا کردیم تا بتوانیم دور از چشم دشمن یک کمی بخوابیم. نیرویی برایمان نمانده بود حسابی تحلیل رفته بودیم. گفتم: پس دلهره من و مادرت بی خودی نبود. همان وقتی که ما این قدر دلهره داشتیم ،ستار شهید شده بود و تو زخمی. انگار توی این دنیا نبود حرف های من را نمی شنید حتی سر و صدای بچه ها و شیطنت هایشان حواسش راپ رت نمی کرد. همین طور پشت سر هم خاطراتش را به یاد می آورد و تعریف می کرد. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
میگفت‌من‌قیافم‌خوب‌نیس کسی‌بعدشهادتم‌ برام‌پوستر‌نمیزنه... ولی‌هادی‌جان‌تاماهاهستیم‌ یادتوزنده‌ست... به‌عشق‌هادی‌همه‌این ‌عکسو‌استوری‌میکنیم... 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
شهید ذوالفقاری علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت. همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت. شهید ابراهیم هادی، الگوی شهید ذوالفقاری بود و خیلی از خوبی های این شهید برگرفته از زندگی شهید ابراهیم هادی بود. مانند او با اخلاص بود. همه کارها را پنهانی و بدون این که کسی بفهمد انجام میداد و بعد از اتمام کار فرار میکرد. شهیدمحمدهادی ذوالفقاری 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
میخواهیدکه‌ازگناه بدتان آید؟ تا می توانید یادامام‌زمان‌ارواحنافداه‌ باشید، آرام آرام ازگناه بدتان می‌آید و حالتان عوض می‌شود. معلوم است انسان از چیزی‌که بدش‌می‌آید،اصلاسمتش‌نمۍرود 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سرزده آمد به جلسه‌ی قرآن روستا. مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن ؛ از حفظ. با تعجب پرسیدم: شما با این همه مشغله چه طور فرصت حفظ قرآن داشتید؟ گفت: در ماموریت‌ها ، فاصله‌ی بین شهرها را عقب ماشین می‌نشینم و قرآن می‌خوانم. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
دل شکستن یکی از موانعِ استجابت دعا می باشد... ‌که ‌حواستون‌باشه 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹 السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ اَلسَّلامُ عَلَى مَنْ تَهَيَّجَ قَلْبُها لِلْحُسَيْنِ..🌹🍃 🍃🌹سلام بر تو ای سیده زینب دختر پاک رسول خدا و حضرت فاطمه زهرا و سلام بر بانويى كه قلبش از جاى كنده شدبراى حسين...🌹🍃 ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
حیف از این آقا که بی یاور میان ما رهاست بر دلش هر دم هجوم غصہ ها و اشکهاست خوش بہ حال آنکه بااخلاص✨ گردد نوکرش بر لبش گوید دمادم حضرت مهدی کجاست 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🕊🌷#معرفی_سردار_شهید_عباسعلی_علیزاده 🕊🌷 سردارشهید عباسعلی علیزاده فرزند
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊🕊🌷 نام و نام خانوادگی: محمد رضا علیخانی تاریخ تولد : ۱۳۴۴/۰۳/۰۳ محل تولد : روستای طلاور – باغملک – خوزستان تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۰/۰۲ محل شهادت : حلب – سوریه وضعیت تاهل : متاهل با ۵ فرزند محل مزار شهید : باغملک – روستای طلاور/ مزار یادبودی از شهید نیز در گلزار شهدای اهواز قرار دارد 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#معرفی_شهید_محمد_رضا_علیخانی🕊🌷 نام و نام خانوادگی: محمد رضا علیخانی
🌷🕊🕊🌷 بسم الله الرحمن الرحیم «ولاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» گمان مکنید کسانی که در راه خداکشته شده اند مرده اند، بلکه آنها زنده اند و نزدپروردگارشان روزی داده می‌شوند. با سلام و درود بر حضرت ولی عصر صاحب الزمان مهدی موعود و نائب بر حق او حضرت امام خمینی و سلام و درود بر تمام شهدا و مجروحین و معلولین وصیت نامه خود را می‌نویسم: اینجانب محمدرضا علیخانی با توجه به این موقعیت که تمام کفار با ما به جنگ آمده‌اند، فرمان امام را از جان و دل پذیرفتم و به سوی جبهه‌های نبرد شتافتم، چون بنده حقیر یک مسلمانم و نمی‌توانم نسبت به مسائل اسلام بی‌تفاوت باشم. کشور ما یک کشور اسلامی است و دفاع از آن به گفته‌ی امام عزیز از اهم واجبات الهی است. وصیت من به تمامی برادران عزیز این است که اگر واقعا پیرو امام هستند، به سوی جبهه های حق روانه بشوند و خود را در صف جهاد با کافران قرار بدهند و آن‌هایی هم که قدرت رزمی ندارند جای آنهایی را که به جبهه می‌آیند پرکنند و کارهای پشت جبهه را انجام بدهند. دیگر وصیت من این است که قدر این امام بزرگوار را بدانید و او را بهتر بشناسید، چون او کسی است که همه‌ی ما را که داشتیم به سوی بدترین کارهای زمان طاغوت می‌رفتیم نجات داد و ما را راهنمایی کرد. وصیت من به آن آدم‌های نادانی که تهمت میزنند می‌گویند بچه های ایرانی به خاطر چیزهای مادی به جبهه‌ها می روند این است که به راه خدا بیایید و قدرت و حالت این بچه‌ها را در نظر بگیرید که فقط واقعاً به خاطر خداوند و دفاع از اسلام به جبهه‌ها می‌آیند و به خاطر اهداف شخصی نمی آیند، بلکه آنها عاشق خدا شدند و عاشق دیدار و زیارت قبر اباعبدالله الحسین گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید محمدرضا علیخانی در دوران حضور در جبهه مقاومت که در سال ۱۳۹۴ نوشته شده است: من از هر کس که به ولایت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) بدبین باشد، برای همیشه دلگیر و ناراحت هستم. در سال شصت و یک هجری حضرت عباس برای دفاع از خیمه حضرت زینب دو دست و چشمانش را از دست داد، اکنون نوبت من است که برای دفاع از حرم حضرت زینب دست و چشمانم را از دست بدهم. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سلام ...🌹🍃 🍃🌹بنام آفریدگار مهربانی 🌹🍃 امروز : سه شنبه۱۳۹۹/۰۱۰/۰۲ !! "🌹🍃 ما آدم ها گاهی یادمان می رود که باید برای همدیگر جان دهیم و از خطاهای هم بگذریم ... یادمان می رود زندگی آنقدر کوتاه هست که فرصت برگشت برای جبران نداریم ... یادمان می رود که خطاهای کوچک است که اشتباهات بزرگ را رقم می زند .... یادمان می رود دردلمان جایی را برای بخشیدن آدم هایی که دوستشان داریم خالی بگذاریم ... یادمان می رود عشق همراه با اعتماد است که زندگی می سازد ... یادمان می رود گاهی خودخواهی هایمان به قیمت نابودیمان تمام می شود ... یادمان می رود فرزندانمان با کنارهم بودنمان است که کناردیگران بودن را یاد می گیرند ... یادمان می رود جدایی بهترین راه برای تلافی خطاهایمان نیست ... : یادمان نرود که دنیا کوچک هست وتکرارندارد ...🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
چقدرتسبیحم برای آمدنت استخاره گرفت ؛ آخرش هم نیامدی ندیدی کـه دانه‌دانه شد تُـربت دلم مثل تسبیح‌ کربلا ... 😔 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
چقدرتسبیحم برای آمدنت استخاره گرفت ؛ آخرش هم نیامدی ندیدی کـه دانه‌دانه شد تُـربت دلم مثل تسبیح‌ ک
ای مهربانی که‌یوسف‌را‌به یعقوب برگرداندی... مهربان ما را بـه ما برگردان... دنیایمان امام می خواهد... ..🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🌹🍃 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃
🌹🍃 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃 :بانو بهناز ضرابی.. فصل پانزدهم ..( قسمت ششم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 از صبح چهارم دی توی کشتی بودیم؛ بدون آب و غذا. منتظر شب بودیم تا یک طوری بچه ها را خبر کنیم. شب که شد من زیر پوشم را در آوردم و طرف بچه های خودمان نشان دادم. اتفاقا نقشه ام گرفت بچه های خودی من را دیدند گروهی هم برای نجاتمان آمدند اما آتش دشمن و جریان آب نگذاشت به کشتی نزدیک بشوند. رو کرد به من و گفت: حسین آقای بادامی را که می شناسی؟! گفتم: آره چطور؟ گفت: بنده خدا بلندگویی را گذاشته بود جلوی رود و طوری که صدایش به ما برسد دعای صباح را می خواند آنجا که می گوید یا ستار العیوب ستار را سه چهار بار تکرار می کرد که بگوید ستار ما حواسمان به تو است تو را دادیم یک بار هم به ترکی خیلی واضح گفت منتظر باش شب برای نتجاتتان به آب می زنیم. خندید و گفت: عراقی ها از صدای بلندگو لجشان گرفته بود و به جان خودت قدم دو هزار خمپاره را خرج بلندگو کردند تا آن را زدند. گفتم: بالاخره چطور نجات پیدا کردی؟! گفت: شب ششم دی ماه بود. نیروهای ۳۳ المهدی شیراز به آب زدند. بچه های تیز و فرز و ورزیده ای بودند آمدند کنار کشتی و با زیرکی نجاتمان دادند. دوباره خندید و گفت: بعد از اینکه بچه ها ما را آوردند این طرف آب تازه عراقی ها شروع کردند به شلیک. ما توی خشکی بودیم و آن ها کشتی را نشانه گرفته بودند. کمی که گذشت، دست کرد توی جیبش قرآن کوچکی که موقع رفتن توی جیب پیراهنش گذاشته بودم در آورد و بوسید .گفت: این را یادگاری نگه دار. قرآن سوراخ و خونی شده بود با تعجب پرسیدم چرا این طوری شده؟ دنده را به سختی عوض کرد انگارش دستش نا نداشت گفت: اگر این قرآن نبود الان منم پیش ستار بودم می دانم هر چی بود عظمت این قرآن بود تیز از کنار قلبم عبور کرد و از کتفم بیرون آمد باورت می شود. قرآن را بوسیدم و گفتم: الهی شکر صدهزار مرتبه شکر. زیر چشمی نگاهم کرد و لبخندی زد بعد شاکت شد و تا همدان چیزی نگفت اما من یک ریز قرآن را می بوسیدم و خدا را شکر می کردم. همین که به همدان رسیدیم ما را جلوی در پیاده کرد و رفت و تا شب برنگشت. بچه ها شام خورده بودند و می خواستند بخوابند که آمد با چند بسته پفک و بیکسویت نشست وسط بچه ها آن ها را دور خودش جمع کرد با آن ها بازی می کرد دانه دانه پفک توی دهانشان می گذاشت از رفتارش تعجب کرده بودم انگار این صمد همان صمد صبح یا دیروزی نبود. اخلاق و رفتارش از این رو به آن رو شده بود. سمیه ستار را قلقلک می داد می بوسید می خندید و با او بازی می کرد فردا صبح رفتیم قایش عصر گفت: قدم می خواهم بروم منطقه. می آیی با هم برگردیم همدان؟ گفتم: تو که می خواهی بروی جبهه مرا برای چی می خواهی ؟! چند روزی پیش صدیقه می مانم و بر می گردم. گفت: نه اگر تو هم بیایی مادرم شک نمی کند اما اگر تنهایی بروم می فهمد می خواهم بروم جبهه گناه دارد بنده خدا دل شکسته است. همان روز عصر دوباره برگشتیم همدان این بار هم سمیه ستار را با خودمان آوردیم. فردای آن روز صبح زود از خواب بیدار شد نمازش را خواند و گفت: قدم من می روم مواظب بچه ها باش به سمیه ستار برس نگذاری ناراحت شود تا هر وقت دوست داشت نگهش دار. گفتم: کی بر می گردی؟! گفت: این بار خیلی زود.پایان هفته بعد صمد برگشت. گفت: امده ام یکی دو هفته ای پیش تو و بچه ها بمانم. شب اول نیمه های شب با صدایی از خواب بیدار شدم دیدم صمد نیست نگران شدم بلند شدم رفتم توی هال آنجا هم نبود چراغ سنگر روشن بود. دیدم صمد نشسته توی سنگر روی سجاده اش و دارد چیز می نویسد. گفتم: صمد تو اینجایی؟! هول شد. کاغذی را تا کرد و گذاشت لای قرآن. گفتم: این وقت شب اینجا چه کار می کنی؟ گفت: بیا بنشین کارت دارم. نشستم روبرویش سنگر سرد بود گفتم: اینجا که سرد است. گفت: عیبی ندارد کار واجب دارم. بعد دستش را گذاشت روی قرآن و گفت: وصیتنامه ام را نوشتم لای قرآن است. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
عنایت‌شهیدبه‌دختر درپارتی‌شبانه این‌لبخندشهیدازاون ‌لبخندای‌خاصه... وخیلیارو‌عوض‌کرده... خودمن‌از‌دیروز‌گزاشتم‌ تصویرزمینه‌گوشیم‌... دلم‌نمیاد‌عوضش‌کنم... این‌لبخندشهیدرویه‌دختر توی‌پارتی‌میبینه‌توبه‌میکنه وعوض‌میشه... عکس‌شهیدروبه‌روی‌خونه‌ای بوده‌که‌توش‌پارتی‌بوده... ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---