eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
بریم سراغ روضه خودمون یا امام حسن مددی😭 امشب باید حسن حسن بگوییم و به یاد قاسم به قد و قامتش به
🏴 🏴 🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🏴 الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی ز چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی🌹🏴 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام پسر امام حسن مجتبی علیه السلام و یکی از یاران امام حسین (علیه‌السلام) در واقعه عاشورا بود. او در سن سیزده سالگی در نبردی که با عمر بن سعد .... داشت به مقام رفیع شهادت نائل گردید😭
🌴 #یازینب...
حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام پسر امام حسن مجتبی علیه السلام و یکی از یاران امام حسین (علیه‌السلام
بسم الله... السَّلامُ عَلَیْكُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ - اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین  با زبانِ اشک های بی صدا گفتم حسین یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است  در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم حسین در مناجاتِ شبِ جمعه نمیدانم چه شد خواستم بر لب برم نام تو را ، گفتم حسین ماند هل من ناصِرَت بی پاسخ اما بارها آمد از کربُبَلا لبیک تا گفتم حسین ... نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی  نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین کُلُّ أرضٍ کربلا من تازه می فهمم چرا  در خراسان ، در نجف ، در سامرا گفتم حسین عاشقی گفت آنچه میخواهد دل تنگت بگو با دلی غم بار گفتم کربلا .. گفتم حسین .. آنچه شیرین می کند کام مَلَک را نام توست  ذکر تسبیحات در عرشِ معلا نام توست هر شبِ جمعه به دیدارت می آید مادرت  می نشیند با تمام انبیا بالا سرت روضه میخواند تمام عرش گریان میشود  اشک میریزد به یادِ لحظه هایِ آخرت آه مادر دیدمت تنها میان قتله گاه  پنجه هایِ گرک خط انداخت روی دفترت شمر تا فهمید با سختی تنفس میکنی  آمد و با چکمه جا خوش کرد رویِ پیکرت خوب میدانست من دارم تماشا میکنم با غضب افتاد با خنجر به جان حنجرت هیچ کس باور نمی کرد آخرِ این ماجرا هر چه بر تن داشتی غارت شود حتی سرت حسین آرام جانم ...😭 حسین روح و روانم ..😭 ...😭
🌴 #یازینب...
بسم الله... السَّلامُ عَلَیْكُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ - اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالل
شب ششم محرم ، شب قاسم بن الحسن علیه السلام ، خوش به حال اونایی که تا امشب اشک شون زیاد شده ، عشقشون زیاد شده ، تشنگی شون زیاد شده ، چشم به هم بگذاری شبِ عاشورا و شبِ شام غریبانِ .. میگن برو سال دیگه ، کیا زنده باشن برات گریه کنند .. انقدر دهه هایِ عاشورا بیاد ما زیر خاک باشیم و دیگران برات گریه کنند .. انقدر من حسرتِ گریه ببرم ، خیلی رفقا مهمه به امام حسین سلام الله علیها قسم من حقُ میخوام بهتون ادا کنم که میگم ، حبیب با اینکه دو بار برا حسین کشته شده خوابشُ دیدن ، آرزویِ دیگه ای داری حبیب ؟ آره ؛ آرزو دارم خدا منو برگردونه به عالم ، من فقط برا حسین گریه کنم .. خنده کنان میرود روزِ جزا در بهشت آنکه به دنیا کند گریه برای حسین..😭 حسین‌...😭
🌴 #یازینب...
شب ششم محرم ، شب قاسم بن الحسن علیه السلام ، خوش به حال اونایی که تا امشب اشک شون زیاد شده ، عشقشو
روضه بخوانم براتون..😭 یاحسین...😭 شب ششم ماه محرم.. دوتایی‌ همدیگر و بغل کردند ، انقدر این عمو و عموزاده گریه کردند.. بی حال رو زمین افتادند ، ساعتی نگذشت فرمود برو داغتُ به دلم میزارن.. اومد تو خیمه مقابل مادرش نشست ، هی پا به زمین میکوبه ، میگه مادر دیر میشه عمو منو ردم کرده .. 😭 بچه ها سند عاقبت بخیری تون دستِ مادرتون..😭 گفت قاسمم حاجت روات میکنم ، یه نامه ای رو درآورد ، ببر خدمت عمو ، کارت تمومه ..دوان دوان اومد افتاد رو پایِ حسین.. پایِ عمو رو میبوسه ، عمو جان برات سند آوردم .. کاغذُ باز کرد چشمش افتاد به خطِ امام حسن علیه السلام...😭
🌴 #یازینب...
روضه بخوانم براتون..😭 یاحسین...😭 شب ششم ماه محرم.. دوتایی‌ همدیگر و بغل کردند ، انقدر این عمو و
بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ الحَسن ابن علی .. خط امام حسنُ بوسید ..😭 بعد فرمود ببینید زره ای اندازه این بچه پیدا میکنید ؟.. زره پیدا نکردند ، حضرت یه صندوقی کنارش بود ، صندوقُ باز کرد عمامۀ امام حسنُ درآورد .. عمامه را از وسط نیم کرد یه نیمی رو به سر قاسم پیچید یه نیمی رو هم به صورتش پیچید .. گفت این بچه قرص قمرِ ، میترسم چشمش بزنن..😭 فرمود عزیز دلم خیلی حواستُ جمع کن .. اینا گرگ های خون خوارن ..😭 عمو جان خیالت راحت .. درسمُ پس میدم ، عباس رزم یادم داده .. علی اکبر استادم بوده ، بالاتر از اینا خونِ فاتحِ جمل تو رگهایِ منه ...😭 امروز کاری کنم همۀ کربلا پر از نام حسن بشه ..😭 آقا جانم امام حسین کمکش کرد ، سوار اسب شد  همۀ شهدا خودشون سوار میشدن ابی عبدالله زیر بغلشُ گرفت قاسم سوار اسب شد ،😭 راوی میگه دیدم پاهاش به رکاب نمیرسید .. یه نگاه کرد حضرت فرمود برید تو خیمه به مادرش بگید موهاشُ پریشون کنه..😭 امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ الحَسن ابن علی .. خط امام حسنُ بوسید ..😭 بعد فرمود ببینید زره ای اندا
همۀ ایمان در برابر همۀ کفر قرار گرفته ، بچه هایِ ازرق شامیِ خبیثُ یکی یکی به درک فرستاد .. خود نحسشم همینطور ، چنان به فرق نحثش شمشیر زد که به خودش اومد دید رو زمین افتاده ... لشگر دیدن عجب .. فکرشُ نمیکردن همۀ لشگر حسین مگه چند نفر بودند شروع کردند تکبیر گفتن .. عمر سعد دستور داد بابایِ اینو من میشناسم ؛ اینا اینطوری از پا نمی افتن .. اینو دورش بزنید ، سوارها دورش زدن .. اول از دور سنگ بارانش کردند.. 😭 نمیدونم نی هایِ آتش زده انداختند سمتش قاسم ؟.. رو اسب داره خودشُ نگه میداره یا الله .. یه نیزه از یه طرف وارد شد از یه طرف خارج شد پسر امام حسن رو خاک...😭 امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
همۀ ایمان در برابر همۀ کفر قرار گرفته ، بچه هایِ ازرق شامیِ خبیثُ یکی یکی به درک فرستاد .. خود نحسشم
عمو جان حسین...😭 فامیل های اون نانجیب ها و کشته شده ها ، اومدن ریختن بالا سرش .. 😭 یه نفر نشست رو سینه ش ..😭 کاکُلِ قاسمُ گرفت .. 😭 صداش بلند شد عمو جان حسین .. 😭 مثه باز شکاری اومد ... 😭 کارد گذاشته بود (یه لحظه دیر رسیده بود) سرِ قاسمُ جدا شده بود دست قاتلُ پرت کرد .. فامیل هاش خبر دار شدند حسین باهاشون مشغول جنگ شد .. آه ؛ این بدنم رو خاک افتاده هی  اسب ها از روش رد میشدن .. چکمه ها رو سینه اش می اومدن .. صدا زد عمو جان استخوان هایِ سینه ام شکست ..😭 ای حسین...😭 امام زمان حلالم کن😭
🌴 #یازینب...
عمو جان حسین...😭 فامیل های اون نانجیب ها و کشته شده ها ، اومدن ریختن بالا سرش .. 😭 یه نفر نشست رو
صفا و مروه و رکن و مقام و کعبه‌ی من به کربلات قسم کربلای توست حسین به هر زمان که بخوانند نسل ها قرآن درون حنجره هاشان صدای توست حسین به عالمی دَرِ دل بسته ام ز روز ازل مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین😭
این دلم حسینیه‌ی توست، قبل از اینکه کتیبه به حسینیه بزنم به دلم زدم، باز این چه شورش است که در خلق عالم است، برا همینه یکی میگه: “صل الله و علیک یا اباعبدالله” زودی گریه ام می‌گیره...
معمای خون تو را جز خدا نداند کس به خون تو، که خدا خون بهای توست حسین اگر چه کعبه بود قبله ام به وقت نماز دلم به جانب صحن و سرای توست حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی بهشتِ من، حرم با صفای توست حسین زیارت همه‌ی پیغمبران زیارت حق زیارت سَرِ از تن جدای توست حسین تو آن صحیفه ی صد پاره ی ورق ورقی که زخم‌های تنت آیه‌های توست حسین...😭
روح تمام رفتگان و شهدا شاد😭
باز بریم از مدینه شروع کنم…😭 کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره همیشه غم نصیبی، بی یار و بی حبیبی الهی من برات بمیرم تو خونتم غریبی...😭
🌴 #یازینب...
باز بریم از مدینه شروع کنم…😭 کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره همیشه
اومد جلو خیمه مودب سرشو پایین انداخت،عموجان اجازه میدی برم جونمو فدات کنم؟ دستشو گذاشت رو شونه های قاسم، یادگار برادرم!تو بمون عزیز دلم…😭
تا صبح هم از حضرت قاسم بخونیم باز جا داره بخونیم
امشب شبِ حضرتِ قاسم یا قاسم ابن الحسن(علیه السلام) راستی حاج قاسمِ عزیز ماهم اسم پدرشون حسن بود "یا قاسم ابن الحسن..." ...😭
به یاد شهدا و حاج قاسم برم از اول روضه رو بگم 😭😭
دلش خیلی گرفت اومد جلو مادرشو گرفت ، گفت مادر رفتم از عمو اذن بگیرم عمو اجازه نداده برم میدان،مادرش گفت عزیزم بیا الان خوشحالت میکنم،یه مرتبه دید مادر یه بقچه ای رو داره گره هاشو باز میکنه،یه نامه ای رو بیرون آورد گفت پسرم اینو ببر بده عمو،دیگه رد خور نداره، بابات وصیت کرده،کربلا بده قاسم ببره بده به آقاش ابی عبدالله، خوشحال نامه رو گرفت ،اومد مقابل ابی عبدالله ،عموجان! این نامه رو برات آوردم…😭
تو اوج غربت آدم کسی رو نداشته باشه یه مرتبه یه یادی از عزیزش میکنن میگه جای اون خالیه،همچین که نامه رو باز کرد، تا دید دست خط حسن انقدر گریه کرد، گفت داداش کجایی ببینی داداشت رو غریب گیر آوردن…😭 تو این نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا یاریت کنم،عوض من قاسم وسط میدان برات شمشیر میزنه،دیگه امر امامِه دیدن این نامه رو به چشم میکشه…😭
🌴 #یازینب...
تو اوج غربت آدم کسی رو نداشته باشه یه مرتبه یه یادی از عزیزش میکنن میگه جای اون خالیه،همچین که نامه
مگه نوجوون ۱۳ ساله چقد قد و قامت داره؟ زره به تنش نشد، زنای هاشمی دورشو گرفتن سرمه به چشمش کشیدن، نقاب به صورتش زدن انقد زیبارو بود، میگفت: بچم چشم نخوره، کسی که وقتی میخواد بره میدان جنگ باید زره تن کنه، زره به تنش نشد عاقبت کفن تنش کردن،حالا قاسم داره میره سمت میدان،همچین که وارد شد شروع کرد رجز خواندن، من نوه ی علی ام،من نوه ی فاطمه ام،من پسر حسن ابن علی ام، جنگای نمایانی کرد خیلیارو به درک واصل کرد…😭
اما یه نانجیبی گفت داغش و به دل مادرش بزارید،یه وقت دیدن صدای اهل حرم بلند شد، قاسم رو دوره کردن،همچین که افتاد صدا زد: عموجان😭، شیخ جعفر شوشتری رحمةالله علیه میگه: قاسم وقتی که میخواست بره میدان سوار بر اسب شد پاهاش به رکاب نمیرسید،اما موقع برگشتن حسین با عجله اومد بالا سرش،آخه هی صدا میزد :عمو استخوان هام شکست، انقدر زیر دست و پا موند زیر سم های اسب ها،حسین رسید دید یه نانجیبی کاکلش رو گرفته، بچه رو بغل گرفت، شیخ جعفر میگه: وقتی میومد حسین سمت خیمه پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد،دوتا علت داشت،یا آنقد داغ سنگین بود حسین با قد خمیده برگشت سمت خیمه، یا آنقد بدن زیر سم اسب ها...😭 امان از دل زینب..😭
🌴 #یازینب...
اما یه نانجیبی گفت داغش و به دل مادرش بزارید،یه وقت دیدن صدای اهل حرم بلند شد، قاسم رو دوره کردن،همچ
چه جور باورم شه، چه قَدِّ رشیدی زیر نعل اسبا، چرا قد کشیدی؟😭 وای حسن، شد کفن تن قطعه قطعه ات، روی خاک و خون😭
🌴 #یازینب...
چه جور باورم شه، چه قَدِّ رشیدی زیر نعل اسبا، چرا قد کشیدی؟😭 وای حسن، شد کفن تن قطعه قطعه ات، روی خ
رو سرت،پیکرت با هرچی که داشتن زدن بی اَمون پا نکش،رو زمین تنت روی دستم شده نیمه جون وای غم، مادرم😭 شده پهلوی تو برام روضه خون😭 کمک کن عزیزم، پاشو نوجوونم با سختی تا خیمه، تو رو میکشونم وای تنت، کُشتنت الهی بمیره برا تو عمو حالِ تو، کشتتم تو دستای کی قاسم افتاده بود صورتت، زخمیِ همه سنگاشون خورده قاسم به روت😭 حرف بزن،جون من منو کشته این لخته خون گلوت😭
تمام کنم روضه رو...😭 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴