دود باروت صورتش را سیاه کرده بودگوشه چادر نشست و با خاک زیر سرش را بلند کرد گفت با اجازه من ۱۰ دقیقه می خوابم و.... ادامه مطلب داخل تصویر کانال رسمی شهید حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

مواظب منافقین داخلی باشید... ┅┅┅❅❁❅┅┅ کانال سردار حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

سرداری بی ادعا ┅┅┅❅❁❅┅┅ کانال سردار حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

خبر که در شهر پیچید، گرد یتیمی بر چهره مردم نشست، همه می گفتند به غیر از حاجی تعداد دیگری از فرماندهان لشکر هم به شهادت رسیده اند و حالا پیکر همه آنها با هم به کرمان رسیده بود. دوست داری شهید را بشناسی بیا اینجا تا بهت بگم https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

همیشه دوست داشت مثل اربابش بی سر شهید بشه. آخرش به آرزوی خودش رسید https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

شهید زنگی آبادی

‌ مشهد حاج یونس و بسیاری دیگر از شهدای کربلای پنج...‌ کربلای پنج، همان عملیاتی بود که حاج قاسم، حاج یونس را به عنوان جانشینش انتخاب کرد. امّا حاج یونس زودتر آسمانی شد... ‌ امام خامنه‌ای فرمودند: عزیزان شب‌های کربلای پنج، شب‌های قدر این انقلاب است انس با آن انسان را وارسته می‌کند و هر کس آن را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب خط خواهد خورد.‌ ‌ فقط چند روز مانده تا سالگرد آسمانی شدن حاج یونس... ‌شادی روح امام و‌ شهدا صلوات ┅┅┅❅❁❅┅┅ کانال رسمی شهید حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

بی بی اصرار داشت که صورت شهید را ببینه اما محمد علی با این در خواست موافقت نکرد چون بدن حاجی را دیده بود حسین به محمد علی گفت بگذار بی بی صورت بچش را ببینه محمد علی گفت آخه کدوم صورت. حاجی مثل اربابش شهید شده ادامه داستان در کانال زیر https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

عشق روزای بچگی... 🫀 ┅┅┅❅❁❅┅┅ کانال سردار حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

محمد علی که نمی توانست در خواست بی بی را رد کنه کفن را از روی پا های حاجی برداشت و گفت می تونید پاهای حاجی را ببوسید حاضران که در جمع بودند جلو آمدند و بر پای فرمانده شهیدشون بوسه زدند و آنگاه کفن را بسته و پیکر را ازستاد خارج کردند گوشه ای از خاطرات هم رزمان و... کانال رسمی شهید حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

حاج یونس که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود روزه گرفتن را آغاز کرد و به همراه پدرش در نماز جماعت مسجد روستا حضور می یافت و در جلسات قرآن هم حضوری پر رنگ داشت.. گوشه ای از خاطرات شهید ┅┅┅❅❁❅┅┅ کانال رسمی شهید حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi

در عملیات والفجر۴ ، از ناحیۀ پشت و کمر به شدت مجروح شد. روز اول که او را برای پانسمان به درمانگاه بردم، کسی که حاج یونس را پانسمان میکرد، موقع شست و شو با تعجب رو به حاج یونس کرد و با مهربانی گفت: «والله هیچ قسمتی از پشت شما سالم نمانده. من تنها کاری که میتوانم بکنم، این است که شما را در یک پارچه بپیچم تا ان شاالله زخم هایت خوب بشود.» حاج یونس هم در حالی که می خندید، جواب داد: «فقط هرکاری میکنی، زود باش که من عجله دارم و میخواهم بروم.» گوشه‌ای از خاطرات شهید حاج یونس ┅┅┅❅❁❅┅┅ کانال سردار حاج یونس زنگی آبادی https://eitaa.com/Yunus_Zangiabadi