eitaa logo
🖤تنهامسیری های زنجان 🇵🇸🖤
912 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
51 فایل
به تنها مسیر آرامش زنجان خوش آمدید.🌼 کپی مطالب با ذکر صلوات برای فرج مولا ، آزاد میباشد.🌱🌱 آیدی ادمین @meraj1_313 لینک کانال با ما همراه باشید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1759117344C4166aadb31
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷روز جوان رو به علی اکبر هایی که جوانیشون رو فدای امنیت ما کردن تبریک میگیم الهی که شرمندشون نباشیم... ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ 🌹@zanjan_tanhamasir
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سلام فرمانده ۲ رسید سرودی با ۱۰ هزار دهه‌هشتادی
آقازاده....mp3
11.38M
💥 🎙ناگفته‌هایی از آقازاده ارباب ، حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام و استمداد از این عظمت وجودی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 @zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴چرا مسمومیت کارخودشونه؟👇👇 🔶 حتما بخوانید 🔹نزدیک سه ماه است که تعدادی از مدارس دخترانه درگیر مسمومیت های مشکوک شده است. از قم شروع شد و بعد از چند شهر حالا به تهران رسیده است. 🔸اما پشت پرده این مسمومیت مشکوک چیست؟ هرچند پاسخ به این سوال نزد نهادهای امنیتی است، اما برای گمانه زنی کافیست برنده و بازنده این خرابکاری شبکه ای بررسی شوند. حداقل به پنج دلیل نقش جریان پهلوی- رجوی در این خرابکاری نفرت انگیز محرز است: 1⃣یکم. بیش از یک سال است جریان فحشا تلاش می کند از دختران نوجوان در مدارس یارگیری کند و البته هر بار نیز ناکام می ماند. در ایام اغتشاش نیز تلاش کردند از هیجان نوجوانی مدارس دخترانه بهره بگیرند که بجز معدود مواردی دست خالی برگشتند. حتی در موضوع کشته سازی های اخیر نیز عمده مصادیق شان دختران نوجوان بودند که بعدا نمونه های کذب آن افشا شد و بی آبرو شدند. یک نمونه از این دروغ ها آرمیتا عباسی.  با این مقدمه تمرکز مجدد بر مداراس دخترانه ادامه همان پروژه فرهنگی-امنیتی نیست؟ 2⃣دوم. بعد از ناکامی اغتشاشات جریان مزدور غربی-عربی-عبری تلاش کردند با تنفس مصنوعی این اعتراضات را زنده نگه دارند. یک روز به برف و ترافیک متوسل شدند و یک روز آلودگی هوا و اخیرا هم تمام قوا در بازار مکاره دلار حاضرند و در واپسین روزها نیز ماجرای یوزپلنگ ایرانی را بهانه کردند. این تنفس مصنوعی را در کنار تلاش همه جانبه برای ایجاد اغتشاش و فراخوان های خیابانی این روزها به بهانه مسمومیت ها قرار دهید. با این توضیح آیا دور از واقعیت است که جریان مزدور پهلوی-رجوی عامل اصلی این مسمومیت باشد؟ 3⃣سوم. آدمکشی به نام مریم رجوی اولین نفری بود که چند هفته قبل درحالی که هنوز مسمویت ها به تهران نرسیده بود در توئیتی به پایتخت رسیدن مسمویت ها را خبر و جاهلانه این پروژه دست ساز را لو داد. وی دیروز نیز در بیانیه ای درخواست تجمع خیابانی داده است. با این توضیح آیا نقش این جریان تروریستی روشن نیست؟ این درحالیست که مردم ما هنوز ترور کودکان و نوجوانان مظلوم شهرهای ایران را در دهه 60 فراموش نکرده اند. 4⃣چهارم. این روزها رسانه های وابسته به شبکه ریاض-لندن، مجددا پروژه کارخودشونه را کلید زده اند. اما کافیست سابقه کارخودشونه را مرور کنیم. نمونه آشکار آن عملیات تروریستی شاهچراغ بود. در روز روشن آدم کشتند و بعد هم گفتند کار خودشونه. در ماجرای ایذه نیز جریان تروریستی وطنی به میان مردم رفتند و آدم کشتند و در رسانه های شان بهم تبریک گفتند؛ البته وقتی متوجه شدند کودکی در میان کشته شده‌ها است، به طمع تبلیغات جعلی تبریک شان را پس گرفتند و گفتند کار خودشونه!! همه اینها به کنار؛ حداقل ۴۰ کشته سازی دروغین راه انداختند که عمده آنها یا زنده بودند یا توسط نزدیکان شان مشخص شد به مرگ طبیعی یا حوادثی غیر اغتشاشات مرده اند. جمعی از اینها نیز مثل مهسا موگوئی، مینو مجیدی، حنانه کیا، فرشته احمدی واسماعیل مولودی نیز مشخص شد توسط ضدانقلاب کشته شدند و باز گفتند کار خودشونه. آیا از سابقه چنین جریان کذابی بعید نیست که اینبار نیز پروژه کارخودشونه را روی همین خرابکاری شبکه ای سوار کرده باشند؟ 5⃣پنجم. ربع پهلوی خائن که چند دهه است با پول دزدی و به سرقت رفته از مردم ایران در غرب نفس می کشد،  در مصاحبه ای صریحا اعلام کرد باید ایران تحت تحریم های سهمگین اقتصادی و مضاعف قرار بگیرد تا مقدمه اعتراض مردم شود. همین حرف را پیشتر مسیح علی نژاد مطرح کرده بود. جریان شیادی که برای یارگیری حاضر است زندگی مردم سخت و سخت تر شود آیا بعید است با هدف ایجاد اعتراض و یارگیری، عامل مسمومیت در مدارس دخترانه باشد؟ ✅تا اینجا مشخص شد چه جریانی از این خراباکاری مشمئز کننده منتفع می شوند. اما سوی دیگر این میدان کیست؟ جمهوری اسلامی. کشوری که امروز 60 درصد دانشجویان ان دخترند و یک سوم هیات علمی دانشگاه های آن را بانوان تشکیل می دهند. از جایگاه زنان در ورزش و پیشرفت های علمی و شغلی و مناصب مدیریتی و غیره نیز بگذریم. آیا چنین کشوری می تواند مخالف مدرسه رفتن دختران باشد؟ 👈با این توضیح بدون شک اولین متهم این خرابکاری شبکه ای جریان وطن فروش و تجزیه طلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهلی و مرتجعی نیز در داخل پیدا و مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و تحت نفوذ همین جریان خبیث است.   بر این اساس لازم است هرچه سریعتر بجای وزارت بهداشت، خبررسانی و هدایت افکار عمومی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی صورت گیرد. 👤 محسن مهدیان 🌹 @Zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6005987944949613046.mp3
5.18M
8 نگران مصائبِ دنیا نباش! هر مشکل، هر مصیبـت، و هرآنچه که تحت فشار، قرارت میده؛ سهم فشارِ روحت در آخرت رو کم میکنه! بشرطی که یادبگیری چجوری ازش استفاده کنی. 🎤 تنها مسیر...🦋 🌹 @zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤تنهامسیری های زنجان 🇵🇸🖤
#چهارشنبه_های... #بر_اساس_واقعیت #قسمت_سی_ونهم خانم حسینی لبخندی زد و گفت: درسته لیلا جان دشمن
... تماس گرفتم با خانم حسینی و از پشت تلفن گفتم که کار سعید را انتقال دادن به شهر دیگه و کلی گریه کردم... خانم حسینی گفت: اینکه گریه نداره عزیزم! گفتم: یعنی واقعا شما دلتون برای من تنگ نمیشه! تازه بعد از چند سال پیش هم بودن من تازه تقدس کارمون رو فهمیدم بعد دقیقاااا همین الان باید این اتفاق بیفته! از پشت گوشی حرفی زد که نمی دونم چرا اصلا خودم حواسم بهش نبود! گفت: نازنین جان حتما خیره... تا این جمله رو شنیدم یاد فراز و نشیب های زندگیم افتادم که تک تکشون برام پر از خیر بودن! هر چند گاهی چنان درگیر میشدم که باورم نمی شد بعد از این سختی آسونی هم باشه اما بود و این یه وعده ی حق... گفتم: راست میگید ولی من خیلی دلم می خواست این مسیر رو ادامه بدم هر چند که دیگه نمیشه ولی توکل می کنم به خدا... خانم حسینی گفت: چرا نشه نازنین جان! مسیر برای حرکت هیچ وقت متوقف نمیشه! جاده همیشه جاده است اگر خودت متوقف نشی و به حرکت ادامه بدی! حالا اگه می تونی بلند شو بیا تا هم ببینمت هم کارت دارم... بعد از خداحافظی با سعید تماس گرفتم و هماهنگ کردم دارم میرم پیش خانم حسینی و با عجله لباسهام رو پوشیدم شاید این آخرین باری بود که می تونستم خانم حسینی رو ببینم... رسیدم پیش خانم حسینی نمی دونم چرا بی اراده رفتم توی بغلش و زار زار گریه کردم... بعد از اینکه کمی سبک شدم دستم رو محکم گرفت گفت: نمی دونی چقدر خوشحال شدم داری میری! همون طور بهت زده نگاهش کردم و اخم هام رو کشیدم توی هم گفتم: اینقدر اذیتتون کردم! لبخندی زد و گفت« نه نازنین جان ! عزیزم یکسری از بچه های تیم چهارشنبه های زهرایی تازه داخل این شهر شروع به فعالیت کردن وقتی فهمیدم تو هم داری میری اینجا خیلی خوشحال شدم چون تو با روند کار ما آشنا هستی و میدونی مسیرمون با محبت شروع میشه و با مهربونی تموم، مدام نگران بودم نکنه بچه ها اشتباهی کنن خدای نکرده از کوره در برن و حرفی بزنن که خدای نکرده رنجشی بشه ولی خداروشکر حالا دیگه خیالم راحته! ذوق کنان گفتم: مگه تیم چهارشنبه های زهرایی بقیه شهرها هم فعالیت می کنن! من نمی دونستم! خانم حسینی دستم رو محکم تر فشردم و گفت: تا امروز الحمدالله هشت تا شهر فعالیم بعضی از شهرها هم درخواست داشتن حالا دیگه توکل بر خدا... بعد نگاهش رو متمرکز چشمهام کرد و گفت: دیدی مسیر بسته نیست! اما یادت باشه نازنین حتی اگر یه روز تیمی هم نبود خودت تنهایی دست از دفاع بر ندار! حالا ببینم چکار می کنی خانم با نیروهای تازه نفس و جدید... نفس عمیقی کشیدم و گفتم: یقیناً کله خیر... بعد هم کلی برام توضیح داد که چه کارهایی باید بکنم، خیلی خوشحال بودم از اینکه می تونستم این مسیر رو ادامه بدم و به قول خانم حسینی شاید کمی دور از ما اما هدف یکیست... موقع خداحافظی دفترچه ای بهم داد که گفت: اصلیترین نکته رو برام داخلش نوشته تا هر وقت گیر کردم بر اساس همین اصل مهم پیش برم ولی تاکید کرد خونه جدید بخونمش... چون باید سریع کارهامون رو انجام می‌دادیم نتونستم از لیلا و بچه ها حضوری خداحافظی کنم باهاشون تماس گرفتم لیلا خیلی ناراحت شد اما چاره ای نبود، خداروشکر خانم حسینی و بچه های تیم بودند تا احساس تنهایی نکنه... دو هفته ای درگیر اسباب کشی و جابه جایی اثاثیه منزل بودم شهر جدید و خونه جدید حس غریبی داشت... دلم گرفته بود نمی دونم شاید چون هنوز باهاش انس نگرفته بودم! یکدفعه یاد دفترچه افتادم با یه اشتیاقی از بین کلی وسیله پیداش کردم ورقش زدم تنها صفحه ی اولش چند خطی نوشته شده بود... به نام خدای حکیمی که در هر اتفاقی خیری نهاده... نازنین عزیزم سلام امیدوارم در مسیر جدید پر توان و با قدرت حرکت کنی نقشه راه را خودت خوب میدانی اما این چند خط را دیدبانی که از آسمان مسیرها را بهتر می بیند و راه را مشخص می کند و از نسل خودمان است می گوید، حرفهای شهید شفیع که در خان طومان شهید شده با فرسنگ‌ها فاصله از ایران را دقیق بخوان! و بدان مهم نیست کجای این خاکی و چقدر فاصله بین ماست مهم هدف است... خواهرانم دشمن از سیاهی چادر شما بیشتر می‌ترسد تا از سرخی خون من و برای حفظ حجاب شما خون‌های زیادی ریخته شده... شهید عزادار نمی‌خواهد، شهید رهرو می‌خواهد و شما هم با قلم، قدم و زبان خود رهرو باشید... جوانان عزیز چشم شهدا و تبلور خونشان به حرکت و شعور شماست... نازنین جان چندین بار این جملات را بخوان و خوب به ذهنت بسپار چون پدری رفت! پسری رفت! تا این حجاب نرود! تا این سلاح زمین نیفتد و یادت نرود نگاهشان به شعور ماست..‌. نازنین من هر کجا هستی پایدار در مسیر بمان... والعاقبه للمتقین نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا