من علاقه دارم؛
به باز کردن زخم ها.
به نگاه کردن دردها.
به گریه های تمام نشدنی.
به باز خوانی گذشته.
به غم های طولانی.
این من نیستم که می نویسد.
من در همان زخم ها ماندهام.
من در آن درد ها گم شدهام.
من همانم که هنوز در صبح جمعه گریه می کند.
عمر من دو قسمت شدهاست.
هجده سال که او بود،
و چهار سال و نیم که انگار من در همان سیزدهم دی ماه ماندهام.
و امروز هم می فهمم.
که هر چه از من در این کالبد باقی مانده بود،
در غروب یکشنبه تا صبح دوشنبه ماند. اینبار سی و یکم اردیبهشت.
اینبار در بلندی های ورزقان...
هر چقدر که از هجده سالگی ام با من تا اردیبهشت رسید، هنوز منتظر است سید بیاید و بگوید من آمدم به مردم خدمت کنم!
و الان دوشنبه است. دو روز می گذرد از داغی که از من چیزی نمانده تا بگیرد...
و من به آن جمعه رفتم.
تا دست خودم را از پای اخبار دی ماه ٩٨ بگیرم، بیاورم پای تلویزیون که خرابه های ضاحیه را ببیند.
من به دنبال خودم در کوه های ورزقان رفتم. دویدم. صدا زدم؛ دلم می گوید کاش من پیدا نشوم و سید بیرون بیاید..
اما چه کنم؟
باید از کوه ها دل بکنم.
و سرگشتگی را در زیر آوارهای ضاحیه رها کنم..
من داغ جمعه شب را، پس از شبِ جمعه، هنگامی دیدم که دیگر تکهای ندارم که به جا بگذارم...
پس سرگردان، گشتم!
به دنبال سیدی در جنوب بیروت...
به دنبال سیدی در ورزقان...
و به دنبال قلبم در فرودگاه بغداد...
#رؤیا
@Zeana_Bayene
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیاید برگردیم.
به سیزده دی نود و هشت...
یه بار دیگه بشنویم...
دلداریِ غمدیدهترین
مردِ واقعیِ دنیا
"شهادت برای آنها
#نعمت عظیمی بود...
و نبودشان قطعا
سخت است."
#نعمت برای ما،
همین بس که در
هوای حاج قاسم
و سید حسن نصرالله
نفس کشیدیم...
⭕️ و هیچ نعمتی ندارید مگر....
آیه ای از سوره #نحل بخونید و بفرستید:👇
@Zeanoaa
#روزمرهقرآنیمن
خیلی خستم و میرم بخوابم😬
این آیه طلبتون...
#چله رو دوست داشتید
تا اینجا یا نه؟
◾ تصویری از ورود ارتش اسرائیل به خاک لبنان
⭕️ موضوع امروز: فساد دوباره بنی اسرائیل در زمین.
@Zeana_Bayene
قرآن بخونید!
صفحه اول سوره #إسراء رو بخونید
و دعا کنید، ما بندگان قدرتمندی باشیم، که بنی اسرائیل رو ادب می کنه... 💪