May 11
📝 روایت #تبلیغ فاطمیه 1444
#روایت (سوم#3)
🔻مسجد قبول کرد که کمی گرم تر با ما برخورد کند. به قدر یک بخاری برقی سه لول که تازه دو لول هم نداشت با ما همراه شد. اما معلوم بود که مدت ها طول میکشد تا یخش آب شود.
🔻مسجد سیستم صوت و بلندگوی بیرون داشت. به دنبال یک میکروفون برای پخش صوت بودیم.
🔰 همیشه باید از همه ی ظرفیت ها استفاده کنیم!
🔰راستی ظرفیت های وجودی ما انسان ها چقدر است؟
🔻بگذریم.
🔻میکروفون که به این زودی ها پیدا نشد، اما محمد حسین مجهز آمده بود، با یک خشاب رم، رم گوشی را به دستگاه وصل کرد...
📢 الحمدلله که نوکرتم...الحمدلله که مادرمی...نوایی بود که در روستا پخش شد. فضای روستا با روز شهادت همنوا شد.
🔻ماهم رفتیم یک چرخی در روستا بزنیم...هوا سرد بود و روز تعطیل کسی از خانه بیرون نزده بود جز همان چند بچه. همراه با آن ها شدیم. ده پانزده تا خونه شاید بیشتر نبود و شغل اکثریت هم دامداری یا کشاورزی بود.
🔻جز چند تا سگ که ظاهرا احساس غریبی هم با میکردن کسی نبود و به ما محل نمیگذاشت.
🔻البته حقم داشتن؛ عادت نداشتن آخوند روز تعطیل اونم صبح زود به روستایشان بیاید. شایدم عادت نداشتن آخوند ببیند!
🤷♂️شایدم تقصیر ما بود، نباید این رسم را برهم میزدیم! جای روحانی که بین مردم نیست!
🔻اما چه کنیم خب! باید سلام مادر را میرساندیم.
🔻در همین حال و هوا بودم که سه مرد را دیدم که دور هم جمع شدن و مشغول صحبت هستن
🔻به رفیقم گفتم تو برو با بچه برنامه اجرا کن تا منم برم سراغ آنها...
#ادامه_دارد
#جان_فدا
#فاطمیه
📌کانال یادداشتهای تربیتی«ذکری»
🆔https://eitaa.com/zeekra
May 11
ذکری
📝 روایت #تبلیغ فاطمیه 1444 #روایت (سوم#3) 🔻مسجد قبول کرد که کمی گرم تر با ما برخورد کند. به قدر یک
کمی طولانی شد... عذرخواهم...
🔻وقتی این نظر سنجی را دیدم ناخودآگاه یاد این جمله منتسب به امیرالمؤمنین افتادم که میفرماید
🔻«الدَّهْرُ انْزَلَنِی ثُمَّ انْزَلَنِی، ثَّم انْزَلَنِی حَتّی يُقال مُعاوِيَةُ وَ عَلِیّ»
🔻روزگار من رو پایین آورد، باز پایین آورد و دو مرتبه پایین آورد تا اینکه گفته میشد علی و معاویه! (علی را کنار معاویه قرار می دهند)
🔻کار عالم به کجا کشیده است که این جرثومه ی فساد را کنار سید حسن نصرالله این مرد الهی گذاشته اند.
👇 رای گیری 👇
https://sputnikarabic.ae/20221228/صوّت-للزعيم-العربي-الأكثر-تأثيرا-في-عام-2022--1071700262.html
#به_سیدحسن_رای_دهید
📌کانال یادداشتهای تربیتی«ذکری»
🆔https://eitaa.com/zeekra
📝 روایت #تبلیغ فاطمیه 1444 (#گوش_باشیم)
#روایت (چهارم #4)
🔻چند نفری نشسته بودند و منم رفتم به جمع اشان اضافه شدم. آنها هم به احترام من از جا برخواستن و من هم شروع کردم سلام و احوال پرسی.
🔻از کار و بارشان پرسیدم. از مشکلاتی که دارند. حداقل خوبی ما این هست که وقتی مردم ما را میبینند زبان درد و دلشان باز میشود. این یعنی هنوز روحانیت را ملجأ و مأوای خودشان میدانند.
🔻هرچند کار زیادی هم از دست ما بر نمیاد. ولی گاهی انسانها احتیاج دارند فقط شنیده بشوند. منم مشتاقانه به حرفهایشان گوش میدادم و مانند کسی که سالهاست تشنهی این حرفها هست با آنها برخورد میکردم.
🔻انتقاد میکردند؛ سوال احکامی میپرسیدن؛ سوال اعتقادی میپرسیدن؛ از بارش کم امسال نگران بودند... من هم سعی میکردم قوت قلبی باشم.
🔻 عمده اعتراض مردم به وضعیت سخت اقتصادی و عدم ثبات بازار و برخی از اختلاسهای مسئولین بود. وگرنه این مردم هیچ مشکلی با انقلابشون نداشتن بلکه ارادت هم داشتن.
🔻یکی از آنها سابقه 22 ماه جبهه و جانبازی هم داشت. از تیکههایی که بعضیها در مورد حقوقی که از بنیاد میگیره می گفت. سعی کردم دلش را نسبت به کاری که کرده گرم کنم
🔻فکر کنم گفت و گویمان نیم ساعت شاید بیشتر طول کشید تا دیگر نزدیک اذان شد.
🔻البته کسی آن مسجد را برای نماز خواندن انتخاب نمیکرد. چون خیلی #سرد بود
🔻رفتم پیش محمد حسین که مدتها بود در سنگر خودش مشغول کار با آن بچههای بازیگوش اما پر استعداد بود.
❇️راستی آیا انسان بی استعداد داریم؟
#ادامه_دارد
#جان_فدا
#فاطمیه
📌کانال یادداشتهای تربیتی«ذکری»
🆔https://eitaa.com/zeekra
May 11
May 11
بسم الله
📝اسرای #بفکر_آزادی
🔻خدا حفظ کند آقای هادی زاده که از شاگردان مرحوم حاج شیخ است.
🔻میفرمودن «مربی! همان قدر که راه رفتی میتونی راه ببری.»
🔻قابل توجه کسانی که در عرصه تربیت به نحوی نقش بازی میکنند، آن قدری که آزاد شدیم، آزاد میکنیم!
🔻اگه بفکر آزادی خودت نیستی، بهتر است هر جا که هستی کار تربیتی را رها کنی!
🔰اما 3 سوال؟
🔸آیا ما #اسیر هستیم؟
🔸ما اسیر چه هستیم؟
🔸چطور بفهمیم هستیم یا نیستیم؟
#مربی
#آزادی
#عین_صاد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
📌کانال یادداشتهای تربیتی«ذکری»
🆔 https://eitaa.com/zeekra