eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
240 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
130 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5886759523963634845.mp3
2.08M
مناجات با امام زمان (عج) صابر خراسانی ، حسن خلج
گفتگوی خواندنی با همسر شهید مدافع حرم صادق عدالت اكبری https://www.yjc.ir/fa/news/5648646
: اگر بدهند آزادی بیان است، اگر بدهی بی فرهنگی است! اگر بکنند آزاد اندیشند اگر بکنی تفتیش عقاید! اگر بزنند در جستجوی حقیقتند اگر بدهی دروغگویی! بکنند انتقاد است، اگر بدهی بی جنبه‌ای! اگر کنند دفاع کرده‌اند، اگر از دفاع کنی خشونت طلبی! را با همه تراژدی‌هایش دوست دارم... 🌷🌷🌷 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷
🌹 #شهید نظر می کند به وجه الله... 💐 معرفی سردار سرلشکر پاسدار #دفاع_مقدس #شهید_محمد_بروجردی، #مسیح_کردستان 🌏 زمینی شدن : ۳۳، روستای دره گرگ، بروجرد 💫 آسمانی شدن : ۶۲.۰۳.۰۱، مسیر مهاباد به نقده 💠 ارائه : خانم خادم شهدا 📆 یکشنبه ۹۸.۰۲.۲۹ ⏰ ساعت ۱۹:۰۰ 🕊☘ایام شهادت شهید #لبیک_یازینب ❤گروه مدافعان حرم✌ http://eitaa.com/joinchat/410386450C8b9bf08181
#پاسداری 🍃🌹حامد آن سال دیپلمش را گرفت تصمیم گرفت مثل برادرش امیر رخت نظام بپوشد و برود #سپاه. ☺️با هم ندار بودند و حرف هم را می‌فهمیدند و از خیلی چیزهای دلِ هم خبر داشتند. امیر یک روز کشیدش کنار و خیلی جدی بهش گفت که : اگر داری پاسداری را به چشم شغل نگاه می‌کنی و دنبال یک لقمه نانی که از رختی که پوشیده‌ای دربیاوری، نیا سپاه. #پاسدار بودن روحیه می‌خواهد. خودت بهتر می‌دانی که خیلی از همین بچه‌های بسیجی که کلی سابقه‌ی بسیج دارند و صبح تا شب‌شان توی پایگاه و بسیج بوده‌اند، وقتی آمده‌اند سپاه پیِ شغل، نتوانستند توی رخت پاسداری دوام بیاورند. #مدافع_حرم #شهید_حامد_جوانی @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷
8067317_375.mp3
11.31M
سالیانیست که هستیم گرفتار کریم... ماه من نیمه رمضان آمده است حسن، آقای جهان آمده است... 🌴🌷ولادت مبارک باد، ۱۵ 🎙 حسین طاهری @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷🎈🎈🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷 سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج) سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز 💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا که در گروه حاضر هستند 💞🎈ایام ولادت امام حسن مجتبی رو تبریک میگم خدمتتون ☘طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق امشب در خدمت سردار سرلشکر، پاسدارِ گرانقدرِ عزیز از بروجرد و شهید هستیم. در ایام شهادت این شهید عزیز هم هستیم. مطالب از وب سایت های خبرگزاری دفاع مقدس، ابر و باد، آپارات، همشهری آنلاین و تسنیم برداشته شده است. بخش شهادت هم رزمنده اشون بیان کردند.
از پای سفره های حسن های اهل بیت عالَم اگر زنند بفرما... نمی روم 🎊ایام ولادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی (ع) بر همه عزیزان مبارک
👥مردانی که در دوران‌های سخت کشور حماسه‌های بی‌بدیلی را در در زمان مبارزه با رژیم و نیز هشت سال رقم زدند از دامان پاک مادرانی پرورش یافتند که آنان را به سوی سعادت ابدی بدرقه کردند. ❤️💞مادرانی که در جایگاه مادری و همسری خویش در رکاب امام زمان (عج) خود اسلام را پشتیبانی کردند و برگی از افتخار را در دفتر تاریخ رقم زدند. 👌شهید محمد بروجردی نیز در دامن چنین مادری پرورش یافت که به گفته سردار باقرزاده فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح اگرچه از سواد عمومی بالایی برخوردار نبود؛ اما از نظر بصیرت و آگاهی جزو خواص طرفدار حق در جامعه بود. 😔این مادر با وجود از دست دادن همسر خود توانست فرزندان خود را به خوبی پرورش دهد. این مادر شهید در سال ۹۰ دار فانی وداع را گفت؛ اما خاطرات او از فرزند شهیدش به جای مانده است که بخشی از روایت‌های او را در ادامه می‌خوانیم.
🌷پدرش در ۱۷ رمضان از دنیا رفت. برای کاری به خرم آباد رفته بود و وقتی به خانه برگشت بیمار بود، چند روز بعد از دنیا رفت، جالب آنکه محمد هم وقتی بعدها به شهادت رسید درست شب ۱۷ ماه رمضان بود. ☘وقتی هفت ساله بود برای اینکه فقدان پدر روی تربیت آن‌ها اثر نداشته باشد و به راه خلاف کشیده نشوند او را برای کار همراه پسرم بزرگم می‌فرستادم. برای امرار معاش خودم تشک ابری درست می‌کردم. ☺️یکبار در حال بردن جنس به بازار بود که با رساله امام خمینی (ره) آشنا شد و از این طریق افکار ایشان را شناخت و زمینه فعالیت‌های انقلابی فراهم شد. 😢صحبت کردن درباره محمد بسیار سخت است، او نعمتی بود که خدا به من داد و از ما گرفت. حقیقتا بچه نجیب، باحیا و آبروداری بود. چون در خانه‌ای که زندگی می‌کردیم مستاجر و اهل عیال زندگی می‌کردند هر بار که می‌خواست وارد حیاط شود دائما «یا الله، یا الله» می‌گفت.
🔹بعد از سربازی خیلی زود زنش دادیم. عروسی‌اش مثل عروسی خود من بسیار ساده برگزار شد. محمد تاکید داشت در عروسی صدای هلهله بلند نباشد. مراسم ساده و بسیار بی‌سر و صدایی بود. 🌹با وجود محمد هیچ گاه فکر نکردم که بچه‌ها پدر ندارند و من هم پدرم فوت کرده است. چنان با قدرت و انرژی با ما صحبت می‌کرد که کاملا روحیه می‌گرفتیم. به ما امید و قوت قلب می‌داد و در نبودش همه ما وزنه و تکیه گاهی عظیم را از دست دادیم. ⛔️حسابش را کامل از منافقین جدا کرده بود تا در دام بازی‌های آنان نیفتد. وقتی مسوولیت اوین را گرفت قصد ترور او را داشتند به این صورت که یک بار شخصی به زندان رفته و گفته بود که با آقای بروجردی کار دارم. اتفاقا خود محمد هم آن لحظه همانجا بود، می‌گوید چه کارش دارید؟ آن فرد می‌گوید با او صحبت دارم. 🚶او را به داخل راهنمایی می‌کند و دوستانش و همکاران محمد، فرد را بازرسی می‌کنند و از او اسلحه می‌گیرند.
🌙شبی در خانه بودم که عروس بزرگم بدون پسرم محمدعلی آمد و بچه‌ها را خانه ما گذاشت. پرسیدم پس چرا تنها آمدی؟ گفت محمدعلی نیامده. به بهانه رفتن به انباری برای آوردن آب از اتاق خارج شدم و پشت در ایستادم، شنیدم که عروسم به فرزندش می‌گوید : 😔😔از شهادت عمویتان چیزی به مادربزرگ نگویید. بعد هم در محله ولوله‌ای شد، گویی همه شهر از شهادتش خبر داشتند به جز من....
روح مادرشون شاد و محشور با خوبان در ادامه به معرفی مفصل تری از شهید می پردازیم🌹
🌹محمد بروجردی در سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد، در خانه‌ای محقر اما مصفا به عشق و نور الهی و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به دنیا آمد. 😔در ۶ سالگی پدرش را از دست داد و مادرش با همه مشکلات و سختی‌هایی که وجود داشت، تمامی هم و غم خود را برای تربیتش به کار بست.
☘محمد در ۷ سالگی وارد مدرسه شد اما به دلیل شرایط مادی خانواده، تحصیل در کلاس‌های شبانه توام با کار و تلاش روزانه را انتخاب کرد و خانواده را در تامین زندگی شرافتمندانه، مدد رساند. 💍در ۱۷ سالگی ازدواج کرد و چندی بعد به خدمت سربازی فراخوانده شد، اما چون مخالف خدمت در نظام ستم‌شاهی بود، از خدمت سربازی گریخت و برای دیدار حضرت امام (ره) راهی عراق شد، ولی در مرز دستگیر و به مدت شش ماه، روانه زندان شد. 👌ضمن ارتباط با شخصیت‌های اسلامی و انقلابی، علاوه بر خودسازی و کسب فیض، به بعضی از امور مربوط به انقلاب، همچون تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) اشتغال داشت.
✅چندی بعد به همراه چند تن دیگر از مبارزان به سوریه و لبنان رفت و با شهید چمران و شهید محمد منتظری آشنا شد و به فراگیری مسائل نظامی پرداخت.
💍همسر شهید ☺️ ده سال با محمد زندگی کردم، هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه. غیر ممکن بود یه شب نماز شبش ترک بشه، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد. 🎒 مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید، توی بیابون هم بود می ایستاد. ✅ بارها بهش می گفتم : مقصد که نزدیکه، نمازتون رو شکسته نخونین، بذارین برسیم خونه، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین. 🌺 محمد می گفت : شاید توی همین راه کوتاه عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم، الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم. اگه رسیدیم خونه، کامل هم می خونم.
🔷پس از قیام ۱۹ دی ماه سال ۵۶ در قم با اخذ مجوز شرعی از برخی علما و روحانیون پیرو حضرت امام خمینی (ره)، عملیات نظامی علیه رژیم را شروع کرد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بی‌وقفه به مبارزات خود ادامه داد. ✔️برخی از اقدامات وی عبارتند از : 🔹مبارزه جدی و عملی علیه حضور آمریکا در کشور 🔸خلع سلاح قرارگاه پلیس (تهران) 🔹عملیات نظامی ۱۵ خرداد ۵۷ 🔸انفجار در نیروگاه برق و کاخ جوانان منطقه شوش 🔹خلع سلاح کلانتری ۱۴ در میدان خراسان 🔸شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیو تلویزیون
😇هنگامی که بازگشت حضرت امام خمینی (ره) به ایران حتمی شد، محمد بروجردی به عنوان مسئول حفاظت حضرت امام (ره) از طرف شهید بهشتی و شهید عراقی انتخاب شد و در طول مسیر با عشق و علاقه‌ای قلبی به این کار مبادرت ورزید و در مدرسه رفاه نیز در آن دوران حساس، به عنوان مسئول حفاظت، ایفای نقش نمود. 🔸پس از مدتی سرپرستی زندان اوین را به عهده گرفت و چندی بعد او یکی از دوازده نفری بود که در خدت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای  پاسداران انقلاب اسلامی را بنیانگذاری کردند. 🌷بروجردی در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که عوامل داخلی ابرقدرت‌ها، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین به راه انداختند، با فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم شد.
🔰پس از تصویب طرح تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان، مسئولیت این کار از طرف شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی به وی سپرده شد. 🚨در کردستان تمام حرکات ضدانقلاب را به عنوان فرمانده عملیات زیر نظر داشت. در جریانات پاوه، درگیری سنندج و حوادث دردناک شهرهای کردستان همواره یکه‌تاز مقابله با #ضد_انقلاب بود و شهرها یکی پس از دیگری با دلاوری‌های محمد بروجردی و یارانش آزاد شد. او که در این مدت با تشکیل یک ستاد عملیاتی در شمالغرب، فرماندهی پاسداران و بسیجیانی را که به کردستان می‌رفتند برعهده گرفته بود، موفق شد تا اکثر مناطق آلوده را پاکسازی کند. 🌷محمد بروجردی پس از شهادت شهید کاظمی و شهید گنجی‌زاده مستقیماً فرماندهی عملیات بسیار سخت و صعب‌العبور مسیر پیرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در کنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضدانقلابیون انداخت.
👤محمد با فعالیت های مخلصانه‌ای همه را مجذوب خود کرده بود. خبر شهادتش، تمامی رزمندگان مستقر در منطقه را آنچنان منقلب کرد که گویی پدر خویش را از دست داده‌اند. 🌷شهید بروجردی که در حیات پربرکتش منشا بسیاری از خیرات بود با تقدیر الهی پس از عمری کوتاه ولی سراسر مبارزه و تلاش و محرومیت، با قلبی آکنده از عشق به اسلام و محرومان به شهادت رسید و خصلت های بی‌شماری همچون ساده‌زیستی، تحمل مشکلات، آگاهی و بصیرت، عشق به امام و ولایت، صلابت وقاطعیت در مقابل ضدانقلاب و ستمگران را برای رهروانش به یادگار گذاشت.
❤️🕊سخنان مقام معظم رهبری در مورد شهید محمد بروجردی «...مرحوم شهید بروجردی بسیار فعال بود. یکبار در سال ۱۳۵۹ یا اوایل ۱۳۶۰ رفتم منطقه غرب. ایشان آن وقت در باختران بود و من از نزدیک شاهد کار او بودم. 🔸اما چیزی که از شهید بروجردی در آنجا احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من بوجود آورد، این بود که دیدم این برادر، با کمال متانت و با کمال نجابت، به چیزی که فکر می کند، مسئولیت و وظیفه است. 👥برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر می‌کردند یک نفر که با او موافقند، او را تقویت کنند و کسی را که با او مخالفند، با او مخالف کنند. 👌اما شهید بروجردی هیچ گونه حرکتی که از آن حرکت، آدم احساس کند که در آن کار شکنی یا مخالفتی هست، انجام نمی داد و این، علاقه من به این شهید عزیز را خیلی بیشتر کرد. 🍃من تصور می کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارض های کاری با او داشتند نشانه آن روح عرفانی شهید بود. 😔معاشرت که بتوانم جزئیات حالات عرفانی او را بدست بیاورم، متأسفانه نداشتم؛ ولی برخورده و رفتارها نشان دهنده معنویات و روحیات افراد هستند.»
🌸☘نظر شهید حاج محمد ابراهیم همت در مورد نفوذ کلام محمد بروجردی «بودند برادرانی که در اثر فشار کار خسته شده بودند ولی بعد از چند دقیقه صحبت با شهید بروجردی، تمام مسائل آنها حل می‌شد و با دلی‌ گرم و امیدوار دوباره سراغ کارشان می‌رفتند... ما شاگرد او بودیم. ☺️ایشان دارای یکسری ویژگی های اخلاقی خاصی بودند که شاید من در طول زندگیم از کمتر انسانی دیدم و ولایت‌پذیری در این انسان بزرگ، استقامت و پایداری، اخلاق حسنه، خصوصاً در برخوردهای اجتماعی از ویژگی های خاص اولیه این مرد بود. ❤️او خیلی ساده از خطای دیگران درباره خویش می‌گذشت و به اشتباه خود اعتراف داشت و طلب عفو می‌کرد.»
🕊تشکیل تیپ ویژه شهدا یکی از کارهای مهم دیگر بروجردی، تشکیل نیروی آموزش دیده و منسجم از بچه‌های #سپاه بود. این گروه که به تیپ ویژه شهدا معروف بودند، بیشترین نقش را در آزادسازی شهرها داشتند. 👥فرماندهان این تیپ از بهترین #پاسداران کردستان بودند؛ افرادی مثل شهید ناصر کاظمی و محمد چنان به کردستان و مردم آن منطقه فکر می‌کردند که درست زمانی که شهید حجت‌الاسلام محلاتی نماینده امام در سپاه پیشنهاد فرماندهی کل سپاه را به محمد داد، او نپذیرفت و خودش پیشنهاد کرد فرماندهی تیپ ویژه شهدا را به او بدهند، تا این تیپ از هم نپاشد و دچار مشکل نشود. 👌چون فکر می‌کرد اگر این تیپ از هم بپاشد، دیگر نیرویی نیست تا از کردستان دفاع کند. اما مسئول ناحیه غرب، صلاح نمی‌دانست محمد را که در حد فرماندهی کل سپاه هست، به فرماندهی یک تیپ بگمارد. او فکر می‌کرد که این مسئولیت برای شخصیتی مثل بروجردی کم است. ولی محمد آن‌قدر اصرار کرد تا عاقبت پذیرفتند و حکم فرماندهی تیپ ویژه شهدا را به او دادند.
خاطره ای از شهید : 🔹در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت : "این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره". فرمانده گفت : "خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری". یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت : "دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه". 😔بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت: "ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است. می گم سه روز برات مرخصی بنویسند". ⚠️سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت: "برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟ نمی خواد. من لیاقتش را ندارم". بعد هم با گریه بیرون رفت. بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛ یازده ماه بعد هم به شهادت رسید. آخرش هم به مرخصی نرفت.