فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳ وقتی که حضرت عزرائیل برای قبض روح حضرت نوح آمد
♦️ حضرت نوح گفت : وقت تمام شد ؟
🔸حضرت عزرائیل گفت : بله تمام شد و زمان اجل رسیده است ...
♦️حضرت نوح گفت : چه زود!😳
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ اینجا اصلا خورشید ندارد ❌
❇️ نور و رنگ های اعجاب انگیز چیزی است که تعداد زیادی از تجربهگران مرگ موقت از آن صحبت میکنند⚠️
✨واما بشنوید از تجربهگری که گمان میکرد آن نور ها از خورشید بوده است❗️
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 مرگ برای مومن گشایش است 🍃
🌐 کسی که عالَم را منحصر در مادیات میبیند، میگوید، مرگ نیستی و ازبین رفتن است❌
💡اما در حقیقت مرگ برای مومن گشایش است ✅
🔻از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
#عذاب_وحشتناک
کتک زدن همسر یا کشیدن موی سر
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند.
تالار مشارکت جمعی کاربران
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
ارتباط با ادمین
@valayat
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭زنده را تا زنده است ،قدرش بدان
ور نه بر روی مزارش،گریه و زاری چه سود
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
4_5816753966515487613.mp3
656.9K
آیا هدیههایی که ما برای اموات میفرستیم فوراً به آنها میرسد؟
🎙 #استاد_عالی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه خیرات برای اموات
https://eitaa.com/joinchat/2945581308C8c77f6bb68
در این گروه روزانه، دو روز یک بار، هفتگی به یاد امواتتون افتادید ازش به نام یاد کنید
تا لیستی از اموات تهیه شود و به یادشون قرائت قران، ادعیه و اذکار کنیم.
🔴 جوانی که با دو کیلو شکر از مرگ حتمی نجات پیدا کرد و سر به راه شد!!
🔸یکی از دوستانم تعریف میکرد: اوایل دهه ۹۰ راهپیمایی اربعین به گستردگی حالا نبود. یکبار یادم هست تا آخر شب پیاده روی کردم جایی برای اقامت نبود. تمامی موکب ها پر شده بود نمیدانستم کجا بروم هم خوابم گرفته بود هم هوا سرد بود. نزدیک یک تقاطع یکی از جوانان عراقی جلویم رو گرفت و گفت منزل؟ گفتم بله. از جاده بیرون رفتیم و سوار ماشین جوان عراقی شدم. او پس از چند دقیقه رانندگی وارد روستایی در مسیر نجف به کربلا شد.
🔸محیط روستا خلوت بود. فقط چند جوان در گوشه ای نشسته بودند. این جوان عراقی وارد منزل شد. رخت خواب را آماده نمود و از منزل بیرون رفت و کنار آن چند جوان مشغول صحبت شد. خواستم بخوابم که دیدم یک تابلوی بزرگ و عجیب روی دیوار قرار دارد. روی این تابلو تصویر یک تابوت قرار داشت که دست میت از آن بیرون افتاده بود! حسابی ترسیدم این تابلو چه معنایی دارد؟ چرا اینجا اینقدر خلوت است؟! نکند این جوان عراقی از گروه های تکفیری باشد؟ نکند که...
🔸خواب از چشمانم پریده بود. نمی دانستم چه کنم. پس از چند دقیقه وسایلم را جمع کردم، کوله پشتی ام را برداشتم و از خانه بیرون آمدم. جوان عراقی تا مرا دید جلو آمد و گفت کجا زائر؟! بعد گفت من خوشحال بودم که یک زوار امام حسین علیهالسلام مهمان من است. گفتم تشکر باید بروم! مکثی کرد و گفت به خاطر این تابلو ناراحتی؟ سکوت کردم. مرا به داخل خانه دعوت کرد و شروع به صحبت نمود.
🔸این جوان عراقی گفت: چند سال قبل تمام جوانان روستای ما در موکبی که در کنار جاده بود فعالیت می کردند. فقط من بودم که این مسائل را قبول نداشته و آلوده به تمامی گناهان بودم. یکبار که حوصلهام سر رفته بود به موکب اهالی روستا رفتم تا آنها را کمک کنم اما هیچ کس مرا تحویل نگرفت! واقعاً میخواستم کمک کنم اما به من گفتند با این تیپ و قیافه جلوی موکب راه نرو! حسابی ناراحت شدم.
🔸همینطور برای خودم راه میرفتم و مشغول بودم که یک نفر از موکب های مجاور به من گفت اگر میخواهی کار مثبتی انجام بدهی برای شیرین کردن چای زوار، دو کیلو شکر تهیه کن گفتم چشم. به آن سوی خیابان رفتم شکر را خریدم برگشتم اما دیگر هیچ نفهمیدم. سانحه خیلی سریع اتفاق افتاد و من مُردَم!! اهالی روستا جنازه من را آماده و تشییع کرده و به سوی قبرستان بردند. آن لحظات را خوب به یاد دارم روح من به دنبال پیکرم بود. یقین داشتم سرنوشت سختی در انتظار من خواهد بود! هیچ عمل درستی انجام نداده بودم.
🔸در این حین متوجه شدم فرشتگان عذاب به من نزدیک میشوند و میخواهند مرا با خود ببرند. ترس وجود مرا گرفته بود. همان لحظه متوجه شدم که آقا ابا عبدالله (ع) به دیدنم آمدند. به آقا التماس میکردم به دادم برسید. هیچ عمل خوبی انجام نداده ام آقا امام حسین علیهالسلام به گروه فرشتگان فرمود: با دوست ما چه کار دارید؟ آنها گفتند این شخص هیچ عمل خوبی انجام نداده. اما امام فرمودند: دو کیلو شکر برای زائرین ما خریده است.😭
🔸آن ملک در جواب گفت: گناهان این شخص بسیار زیادتر از این کار اوست. آقا امام حسین (ع) فرمودند: شکرها را دانه دانه برایش حساب کنید. بعد فرمودند به شما فرصت دیگری میدهیم تا بتوانی گذشتهات را جبران کنی. روح به جسم برگشت اما من نمیتوانستم حرف بزنم فقط توانستم دست خودم را از داخل تابوت بیرون بیاورم!! دوستانم با تعجب تابوت را روی زمین گذاشتند، یک نفر از این صحنه عکس گرفت. من این عکس را داخل اتاق قرار داده ام تا فراموش نکنم به شفاعت مولایم به دنیا برگشتهام.
🌹لذا خواهش میکنم امشب را اینجا بمان به من توفیق بده افتخار بده تا امشب هم خادم یکی از زوار امام حسین علیهالسلام باشم.
❤️صلی الله علیک یا اباعبدالله
گروه عزیزم حسین علیه السلام
🥀
https://eitaa.com/joinchat/2703491336Cf21b2cc6de
🥀🥀
🎉همزمان با ایام ولادت امام رضا ع🎉
📚دانلود کتب رایگان
❣به مناسبت دهه کرامت و میلاد پرسرسعادت آقا امام رضا علیه السلام آغاز شد.
1⃣آقای خورشید مهربان 👈دانلود
2⃣چشمه معارف رضوی(گزیده اخبار عیون الرضا)👈دانلود
3⃣عشق هشتم 👈 دانلود
4⃣عربی عیون اخبارالرضا👈جلد یک
جلد دو
5⃣ترجمه عیون اخبارالرضا 👈 جلد یک
جلد دو
6⃣پیشوایان هدایت،ثامن الائمه👈 دانلود
7⃣تحلیلی از زتدگانی امام رضا علیه السلام👈دانلود
سیره سیاسی امام رضا علیه السلام👈دانلود
8⃣احادیث امام رضا علیه السلام👈دانلود
۳۵۶ حدیث👈دانلود
9⃣زندگی سیاسی امام رضا علیه السلام👈دانلود
0⃣1⃣طب الرضا علیه السلام 👈 دانلود
عضویت در کتابخانه ای با بیش از 1127 کتاب مذهبی از اینجا
#دهه_کرامت
#معرفی_کتاب
#دانلود_کتاب
@KotobeDini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خدایا
🌙🌸اگه امثال این زن، بندهی تو هستند
⭕️حق داری ما رو بندهی ناسپاس بدونی!
خدایا
با همه وجود، از وجود خود و هویت خود و شخصیت خود و آرمانهای حقیر خود، با دیدن این زن، در پیشگاه با عظمت تو عذر خواهی میکنم! مرا ببخش!
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
💠مرگ که ترس نداره💠
🌷از حضرت علی (ع) سؤال شد که چرا مرگ را دوست داری و گاهی میفرمایی که انس من به مردن از علاقه طفل به پستان مادرش بیشتر است.
🌷حضرت در پاسخ فرمودند:
✅چون نمونه الطاف خدا را در دنیا دیدم یقین پیدا کردن که آن خدایی که در دنیا آنقدر به من لطف کرد و مرا در راه فرشتگان و پیامبرانش سوق داد ، در روز قیامت هم مرا فراموش نخواهد کرد،
✅آری من از مقصد و نوع برخورد و پذیراییهای آن خدای بزرگ در آن روز حساس دلهره ای ندارم.
📕معاد، استاد قرائتی، 184
⭕️تذکر:
البته این علاقه به مرگ برای کسیست که به آنچه خدا از او خواسته تا حد قابل قبولی عمل کرده و برای مرگ آماده شده است.
اگر توانستیم اینگونه باشیم، دیگه خود به خود ترس بیجا از مرگ از دلهای ما خواهد رفت.
💚احادیث اهل بیت علیهم السلام👇
🌷 "گلچینی از احادیث پیامبرصلی الله علیه واله وسلم وائمه علیهم السلام":
🌐ایتا؛
🌷گروه گلچینی از احادیث پیامبر و ائمه
https://eitaa.com/joinchat/656343314C97f261ed42
🌷کانال گلچینی از احادیث پیامبر و ائمه
https://eitaa.com/joinchat/4081582327Cf96e6bd9ff
سلام پدر مهربانم
🍂برگـــــــــــــردانتظار اهالی آسمان....
خیره به راه آمدنت مانده چشممان...
🍂داریم از نیامدنت زجر می کشیم...
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
گروه محبان،تنهاترین سردار من منجی موعودحضرت مهدی (عجل الله تعالی)
https://eitaa.com/joinchat/1743323392Cb4ce7dc457
کانال محبان حضرت مهدی (عجل الله تعالی)
https://eitaa.com/joinchat/3586654351C85f1bb18df
ارتباط با ادمین؛
@valayat
#شنود ۱۳
#تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
آن دو پرستار
هربار که روح از بدنم خارج می شد،با حقایق بیشتری آشنا میشدم.حقایقی بعضأ تلخ و وحشتناک،اما آموزنده.من میدیدم که برخی اعضای کادر درمانی بیمارستان،چقدر خالصانه فعالیت انجام می دادند و به خاطر رسیدگی به مشکلات انسانها و دعای خیر مردم، چقدر رشد می کنند، اما برخی دیگر..
دریکی ازدفعاتی که روح از بدنم بیرون آمدومیخواستم از بیمارستان خارج شوم، یک دختروپسر پرستار وارداتاق من شدند. دختر خانم همینطور که با آن پسر پرستار صحبت می کرد،رفت سراغ سرم من و مشغول بررسی شد.آقا پسر هم پرونده مرا نگاه کرد تا ببیند چه دارویی و در چه ساعتی بایدداخل سرم تزریق شود. آنها به ظاهر کار و وظیفه خودشان را انجام میدادند.اما به محض اینکه به این دو نفر خیره شدم،وحشت سراپای وجودم را گرفت!من نه تنها باطن افکار آنها، بلکه نتایج فکر و عمل آنها را به خوبی می دیدم! من حتی اسم و مشخصات و محل تولد و پدر و مادرشان را به اسم میدانستم! این دختر خانم تلاش می کرد دل این پسررابه خود جذب کند،در حالی که قبلا با پنج پسر دیگر رابطه داشت! من حتی می توانستم بفهمم که چه کسانی قبلا با او دوست بودند.این پسر هم با چندین دختر دیگر ارتباط داشت و به بسیاری از آنها قول ازدواج داده بود.او تلاش می کرد تا این دختر را هم برای مقاصد شهوانی، با خود همراه کند. حتی میدیدم که وقتی ساکت می شدند، فکر می کردند که الان چه بگوییم!؟ دختر فکر می کرد چه تیکه ای بیندازم و او چه جوابی به من خواهد داد و... من می دیدم که شیاطین بین آنها قرار گرفته و همین طور آنها را به ادامه این گفتگو تحریک می کنند؟ وقتی یک ظرف آتش قرار داشته باشد و یک لیوان بنزین در آن بریزیم، این آتش شعله ور می شود. من دقیق همین را میدیدم. در بین این دو پرستار، آتشی ایجاد شده بود که هر کلامی که گفته می شد، مانند یک لیوان بنزین عمل می کرد؟ برایم عجیب بود که همان زمان، گوشی تلفن این دختر خانم زنگ خورد. من حتی می فهمیدم که چه کسی پشت خط است و چه می گوید و چه نیتی دارد؟ شخص پشت خط، یکی از دوست پسرهای قدیم این خانم بود. کمی با او صحبت کرد و دختر خانم سريع خداحافظی کرد تا در راهرو به این جوان پرستار برسد. از طرفی می دیدم که گرفتاری آنها به همین مسئله و ارتباط ختم نمی شود. این خانم پرستار، بعد از اینکه کمی با آن جوان در راهرو صحبت کرد، به اتاق مجاور رفت. یک پیرمرد بیهوش روی تخت خوابیده بود. این خانم عجله داشت که زودتر سرم را قطع کند و به سراغ همان پسر برود. چنان با سرعت، سوزن سرم را از دست پیرمرد درآورد و چسب روی دست را کند، که از دست این پیرمرد خون جاری شد. او یک چسب دیگر روی زخم زد و با خودش گفت: اینکه بیهوش است و چیزی نمی فهمد. بعد هم سریع بیرون رفت.
من اذیت شدنهای آن پیرمرد را مشاهده کردم. دیدم که این پیرمرد، خانم پرستار را نفرین کرد. تمام اینها حق الناس هایی بود که باید یک روزی جواب داده می شد و متأسفانه کسانی که دستورات خداوند برایشان اهمیتی ندارد، به حق الناس هم بی تفاوت اند. من دیدم که مادر و پدر این دختر جوان خیلی برایش دعا می کردند، اما بیشترین چیزی که عاقبت این دختر را تباه کرد، مسئله حق الناس بود. جالب بود که تا پایان عمر هر دوی آنها را دیدم! دیدم که هر کدام آنها با چه کسی ازدواج کرد.
اما مشاهده کردم که هیچ کدام در زندگی شخصی و مشترک آینده خود، روی آرامش نخواهند دید و زندگی مشترک آینده آنها با همسرانشان گرفتار همین ارتباطهای حرام دوران جوانی خواهد شد و به سرانجام نمی رسد؟ بعدها به یکی از دوستانم گفتم: بیمارستان، یکی از محل های معراج ارواح انسان هاست. به ما گفته اند در هنگام جان دادن محتضر، دور او را خلوت کنید. گفته اند افراد بی نماز یا نجس، بالای سر محتضر نباشند. صدای حرام شنیده نشود. سوره یاسین یا برخی ادعیه برای محتضر خوانده شود تا ملائک به سوی او بیایند. که متأسفانه این موارد در بیمارستانها رعایت نمی شود. برعکس بارها دیده ایم که صدای حرام، نگاه حرام، بدحجابی و بی دینی در این مراکز رواج دارد. اینها در لحظه مرگ انسان اثر منفی دارد و نمی گذارد انسان، لحظات آخر را در آرامش و با یاد خداوند سپری کند. و چه وضعی دارند کسانی که در حین گناه و در محل گناه آلود از دنیا می روند؟ نه فرصت توبه ای و نه کسی که آنها را به یاد خدا بیندازد. حتی فرشتگان الهی هم برای کمک به او نمی توانند به محل گناه وارد شوند.
در همین جا باید بگویم که شهدا عجب معراج زیبایی داشتند و دارند. هریک سر بر زانوی آقا اباعبدالله (علیه السلام) نهاده و با استقبال رفقای شهیدشان به زیبایی این دنیا را ترک می کنند. به یاد پیرغلامان آقا اباعبدالله (علیه السلام) افتادم که لحظات آخر را با سلام بر ارباب سپری کرده و به دیدار مولایشان می روند. آری لحظات آخر زندگی انسان بسیار مهم است.
#شنود
عمل برای خدا بخش سوم.mp3
12.07M
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹
☄ تجربه نزدیک به مرگ آقای عظیمی بطور کامل از زبان خودشان شامل بخش هایی که در برنامه " زندگی پس از زندگی " ناگفته ماند
◀️ بخش سوم
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b