صفحه ۲)
✅ برای ارتباط نهانی با ارواح عالیه ؛ بعد از دوری از گناه که روح را پریشان میکند،باید "روح" رابه "صبر" جلاء داد.
✅صبر؛دوگوهرناب رانصیب آدمِ خویشتندارمیکند:
براساس قرآن باعث؛"هدایت های باطنی وغیبی" میشودکه قرآن فرمود:
"أُولٰئِكَ هُمُ المُهتَدونَ"(بقره/۱۵۷)
وبراساس نهج البلاغه باعث؛ "دریافتِ حقائقِ ملکوتی" میشودکه فرمود:
"خویشتن داری زمینه ای را درآدمی میآفریندکه باعث دریافت حقائق میشود؛ - فان الصابرین علی نزول الحقائق" (نهج،خ/۱۲۴)
درتعبیر دیگری امام علی(ع)، مواجه شدن با بلایا و خویشتن داری را "فتح باب فضل" معرفی نموده است:
"خداوندبندگان خودراباانواع سختیها میآزماید و با مشکلات زیاد به عبادت میخواند و به اقسام گرفتاریها مبتلا میکند ... و درهای فضل و رحمتش را بر رویشان بگشاید؛ - یختبر عباده بانواع الشدائد .. لیجعل ذلک ابوابا فتحا الی فضله (نهج،خ/۱۹۲)
خود حضرت امیر (ع) که بیشترین حقائق غیبی را از خدا دریافت نموده ، و قلبش به انواع فضل الهی فتح گشته است.
✅امیرالمومنین یکی ازچهره های بی بدیل صبروخویشتن داری است. مصائبی که اودرمدت عمرشریفش،خصوصا سی سال بعداز رحلت پیامبر اسلام(ص) دید، نه تنها کسی ندیده، بلکه یک امت هم ندیده است!
امام علی در فقدان مصیبت فاطمه قرار گرفت و آن مصیبت چنان سنگین و طاقت فرسابود که خودش از کم شدن صبرش نگران است ! و در خطاب به رسول الله بعد از دفن فاطمه زهرا (س) عرضه داشت : "قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي، وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ تَجَلُّدِي"! (نهج،خ/۲۰۲)
و البته درمورد رحلت پیامبر که از این بالاتر را عرضه داشت که ؛ "اگر امر به صبر نفرموده بودی ، امکان آرامش وجود نداشت ؛ - وَ لَوْلا أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنا عَلَيْكَ ماءَ الشُّؤُونِ، وَ لَكانَ الدَّاءُ مُماطِلًا"(نهج،خ/۲۲۶)
در جای دیگری همین مضمون را با عبارت دیگری در خطاب با پیامبر (ص) تقدیم داشت که ؛ " صبر در همه جا زیباست اما در فقدان شما طاقت صبر هم طاق میشود ؛ - ان الصبر لجمیل الا عنک و ان الجزع لقبیح.. " (نهج ،ق/۲۹۲)
✅ دستور مهم و لطیفی ائمه اطهار (ع) در مورد "صبر" دارند که میفرمایند :
صبر را به عنوان "وطن" خود انتخاب کنید ؛ "وطنوا انفسکم علی الصبر" ، تعبیر "توطّن" یعنی انتخاب وطن دائمی ، بسیار لطیف است .
✅ اگر بخواهیم به آن مراتب بالا و دریافت فیوضات الهیه ، بار یابیم ؛ باید با دید واضح تری به حقائق عالَم هستی نگاه کنیم .
دید عمیق را امیرالمومنین تعلیم نمود که :
روزگاران آدمی دو گونه است روزی به خوبی و شادی و منفعت است و روزی بالعکس ، باید در روزگاران نیکو رخ ، سرمایه ها را در معرض بطالت قرار نداد و در روزگاران سخت رخ ، خویشتن دار بود ، - الدَّهرُ یَومانِ یَومٌ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ فَاذا کانَ لَکَ فَلا تَبطَر وَ إذا کانَ عَلَیکَ فَاصبِر .(نهج ق/ ۳۹۶)
✅آری ؛ مردانِ خدا ، در کشمش های دنیا و مصائب ، بی تفاوت نیستند ، بلکه صابرند؛ که اگر آدمی صبررا انتخاب نکند باید راه ورسم ابلهان را انتخاب کنند که فراموشی است:"ان صبر صبر الاحرار والّاسلا سُلوالاغمار.(نهج ق/۴۱۳)
✅ برای مواجه ما مرگ که مهم ترین "خاستگاه صبر" است ، امیرالمومنین چنین آموزش میدهد که باید چنین تصور نمود ؛
به گروهى ازبازماندگان كسى كه از دنيا رفته بود اينگونه تسليت گفت:
"اين مرگ نه آغازش از شما بوده و نه به شما پايان خواهد يافت. اين دوست شما سابقآ هم گاهى مسافرت مى رفت اكنون نيز تصور كنيد به سفرى رفته است. اگر او از سفر بازگرددشما به سوى او خواهيد رفت ؛ - وعَزَّى قَوْماً عَنْ مَيت ماتَ لَهُم إِنَّ هذا الاَْمر لَيْس لَكُمْ بَدَأَ، وَلاَ إِلَيْكُمُ انْتَهَى، وَقَدْ كَانَ صَاحِبُكم هذَا يُسَافِر فَعدوهُ فِي بَعْضِ أَسفَارِه، فَإِن قَدِمَ عَلَيْكُمْ وإلا قَدِمتُم عَليه"(نهج،ق/۳۵۷)
✅ درتفکرتوحیدیِ امیرالمومنین (ع) بلایاومریضی هاومرگها جزو زندگی بشر،و مسیر کمال است وجدا شدن از آن امکان پذیر نیست واصلا آدمی برای دنیای راحت و بی همّ و غم خلق نشده ؛ - لَسنا لِلدنیا خُلقنا ولا بالسعی فیها أُمرنا، و إنمَا وُضعنا فیها لِنبتلی بها
(نهج،نامه۵۵)
✅ نگاه زیبا درمورد خداو مالکیت او و داشته های خود؛باید از نهج البلاغه آموخت که درتفسیرجمله "لاحول ولاقوه الابالله" فرمود:
"مادربرابرخدا، مالک چیزی نیستیم،اگراو چیزی را دراختیارما گذاردنسبت به آن مسئولیت داریم و هر زمان طبق اراده اش بگیرد از ما مسئولیتی نخواسته ؛ - فمتی ملکنا ماهواملک به منا کلفنا،ومتی اخذه منا وضع تکلیفه عنا.(نهج،ق/۴۰۴)
✅ تردیدی نیست که صابران و خویشتن داران به جایگزین آنچه ازدست داده اند، خواهندرسید؛ "ان تصبر ففی الله من کل مصیبه خلف."(نهج،ق/۲۹۱)
ادامه دارد..
🔶موضوع: ارتباط اموات از برزخ با دنیا
✅روح آدمی بعد از جدا شدن از بدن با دنیا قطع ارتباط نمی کند و می تواند به دنیا مراجعه نموده و از آنچه در آن می گذرد باخبر شود و این امر تنها مختص به ارواح مومنین نیست، و ارواح کافر و اهل عصیان نیز می توانند به دنیا مراجعت کنند .
✅حکیم سبزواری در کتاب تعلیقات بر شواهد ربوبیه گوید :
واقعیت این است که دنیا ؛ "عالَم خواب" است ؛ برزخ ؛"عالَم بیداری" است. چقدر در دنیا ما گرفتار ندیدن ها و نشیدندن ها هستیم بگونه ای که با کوچکترین حاجبی از شنیدن و دیدن محروم میشویم ، اما در برزخ همه چیز در شفافیت است .
🔵 تشریح ارتباط آنان از برزخ با ما دردنیا
✅امام صادق (ع) میفرماید:
"روز جمعه و عید فطر و قربان که میشود، خداوند به "رضوان" نگهبان و مأمور بهشت دستور میدهد که در میدان بهشت برزخی به ارواح مؤمنان اعلام نماید که خداوند به شما اجازه داد که جمعه را به زیارت خانواده و دوستان که در دنیا هستند برود..."
".. بعد خداوند به دستور میدهد برای هر فردی شتری از شترهای بهشتی آماده کنند در حالی که این شتر از زبرجد سبز پوشیده شده و نیز به پارچههای بهشتی تزئین شده، اهل آسمانها و فرشتگان از آنها استقبال میکنند، بعد از آن ارواح از آسمان با استقبال پایین میآیند در وادی السلام پشت کوفه فرود میآیند و در شهرهای شان پخش میشوند تا کسانی را که در دنیا با آنها بودند، زیارت کنند.
فرشتگانی همراه ارواح هستند میکنند تا اگر ارواح مؤمنان با چیزهایی برخورد کردند که باعث ناراحتی شان میشود، مانع ازتوجه ارواح به آنان شوند..
و بعد به طرف منازل خود رفتند آنجا را روح میت میبیند.
بعد از آنکه ارواح مؤمنان اقوام و بستگان و دوستان را درروز جمعه، فطر و قربان دیدند، جبرئیل به آنها اعلام میکند که به خانهها و محلهای بهشتی خود در عالم برزخ برگردید، آنها نیز برمیگردند . ؛ اذا کانَ یومَ الجُمعةِ و یوما العِیدَینِ امَرَ اللهُ رضوان...."
(بحار؛ج۶ص۲۹۲ازکتاب زیدنرسی)
🔺در این حدیث نکات مهم معرفتی نهفته است ؛
📌یکم : ارتباطات زمان مند و مشخص است. و جمعه و دو عید فطر و قربان نمونه ای از آن است.
📌 دوم :ارواح با احترام و همراهی فرشتگان به جمع ما می آیند.
📌سوم : فرشتگانی ماموریت اکرام و احترام ارواح مومنین را دارند.
📌چهارم : فرشتگانی هستند که با ایجاد پرده ای بر دیدگان اموات ، اجازه نمیدهند آنان وقائعی از دنیا و زندگی گذشته شان ببینند که افسرده شوند.
📌پنجم : این احکام مهم معرفتی از آنِ دسته از ارواح میشود که مراحل برزخ را طی کرده در بهشت بررخی اقامت نموده اند.
از پیامبر(ص) و امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند:
"قبر؛ یا گلستانی از بهشت است و یا چاله ای از آتش جهنم - القبر روضة من ریاض الجنة او حفرة من حفر النيران"(بحار ۲۰۵/۶ و جامع ترمذی از اهل سنت ؛حدیث۲۴۹۶)
ادامه در صفحه بعد 👇👇
صفحه ۲)
✅ امکان آگاهی ارواح از دنیا و شرائط ما بسیار سهل تر و آسان تر است از ارتباطِ امروز ما با یکدیگر در دنیا هستیم.
چراکه ما گرفتار "ماده" و حجاب آن هستیم و باید زمان و زمین و مسافت را طی کنیم حتی بوسیله استفاده از سریع ترین وسائل امروزی ، تا از ملاقات با یکدیگر بهرمند شویم.
ولی کسانی که از پشت بام این عالّم ، اینجا را می بینند چنین حاجب و مانعی را ندارند.
مرحوم حکیم فیض کاشانی مینویسد ؛ "روح پس از سفر از این جهان به نشئه برزخی ، درک و آگاهی اش بصورت مستقیم است و نیازی به ابزار و وسیله ای ندارد - الروح تعلم الاشیاء بنفسها من دون آلة". (محجةالبيضاء ٢٩٤/٨)
در نگاه عمیق حکیمانه می توان با اطمینان گفت : این "ادراک و آگاهی" با موت تعطیل نمیشود و حتی برای برخی که محدودیت به مشغله ای در نشئه بررخ ندارند ، قوی تر است .
🔵 مقدار و تعداد برقراری ارتباط آنان با ما چگونه است؟
این که روح چه مقدار می تواند به دنیا برگردد و به زیارت اقوام و خویشان خود برود روایات زیادی بصورت راز و رمز گونه ، موجود است .
امام صادق (ع) می فرمایند:
"برخی از ارواح هر جمعه و برخی دیگر به میزان اعمالشان، میتوانند از دنیا و خانواده شان مطلع و آگاه شوند. - منهم من یزور کل جمعه و منهم من یزور علی قدر عمله". (کافی ۲۳۰/۳)
و روشن تر در بیان امام کاظم (ع) آمده که فرمود:
"ارواح بنا بر منزلت و جایگاه خود در هر جمعه یا در هر ماه و یا در هر سال میتواند به دنیا برگردند."(کافی۲۳۰/۳)
و درحدیث دیگری امام هفتم فرمود:
"ارواح به مقدار فضائلشان به زیارت اهل خود می آیند، برخی هر روز، بعضی هر دو روز یا هر سه روز، و کسیکه منزلت وی خیلی کم است، هر جمعه یک بار. - علی قدر فضائلهممنهم من یزور فی کل یوم .. (کافی ۲۳۱/۳)
🔺نتیجه آنکه ؛ ارواح باتوجه به اعمال و فضائل شان میتوانند به دنیا سفر بررخی داشته باشند ؛ بدین شکل برخی سالی یکبار ، و برخی از ارواح ماهی یکبار ، و برخی دیگر هفته ای یکبار ، و بعضی هم روزی یک بار خانواده شان را ملاقات میکنند.
این تفاوت در زمان و دفعات بستگی به توسعه روحی آنان و عدم مشغله شان در برزخ دارد.
هرچقدر آدمی در اینجا دارای روح و روان آراسته و بازی باشد و از تنگناهایی مانند کینه و حسد و تعلق به دنیا رها شده باشد و دارای "شرح صدر" باشد ؛ در آنجا نیز ، دارای "فسحت روح " یعنی و رهایی خواهد بود .
✅ حسرت اهل معصیت از عدم دیدار خانواده شان است . قطعا این ، خود یک عذاب روحی برای آنان است.
امام صادق (ع) فرمود: «هیچ مؤمن و کافری نیست که در هنگام ظهر نزد خانوادهی خویش حاضر نگردد. وقتی مؤمن خانوادهاش را در حال انجام اعمال صالح میبیند، خداوند را حمد گوید و وقتی کافر خانوادهی خویش را در حال انجام اعمال صالح ببیند، بر آنان غبطه میخورد -
مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لاَ كَافِرٍ إِلاَّ وَ هُوَ يَأْتِي أَهْلَهُ عِنْدَ زَوَالِ اَلشَّمْسِ فَإِذَا رَأَى أَهْلَهُ يَعْمَلُونَ بِالصَّالِحَاتِ حَمِدَ اَللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَ إِذَا رَأَى اَلْكَافِرُ أَهْلَهُ يَعْمَلُونَ بِالصَّالِحَاتِ كَانَتْ عَلَيْهِ حَسْرَةً.» (کافی۲۳۰/۳)
علت چنین ناراحتی برای اهل معصیت روشن است ؛ آنانیکه تا وقتی در قید حیات هستند اهل معصیت اند و رحمی به زن و بچه خود نمیکنند و یا لقمه نامشروع و یا سخن آزار دهنده و یا رفتار زشت با اهل خانه خود دارند ، و در واقع مانند غریبه ها با زن و شوهر و فرزند خود رفتار میکنند ، در عالَم برزخ هم همین "غریبه بودن" ادامه پیدا میکند و آن آزارها به شکل دیگری برایشان ادامه مییابد که حداقل آن ؛ محرومیت از دیدار خانواده و خوش بودن به خوشی آنان میباشد.
🔵دستور به زنده نگه داشتن خاطرات عزیزان سفر کرده
حدیثی از امام کاظم(ع) داریم که نشان از توصیه به حفظ خاطرات و ادامه علائق و عواطف نسبت به عزیزان سفر کرده است .
امام باقر (ع) به فرزندش وصیت نمود بعد از ارتحالش ، شبها ؛چراغی در اطاق شخصی پدر روشن نماید. و امام صادق(ع) هم همین سفارش را به فرزندش امام کاظم (ع) نمود و امام هفتم تا قبل از اینکه به بغداد و عراق رود این کار را انجام میداد. -
لما قبض أبو جعفر (ع) أمر أبو عبد الله (ع) بالسراج في البيت الذي كان يسكنه حتى قبض أبو عبد الله (ع) ثم أمر أبو الحسن (ع) بمثل ذلك في بيت أبي عبد الله (ع) حتى أخرج به إلى العراق ثم لا أدرى ما كان."
(کافی۲۵۱/۳ و فقیه ۱۶۰/۱)
این حدیث نشانه ای از وجود ارتباط ارواح سعیده با اهل منزل شان است که چراغ خانه و یا اطاق آنان روشن بماند ،که کمترین آن ؛ توصیه به یادآوری و سهیم کردن آنان در خیرات ، و خلاصه هرچیزی که باعث احترام آن شده و تکریم روح شان باشد.
ادامه دارد...
🔶موضوع:آنان از ما چه توقع و انتظاری دارند؟
✅ ۱) ارواح زنده اند؛
با توجه مطالب تقدیم شده در بخش های قبلی ؛ ارواح اموات ، زنده هستند و دارای علم و درک میباشند و البته حیاتشان دارای شرائط خاص خود آن عالَم میباشد.
در نتیجه آنان توقعاتی از ما زندگان دارند که چه بسا اگر حقی مانند حق پدر و مادر بر ما داشته باشند و به آن بی توجهی شود، فرزند را "عاق" میکنند ! و در صورتی رابطه ما با آنان رابطه قوم و خویشی و دوستی باشد و توقعاتشان انجام نشود ، ناامید میشوند!
✅ ۲) موظف به محبت هستیم؛
زیر بنای ارتباط و به یاد بودن ها ، ریشه از محبت میگیرد و باید محبت ها را تقویت نمود ، این همان سفارش ارزشمند امام علی(ع) است که فرمود:
"اگر میدانستیم با هم بودن مان ، چقدر محدود است، محبتمان نسبت به هم نامحدود میشد."
دلیلی بر ناتمام گذاشتن محبت در صورت مرگ یک عزیز ، نداریم .
انان بعد از رحلت به خانه دیگری سفر کرده اند که مانند دنیا نیازهای خاص خودش را دارد وما باید در این زمینه کوشا باشیم.
✅ ۳) آمدن ارواح به دنیای ما برای حداقل دو چیز است ؛
🔺 اولا ؛ آنان می آیند و انتظار دارند که آنان را باهدیه ای معنوی از قبیل نماز و خیرات و صدقات و استغفار خوشحال کنیم؛
پیامبر رحمت(ص) فرمود:
"ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مى آیند و روبروى خانه ها می ایستند و هر یک با آواى حزین در حالى که میگرید، مى گوید : اى خانواده من ، اى فرزندانم، ای پدرم، ای مادرم، ای نزدیکانم ؛ به ما محبتی کنید و کار خیری انجام دهید تا خدا هم شما مورد رحمتش قراردهد ؛ - ان ارواح المؤمنین تأتى کل جمعه الى السماء الدنیا بعذاء دورهم و بیوتهم ینادى کل واحد منهم بصوت حزین باکین: یا اهلى و یاولدى و یا ابى و یا امى و اقربائى اعطفوا علینا یرحمکم اللّه ..."[جامع الاخبار/۱۶۹-وسائل۲۲۳/۳]
🔺 و ثانیا ؛ ارواح سفر کرده ، با توجه و اشراف به دنیا دنبال تا خوشحالی هستند.
امام صادق (ع) فرموده اند:
"روح مومن به دیدار اهل خود می رود و آنچه موجب خوشحالی او می شود را می بیند و آنچه موجب ناراحتی اوست از وی مخفی می گردد، و کافر نیز به دیدار اهل خود می رود و آنچه موجب ناراحتی اوست را می بیند و آنچه که موجب خوشحالی او می گردد از او مخفی می ماند." (کافی،ج ۳ص۲۳۰)
به نظر نویسنده میرسد که خوشحالی ارواح در ملاقات شان با خانواده شان اختصاصی به یاد آنان بودن و خیرات ندارد ، بلکه هر گونه ارزشی که در خانواده خود ببینند که مورد توجه والدین و یا فرزندان شان میباشد ، باعث خرسندی شان میشود.
شاهد این سخن ، این بیان صادق (ع) است که فرمود:
"مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نيازمند رعايت سه صفت است هر چند در طبيعت او نباشد: خوشرفتارى، گشاده دستى به اندازه ، و غيرتى همراه با خويشتن دارى
إنَّ المَرءَ يَحتاجُ فى مَنزِلِهِ و َعِيالِهِ إِلى ثَلاثِ خِلالٍ يَتَكَلَّفُها و َإن لَم يَكُن فى طَبعِهِ ذلِكَ: مُعاشَرَةٌ جَميلَةٌ و َسَعَةٌ بِتَقديرٍ و َغَيرَةٌ بِتَحَصُّنٍ (تحف العقول/۳۲۲)
این خصوصیات سه گانه میتواند از اهل خانه بعد از مرگ عزیزشان ادامه پیدا کند و او را خوشحال کند.
✅ ۴) تاثیر جدی اعمال ما ؛
تاثیرات فیزیکی اعمال و رفتار ما که عارفان از آن به "تاثیرات مُلکی" نام میبرند، غیر قابل انکار است.
ازاینجاست که تاثیر اعمال ما برای شادی ارواح رفتگان ، غیرقابل انکار است.
توضیح مطلب چنین است؛
همانگونه که به حس و عیان میبینیم با روشن کردن آتش ، تاثیری بنام گرما ایجاد میشود.به همین شکل بلکه بصراحت عارفان ، تاثیر رفتار معنوی ما خیلی بیشتر...در جایی که عملی که دارای تاثیر ملکوتی و باطنی است ، آن تاثیرات از اثرات فیزیکی بسیار قوی تر است.
مثلا کسی که غیبت میکند به تصریح قرآن گوشت مردار میخورد و کسی که مال یتیم میخورد به صراحت قرآن ؛ آتش میخورد .
🔻نمونه ای از روایات:
📌پیامبر خدا(ص) فرمود: «زنى بدکاره، سگى را دید که بر سرِ چاهى لَهْلَهْ میزند و کم مانده است از تشنگى بمیرد. او کفش خود را در آورد و آنرا به روسرى خود بست و به وسیله آن، از چاه آب کشید و به آن حیوان داد و به سبب این کار، آمرزیده شد».[کنز العمال،۷۸۷/۱۵ و جواهرالکلام]
📌امام صادق(ع) فرمود: عیسى هنگام عبور از ساحل دریا، تکه ی نانى را در آب انداخت. یکى از حواریان به او گفت: اى روح خدا؛ چرا چنین کردى؟ آن قرص نان، غذای تو بود؟!
عیسى(ع) فرمود: «این کار را براى این کردم که برخى حیوانات درون آب، آنرا بخورند. این کار، ثواب بزرگى نزد خدا دارد».[کافی،ج۴ص۹]
ادامه در صفحه ۲ 👇👇
ص /۲
✅ ۵) اول از همه ؛ انجام واجبات بجا مانده آنان است
در فقه شیعه و سنی تصریح شده که واجبات قضا شده اموات به عُهده فرزند و وصی میت است که انجام دهد با تفصیلی که در رساله ها آمده است .
یک حدیث را ملاحظه کنید ؛
" خانمی به محضر پیامبر رسیدو عرصه داشت مادرم یک ماه روزه به گردن داشت که از دنیا رفت ، آیا باید انجام دهم ؟
پیامبررحمت فرمود : بله ، آیا اگر او مقروض بود ، واجب نبود قرض او را پرداخت کنی؟! این هم مانند اوست . ؛ - انّ امرأه أتت رسول الله(ص) فقلت: انّ أُمّی ماتت و علیها صوم شهر، فقال: أرأیت لو کان علیها دین أکنت تقضینه، قالت: نعم، قال: فدین الله أحقّ بالقضاء. [صحیح مسلم، ۳/۱۵۵]
✅ ۶ ) اهمیت نیت پاک
در خیرات آنچه سهم بسزایی دارد نیت پاک و انجام عمل خیر در یک موقعیت بجا و مناسب است.
ابو داود با سنداز میمونه نقل مى کند که: پدرم از پیامبر(ص)پرسید: یا رسول الله! من نذر کرده ام چنانچه خداوند به من پسرى عطا کرد، چند گوسفند در منطقه «بوانه» ذبح کنم.
پیامبر(ص) فرمودند:آیا در آن منطقه بُتى وجود دارد؟ پدر میمونه گفت: خیر.
حضرت فرمودند: به نذر خود براى خدا، وفا کن.( سنن ابی داود . ج۲ ص ۸۱)
ملاحظه میفرمایید پیامبر(ص) با این سؤال خود در مورد وجود بت در جایى که قربانی انجام میشود میخواهد به ما این آموزه را تعلیم دهد نباید نذورات و خیرات در موقعیت و جایگاه های شرک و معصیت اتفاق بیافتد. چرا که همین قربانی که عمل خیر است ، نباید تبدیل به فسق شود .چنانکه قرآن مى فرماید:
«وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ … ذَلِکُمْ فِسْقُ… آنچه براى بت ها کشته مى شود… فسق و گناه است».(مائده/۳)
✅ ۷ ) خیرات چندبرابرمیشود و میرسد و خودش هم مستفیض است؛
در مورد رسیدن خیرات ما به ارواح آنان حدیث مهمی داریم که خواندنی است ؛
که رسول الله(ص) فرمود:
"مسلمانی که عمل صالحی را به نیت میتی انجام میدهد خدا آن را بشکل چند برابر شده ، به روح آن میت میرساند ؛ - من عمل من المسلمین عن میت عملا صالحا اضعف له و نفّع الله به المیت "
[محجةالبيضاء ٢٩٢/٨]
پس خیرات و صدقات و استغفار ما برای آن رفتگان ، بشکل عادی به آنان تقدیم نمیشود ، بلکه چند برابر شده و به روح شان واصل میشود .
و نکته دیگر اینکه از روایات استفاده می شود به شخصی که به نیابت از اموات عمل خیری انجان میدهد ؛ خداوند دو ثواب می دهد: یکی؛ ثواب عملی که انجام داده است. ودیگری؛ثواب صله رحمی که انجام داده است.
مهم رحمت واسعه خداوند است که نه تنها خدا آن عمل نیکو را چند برابر کرده و به روح میت مورد نظر میرساند بلکه اگر در نیت این شخص چند نفر هم باسد به همه آنان میرسد و نیز به شخص انجام دهنده ثواب آن عمل خیر داده میشود؛ بدون آنکه ثواب کسی کم شود.
✅ ۸ ) چه اعمالی را برای آنان قرار دهیم؟
چندین روایت به این مضمون داریم که هر کار خیر و منفعت داری برای یک انسان و یا یک جاندار ، میتواند سهم بزرگی از ثواب را تشکیل داده و به روح یک میت برسد.
📌غذا دادن به انسان یا هر جانداری؛ از کارهای خیری است که میتواند ثواب آن به مردگان به عنوان "هدیه" برسد ، و حتا فرموده اند از غذای ته مانده سفره خود هم برای اموات دریغ نکنید.
امام صادق (ع) ؛ سیرکردن گرسنگان را از بهترین ها برای هدیه به اموات است ؛
«محبوب ترین کار در نزد خدا خوشحال نمودن یک مومن و یا سیر کردن آن شخص و یا انجام خواسته او و کمک در اداء قرض اوست ؛ - مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُوْمِنِ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ أَوْ تَنْفِیسُ کُرْبَتِهِ أَوْ قَضَاءُ دَیْنِهِ»؛ [کافی۱۹۲/۳]
امام صادق(ع) ازپیامبرنقل میفرماید که حضرت رسول (ص) فرمود: "والاترین شما کسی است که سفره پذیرایی و اطعام طعام دارد ؛ - خَیْرُکُمْ مَنْ أَطْعَمَ الطَّعَامَ."[ کافی۵۰/۴]
"اطعام" این قدر در پیشگاه خدا ارزشمند است که امام صادق (ع) فرمود: اطعام یک مومن بصورتی که سیر شود آنچنان اجری دارد که هیچ یک از ممخلوقات او نمیتوانند به ارزش آن پی برند حتا فرشته و پیامبری ؛ - من اطعم مومنا حتی یشبعه لم یدر احد من خلق الله ماله من الاجر..." [الصافی۸۲۱/۲]
📌"استفغار" از طرف اموات ، نیز یکی از دستورات سفارش شده است.
قرآن و روایات و دعاها بر طلب مغفرت برای اهل ایمان تاکید فراوان دارد.
در قرآن کریم :
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ (ابراهیم - ۴۱)
پروردگارا من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را روزى که حساب بر پا مى شود بیامرز.
در روایات ما آمده ؛ استغفار برای اموات ، به شکل هدیه ای به آنان میرسید و آنان را خوشحال میکند.
نکته مهم در استغفار از طرف عزیزان آسمانی شده در اینجاست که اگر بخاطر برخی از نافرمانی ها شرائط برزخ شان سخت باشد ، با استغفار ما ، شرائط بهتری بسبب رحمت الهی برایشان رقم میخورد.
ادامه در صفحه ۳ 👇👇
صفحه ۳
📌انجام اعمال مستحبی؛
راوی می گوید از امام رضا(ع) پرسیدم: تا چند نفر را می توانم در حج خود شریک سازم؟ ابو الحسن فرمود: "هر چند نفر که مایل باشی."[کافی۱۱۷/۴]
📌و هر کار خیر و بامنفعت
سعد بن عباده از یاران رسول خداست، وقتى مادر او درگذشت به حضور پیامبر رسید و گفت: چه صدقه اى با فضیلت تر است؟
پیامبر(ص) فرمود: آب.
سعد بن عباده چاهى کند و گفت: این چاه بنام مادر سعد باشد. ؛ - فأی الصدقه أفضل؟ قال: الماء: فحفر بئراً وقال: هذه لأُم سعد."[سنن ابى داود،١٣٠/٢]
✅ ۹ ) دعای فراگیر داشته باشیم
در دعای برای عزیزان سفرکرده مان ، دیگر سفرکرده های آن دیار را نیز مشمول دعایمان کنیم .
قطعا نه از برکاتی که برای عزیزمان میفرستیم چیزی کم میشود و نه از رحمت الهی دریغی در کار وجود دارد.
به قول جناب شیخ الرئیس بوعلی سینا ؛ رحمت خدا بصورت وسیع بخواه: "استوسع رحمةالله" .
رسول خدا(ص) فرمود:
«هیچ مرد و زن مؤمن از اول روزگار تا روز قیامت نیست جر آنکه شفیع آن کسی است که در میان دعایش چنین بگوید:
«اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ».
روز قیامت دستور داده میشود که بندهای را به آتش ببرند، و لذا او را به سوی دوزخ میکشند.در این هنگام، همهٔ مردها و زنهای مؤمن میگویند: پروردگارا، این فرد برای ما دعا میکرد، شفاعت ما را در مورد او بپذیر. پس خداوند شفاعت آنها را میپذیرد، و آن فرد نجات مییابد. ؛ - مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ مَضَی مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ أَوْ هُوَ آتٍ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ إِلَّا وَ هُمْ شُفَعَاءُ لِمَنْ یقُولُ فِی دُعَائِهِ: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ». وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ یوْمَ الْقِیامَةِ فَیسْحَبُ فَیقُولُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ: یا رَبَّنَا، هَذَا الَّذِی کانَ یدْعُو لَنَا، فَشَفِّعْنَا فِیهِ، فَیشَفِّعُهُمُ اللَّهُ فِیهِ، فَینْجُو.»[ثواب الاعمال ۲۶۱/۲]
✅۱۰ ) نمونه هایی از توجه و توقع ارواح از بازماندگان
📌برادر علامه طباطبایی نامه ای به علامه طباطبایی نوشتند که یکی از شاگردانم با پدر در عالم برزخ ارتباط گرفته است، روح پدر از شما گله مند است که چرا شما در ثواب تفسیری که نوشته ای پدر را شریک نکرده ای ؟ علامه خیلی تعجب کرد زیرا شاگرد برادرش اصلا او را نمی شناخت و خبر نداشت که ایشان تفسیری نوشته است. وقتی این نامه به علامه رسید ایشان گریه کردند و گفتند : خدایا اگر این کار من پیش تو ارزشی دارد، من ثواب آنرا به روح پدر و مادرم هدیه می کنم.
قبل از اینکه علامه جواب نامه را بدهد نامه ی بعدی از تبریز رسید که برادرش نوشته بود که شاگردم با روح پدر ارتباط گرفته است و پدر خیلی خوشحال بوده است و گفته هدیه محمد حسین به ما رسید.
📌یکی ازنزدیکان رجبعلی خیاط می گفت: ما با ایشان به قبرستان ابن بابویه رفته بودیم و قبر مادر من هم آنجا دفن بود. من سر قبر مادرم نرفتم. سر چند تا قبر فاتحه خواندیم. وقتی می خواستیم از قبرستان بیرون بیاییم، ایشان گفتند که مادر شما اینجا دفن است ؟ گفتم: بله. گفت مادر شما در عالم برزخ داشت از شما گله می کرد. برگشتیم و سر قبر مادرم رفتیم. کسی که از دنیا رفته است رابطه اش قطع نشده است
📌فرزند حاج شیخ عباس قمی گوید: وقتی که پدرم در نجف اشرف فوت کردند، ما چیزی نداشتیم که برای پدرم احسان و اطعام بدهیم، من و برادرم قرار گذاشتیم که بعدازظهر هر پنجشنبه به نوبت هر کدام یک کاسه با یک کوزه آب سرد برداریم و در صحن امیرالمومنین (ع) به زوار آب بدهیم و ثوابش را نثار پدر کنیم تا بدین وسیله احسانی به پدرمان کرده باشیم.
مدتی این کار را انجام دادیم تا اینکه یک شب جمعه پدرم را در خواب دیدم که به سویم میآید ولی زبانش از دهانش آویزان است و رنگش پریده و حال پریشانی دارد، من باعجله از او استقبال کردم و جویای حالش شدم.
گفت: فرزندم از تشنگی ناراحتم. عرض کردم: پدر جان الآن می روم و برایت آب میآورم. ایشان فرمود: من از آن آب کوزه صحن امیرالمومنین (ع) میخواهم، در این هنگام بیدار شدم.
آن روز که جمعه بود برادرم را ملاقات کردم و پرسیدم دیروز آب به زوار دادی؟ گفت: متأسفانه مسامحه کردم و آب ندادم!
من خواب شب گذشته را برایش نقل کردم و او بسیار ناراحت شد.
ادامه دارد...
🔶موضوع:ارتباط والدین آسمانی شده با فرزند
✅ ۱) پدر ومادر زنده اند؛
در مطالب تقدیم شده در بخش های مختلف به کررات گفتیم ؛ ارواح اموات ، زنده هستند و دارای علم و درک میباشند و البته حیاتشان دارای شرائط خاص خود آن عالَم میباشد.
برای چگونگی ارتباط آنان از عالم غیب برزخی با فرزندانشان در دنیا باید توضیحاتی تقدیم کنم.
✅ ۲) ببینید ! حساب پدر و مادر در دنیا یک حساب غیر قابل مقایسه با دیگران است .
این موضوع ما،یک باور روشن است که میتوانیم ادعا کنیم ؛ بارها تجربه کرده ایم که نزدیکی و یا دوری به والدین در ظاهر و پنهان زندگی ما چقدر تاثیر داشته و دارد.
احادیثی که در موضوع داریم شگفت آور است .
امام سجاد (ع)می فرماید:
"مردى خدمت پیامبر خدا (ص) آمد و به ایشان عرض كرد: «هیچ كار زشتى نیست كه نكرده باشم و هیچ گناهی نیست که مرتکب آن نشده باشم. آیا راه توبه و بازگشت برایم وجود دارد؟» پیامبر خدا در پاسخ به او فرمود:
«فهَل مِن والِدَیكَ أحَدٌ حَیٌّ؟» ؛ «آیا از پدر و مادرت كسى زنده هست؟»
او پاسخ داد: «آری، پدرم.» حضرت فرمود: برو و به او نیكى كن."
امام سجاد(ع) در ادامه فرمود: هنگامی که آن مرد رفت پیامبر خدا فرمود: «لَو كانَت اُمُّهُ!» «کاش مادرش میبود.»[بحارالأنوار، ج ۷۴ص۸۲]
✅ ۳) حال این باور روشن را داریم که آنان در زمان حیات شان بسیار بر پنهان های ما موثرند ، قطعا روزی هم که بین ما نیستند همان تاثیر و شاید بیشتر از آن را روی ما داشته باشند ! چون آنچه سبب ارتباط شان با ما به عنوان فرزندانشان بود ، عواطف آنان بود که شعبه ای از روح آنان به حساب می آمد و پس از مرگ ؛ روح با همه دارایی هایش زنده است و به حیات خود ادامه میدهد. پس چیزی را انان از دست نداده اند تا باعث قطع ارتباط باطنی شان با فرزندان شان شود.
بله ؛ حساب روح سفرکرده آنان، حساب خاص خودش داشته ، یعنی ؛ در جایگاه متفاوت رفته اند و شرائط متفاوتی پیدا کرده اند، اما ارتباط ویژه با فرزندان شان بصورت دیگری کاملا برقرار میباشند.
✅ ۴) همین رهگذر است که اولیاء الهی یعنی انبیاء و اهلبیت به این موضوع شدیدا اهتمام دارند.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
"بزرگ نیکوکاران در روز قیامت، مردی است که به پدر و مادرش بعد از مرگشان نیکی کند. _ سید الأبرار یوم القیامه رجل برّ والدیه بعد موتهما "[بحار؛ ج۷۴ص۸۶]
علاّمه مجلسی مینویسد:
در حدیث صحیحی آمده است که امام صادق(ع) هر روزبرای پدر و مادر خود، دو رکعت نماز می خواند و به روح آنان هدیه می کرد که در رکعت اوّل سوره «انّا انزلناه» و در رکعت دوم سوره «کوثر» را تلاوت مینمود.
دعای امام زینالعابدین (ع) در مورد والدین نشان این اهمیت است .
فرازی از دعای امام چهارم :
«اللَّهُمَّ وَ إِن سَبَقَت مَغفِرَتُکَ لَهُمَا فَشَفِّعهُمَا فِیَّ، وَ إِن سَبَقَت مَغفِرَتُکَ لِی فَشَفِّعنِی فِیهِمَا حَتَّی نَجتَمِعَ بِرَأفَتِکَ فِی دَارِ کَرَامَتِکَ وَ مَحَلِّ مَغفِرَتِکَ وَ رَحمَتِکَ، إِنَّکَ ذُو الفَضلِ العَظِیمِ، وَ المَنِّ القَدِیمِ، وَ أنتَ اَرحَمُ الرَّاحِمِینَ؛
خداوندا! اگر پدر و مادرم را پیش از من آمرزیدی، پس ایشان را شفیع من قرار ده و اگر مرا قبل از آنان مورد آمرزش قراردادی، پس مرا شفیع ایشان بنما تا در پرتو مهربانیات در سرای کرامت و جایگاه مغفرت و رحمتت گرد آییم؛ زیرا تو صاحب فضل بزرگ و نعمت دیرین هستی وتومهربانترین مهربانانی.»[دعای ۲۴ صحیفه]
این موضوع را میتوان در سیره انبیاء گذشته ردیابی نمود.
مثلا ؛حضرت نوح (ع)برای خود و پدر و مادر و زنان و مردان مؤمن طلب آمرزش کرده است:《رب اغفر لی ولولدی ولمن دخل بیتی مؤمنا وللمؤمنین و المؤمنـت و لاتزد الظـلمین الا تبارا.》(نوح /۲۸)
ادامه در صفحه ۲ 👇👇
صحفه /۲
✅ ۵) موضوع ارتباط تنگاتنگ آنان با فرزندان تا جایی جدی و پر اهمیت میشود که اگر حقی پدر و مادر بر فرزند داشته باشند و فرزندشان به آن بی توجه باشد ، آن بی توجهی به انجام وظیفه ؛ فرزند را مورد "عاق" آنان قرار می دهد!
واژه "عاق و عقوق" در لغت به معنی "بریدن" است .
مرحوم محقق نراقی در توضیح این واژه مینویسد:
"عاق والدین، به معنای این است که فرزند ، پدر و مادر را آزار دهد و آنان را با زبان و رفتار از خود برنجاند!"
به باور نویسنده این سلسله مقالات ، جناب نراقی "عاق الوالدین" را از نگاه فقهی و شرعی تفسیر نموده و درست است ، در حالیکه "عاق والدین" در نگاه اخلاقی منحصر به رنجاندن با زبان و رفتار نیست ، بلکه هر نوع خواسته و یا خاستگاهی که پدر و مادر داشته باشند ، و فرزندشان بی توجه باشد ، زمینه ی عاق والدین را از دیدگاه اخلاقی ، به همراه دارد.
✅ ۶) عاق والدین بودن انحصاری به زمان حیات آن دو عزیز ندارد ، بلکه بعد از دست دادن آنان ، یک حقیقت غیر قابل انکار است.
حضرت باقر(ع)می فرماید:
"چه بسا فرزندی در زمان حیات پدر و مادر خود نسبت به آنها نیکوکار باشد، ولی این فرزند بعد از مرگ پدر و مادر ؛ قرض های آنها و سایر واجبات انجام نشده ی آنها را جبران نکند و برای آنها استغفار نکند! خداونداو را عاق والدین بنویسد. وچه بسا فرزندی در طول حیات والدین اش عاق آنها بوده ولی بعد وفات آنها قرض شان را پرداخت کرده و برای آن ها استغفار نماید،وخداونداین فرزند را ازنیکوکاران بنویسد.[بحار،ج۷۴ص۵۹]
این حدیث از زبان پیامبررحمت(ص) در مسانید اهل سنت اینگونه درج شده ؛
پیامبر(ص) فرمود:
"پدر یا مادر فردی از دنیا میرود، در حالیکه این فرزند عاق والدین بوده و حقوق آنان را به جا نیاورده است؛ اما بعد از مرگ آنان، پیوسته آنان را دعا کرده، برایشان طلب مغفرت نموده ، خدای متعال چنین فرزند تلاشگر را در ردیف ابرار قرار میدهد.[کنزالعمال ۴۷۸/۱۶]
شگفتا! فرزند "عاق والدین" ، با توجه به آنان پس از مرگ ، "ابرار" میشود!
بله ؛ والدین در زندگی آدمی مهمترین و مستقیم ترین نقش را دارند.
✅ ۷ ) از سوی دیگر؛ تاثیر حیرت آور رفتار فرزند بر روح پدر و مادر در برزخ به گونه ای است که چنان دارای اثرگذاری است که میتواند بر هویت آدمی در آن جهان ترتیب اثر دهد و انسانی بدحال و بدجایگاه را به حرکت ملکوتی و برزخی وادار کند و هویت او را به "خوب" تبدیل کند و باعث ترفیع مقام او شود.
از رسول گرامی اسلام، روایت وارد شده:
"مقام یک فردی را در بهشت بالا می برند. خود او سوال میکند : «این مقام از کجا برای من حاصل شده است؟». گویند: فرزندت برای تو طلب آمرزش کرد." [نهج الفصاحه ح۶۲۳]
✅ ۸ ) از نکات کلیدی بحث اینجاست که برای والدین چه باید کرد؟
در پاسخ باید گفت :
وظیفه فرزند نسبت به والدین آسمانی شده ؛ در سه سرفصل و سه مرحله جمع بندی میشود که فرزندان پس از رحلت والدین شان عُهددار هستند:
🔺اول ؛ بجا آوردن و ادای واجبات آنان مانند نماز و روزه و حج و خمس ، تا پرداخت هرگونه حق الناس و طلب رضایت از هرکسی که در زمان حیات آنان ، دلخوری داشته است، میباشد.
پس ؛ انجام واجبات از دست رفته آنان در دو زاویه حق الله و حق الناس ؛ "تکلیف شرعی" فرزند است.
🔺مرحله دوم : نوبت به مستحبات میرسد .
در اینجا فرزند ، "تکلیف اخلاقی" دارد که امور نیکویی مانند ؛قرائت قرآن و اقامه روزانه نماز مستحبی و زیارت اهلبیت و احسان به نیازمندان است .
🔺 مرحله سوم "تکلیف اخلاقی و عاطفی" است که فرزندان نسبت به اقوام پدری و یا مادری خود دارند.
و بلکه بالاتر ؛یک فرزند نسبت به دوستان پدر و مادرش ، یک تکلیف لطیف عاطفی دارد. و آن احترام و ارتباط عاطفی با "دوستان پدرومادرش" میباشد ، همان دوستانی که پدر ومادر در زمان حیاتش به آنها احترام میگذاشته است.
این موارد ذکر شده ، جملگی از روایت حضرت پیامبر رحمت (ص) قابل استفاده است که از آن رسول خاتم سوال شد:
آیا بعد از مرگ والدین، حقی بر گردن اولاد می ماند که لازم باشد آن را انجام دهد؟ حضرت(ص) در پاسخ فرمودند:
آری. پنج وظیفه باقی میماند که باید مورد اهتمام فرزند باشد که عبارت است از: ۱ - نماز برای آنان، ۲ - استغفار و طلب رحمت آنان از خدا، ۳ - وفاداری به پیمان ها و عقود آنان، ۴ - ارتباط با اقوامی که خود آنان سبب ایجاد قوم و خویشی بوده اند ، ( مثل عمو زاده و یا دایی زاده پدر و مادر ) ، ۵ - اکرام و احترام دوستان آنان در زمان حیاتشان . (الترغیب، ج۳ ص۳۲۲)
در پایان اهمیت مسئله احترام به "خویشان پدر و مادر" را با ذکر این حدیث یادآور شوم که امام رضا (ع) فرموده اند:
"کسی که دوست دارد به پدرش در قبر صله و عنایتی داشته باشد، بعد از مرگ پدر، به عموهایش کمک نماید. [مستدرک الوسایل، ج۱۵ص۲۰۴]
این سلسله مقالات ادامه دارد..
🔶موضوع: ارتباط ارواح با یکدیگر در برزخ
🔷️ همواره این سوال در ذهن هر انسانی قد میکشد که آیا فلانی که تازه از دنیا رفته با والدین و یا با بستگان و دوستان در زمان حیات دنیوی ، در آنجا دیداری دارند؟ همنشین میشوند؟
یا این تعبیر معروف که همه در وقت فوت کسی شنیده ایم که میگویند ؛ دیدار به قیامت افتاد درست است و در برزخ کسی ، کسی را نمیتواند ببیند؟
پاسخ به این سوال به این راحتی نیست در ضمن نکاتی تقدیم میشود؛
✅ ۱ ) در مورد همه مسائل مربوط به عالم برزخ باید یک نکته کلیدی را مد نظر داشت که آنجا همه چیز و همه کس بر اساس درجاتی است که در عمرشان با تقوا و علم کسب کرده اند میباشد و بر اساس عمل و علم هرکسی در رتبه بندی قرارمیگیرد.
از همین جاست که برخی ارواح در برزخ اصلا ملاقاتی ندارند و برخی دیگر دارند.
✅ ۲ )در شناخت عالم قبر وبرزخ باید عرضه بدارم ؛ در جهان برزخ زندگی فردی است - و نه انفرادی - یعنی اساس ؛ فرد و شخص است یعنی ارواح با هم همجوار هستند اما چه بسا از یکدیگر بی اطلاع باشند .
البته ممکن است روح یک انسان آسمانی شده کسی را ملاقات هائی هم داشته باشد .
شاید بتوانم بامثالی ذهن شما را دریافت خود از برزخ نزدیک کنم و بگویم ؛ برزخ ، چیزی مانند مجتمع های مسکونی امروزه است که جمعیتی در آن زیست میکنند و در عین اینکه باهم در یک مجتمع هستند ، اما خیلی از واحدهای مسکونی از دیگری بی اطلاع هستند.
حضرت امیر (ع) همین معنا را تصریح میفرماید که ارواح در آنجا درعین اینکه نزدیک به هم هستند ولی از یکدیگر بی اطلاع اند و تنها هستند ؛
جیران لایتانسون ، احباءلایتزاورون ، بلیت بینهم عرا التعارف ، وانقطعت اسباب الاخاء ، فکلهم وحید و هم جمیع..
[نهج البلاغه خ/۲۲۱]
✅ ۳ ) اما روایات دیگری که تقدیم میشود معلوم میشود ؛ در عین اینکه ارواح در زندگی فردی برزخی خویش هستند اما برای برخی از آنان ملاقات ها و گفتگوهایی وجود دارد.
واز ویژگی های عالم برزخ، مسئله دیدار یکدیگر و گفت وگوهای آنان است.
در روایات متعدد با تعبیر ” یَتَزاوَروُن” ، یعنی ؛ ملاقات و زیارت ارواح در آنجا با یکدیگر برقرار است.[بحار،ص ۲۳۴ و ۲۴۲]
✅ ۴ ) در مورد گفت وگوهای عالم برزخ اجازه دهید بحث را ، ریشه ای ادامه دهیم؛
ملاقات و گفتگوی آنجا را باید گفت همانند عالم قیامت است بر اساس شهود و دیدن است.
"شهود" به درک حضوری بازگشت دارد . در شهود ؛ آدمی به مقداری که در اینجا از امور غیبی درک و آشنایی داشته باشد ، و نیز به مقداری که روح اش وابستگی نداشته باشد ، در آن عالم هم از شهود ودرک بهرمند است. و هرچقدر درک بالاتر و روح آزادتری داشته باشد ، آنجا هم از اطلاعات و آگاهی و ارتباطات بیشتری بهرمند است.
✅ ۵ ) از گفتگوی های مهم اهل برزخ ، گفتگوی آنان با فرشتگان است که نشان دهنده این است برزخیان با فرشتگان رحمت و با عذاب در ارتباط هستند.
در ابتدا ورود فرشتگان هستند که می آیند ؛
مومنان را با سلام و صلوات میبرند ؛
《الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ》(انفال/۳۲)
ولی کافران را با ضرب وشتم میبرند؛
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ (انفال/۵۰)
اما در مورد معاندان و کافران :
📌و یا در مورد بازگشت به دنیا ،درخواست بازگشت میکنند؛
《رب ارجعونی لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَکْتُ کَلاَّ ..》(مومنون/۱۰۰)
📌و یا مثلا کافران، فرشتگان را میبینند و با آنها گفت وگو می کنند و فرشتگان به آنان میگویند از رحمت الهی دورید و محجور میمانید ؛
《يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَىٰ يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْرًا مَحْجُورًا》
(فرقان/۲۲)
📌 و یا وقتی از مدت زمان اقامت خود در برزخ حرف میزنند پاسخی از به آنان میرسد که آگاهی ندارید..
《نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا》(طه/۱۰۴)
📌و نیز در قرآن آمده ؛
کسانى که بر خویشتن ستمکار بودهاند، وقتى فرشتگان جانشان را مىگیرند، مىگویند: «در چه حال بودید؟» پاسخ مىدهند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» مىگویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» ؛
قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا(نساء/۹۷)
✅ ۶ )اما موضوع ملاقات ارواح با ارواح دیگر،مثلاملاقات روح فرزند تازه درگذشته باروح پدرش که سالهای گذشته ازدنیا رفته ،قبل ازاینکه تحقق چنین ملاقات و یا عدم تحقق آنرا مطرح کنیم بایدبدانیم دربرزخ،ارواح درچندگروه و طائفه حضور دارند:
صالحان ، فاسقان وکافران،ومستضعفان فکری.
توضیح این سه گروه چنین است؛
ادامه👇👇👇👇
ص/ ۲ 👇
✅ ۷ ) گروه اول ؛ خوبان هستند که توشه ای از ایمان و عمل صالح و اخلاق و دانش پر منفعت باخود به خانه قبر و برزخ برده اند.
اینان در برزخ ، در ادامه زندگی زیبایشان در دنیا قرار میگیرند و با خوبان از ارواح که در درجات باهم ، همگون و هم ردیف باشند ، ارتباط و گفتگو خواهند داشت و مقدار و دفعات آن بستگی به کمالات و رهایی روح شان دارد.
در قرآن کريم تصريح شده؛ در بهشت مومنان از حال همديگر جويا مي شود: «فاقبل بعضهم علي بعض يتساءلون قال قايل منهم اني کان لي قرين؛ (صافات/۵۰) پس بعضي به بعضي ديگر روي آورده و ازيکديگر پرسش دارند. يکي از آن ميان میپرسد من رفيقی داشتم..»
در تفسير اين آيه آمده:
اين،گفتگوی بين اهل بهشت است،که بعضی از آنان احوال بعضی ديگر را ميپرسند. بعضي آنچه در دنيا بر سرش آمده، براي ديگران حکايت مي کند. يکی از اهل بهشت به ديگران ميگويد: من در دنيا رفيقي داشتم که از بين مردم تنها او را انتخاب کرده بودم و او مرا رفيق خود گرفته بود. (المیزان ۱۷ ص ۲۰۸ )
✅ ۸ ) گروه دوم ؛ معاندان هستند که با استفاده از قرآن میتواندگفت ارتباطات بسیار سخت و نفرت آوری برای آنان است.
در قرآن در مورد جهنمِ کفار و عاصیان متعمد آنده که آنان با هم نوعان خود ملاقات اجباری در جای تنگ دارند.
در آیه ۲۵ سوره عنکبوت آمده :
هرگاه گروهى وارد (جهنّم) شود، گروه همكيش خود را لعن و نفرين كند، تا ... «لَعَنَتْ أُخْتَها»
گرچه آیه در مورد جهنم و قیامت است اما طبق بحث های گذشته؛ در برزخ گوشه از قیامت نمایان میشود، درنتیجه ملاقات دردناک جهنمیان ازیکدیگر در برزخ ظهور و بروز خواهد داشت.
در روایتی هم که در ذیل تقدیم میشود ، آمده ؛ از ارواح کفار معذب هستند و یکدیگر را میبینند.
✅ ۹ ) گروه سوم ؛ افرادی هستند که در روایات ، از آنان به "مستضعفان" تعبیر شده است یعنی کسانی که در دنیا مشکل شعور و درک داشتند و عقب افتاده های ذهنی بوده اند و یا در مکانی در دنیا زندگی کردند که هیچ آدمی و تمدنی را ندیده اند.
اینان در برزخ؛ نه از نعمت برخوردارند و نه از عذاب. بلکه غالباً در حال خواب و یا غفلت و بی حسی به سر می برند تا اینکه در قیامت بیدار می شوند و به خود می آیند.
✅ ۱۰ ) پاره ای از احادیثی که در این موضوعِ ملاقات ارواح با یکدیگر داریم را ملاحظه کنید تا مسئله روشن تر شود.
📌 امام صادق(ع)فرمود:
"وقتی یک شخص از دنیابرود، ارواح دیگران نزد او آمده و از آنان در باره کسانی که از دنیا رفته اند یا هنوز زنده اند سؤال میکنند. پس اگر گفت: زنده است، به او امیدوار شوند، ولی اگر گفت :مرده است، آنان بیکدیگر میگویند :سقوط کرده است زیرا اگر سقوط نکرده بود و به عذاب الهی وارد نشده بود هم اکنون نزد ما بود.
سپس به یکدیگر میگویند: او را ترک کنید و بگذارید تا از مرارتها و سختیهای مرگ آرامش یابد.[ فروع کافی، ج۳،ص۲۴۴]
📌از امام علی (ع) می پرسند: آیامردگان با هم گفتگو و انس دارند؟
حضرت امیر(ع) فرمود:
“آری، اگر پرده از جلو چشم تو برداشته شود، آنها را می بینی که حلقه حلقه نشسته اند…”.(سفینه البحار،ماده برزخ)
📌در روايت ديگر ؛ راوي ميگويد: به امام صادق (ع) عرض کردم: ارواح مومنان کجا هستند؟
حضرت فرمود:
« ارواح مومنين در منازل بهشتاند، از طعامهای آن ميخورند ،از نوشيدنی های آن مينوشندوهمديگر را ميبينند و زيارت مينمايند. و ارواح کفار در آتشاند، از غذا و نوشيدنی آن استفاده ميکنندوهمديگر را ميبينند و با هم ملاقات و ديدار دارند ؛ - ارواح المومنين في حجرات في الجنه، ياکلون من طعامها و يشربون من شرابها و يتزاورون فيها.. وارواح الکفار في النار ياکلون من طعامها و يشربون من شرابها و يتزاورون فيها ».[محاسن برقی/۲۸۵]
📌حمادبن عثمان گوید در حضور امام صادق (ع) سخن از ارواح مومنان به ميان آمد، حضرت فرمود: «ارواح المومنين يلتقون؛ ارواح مومنان در برزخ با هم ملاقات و ديدار ميکنند».
آنگاه شخصي با تعجب و شگفتي از حضرت پرسيد: آيا ملاقات ميکنند؟ فرمود: « بله، و با يک ديگر گفتگو مينمايند و همديگر را ميشناسند . وقتي کسي را میبینند ،ميگویند فلاني است ؛ - نعم و يتسائلون و يتعارفون حتی اذا رايته قلت: فلان. »[ محاسن برقی/۱۷۸]
📌یکی از اصحاب امام صادق(ع) گوید ، به حضرت عرض کردم : برادرم در بغداد است و نگرانم که او در آن جا بمیرد! حضرت فرمود : باکی نداشته باش که کجامیمیرد،هیچ مؤمن درشرق و غرب باقی نمیماند مگر آن که خدا روح او را در وادی السلام با ارواح مؤمنان دیگر قرار دهد...آگاه باش مثل این که من اجتماع ارواح را می بینم که حلقه حلقه نشسته اند و با یکدیگر گفتگو دارند. [کافی ج۳ ص۲۴۳]
✅ ۱۱ ) ارتباطات خویشاوندان اگربهشتی باشند ،جدی تر است.
علامه طباطبایی میگوید: ارواح با بستگان و اقوام، با هم در ارتباط هستند.[شیعه در اسلام ص ۱۶۲]
ادامه دارد..
🔶موضوع: برزخ وارتباطاتِ خانوادگی اموات با هم
✅ ۱ ) جهان برزخ از آن دسته از واقعیاتی است که کُنه آن برای ما کشف نشده و نمیشود .
بله ؛ فقط میتوانیم بر اساس راهگشایی های رمزی که در "لسان وحی" یعنی قرآن واحادیث آمده ، گوشه ای از آن را ارزیابی کنیم .
شاهد این مدعا که شناخت ابعاد جهان برزخ بسیار دشوار است، خودقرآن است که درباره آن جهان فرمود:《لکن لاتشعرون》 (بقره/۱۵۷)
و حضرت امیر (ع) فرمود :《هرچه همت بر شناخت خفایای آن نمودم ، حیرت ها بیشتر شد و فهمیدم حقیقت آن از علم مخزون خداست؛کم اطردت الایان ابحثها عن مکنون هذا الامر فابی الله الا اخفائه هیهات علم مخزون》[ نهج البلاغه،خ/ ۱۴۹]
✅ ۲ ) ارتباطات خانوادگی به دو شکل است ؛
📌شکل اول ؛
ارتباطات از آنجا به اینجا؛
در این مورد ، در قسمت های گذشته مطالب سودمندی تقدیم داشتیم. وگفتیم؛ ارتباط انسان سفر کرده با اشخاص مورد علاقه اش به شکلی است که به فراخورومنطبق با قواعد آن عالم است .
یک مثال بزنم ؛ شما در منزل در کنار فرزند و یا والدین هستید ، ولی وقتی مثلا به سفر زیارتی میروید و از عزیزان خود دور هستید ، با امکانات متناسب با این جهان مثل تلفن تصویری با آنان تماس پیدا میکنید.
در آن جهان نیز؛ ارتباط هر روحی با عزیزانش بشکل متناسب با آن نشئه خواهد بود.
📌 اما شکل دوم که مقصود ما در این قسمت از مقالات برزخ است ، آن است که؛آیادرجهان برزخ،ارتباطی بین انسان ازدنیارفته با اقوام خود وجود دارد و یانه؟واگرارتباطی هست،به چه شکلی است؟
✅ ۳ ) این نکته اساسی را نباید از "معرفت شناسی" خود در مورد برزخ دور نگه داریم که روح هر انسان سفر کرده ای مشغول اعمال و اخلاق و نیات خود میشود.
طبق باور جناب صدرالتالهین "حکیم ملاصدرا" یکی از مهمترین اموری که روح آدمی با خود میبرد ، "محبت ها" میباشد.یعنی؛انسان با آنچه در دلش به عنوان محبوب انتخاب کرده ، در آنجابا آن محشوراست.
پس همانطوریکه مثلا دو خواهر در اینجا در اوج مهربانی بوده اند ، در آنجا هم میتوانند مرتبط باشند و از گوهر محبتی که نسبت به یکدیگر داشته اند و با خود برده اند بهرمند شوند.
اما نباید ارتباط و چگونگی همنشینی در آن جهان را با این دنیا مقایسه کنیم و نتیجه گیری کنیم .
نه؛ آنجا احکام خاص خود را دارد که هنوز ما نتوانسته این کُنه آن را دریابیم.
✅ ۴ ) ببینید ؛ عالم برزخ در عین تفاوتهای با دنیا ، یک همگونی هایی هم دارد مثلا همانند عالم دنیا، دارای شب و روز است که درقرآن آمده؛《النَّارُيُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ》(غافر/۴۶)
و یا مانند دنیا شرایط زندگی برای آدمی مهیا میباشد. بدین معنا که انسان ها در آنجا می خورند و می آشامند و دارای گفت وگو است.
از آن دسته همانندی های برزخ ؛ مسئله ارتباط با خانواده در آن جهان است .
✅ ۵ ) یکی از حالات تثبیت شده انسان دوستی ها وهمراز داشتن است .
در برزخ هم به شهادت روایات ، مومنین همراهان نیکوئی دارند.
و ممکن این همراهان،در قالب همسر و دوستان وحور و.. باشند.
این روایت را ملاحظه کنید:
پیامبر اکرم ـ ص ـ فرمود:《در بهشت بازاری است که در آن جا هیچ خرید و فروشی نیست مگر صورت هایی از مردان و زنان، هر کس میل و اشتهای صورتی را داشته باشد در آن بازار داخل می شود و آن جا مجتمع حورالعین است》.[جامع الاخبار /۲۰۲]
از این روایت نیز بخوبی بدست می آید که زنان مثل مردان می توانند مردی مورد علاقه خود را در بازار بهشتی بیابند و با آن زندگی کنند.
✅ ۶)حلقه های دورهمی ارواح، اقوام و بستگان و دوستان دنیای خودِآن مومنین میباشند.
حبه عرفی گوید:《با حضرت امیر به خارج کوفه خارج شدیم ؛ ایشان در پشت کوفه در وادی السلام ایستاده بود و گویی با کسانی سخن می گفت. من نیز با او ایستادم تا خسته شدم، پس نشستم تا اینکه ملول شدم، دوباره برخاستم و ردایم را جمع کرده و گفتم یا امیر المومنین من بر تو نگرانم از ایستادن زیاد، بنشین و استراحت کن ! سپس ردایم را بر زمین پهن کردم تا بنشیند. فرمودند: ای حبّه آنچه دیدی نبود مگر سخن گفتن و مؤانست با مؤمن.
گفتم یا امیرالمومنین ! آنها نیز چنین هستند؟ فرمود: آری اگر آنچه من می بینم برای تو هم کشف می شد، می دیدی که مؤمنان حلقه وار نشسته و با هم سخن می گویند. گفتم اجسادند یا ارواح؟ فرمودند: ارواح؛ و مومنی نمی میرد مگر اینکه به روح او گفته می شود: به وادی السلام ملحق شو. همانا وادی السلام قطعه ای از بهشت عدن است. ؛ -
.. وَ لَوْ کُشِفَ لَکَ لَرَأَیْتَهُمْ حَلَقاً حَلَقاً مُحْتَبِینَ یَتَحَادَثُونَ》[الشافی/۹۰ازکافی]
چه نعمتی دربرزخ بالاترازاینکه؛انسان مومن باحضرت امیر(ع) هم سخن شود و یاگاهی آنحضرت درجمع حلقه های دوستانه ارواح مومنین ، شرکت بفرماید.
ادامه👇👇
صفحه/۲
✅ ۷ ) بنا برفرمایش رسول الله و اهلبیت(ع)؛ارتباط ارواح با یکدیگر مورد اطمینان است .
در حدیثی ندیده ام که ارواح نا آشنا در آنجا گرد هم آیند ، بر اساس روایات ؛ ارواح در آن جهان وقتی یکدیگر را میبینند ، هریک دیگری را میشناسد.این شناخت یا بخاطره ارتباط خویشاوندی است و یا ارتباطات دوستانه که مومنان در دنیا داشته اند.
این معنا از حدیث ذیل قابل استفاده است ؛
حضرت امام صادق(ع) فرمود:
《ارواح برصفت اجساد در درختی از درختهای بهشت هستند و با یکدیگر گفتگو میکنند و آشنایی بهم میدهند پس هر گاه روحی از بدن خلاص شده به نزد ایشان میآید میگویند ساعتی او را بگذاریدکه از هولی عظیم خلاص شده است بعد از آن از او سؤال میکنند که فلانی چه شد و فلانی چه شد؟ ... ؛ - انّ الارواح فی صفۀ الاجساد فی شجرة من الجنّۀ تتساءل و تتعارف فاذا قدمت الرّوح علی الارواح تقول دعوها فقد اقبلت من هول عظیم ثمّ یسالونها..》
(الشافی۹۰۲ از کافی و فقیه)
دو نکته مهم این حدیث داریم:
📌اول اینکه ؛ در برزخ ؛ "اجساد" مطرح نیست و بلکه چیزی به عنوان صفت اجساد مطرح است ، یعنی ؛ شبح مثالی .
📌و دوم اینکه ؛ در این حدیث سخن از "شجره" یعنی درخت شده که بهشتیان بر درختی جمع اند . چه بسا این درخت آن قدر برزگ و باعظمت باشد که کل آن بهشت برزخی باشد .
و شاید "شجره" ؛ اشاره به "شجره طوبی" باشد که روایات شجره طیبه شخص پیامبر است و مومنان برگهای آن درخت هستند.
اگر انشالله چنین باشد ، مومنین در برزخ همواره ریزه خوار رسول الله و ائمه خواهند بود.
✅ ۸ ) اثبات اینکه ارواح دارای ارتباطات فامیلی هستند ، از راه قرآن و احادیث امکان پذیر است.
بارها در این سلسله مقالات از بزرگانی چون امام خمینی و علامه طباطبائی تقدیم داشتیم که برزخ یک نمونه ای از قیامت است و میتواند برخی از احکام قیامت را داشته باشد.
اگر در قرآن ارتباط هر مرد بهشتی با همسر بهشتی اش ویافرزندان بهشتی اش ،تثبیت شده است ، در برزخ هم ممکن است چنین باشد.
آیاتی که ارتباط همسران را در بهشت تبیین نموده فراوان است که برخی از آنها چنین است:
🔺 》کسانی که ایمان آوردند و فرزندان شان به پیروی از آنهامومن اند ما فرزندانشان را در بهشت به آنها ملحق می کنیم》. (سوره طور، آیه ۲۱)
🔺》اُدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُونَ ؛ وارد بهشت شوید شما و همسرانتان در نهایت شادباش》، (زخرف، آیه ۷۰)
علامه طباطبایی میگوید:منظور از ازواج، همان زنان با ایمانى هستند که در دنیا بودند، (المیزان، ج ۱۸، ص ۱۲۹)
🔺《رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ اَلَّتِی وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ》.(مؤمن، آیه ۸)
🔺《جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ》.(رعد، آیه ۲۳).
از این آیات استفاده مى شود که زنان و مردانى که در این دنیا همسر یکدیگربوده اند و هر دو با ایمان عمر خود را سپری کرده اند ، در آن نشئه هم ، باهم خواهند بود و با هم در بهترین حالات زندگى مى کنند.
بالاتر اینکه در میان روایات مربوط به بهشت ، روایاتی داریم که مقام این زنان رااز حوریان بهشتی بالاتر معرفی کرده است.
امام صادق (ع) فرمود:《زنان مؤمنه و صالحه که به بهشت میروند از حور العین ها با جمال تر و پسندیده تر هستند. - الخیرات الحسان من نساء اهل الدنیا و هن اجمل من الحور العین》 (الشافی/۹۲۵ از فقیه)
✅ ۹ ) ارتباط بین روحِ والدین و روحِ فرزند،ویاروح همسر با همسرش ، از این حدیث استفاده میشودکه حضرت خاتم (ص) فرمود:
《هنگامی که انسان وارد بهشت می شود سراغ پدر و مادر و همسر و فرزندانش را می گیرد، به او می گویند: آنها به درجه و مقام و عمل تو نرسیده اند، عرض میکند پروردگارا! من برای خودم و آنها عمل کردم، در این جا دستور داده می شود که آنها را به او ملحق کنید》.
شاید بتوان گفت ؛ از آنجا که خداوند برای "پدران و مردان و زنان صالح" احترام قائل است ، اگر در میان برخی از افراد خانواده "کمی" کوتاهی و تقصیری هم باشد ، البته نه جرائم و معاصی بزرگ، مورد عفو قرار داده و به روح آن شخص ترفیع مقام می دهد و به درجه آنها می رساند تا بتوانند باهم مرتبط باشند.
✅ ۱۰) راه دیگری که میتواند ارتباطات خویشاوندی و همسری رادر برزخ تثبیت کند ؛ تجسم اعمال است.
نکته ای به ذهن من میرسد این است که شاید "صله رحم" که یکی از واجبات و بهترین های اخلاقی است،در برزخ بشکل ارتباط ملکوتی با والدین و همسر و فرزندوفامیل شکل بگیرد.
✅ ۱۱)تکرارکنم؛ ارتباطات خانوادگی دربررخ،ماننداموردیگربرزخی؛ تحت قواعد اختصاصی همان جهان است .
ویکی از مهمترین آن قواعد این است که در آن جهان ؛درجات آدمها،متفاوت است و با توجه به تفاوت مراتب،ارتباطات شکل میگیرد.
ادامه دارد..
🔶موضوع: زنان در برزخ
✅ براساس احادیث قطعی ؛ زندگی درجهان بررخ ، از زندگی در دنیا شکل میگیرد.
که سیدالمرسلین (ص) فرمود: "کماتعیشون تموتون"[المیزان،ج۲ص۲۶۰ازمنابع شیعه وسنی]
✅ "زنان" از آن رهگذر که در دنیا شرائط خاص و محدودیت های ویژه ای زندگی را سپری میکنند ، قطعا در جهان برزخ و آخرت دارای یک سری احکام و یا برکات انحصاری هستند.
✅ زنان دارای سه مسئولیت هستند که محدودیت آور بودن آن نمیشود انکار نمود ؛
اول ؛ عفت
دوم ؛ شوهر داری
سوم ؛ تربیت فرزند.
در هر کدام از این سه بخش ، زنی موفقیت نسبی داشته باشد ، آخرت خود را آباد کرده است.
✅ "عفت" یک زن، در چگونگی برزخ و آخرت او تعیین کننده است.
عفت از محدودیت های مهم زنان به حساب می آید که گرچه در واقع مصونیت است . اما اعتراف میکنم که اخلاقِ عفیفه ، و رفتار عفیفانه بسیار سخت است .
✅ "شوهرداری" دیگر از امور تاثیرگذار در برزخ وآخرت زنان است.
"شوهرداری"؛کنایه از اداره کردن مطلوبِ زندگی است که اگر زنی موفق باشد ، طبق فرمایش حضرت امیر(ع) ؛ "جهاد فی سبیل الله" کرده.[نهج البلاغه،ق/۱۳۱].
و نیزباعث میشود به بیان صریح پیامبر رحمت (ص)که به خانمی بنام "اسماء انصاری" در جمع عمومی مسلمین فرمودند:
"شما زنان ؛ در ثوابِ تمام اعمال صالح شوهرتان شریک و سهیم هستید".[المیزان،ج۴ص۵۵۴ از الدرالمنثور ، ج۲ ص۵۱۸]
راز مطلب در اینجا نهفته است که "زن" فقط زمینه داخلی زندگی را فراهم نمیکند بلکه در وظائف سنگین اجتماعی شوهرش ، مقدار مهمی از مسئولیت را عُهدداراست و تحمل میکند.
علامه طباطبائی میفرمود:من مدیون خانمم هستم.
خوش بحال آن "زنی" که در عرصه "زندگی" بگونه ای در کنار همسرش باشد که نه تنها شوهرش اظهار "رضایت" کند ، بلکه اظهار "مدیون بودن" داشته باشد.
استادعزیزم آیت الله انصاری شیرازی (ره) میفرمود: به مقداری که علامه طباطبایی در مصیبت رحلت همسرش گریان بود برای فقدان هیچ کسی آن گریه را ازایشان ندیدیم.
✅ زنان مورد سفارش خدا و اولیاء خدا هستند.
پیامراسلام فرمود:
"آن قدرجبرییل سفارش زنان را به من نمود که گمان کردم در مورد طلاق فقط؛زنان بدکاره میتوانند مورد طلاق باشند؛ مازال جبرئیل یوصینی بالمراه حتی ظننت انه لاینبغی طلاقها الا من فاحشه مبینه".[عده الداعی/۱۱۱از فقیه]
و نیز فرمود:
"اتقوا الله فی الضعیفین : النساء و الیتیم".[عده الداعی/۱۱۲ از خصال]
این اِعمال شفقت و مهربانی راقطعا اول خودِخدادرمورد زنان دارد.
✅زنان وراحتی ازفشارقبر
پيامبراسلام(ص)فرمود:
سه گروه از زنان عذاب قبر ندارند و در قيامت هم با حضرت فاطمه(س) محشور مي شوند:
۱)زنانی كه بامشکلات اقتصادی همسرشان کنارآیند.
۲)زنانی كه بر تندی های اخلاقی شوهران شان آرام باشند.
۳)زنانی كه مهريه خود را ازهمسرمطالبه نکنند.[الانثی عشریه/۵۷]
✅زنان و ورود مستقیم به بهشت
من از استادبزرگوارم آیت الله شبیری زنجانی در درس خارج فقه این روایت راازقول پیامبر رحمت و کرامت (ص) شنیدم که حضرت فرمود:
« هر زن صالحی که بندگی خدا را کند، واجبات خود را انجام دهد و از شوهر خود اطاعت نماید داخل بهشت میشود. - کلّ اِمرأة صالحة عبدَت ربها واَدَت فرضها و اطاعت زوجها دخلت الجنة»[جامع احادیث الشیعه؛ج۲۰ص۲۲۲]
✅زنان و حق انتخابِ زندگی با همسر در بهشت
از امام صادق(ع) سؤال شد: آيا زن و شوهر مؤمن که وارد بهشت مي شوند، با هم ازدواج ميکنند؟
حضرت فرمود:
"خداوند عادل است. اگر مرد از زنش افضل باشد، اختيار با مرد است که زنش را بپذيرد يا نه. اگر پذيرفت، به او ملحق میشود.امااگر زن ازشوهرش افضل باشد، اختيارباآن زن است واگر پذيرفت ،همان شوهرش ميشود.[بحار،ج۸ ص۱۰۵]
✅ گردهمایی زنان و همسروفرزندانشان در بهشت
آیات متعدد قرآن بر ملحق شدن فرزندان صالح به والدين بهشتی خود را حکایت میفرماید،مانند:
« وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ .. ؛ (طور/۲۱) كسانى كه ايمان آوردند و فرزندان شان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند،به آنان ملحق میکنیم»
✅ جمال وجلال زن در بهشت
امام صادق(ع)فرمود:
"زنان مؤمنه که به بهشت میروندازحور العین ها باجمال تر و پسندیده تر هستند ؛ - الخیرات الحسان من نساء اهل الدنیا و هن اجمل من الحور العین"
[الشافی/۹۲۴ از فقیه]
درتفسیر آیه " فیهن خیرات حسان؛ درباغهای بهشتی زنانی نیکو خُلق و زیباحضوردارند"،(الرحمن/۷۰) آمده است: "خیرات حسان" زنان دنیا هستند که ازحور العین ها زیباتر هستند.
امام صادق(ع) فرمود:
"مرادازخیرات حسان؛زنان صالحه و مؤمنه و عارفه می باشد".[روضه کافی]
✅چنین کمالاتی برای "زن" است که مرا برآن داشت تادراین سلسله مقالات ، یک قسمت را به آنان اختصاص دهم.
ادامه دارد...
🔶موضوع: کودکان و برزخ
✅ آنچه در بخش های گذشته تقدیم شد ، جملگی بر این محور بود که انسان پس از مرگ منتقل به خانه جدیدی میشود که خودش و خانه اش تماما از باورها و رفتار و اخلاق او بنا شده است.
✅سوال اینجاست که کودکان و یا نوجوانانی که با مرحله "تکلیف" نرسیده اند در چه حالی در برزخ قرار میگیرند؟
🔺گفتار اول : عده ای براین باورند که آنان به مقتضای ایمان والدین خود در آن جهان زندگی میکنند.
خوب این پاسخ برای کودکی که والدین او موحد و مومن باشد شاید مورد قبول باشد ولی برای آن دسته از کودکانی که والدین شان کافرند ، مورد نقد است که کودکی که مرحله تکلیف نرسیده چطور در صف کافران قرار گیرد؟! این با عدالت خدا قابل جمع نیست !.
🔺گفتار دوم: عده ای هم گفته اند کودکان در بین بهشت و جهنم برزحی محفوظ میمانند تا در قیامت به حستب آنان رسیدگی شود.
این گفتار هم مورد نقد است که تقصیر کودک منتقل شده به برزخ چیست که باید معطل بماند ؟!
🔺گفتار سوم : که به نظر ما کامل ترین پاسخ است که کودکان با توجه فطرت توحیدی شان از هرگونه عذابی به دور خواهند بود .
و البته کودکان منکر فضیلت کودکانی که والدین مومن دارند نمیشویم چرا که دعای والدین آنان میتوانند در سرنوشت شان موثر باشد و روند تکامل برزخی را در پیش داشته باشند.
✅ در مورد کودکان سخنی بسیار بلند و درخور توجه داریم. و آن سخن این است که ؛ کودکان سفر کرده در جهان برزخ و آخرت در اشراف حضرت فاطمه زهرا (س) قرار میگیرند و به تربیت های عالیه ای خواهند رسید.
این حقیقت عرشیه ، در حدیث امام صادق(ع) بدین شکل آمده است:
«به درستى که کودکان شیعیان ما که از مؤمنان هستند، تحت تربیت و پرورش حضرت فاطمه علیهاالسلام قرار خواهند گرفت، قول خداوند که مى فرماید «ملحق مى کنیم به آنان فرزندانشان را» فرمودند: آن کودکان در روز قیامت به سوى پدران خود هدایت مى شوند.
إنَّ أَطفالَ شیعتنا مِنَ المؤمنین تُربّیهم فاطمه علیهاالسلام، قوله «أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ».
راز و رمز این مطلب مهم در اینجاست که طبق برداشت درست عارفان ؛ حضرت صدیقه طاهره (س) صاحب مقام "اُمیّت" که همان مقام "مادری" است نسبت به کل هستی و خصوصا مومنان دارد و ظهور این مقام در برزخ به اشراف آن بزرگوار ، در تربیت کودکان تجلی میکند.
✅ اشراف حضرت زهرا (س) نسبت به بهشت برزخی و تربیت کودکان و نوجوانان به معنای تنها بودن ایشان در این اجرای این سِمت نیست بلکه زنان بزرگواردیگری در زیر سایه مدیریت حضرت فاطمه (س) ایفاء نقش میکنند.
از امام صادق (ع) است که فرمود :
« به درستى که خداوند تبارک و تعالى حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت ساره را متکفل و سرپرست کودکان مؤمنان قرار داده که به وسیله درختى در بهشت به آنها غذا مى دهند. پس هنگامى که روز قیامت فرا مى رسد به کودکان لباس پوشانده شده و پاک و معطر به سوى پدران خود هدایت مى شوند و آنها پادشاهان در بهشت هستند به همراه پدرانشان و این است معناى سخن خداوند که «و کسانى که گرویدند و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروى کرده اند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد ،
إنَّ اللّه تبارک و تعالى کفَّل ابراهیم و ساره أطفالَ المؤمنین یَغذونهم بشجره فی الجنّه… فأِذا کان یوم القیامه أُلْبِسوا و طُیّبوا وَ أهُدوا الى آبائهم، ملوکٌ فى الْجَنّه مع آبائهم و هذا قول اللّه تعالى «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُم.»
[من لایحضره الفقیه۴۹۰/۳]
✅ کودکان که پدرو یا مادرشان با ایمان بوده اند به والدین خود ملحق میشوند.
اینمعنا در آیه ۲۱ سوره طوراشاره شده است : «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِنْ عَمَلِهِم مِن شَیْءٍ».
امام صادق(ع) فرمود:
«کودکان مؤمنان در روز قیامت به سوى پدران خود روانه مى شوند ؛ أطفال المؤمنین یَهدون الى آبائهم یومَ القیامه».
[مجمع البیان ذیل آیه طور]
در نتیجه ؛ کودکانی که از آنِ مؤمنین هستند؛ در برزخ تحت اشراف حضرت زهرا (س) و در خدمت حضرت ابراهیم و ساره به تربیت و تکامل روحی رسیده و بر اساس آیه سوره طور؛ به پدر و مادر مؤمن خود ملحق می شوند.
ادامه مقاله 👇👇
صفحه دوم /
✅ در مورد کودکانی که والدین آنان کافر بوده اند سخن باقی است.
مرحوم علّامه حلّى مینویسد: «برخى از حشويّه بر اين باورند كه خداوند متعال كودكان مشركان عذاب میکند و اشاعره نيز آن را جايز میدانند، اما همه عدليه ـ شيعه و معتزله ـ آن را نپذیرفته ونمی پذیرند.[کشف المراد/۳۱۸]
استدالال این مبنای مستحکم شیعه این است که ؛ عذاب و تعذیب افراد غير مكلَّف داراى "قبح عقلى" است و ازخدای حكيم ، ذره ای کار قبیح صادر نمیشود.
محقق عظیم الشان اسلام خواجه طوسی در کتاب معروف "تجرید" دارد:«و تعذيب غير المكلَّف قبيحٌ.»
وسپس دلایل مخالفان را نیزپاسخ داده است.
تعذیب کودکانی که والدین شان کافر بوده نه تنها مخالف عقل است ، بلکه مخالف قرآن است که میفرماید:
« هيچ کسی بار گناه ديگرى را برنمیدارد.
وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (اسراء/۱۵)
✅ برخی اهل سنت و مانند آنان دو استدلال دارند که برخی اهل سنت دارند که فرزندان کفار عذاب میشوند:
یکی؛سخن حضرت نوح که فرمود: «کافران به جز فرزندان کافر و فاجر به دنیا نمیآورند ؛ - وَلَا یلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کفَّارًا»(نوح/۲۷)
کلامی مجاز است که معنای دیگری دارد. و یادرموردفرزندان بالغ آنان است.
ودیگری؛حدیث منسوب به امام علی(ع) : «فرزندان مشركان به همراه پدرانشان در آتش قرار دارند؛ - اولاد المشركين مَعَ آبائهم في النّار...»؛[من لایحضر ۴۹۲/۳] که؛ جعلی وکذب است که چه بسابرای تخریب حضرت امیر(ع) ساخته شده باشد ، جالب است که اين روايت از دیدگاه حدیث شناسان شیعه ؛ ضعيف و کاملا غيرمعتبر است چراکه در میان راویان آن ، شخصی بنام وهب بن وهب است که آدم كذّابی بوده است .
و ثانیا مفاد اين روایت مخالف قرآن و عقل است.
پس نمیتوان کودکان کفاری که والدین شان که در جهنم هستند را به آنان ملحق دانست .
✅ برای حل این موضوع یعنی عاقبت کودکان کافر ، باید به بررسی بیشتری در قرآن و روایات پرداخت.
در اینجا راه خوبی که داریم و آن ؛ "فطرت" است که بر اساس آن مسئله را حل وفصل کنیم.
کودکان دارای فطرت و سرشت پاکی هستند ، به متقضای آن به حُسن عاقبت خواهند رسید.
بر این مبنای متین روایت مهمی داریم که امام صادق (ع)فرمودند:
« موسى به خداوند عرضه کرد: پروردگارا کدام کارها نزد تو بهتر و با فضیلت تر است؟ خداوند فرمود: دوست داشتن کودکان؛ زیرا سرشت و فطرت آنها بر اساس توحید من نهاده شده، پس اگر آنها را بمیرانم به سبب رحمتم آنها را وارد بهشت خود خواهم نمود.
قال موسى بن عمران: یا ربّ أىّ الاعمال أفضل عندک؟ فقال: حبّ الاطفال، فأن فطرتهم على توحیدى فأن امتُّهم أُدخلهم برحمتى جنّتى.» [المحاسن / ۴۳۲]
✅در ادامه حُسن عاقبت این دسته از کودکان آیات و روایات دیگری هم داریم.
به عنوان نمونه؛ آیه ۱۷ سوره واقعه است که فرمود:
«یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ: نوجوانانی جاودان در شکوه و طراوت پیوسته گرداگرد آنان می گردند.»
در راستای همین معنا در حدیثی از پیامبر رحمت (ص) نیز رسیده که وقتی از ایشان سوال شد درباره کودکان کفار و مشرکان ، حضرت (ص) فرمود: «آنان خدمت گزاران اهل بهشت هستند. - هُم خَدَم اَهل الْجَنّه».
در نتیجه اطفال کفار و منافقین در برزخ و یا بهشت معطل نمیمانند بلکه حداقل از خدمتگزاران اهل بهشت میشوند. و عقوبتی برای آنان نخواهدبود.
✅ بر این باوریم؛ ذره ای در این جهان هستی معدوم نمیشود و همه به سوی خدا محشور میشوند .
در این میان ، کودکانی که قبل از تولد و حتا در مراحل اولیه تکوّن ، از آمدن به این دنیا محروم شدند و سقط شدند ، حسابشان پیش خدا محفوظ است.
رسول خدا (ص) فرمود :
"آیا نمی دانید که من به کثرت شما در روز قیامت افتخار می کنم حتی به بچه های سقط شده که از الطاف الهی بر کسانی که فرزند آنان سقط شده این است که بچه سقط شده آنان با حالتی اندوهگین و ناراحت بر در بهشت می ایستد و خدای متعال به او می فرماید وارد شو و او می گوید: من داخل نمی شوم تا اینکه پدر و مادرم با من وارد بهشت شوند. آنگاه خدای تبارک و تعالی به فرشته ای از فرشتگان تحت امرش می فرماید پدر و مادر این بچه سقط شده را بیاورید و وقتی که آنان حاضر می شوند به آنها می گوید بفرمایید همراه فرزند سقط شده تان داخل بهشت شوید و بعد به آن بچه سقط شده می فرماید: این از زیادی رحمت من برای توست
... أَمَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى بِالسِّقْطِ یَظَلُّ مُحْبَنْطِئاً عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ادْخُلِ الْجَنَّةَ فَیَقُولُ لَا أَدْخُلُ حَتَّى یَدْخُلَ أَبَوَایَ قَبْلِی فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَکٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ ائْتِنِی بِأَبَوَیْهِ فَیَأْمُرُ بِهِمَا إِلَى الْجَنَّةِ فَیَقُولُ هَذَا بِفَضْلِ رَحْمَتِی لَکَ".[مسکن الفواد شهیدثانی /۳۲از کافی ۳۳۴/۵]
ادامه دارد..
🔶موضوع: عالمان و شهیدان در برزخ
✅ پیوسته گفته ایم ؛ برزخ هر کسی بستگی به اعمال و اخلاق و باورهای آدمی ، اما برخی از انسانها دارای برجستگی ممتاز هستند.
در میان عالمان و اندیشمندان و نیز شهیدان که ارمغان آوردگان "حیات" برای انسان و انسانیت و جوامع بشری هستند در جایگاه والائی قرار دارند.
🟢ارزش و جایگاه عالمان در برزخ
✅برتری عالمان بر دیگران را قرآن چنین باز گو میفرماید:
"یَرْفَعِ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ.(مجادله/۱۱)
خداوند، آنهایی را که ایمان آوردند و صاحبان علم هستند را [بر دیگران] برتری داده است.
از دیدگاه رسول اسلام (ص) عالمان برتر از آنانی هستند که شب و روز به عبادت خدا می پردازد. و مانند ماه شب چهارده نسبت به ستارگان کوچک دیگر هستند و نیز دو رکعتان نماز آنان از هزار رکعت نماز عابدان افضل است ؛
فَضْلُ الْعالِمِ عَلَی الْعابِدِ کَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلی سائِرِ النُّجُومِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ"
"رَکْعَتانِ یُصَلّیهِمَا الْعالِمُ اَفْضَلُ مِنْ اَلْفِ رَکْعَةٍ یُصَلّیِهَا الْعابِدُ".
ادامه 👇👇
صفحه / ۲
وظهور این افضلیت و برتری نسبت به همه صنوف دیگر از انسانها در برزخ به عیان خود را نشان میدهد ، تا جائیکه طبق برخی روایت حضور یک عالم ربانی در قبرستان باعث رفع ناراحتی از اهل قبور میشود.
✅ نقطه مهم در مورد عالمان ، اندوخته های علمی آنان است که پس از این جهان به "مشاهدات" تبدیل میشود.
به تعبیر علمی ؛ "معقولات تبدیل به مشاهدات" میشوند و این فرآیند برزخی و آخرتی بسیار بسبار لذت بخش است.
شاهد بتوانم چنین مثال بزنم ؛ اگرطبیبی در مورد دارویی را با پژوهش های فراگیر و پرتلاش به مرحله "قبول" برساند قطعا بسیار خرسند میشود ولی وقتی این دارو به بیمار میدهد و آثار بهبود بیماری و مداوا را میبیند به مرحله "شهود و مشاهده" رسیده و خوشحالیش با آن خرسندی در مرحله پژوهش قابل مقایسه نیست.
عالمان ؛ در جهان برزخ تمام علوم و دانش خود به شکل مشاهدات "شهود" میکنند .
از این رهگذر است که فرموده اند : "المعرفةبذرالمشاهدة" ؛ اندیشمندان که اندوخته های معرفتی از قرآن و علوم اهلبیت (ع) دارند ، در جهان بعد تمام آن بصورت "دیدنی" برای آنان وجود پیدا میکند و از این لذتی بالاتر نیست و قابل مقایسه با سیب و گلابی و حور بهشت نیست.
البته در این مقام بحث "شهود اسماء الهیه" که مقامی از مقامات "لقاء الله" است و برای نادری از علماء ربانی که از علوم حقه حقیقیه بهرمندشده اند ، بحث بسیار مهمی و متفاوتی است که در این مختصر نمیگنجد.
✅نقطه دیگر که قابل توجه است ؛ "تجسم هدایت" هایی که عالمان در جامعه داشته اند ، میباشد.
جهان برزخ و قیامت که جهان حق و حقانیت و ظهور واقعیات است ، در مورد عالمان که مشاعل هدایت جامعه هستند ، این هدایتگری هایشان در آن موطن و نشئه ، مجسم میشود و آنان را میهمان والاترین لذتی میکند که بوسیله گفتار و یا قلم شان ایجاد شده و باعث تربیت نفوس و هدایت انسانها بوده اند. این لذت ؛ با لذت دنیایی باغبانی که زیر سایه درختی که خود کاشته و آبیاری کرده و به میوه نشسته ، نمیرسد گرچه میتواند مثالی برای لذت عالمان از هدایتگری هایشان باشد.
✅در یک قسمت جداگانه عرضه داشتیم که ارواح در آن عالَم "تکامل" دارند .
براین اساس ؛ عالمان هم دارای تکامل برزخی هستند.
نقل است برخی بزرگان مرحوم آیت الله سیداحمد خوانساری پس از مرگ دیدند در حال مطالعه است ، پرسش کردند از مطالعه در برزخ ؟
فرمود:مطالعه احوال حضرت امیر (ع) میکنم ، بسیاری از مناقب حضرت (ع) اینجا به ما عرضه کرده اند و در کتابهای دنیا نیامده بود!
✅عالمان بی عمل
اگر عالمان ربانی دارای آن فضائل اعجاب آور هستند ، در مقابل ؛ عالم بی عمل هم سخت در معرض شقاوت است .
حضرت رسول الله (ص) درباره خسارت علم بدون عمل فرمود:
"در قیامت، گروهی از بهشتیان به اهل دوزخ رو کرده، می پرسند ؛ ما به کمک تعلیم و آموزشهای شما و در سایه تربیت شما به بهشت وارد شدیم. شما خودتان چرا به دوزخ افتادید؟ می گویند: ما به خیر دعوت می کردیم. ولی خودمان عمل نمی کردیم.
عالمانی که فقط از علم و معرفت ، نام او را دارند و باعث فقر معنوی و فکری جامعه شوند و یا دنبال رو ارباب قدرت و یا اصحاب ثروت های ناحق و نامشروع باشند و یا تزریق کننده افکار باطل به جامعه باشند ، در سخت ترین شقاوت ها و عذابها خواهند بود.
امام خمینی در کتاب چهل حدیث با استناد به روایات میفرماید : بوی تعفن چنین عالمان دیناپرست و منحرف ، فضای موطن اقامت آنان در برزخ و قیامت را احاطه میکند!!
ادامه مقاله 👇👇