eitaa logo
زندگی بعد از مرگ
4.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
68 فایل
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑 *سرگذشت ارواح در برزخ(قسمت ۲۳)* 🔵 *آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید.* 🌹 *در همان لحظه نیک صدایم کرد* *و گفت: بیا برویم وقت را تلف نکنیم.* *در راه از نیک پرسیدم:* *تکلیف اینها چیست؟* 🔷 *گفت به فکر آنها نباش،در اینجا هرکس به نوعی انتظار شفاعت دارد. عده ای مثل تو شفا میخواهند و عده ای نیز اجازه عبور میخواهند* *و ...حتی یک مومن هم میتواند اینها را شفاعت کند اما لیاقت شفاعت ندارند.* 🍂 *اینها در دنیا خدا را فراموش کرده بودند و شفاعت را انکار میکردند،در خواندن نماز هم کاهلی میکردند و نماز را سبک میشمردند.* ⚡️ *حالا که کارشان گره خورده یاد خدا و شفاعت افتاده اند.* 🍃 *هنوز داشتیم قدم میزدیم که به نیک گفتم:* *کاش انسانها در دنیا به قدری خوب بودند که در آخرت نیازی به شفاعت کسی نداشتند.* *نیک نگاهی به من انداخت و گفت: نه اینطور نیست،همه ی انسانها نیاز به شفاعت محمد و آل او* *هستند،گروهی برای وارد شدن به* *بهشت و گروهی برای رسیدن به درجات بالاتر...* *از این سخن غرق در حیرت شدم و دیگر هیچ نگفتم.* ❄️ *پس از لحظه ای سکوت دوباره نیک ادامه داد: بخی از آنها عذر برادران ایمانی خود را نمیپذیرفتند،بعضی به نیازمندان غذا و طعام نمیدادند و گروهی در دنیا همواره مشغول لهو و لعب بودند. چطور کسی اینها را شفاعت کند؟ مگر اینکه مدتی در عذاب*🔥 *بمانند تا تا شاید رحمت الهی شامل حال آنها هم بشود...* ✨ *سرانجام وادی شفاعت را پشت سر گذاشتیم و با شادی بیشتری به راه خود ادامه دادیم.* 🔵 *دروازه ی ولایت* *احساس میکردم سبکتر از همیشه قدم برمیدارم. گویا میخواستم پرواز کنم و خودم را به وادی السلام* *برسانم. نگاهی به بالا کردم،اثری از اتش نبود.گاه گداری گیاهان سبز و زیبایی در راه به چشم میخوردند.با سرعت هرچه بیشتر به راهمان ادامه میدادیم و به اطرافمان کمتر توجه داشتیم...* *رفتیم تا از دور دروازه ای دیدیم که جمعیتی پشت آن ایستاده بودند و ماموران قوی هیکل در اطراف دروازه به نگهبانی مشغول بودند. بی اختیار روبه روی دروازه ایستادم و به اطراف نگاهی انداختم.* 🌸 *گاه گاهی افرادی با دادن برگه ی سبزی،از دروازه رد میشدند. سرم را به سمت نیک که پشت من ایستاده بود چرخاندم و گفتم:اینجا چه خبر است؟* *نیک گفت: اینجا مرز سعادت یعنی اخرین نقطه ی برهوت است.* *اینجا دروازه ولایت*💚 *است هرکس از آن عبور کند به سعادت ابدی رسیده است.* *گفتم دروازه ی ولایت چیست؟* *گفت: فقط افرادی میتوانند وارد دار السلام بشوند که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله*💞 *سپرده باشند.به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..* ✴️ *با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم!* *نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی. با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم. مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد.* 💥 *گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند.* 🌺 *سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم، توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست.* ❄️ *آن مرد با نازاحتی از آنجا رفت. من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم. جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد .* ⚡️ *از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز*💚 *به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:تو به سعادت رسیذی،این سعادت بر تو مبارک باد..از خوشخالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم.* 🔵 *دروازه های وادی السلام* 💠 *نگاهم به بالا افتاد، هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.زمین صاف و همه جا سبز و* 🌱 *با نشاط بود.شادی امانم را بریده بود. به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و 🌟شادی بود. بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم.* 💫 *از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..* *نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد .دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی* 💐 *که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد...* ✍🏻 *ادامه دارد...* 🌾🌾🌾🌺🌺🌺🌾🌾🌾🌾 🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃 *کانال ۲۷* https://chat.whatsapp.com/HL3bMCzB9qhER0u0WjthGs *کانال ۲۶* https://chat.whatsapp.com/LgVGh4MsOuFFQdolpy
🏴 إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ▪️آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی به ملکوت اعلی پیوست. 🔘در طلیعه فجر انقلاب روح عالم مجاهد وخستگی ناپذیر و انقلابی و پیرو خط رهبری ،حضرت آیت الله صافی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیه به ملکوت اعلی پیوست.🔘 🍂ارتحال این مرجع عالیقدر و فقیه برجسته را به محضر امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)، حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید، مقام معظم رهبری، علما، فضلا، اساتید، طلاب و روحانیون و عموم مردم تسلیت می گوییم.🍂 ..........◾️◾️......... ♻️@ZendegiPasAzZendegiii 🔙
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت 24)* 🌹 *نیک گفت:بهشتی که روز قیامت برپا خواهد شد شامل هشت دروازه هست، یکی مربوط به پیامبران و صدیقین،* *یکی برای شهدا و صلحا،* *دیگری برای مسلمانانی که بغض و دشمنی با اهل بیت نداشتد* *و پنج دروازه هم برای شیعیان و دوستداران اهل بیت میباشد.* 🌼 *وادی السلام آیین ی ضعیف و قطعه ی کوچکی از بهشت است...* 🌱 *آنگاه به یکی از مسیرها اشاره کرد و گفت: مسیر ما این است،عجله کن برویم.* *چیزی نرفته بودیم که نسیم روح بخشی وزیدن گرفت و هوای معطر و نسیم لطیفی را استشمام کردم.* 🌷 *صورت زیبای نیک را که شاد و خندان بود جلوی صورتم دیدم و با تعجب گفتم: چه شده که اینگونه مرا نگاه میکنی؟* 🌼 *نیک با شادی گفت: این بوی خوش بهشت است که از سوی وادی السلام وزیدن گرفته* 💥 *و نشان از این است که به مقصد نزدیک شده ایم و من باید بروم.* ♨️ *ناگهان خنده از صورتم محو شد و با اضطراب پرسیدم کجا بروی؟مگر قرار نیست من و تو با هم باشیم؟؟* 🔆 *نیک لبخندزنان گفت: چرا ترسیدی؟ قرار نیست از هم جدا شویم بلکه من باید زودتر از تو بروم و دار السلام را که برایت در نظر گرفته اند آماده سازم.* ✅ *با خوشحالی پرسیدم: دارالسلام کجاست؟* *نیک گفت: هر مومنی در دار السلام جایگاهی دارد که خانه ی امن و اسایشگاه اوست و آن منزل همان دارالسلام است.* ✨ *از شادی وجودم لبریز شد. لبخند زنان گفتم: من چه کنم؟ صبر کنم تا برگردی؟ نیک همان طور که به راه افتاده بود گفت:* *تو آهسته به راهت ادمه بده وقتی نزدیک دروازه رسیدی مرا خواهی دید. نیک به سرعت دور شد و من آرام به راهم ادامه دادم تا اینکه کم کم دروازه های وادی السلام مشخص شد.* 💥 *سرعتم را بیشتر کردم.صبرم را از دست دادم و شروع به دویدن کردم. ناگهان گروهی از ملائکه را دیدم که پرواز کنان به پیشوازم آمدند.* ❄️ *به احترام آنها ایستادم.* 🍀 *همگی بالای سرم قرار گرفتند و گفتند: سلام بر تو ای بنده ی خوب خدا،بهشت و راحتی بر تو مبارک باد.* 🌻 *من در جواب گفتم: خدا را سپاس که مرا از نعمت بهشت بی بهره نکرد.فرشتگان خداحافظی کردند و رفتند .* 🌳 *من هم با سرعت بیشتری به راهم ادامه دادم تا سر انجام به دروازه ی دار السلام رسیدم...* 🔵 *مراسم استقبال* 🔶 *وقتی چشمم به درون وادی السلام افتاد؛ ناخوداگاه از حرکت ایستادم و غرق دیدن آن منظره ی باورنکردنی شدم...* ♻️ *نمیدانم چه مدتی در آن حال بودم که ناگهان دستی به شانه ام خورد. رویم را برگرداندم نیک را دیدم که لبخند زنان به من نگاه میکرد.* 💟 *از اینکه او را دوباره کنار خودم میدیدم خوشحال و ذوق زده شدم و او را در آغوش کشیدم.* 🔅 *نیک گفت: گروهی از مومنین به استقبالت آمده اند.* 🌟 *:از نیک جدا شدم و گروهی از مومنین را دیدم با صورتهای خندان کناری ایستاده بودند.وقتی به انها رسیدم همگی سلام کردند و خوش آمد گفتند. من هم تک تکشان را در آغوش کشیدم و تشکر کردم.* ❄️ *بعد از آن ،یکی از مومنین حال برادرش را پرسید، گفتم : هنوز در مزرعه ی دنیا مشغول کشت اعمالش است.* ⚡️ *دیگری از فلان شخص سوال کرد،گفتم :* *او سالها قبل از آمدن من به عالم برزخ،دنیارا ترک گفته بود.* *شخص سوال کننده سرش را بزیر انداخت و گفت:خدا به فریادش برسد.* *گفتم چرا چی شده؟ گفت: آخر او هنوز به اینجا نیامده است.* ☄ *فهمیدم که آن شخص یا در راه گرفتار شده یا در وادی العذاب است...* 🍃 *پس از ان مومنی جلو آمد و از احوال یکی از ستمکاران*🔥 *پرسید،گفتم او هنوز زنده است و مشغول ظلم و ستم به مردم...* *مومن گفت : نگران نباش. خداوند از روی خیر و مصلحت به کافران و ظالمان طول عمر نمیدهد بلکه با این کار زمینه ی گناه بیشتر را برایشان فراهم میکند تا بعد از مرگ عذاب دردناکش را به انها بچشاند...* 🌸 *در این هنگام مراسم استقبال تمام شد و آنها آماده ی رفتن شدند. من که به آنها انس گرفته بودم* *دوست نداشتم از ایشان جدا شوم ولی نیک گفت: نگران نباش،باز آنها را و حتی سایر مومنان را ملاقات خواهی کرد.* 🍀 *چون اینجا مومنین با هم دیدار میکنند اما مدت و زمان این دیدار بستگی به مقام و درجه ی هریک از آنها دارد.* 🌸 *سپس دستم را گرفت و گفت: بیا برویم که خانه ات را برایت آماده کرده ام...* ✍ *ادامه دارد...* 🔅💠🔅💠🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🌾🌾🌾🌺🌺🌺🌾🌾🌾🌾 🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃 *کانال ۲۸* https://chat.whatsapp.com/KuDVicyEiHW1ksUMcl0Zzu *کانال ۲۷* https://chat.whatsapp.com/HL3bMCzB9qhER0u0WjthGs *کانال ۲۶* https://chat.whatsapp.com/LgVGh4MsOuFFQdolpyYvI3 *کانال ۲۵* https://chat.whatsapp.com/BvS7rZHlFo60ifEXFZi5cY *کانال ۲۴* https://chat.whatsapp.com/EJjKjiSlIQEJMlVN6m7GW3 *کانال ۲۳* https://chat.whatsapp.com/LV5V6bz0LcRDa8PS4L084R *کانال ۲۲* https://chat.whatsapp.com/GEk0OVxdCd42bKvr8HuahV *کانال ۲۱* https://chat.whatsapp.com/
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 25)* 🔵 *کوثر برزخی* *پس از مدتی به نهر زیبا و خیره کننده ای رسیدیم که هرگز در تصور و خیال انسان مادی نمیگنجید.* ✨ *از یک طرف نهر آب سفید و در طرف دیگر شیری جریان داشت که از برف سفیدتر بود و در میان این دو شرابی روان بود که از سرخی مانند یاقوت*♦️ *و در لطافت بی نظیر بود.. نگاهی به بالا و پایین نهر انداختم،نه آغازی داشت و نه پایانی...* 🌴 *با درختان و گلبوته های فراوانی که در اطراف نهر به چشم میخوردند،منظره ای شگفت انگیز به وجود آمده بود..* 🌹 *نیک گفت: این نهر با برکت کوثر* *است که از چشمه های آن در قرآن یاد شده است و در تمام وادی السلام جریان دارد،* 🌼 *اما در هر منطقه ای از زیبایی و طعم مخصوصی برخوردار* *است.هرچه مقام مومن بالاتر باشد محل اسکانش بهتر و حوض کوثر آنجا زیباتر است.* *سپس نگاهی به بالای نهر انداخت و گفت:* 💐 *وقتی این نهر از دشت شهدا میگذرد چنان زیبا و با طراوت است که هرکسی قدرت دیدن و چشیدن* 💫 *آن را ندارد.* 💥 *با تعجب گفتم: پس اگر این طور است وقتی از دشت امامان میگذرد چگونه است؟* *نیک نگاهی به من انداخت و گفت: چه میگویی؟* *آنها احتیاجی به این نهر ندارند.اگر طعم و طراوت و لذتی در این نهر است از وجود بابرکت امامان و پیامبران الهی*💖 *است.سرچشمه های این نهر همان جا هستند.* ♻️ *سپس نگاهی به من انداخت و گفت: دوست داری از این نهر بنوشی؟* *با هیجان گفتم: البته که میخواهم!* *نیک لبخندی زد و گفت: پس عجله کن به محل خودت برسی چون کوثر آنجا از اینجا خیلی لذیذتر است.* 🔆 *با سرعت رفتیم تا به محل خودم رسیدیم. نیک گفت: اینجا دارالسلام توست،حالا هرچقدر میخواهی بنوش و خوش باش.* 🌿 *در فکر این بودم که چگونه بنوشم که نیک به درختی اشاره کرد و گفت: از این حوریه ای که روی درخت نشسته بخواه تا تورا سیراب کند.* 🌟 *نگاهی به درختها انداختم،بالای هر درختی حوریه ای در کمال زیبایی جامی زیبا و ظریف در دست داشت و در کمال دلبری قصد سیراب کردن من را داشتند. یکی از آنها با هزاران ناز و ادب و احترام جامی از کوثر به دستم داد و من نوشیدم.* 💥 *وقتی قطره ای نوشیدم چنان سرمست شدم که دیگر هیچ رنجی از سفر به تنم باقی نماند.* 🔵 *دیدار با خانواده* ✅ *در این لحظه به یاد خانواده ام افتادم و گفتم،کاش میشد سری به دنیا بزنم و خانواده ام را از خواب غفلت بیدار کنم و به آنها بگویم مرگ یعنی راحتی و رهایی از تمام دردهای عالم.* 🔅 *اگر بدانند اینجا برای مومن چقدر زیباست دیگر هیچ تلخی نسبت به مرگ در دل نخواهند داشت.* *نیک گفت: اگر بخوای اخبار اینجا را به آنها بگویی این کار ممنوع است ،اما میتوانی سری به انها بزنی.* 🔘 *هر یک از اهالی برزخ اجازه دارند به صورت پرنده های لطیف در ایند و به اهل خود سرکشی کنند .* *اما مدت دیدار متناسب با لیاقت آنهاست، بعضی هر جمعه بعضی هرماه و بعضی هر سال... حالا اماده شو که تو در این لحظه میتوانی به دیدار آنها بروی...* ⚫️ *«تاریکی شب دنیا را سیاه پوش* *کرده بود،روی دیواری نشستم و* *خانواده ام را زیر نظر گرفتم.* *همسرم مشغول کارهای خانه بود و بچه هایم مشغول انجام* *تکالیفشان...سری به نزدیکان دیگرم نیز زدم و از اینکه هیچ کدام را* *مشغول انجام گناهی ندیدم خوشحال شدم و چون دیگر طاقت ماندن در دنیا را نداشتم به خانه ام در دار السلام برگشتم.* 🔵 *هدایای زندگان* ✅ *مدتها بود که زندگی باصفای خود را در دارالسلام ادامه میدادم و هر از گاهی از هدایای فرزندان و دوستانم بهره مند میشدم .* 🌟 *هدایای آنها که عموما شامل دعا و استغفار و صلوات بود مرتب به من میرسید و مرا چون غریقی که نجات یافته باشد،خوشحال میکرد.* 🍃 *هرکس بر سر مزارم حاضر میشد خوشحال میشدم و با او انس میگرفتم. حتی یک فاتحه آنها برای من از تمام دنیا خوشحال کننده تر بود ولی میدانم که زندگان این حقیقت را درک نخواهند کرد..* ✍ *ادامه دارد...* 🔅💠🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 26)* 💚 *ظهور* 🔷 *دنیای مادی همچنان برقرار بود و ما در جوار رحمت الهی همواره غوطه ور بودیم..* 🔻 *غیر از دروازه امام و پیامبران همه ی دروازه های وادی السلام پذیرای سعادتمندان عالم برزخ بود.* 🌑 *اما اخباری که از برهوت به ما میرسید حاکی از این بود که عده ی زیادی از مردم گرفتارند و تعداد اهالی دشت عذاب*🔥 *رو به افزایش بود.* 💠 *همه ی اینها نشانگر دنیایی پر از ظلم و ستم بود که از یک سو دروازه ی شهادت*🍀 *و از سوی دیگر دشت عذاب*🔥 *را پررونق تر از همیشه کرده بود...* ✅ *اما مدت زیادی نگذشته بود که با رفت و آمد مکرر فرشتگان ،فضای عجیبی بر وادی السلام حاکم شد.* 🔅 *وقتی علت را از نیک سوال کردم گفت: هرچی هست مربوط به دنیاست،احتمالا قرار است اتفاق بسیار بزرگی بیفتد.* 🌀 *هنگامی از این خبر بسیار مهم باخبر شدم که در جمع بسیار صمیمی و دوستانه ای در میان دوستان نشسته بودم.* *در آن لحظه فرشته ای*✨ *بعد از سلام به ما ،خطاب به یکی از مومنین گفت:* 💫 *امامت ظهور کرده،اگر بخواهی میتوانی به دنیا برگردی و در رکاب او باشی و اگر نخواستی میتوانی همینجا در جوار رحمت الهی بمانی.* 🌹 *آن مومن با لیاقت،رفتن را ترجیح داده و از پیش ما رفت.* 🍃 *برای همگان مشخص شد که قائم آل محمد (صلی الله علیه و اله) ظهور کرده تا دنیا را از جور و ستم نجات دهد.* *مدتها بر دنیای مادی گذشت که البته از نظر ما زمان اندکی بود، ما در این فاصله از تازه واردها اخبار دنیا را میپرسیدیم،* 🌴 *یکی از تازه واردها گفت: جهان در ظلم و ستم میسوخت که ناگهان از مکه خبرهایی رسید که 313 نفر از بهترین و صالحترین افراد زمین گرد هم آمده اند تا با حضرت قائم علیه السلام بیعت کنند.* 🌸 *در روز جمعه ای که مصادف با روز عاشورا بود ناگهان صدای رسا و دلنشینی بلند شد که در تمام عالم پیچید:* 💥 *بقیت الله خیرُ لَکُم اِن کُنتم مومنین* *و ناگهان فریاد زد:* 🌟 *انا بقیت الله فی ارضه...* ❄️ *و بعد از آن ندایی از آسمان فرود آمد که حق را در پیروی از قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) می دانست.* ⚠️ *ظالم و مظلوم،کوچک و بزرگ همه در بهتی عظیم فرو رفته بودند.* ⛔️ *در آن حال صدای شیطنت آمیزی از گوشه دیگر دنیا بلند شد که حق را در پیروی کردن از سفیانی می دانست.* ❎ *عده ی زیادی بعد از شنیدن این صدای شیطانی در تشخیص حق دچار شک و تردید شدند.* 🔆 *پس از ظهور حضرت با تعداد یاران اندک خود عازم مدینه می شود،مردم که شنیده بودند این شخص منجی عالم بشریت است از کمی تعداد او سخت در تعجب بودند و باور نمیکردند چنین کسی بتواند بشر را نجات بدهد.* 🌺 *وقتی حضرت به مدینه رسید با خبر شد که سفیانی یک لشکر مجهز را برای قتل او روانه مدینه کرده است..* 🌼 *حضرت از مکه به مدینه می آید اما لشکر سفیانی که در تعقیب او بود در نزدیکیهای مکه در سرزمین بیدائ ناگهان با شنیدن یک ندای آسمانی،در زمین فرو می روند...* 🍀 *یکی دیگر از آگاهان دیگر نیز ادامه داد:* *بعد از آنکه تمام جهانیان از ظهور حضرت اگاه شدند،گروه گروه از شیعیان خالص برای بیعت وارد مکه شدند.* 🌴 *تا اینکه یک روز ولوله افتاد که حضرت امروز قیامش را آغاز خواهد کرد و به مقصد مدینه حرکت خواهد کرد.* *امام از مکه به مدینه و از آنجا به کوفه آمد و بعد از مدتی آنجا را به قصد عذرا ترک کرد. در عذرا عده ی زیادی به حضرت پیوستند و لشکر با عظمتی را تشکیل دادند.* 🔴 *در همین نقطه حضرت با سفیانی و باقی مانده لشکرش رو در رو شد.* *در این صف آرایی حق و باطل،هر کدام از دو گروه قصد براندازی نیروهای طرف مقابل را داشتند..* ✅ *در سپاه امام افرادی مثل: مالک اشتر، مقداد، سلمان، عبدالله ابن شریک عامری،داود رقی و گروه دیگری از بزرگان به چشم میخوردند که از عالم برزخ برگشته بودند تا افتخار یابند و در در رکاب آن حضرت به جهاد بپردازند.* ❇️ *اندک زمانی بعد نبرد سختی انجام شد که به پیروزی سپاه حضرت مهدی علیه السلام*🌹 *منجر شد.* 💥 *حضرت پس از آن به جنگ دجال حیله گر به تل آفیق(و شاید هم تل آویو) میرود و پس از یک نبرد جانانه در روز جمعه دجال و همراهانش را به نابودی وادار میسازد...* ✍ *ادامه دارد..* 🔅💠🔅💠🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🌾🌾🌾🌺🌺🌺🌾🌾🌾🌾 🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃 🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت آخر)* 🔷 *بعدها یکی از کسانی که مدتی تحت حکومت حضرت مهدی عج* 🌼 *زندگی کرده بود و به ما ملحق شد برای ما اینگونه تعریف کرد:* ✅ *یکی از برنامه های حضرت انتقام گرفتن از ظالمانی بود که از دنیا رفته بودند،آنها را به دنیا برمیگرداند و به انتقام دنیایی نیز می رساند.* 🔆 *همانگونه که یک عده از خوبان نیز به دنیا برگشتند تا از لذت یاری حضرت مهدی عج و زندگی بسیار زیبا تحت حکومت آن حضرت برخوردار شوند.* 🌀 *من خود جنازه ی دوتن از برزخیان*🔥 *را دیدم که به دار اویخته شده بودند و سپس زنده شدند تا جنایاتشان را شرح دهند.* *در انتها در حالیکه زار زار گریه* *میکردند به گناه خویش اعتراف* *کردند و به کیفر اعمالشان رسیدند.*☄ 🌟 *پس از نابودی دشمنان حضرت دستور سازندگی فراگیر در جهان را صادر کردند.* 🌏 *زمین و آسمان هم ذخایر و نعمتهای خود را برای بالندگی دولت حضرت اشکار ساختند و همه جا را نسیم عدالت و برابری گرفت و مردم در بالاترین نعمتها و آسایش ها زندگی را ادامه دادند.* ✨ *بعد از ظهور حضرت و در دوران حکومتش،دروازه های وادی السلام مرتب پذیرای مومنان سعادتمندی بود که به واسطه ی زندگی تحت حکومت حضرت مهدی عج* ⚡️ *و از بین رفتن شر و بدی،صراط برزخ یعنی برهوت را در مدت بسیار اندکی میپیمودند.* 🌕 *حکومتی که نور هدایتش تا آخرین روز عمر دنیا تابنده بود تا اینکه خداوند فرمان داد بساط زندگی بشر را از روی زمین برچینند...* ⚫️ *صور مرگ* *و آن روز فرا رسید! روزی که هزاران نفر به یکباره از دنیا کوچ کردند...یکی از آنان که در حلقه ی ما حضور داشت اینگونه تعریف میکرد:* ♦️ *من در بازار مشغول خرید بودم ناگهان صیحه ی وحشتناک و بلندی شنیدم که تحمل مرا در دم ربود و روح را از بدنم جدا کرد...* ⚠️ *دیگری میگفت: من و دوستم مشغول صحبت بودیم که به ناگهان صدای صیحه ای را شنیدیم و روح از بدنمان رفت.* 🌹 *نیک گفت: این صور حضرت اسرافیل بوده که مردم آخر الزمان شنیدند و جان سپردند.اینک در عالم هیچ جنبنده ای وجود ندارد،تمام اهل زمین و آسمان جان سپردند..* 💥 *فقط خدا هست و بس..* ❄️ *از تصور این صحنه شگفت زده شدم اما نیک از صور دیگری سخن به میان آورد که باعث بهت و حیرت من شد.* 🌹 *نیک گفت:هنگام برپاشدن قیامت،اسرافیل در صور دیگری میدمد و همه زنده میشوند..* 🌸 *و اینک من با شفاعت 14 معصوم علیه السلام و چند تن از شهدا جایگاهم به جای بالاتری تغییر کرده است.* 🍃 *خیلی بالاتر از مکان من جایگاه شهدا هست که صدای شادی آنها موجب شادی و سرور اهالی همجوارشان میشود...* 🍀 *بسیاری از اوقات به حال آنهایی که با شهدا محشور و با آنها نشست و برخاست دارند غبطه میخورم اما با اینهمه رحمت الهی دلم را آرام میکند.* 🌑 *در انتظار قیامت* 🌱 *و حالا ما برزخیان وادی السلام کسانی هستیم که بدون کوچکترین حسادت، رقابت،کینه و .. به زندگی سراسر شادی خود ادامه میدهیم و در انتظار قیامت عظمای الهی هستیم تا پس از گذشتن از پل صراط به بهشت حقیقی و موعود وارد شویم.* 🌴 *اما به ناچار بایستی سالها بر عمراین جهان مادی بگذرد و وضع آسمانها و زمین به هم بریزد تا صور حیات نواخته شود و روحها به بدنها برگردند...* *السلام ای بعد ما آیندگان رفتنی* *بر شما خوش باد این غمخانه ناماندنی...* ✍ *پایان* 🍃🍀🥀🍃🍀🥀🍃🍀🥀🍃🍀🥀 🔴 *نکته: قسمت دوم کتاب در مورد گزارشاتی از لحظات برپا شدن قیامت و نحوه و چگونگی آن بر پایه ی آیات قرآنی هست، که ان شاالله به محض اماده شدن و دسترسی طی ۳ الی ۴ قسمت ادامه داره* 📙 *منبع داستان:* *کتاب سرگذشت ارواح در برزخ،نویسنده اصغر بهمنی با مقدمه آیت الله جعفر سبحانی.* *با داستان های عالم برزخ و اخرت با ما باشید* 🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂 🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴
AUD-20220216-WA0032.mp3
5.07M
‏فایل صوتی از طرف F.Seyedmohseni
*فشار قبر* *آیا فقط انسانی که درون خاک دفن است فشار قبر دارد یا غرق شده در آب یا اعدامی ... . دارند؟* *عوامل ایجاد فشار قبر؟* *چه کسانی فشار قبر دارند؟* ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ 💕💕💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕💕💕💕 *زندگی بعد از مرگ* *کانال زندگی بعد از مرگ1️⃣3️⃣* https://chat.whatsapp.com/Doq1L0Xo6ppAcogRWUmtZp 🌴💢🌴💢🌴💢🌴 *زندگی بعد از مرگ در ایتا:* https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii 🌴💢🌴💢🌴💢🌴 *اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج*🎋 🌼 *کانال زندگی پس از زندگی*🌼 .....🌸🌸..... ♻️ فوق العاده زیبا و شنیدنی
🌀 *روح چه کسانی پس از مرگ به چاه «برهوت» می‌رود؟* 🔸 *برهوت» در سرزمین «حَضْرَمَوت» در جنوب یمن، قرار دارد؛ در آن چاه، مارهاى سیاه، عقرب‌ها، جغدها و حیوانات وحشى آن‌قدر فراوان‌اند که کسى قدرت عبور از آن‌را ندارد.* *اگر به روایاتی که از اهل بیت(علیهم‌السلام) رسیده است، دقت کنیم خواهیم دید آن بزرگواران بیان کرده‌اند ارواح همه مومنین در یک مکان و ارواح همه کافران و معاندین نیز در یک مکان جمع خواهند شد؛ یعنی هر کجای عالم مومنی بمیرد، روح او به آن سرزمین منتقل می‌شود، و هر کجای عالم، کافر و دشمن اهل بیت(علیهم‌السلام) بمیرد، روحش به سرزمینی که مخصوص کفار و گناه‌کاران است برده می‌شود.* *از این روایات ـ که تعداد آن‌ها کم هم نیست ـ استفاده می‌شود ارواح مؤمنان در «وادى السّلام» و ارواح کافران و معاندان در «بَرَهُوت» جمع خواهند شد؛ «وادی السلام»* *همان‌طور که علامه مجلسی(رحمه الله علیه) نیز بیان کرده است، مکانی است بین کوفه و نجف،[۱] که همه ارواح مومنین در هر کجا که باشند در آن مکان جمع می‌شوند؛ امام صادق(علیه‌السلام) در این باره فرمودند: «هیچ بنده مومنی در شرق عالم یا در غرب آن نیست که بمیرد، مگر این‌که خداوند متعال روح او را به «وادی السلام» می‌آورد».[۲]* *در حدیث دیگری نقل شده شخصی به حضرت عرض کرد برادرم در بغداد است و می‌ترسم همان‌جا بمیرد، امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: ترسی نداشته باش؛ زیرا خداوند متعال ارواح مومنین را در «وادی السلام» جمع می‌کند و لو این‌که در شرق عالم یا در غرب آن باشند. راوی می‌گوید: پرسیدم «وادی السلام» کجاست؟ حضرت فرمودند: «پشت کوفه است».[۳]* 🔹 *«برهوت» نیز نام یک چاه عمیقى است در «حَضْرَموت» که کسى قدرت پایین رفتن از آن و رسیدن به قعر آن‌ را ندارد. در حدیث از حضرت امیرالمؤمنین امام على (علیه‌السّلام) وارد شده است که فرمودند: «بدترین چاه در روی زمین، برهوت است».[۴] «برهوت» در سرزمین «حَضْرَمَوت» در جنوب یمن، قرار دارد؛ در آن چاه، مارهاى سیاه، عقرب‌ها، جغدها و حیوانات وحشى آن‌قدر فراوان‌اند که کسى قدرت عبور از آن‌را ندارد، هم‌چنین دارای گرماى سوزانی است که یک دقیقه‏ از آن قابل تحمل نیست.[۵]* *امام صادق(علیه‌السلام) در توصیف «برهوت» فرمودند: «در پشت یمن یک وادى است که به آن برهوت گفته می‌شود، و در آن‌جا سکونت ندارد مگر مارهاى سیاه و جغد؛ در آن‌جا چاهى است به نام «بَلَهوت» که هر صبح‌ و شام ارواح مشرکین را به آن‌جا می‌برند تا از آبى که چون فلز گداخته گرم و چون چرک مخلوط شده با خون است، بیاشامند».[۶]* *بنابراین؛ با توجه به این روایات، همه مومنان و شیعیان راستین ائمه اطهار(علیهم‌السلام) در هر کجای عالم و از هر نوعی که باشند عرب، فارس، آمریکایی، اروپایی و… زمانی‌که از دنیا بروند، روحشان در کنار هم جمع شده و در یک مکان خواهند بود. هم‌چنین است حال کفار و مشرکین و معاندین و طغیان‌گران؛ یعنی در هر کجای عالم که باشند، همه در یک مکان، جمع شده و در عذاب خدا خواهند بود.* 📚 *منابع:* *[۱]. بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۲۳۴٫* *[۲]. همان.* *[۳]. الکافی، ج ۳، ص ۲۴۴٫* *[۴]. همان، ص۲۴۶٫* *[۵]. معاد شناسى، ج‏۳، ص: ۲۷۱٫* *[۶]. الکافی، ج۸، ۲۶۱٫*
🌴 *جایگاه ممتاز و ویژه قبرستان وادی السلام نجف* 🔹 *«وادی السلام» نام قبرستانی میان دو شهر کوفه و نجف است که امروزه عملاً تبدیل به یک شهر شده‌اند.* 🔸 *«وادی» به معنای مکانی است که آب در آن‌جا سرازیر می‌شود[1] و «سلام» که یکی از نام‌های خدا است.[2]* 💫 *این قبرستان در حال حاضر از سمت جنوب به حرم امام علی(ع) و خیابان اصلی نجف به سمت کوفه و از سمت شرق به جاده نجف به سمت کربلا و از شمال به منطقه حی المهندسین و غرب به دریای سابق نجف محدود می‌گردد.* 💡 *بر اساس روایتی، پیامبر اسلام(ص) به امام علی(ع) فرمود: «... مِیعَادُ مَا بَینِی وَ بَینَک وَادِی‏ السَّلَام‏...»؛[3] وعده‌گاه میان من و تو وادی السلام است. اگرچه ممکن است این وادی السلام ناظر به جایگاهی معنوی باشد، اما از آن‌جا که امام علی(ع) در همین منطقه به خاک سپرده شده، بعید نیست که در این سخن پیامبر(ص)، نیم نگاهی به قبرستان وادی السلام نیز باشد.* *به هر حال در مورد قداست این قبرستان روایات فراوانی نقل شده است:* 1️⃣ *. امام علی(ع) فرمود: ارواح مؤمنان در این قبرستان جمع می‌شوند و هیچ مؤمنی نیست که در منطقه‌ای از مناطق زمین از دنیا برود، مگر به روح او گفته می‌شود به وادی السلام ملحق شو، و همانا وادی السلام قسمتی از زمین «بهشت عدن» است.[4]* 2️⃣ *. امام علی(ع) هنگام نگاه کردن به بیابان پشت کوفه فرمود: چقدر زیبا هستی و چقدر درون تو خوش‌بو است! خدایا قبر مرا در این سرزمین قرار ده.[5]* 3️⃣ *. امام علی(ع) هر گاه تصمیم به خلوت کردن با خود می‌گرفت، به سمت منطقه غری(نجف فعلی) می‌رفت. روزی در آنجا بود که مردی را مشاهده نمود که از سمت بیابان سوار بر شتر به همراه جنازه‌ای به آن طرف می‌آید. امام از او پرسید: از کجا می‌آیی؟ و این جنازه کیست؟ آن مرد پاسخ داد: این جنازه پدرم است که می‌خواهم در این سرزمین دفن نمایم. امام علی(ع) از او پرسید: چرا او را در شهر خودت دفن نکردی؟ گفت: پدرم وصیت کرد که این جا دفنش کنم و گفت: در این سرزمین، مردی به خاک سپرده می‌شود که به تعداد دو قبیله ربیعه و مضر شفاعت می‌کند. امام(ع) از او پرسید: آیا آن مرد را می‌شناسی؟! پاسخ داد؟ خیر. امام دو بار سوگند خورد که من آن مرد هستم! برخیز و پدرت را دفن کن.[6]* 4️⃣ *. امام صادق(ع) فرمود: هیچ مؤمنی نیست که در شرق و غرب جهان از دنیا برود، مگر آن‌که خداوند روح او را به وادی السلام ملحق سازد.[7]* 5️⃣ *. و حضرتشان فرمود: «... هر مؤمن که در شرق یا غرب زمین بمیرد، خدا او را در وادى السلام محشور می‌کند، پرسیده شد وادى السلام کجا است. امام(ع) فرمود میان نجف و کوفه گویا مى‏بینم گروه فراوانى بر فراز منبرهایى از نور نشسته‏اند و سخن می‌گویند».[8]* *در نهایت می‌توان گفت؛ شاید این وادی السلام، نمادی زمینی از دارالسلامی باشد که در قرآن از آن یاد شده است:* *«لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِیهُمْ بِما کانُوا یعْمَلُون‏»؛[9] براى آنان، نزد پروردگارشان سراى عافیت است، و به [پاداش‏] آنچه انجام مى‏دادند، او یارشان خواهد بود.[10]* 📚 *پی نوشت* *[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 862، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.* *[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین،‏ ج 12، ص 290، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.* *[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 132، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.* *[4]. همان، ج 3، ص 243.* *[5]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 2، ص 439، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.* *[6]. همان، ج 2، ص 440.* *[7]. همان، ج 2، ص 440 – 441.* *[8]. همان.* *[9]. انعام 127.* *[10]. «بهشت‌های هفت‌گانه»، 1859*