eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
3.1هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
233 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖|یک روایت زنانه| پرچم‌ها را طوری بغل می‌گیرند که انگار غنیمت جنگ باشد... اشک‌ها و حرف‌های درگوشی هم برای صاحب پرچم‌هاست. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| فرزانه خانم آذری‌ست. از دور اشاره می‌دهد پرچم حضرت ابوالفضل مال منه‌ها. من لبخند میزنم. ترک‌ها اینجورند.. می‌رود بالا، پرچم را می‌بوسد... بعد صورتش را میان پرچم قایم می‌کند و از هق هقِ گریه نمی‌تواند کاری کند... من که تمام مراسم مثل جوجه اردک‌ها دنبال آدم‌ها بودم برای عکس گرفتن بغضم می‌شکند... می‌نشینم سرجایم و همان جا یک دل‌ سیر گریه می‌کنم. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| بعد آن زیباترین پرچم جهان را دست به دست میرسانند بالا.‌.. همانی که دلم می‌خواهد یک روزی ازش بپرسم عزیزم صاحبِ عزیزترین نام جهان بودن چه شکلی است؟ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| قسمت اول تمام پس بفرمایید چای روضه ❤️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| قسمت دوم یکی از بهانه‏ های کفّار و مشرکان در برابر پیامبران این بوده که می‏ گفتند: اگر خداوند می‏ خواست ما را هدایت کند، یکی از فرشتگان را به عنوان پیامبر برای ما می ‏فرستاد، نه آنکه انسانی همانند خودمان را پیامبر ما قرار دهد. در حالی که پیامبر باید از جنس خود ما باشد تا بتواند الگوی زندگی ما باشد و نیازهای ما را درک کند. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| آشپزخانه جای موردعلاقه‌ام است... پشت صحنه‌ است... هم‌زمان که گروه گروه مهمان با فراغ بال می‌آید و می‌رود خادم‌ها اینجا با صدای عزاداری برنج پیمانه می‌کنند برای فردا... 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
‌ 🔖|یک روایت زنانه| صدای روضه و قرآن،صدای ظرف‌ها، صدای پچ پچ زنانه ترکیب می‌شود. مو سفیدهای پیشکسوت برنج می‌کشند و در دیگ‌های غذا را با ذکر و صلوات برمی‌دارند. سرخادم با صدای بلند یادآوری می‌کند غذاها رو یه اندازه بکشید مدیون نشیما.. گاهی حین پاشیدن زرشک و زعفران روی غذا گریه‌شان می‌گیرد... «آه یا زینب»آرامی می‌گویند و ادامه میدهند جوان‌تر‌ها اما جای دیگر مشغولند... 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
‌ 🔖|یک روایت زنانه| جوان‌ترها صاحب‌ حاجت‌های مهم و جوانانه... برای دیگ شستن در صفند... یک حواس‌جمع را هم میگذارند غذاها را بشمارد... 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| حوالی ساعت ۱۱ صدای خانم نائب می‌آید؛ «زنجیر شید بچه‌ها» بچه‌ها انگار که پشت خط ایستاده باشند و صدای سوت حرکت آمده باشد پخش می‌شو‌ند بین جمعیت... حاج‌خانم تاکید کرده بود« با احترام » آدم‌ها ردیف به ردیف تبرکی می‌گیرند «به همه رسید؟» این سوال پر اضطراب خادم‌هاست که اگر جوابش بله باشد صدای راحتی نفس ‌می‌آید. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| ما مداوم زنجیر می‌شویم بهم... «اینو دست به دست بدید بره بالا» «دستت خالیه مادر؟ این استکانا رو هم ببر» «چایی تموم شده، داری میری بگو چایی بیارن» قانون ساده‌ای دارد! امام حسین رو دوست داری؟ بله! خب پس دست خالی نچرخ! یه کاری انجام بده! 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| آخر مراسم بود ظاهری بخواهم بگویم زن شبیه جمعیت غالب زینبیه نبود... همه جا را با کِیف عجیبی نگاه می‌کرد انگار نوک‌ زبانش باشد «همین الان از فرودگاه رسیدم آخرین باری که توی چنین مجلسی بودم پنج ساله‌م بوده، بوی بچگیم رو میده» به اندازه‌ی چند ثانیه غفلت کردم و بعد که سربرگرداندم دیدم یک سینی استکان شسته داده‌اند دستش :) خوشحال بود صدا کرد «خانم خادم میای اینو ازم بگیری» رفت دوباره کمک کند استکان‌ها تمام شده بود. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖|یک روایت زنانه| قسمت دوم تمام چاییاتونو خوردید بذارید رو میز، خادما میان جمع می‌کنن❤️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f