eitaa logo
˼ رف‍یق چادرۍ !' ˹
3.6هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
373 ویدیو
155 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مـےشنوۍرفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. اِرتباط، @Katrin_a ˘˘ شروط: @Shartha ! • . - اللھم‌عجل‌لولیک‌الفرج(꧇︕
مشاهده در ایتا
دانلود
السَلام‌ُعَلَیڪ‌َیاحُجَة‌ِالله‌ِفۍاَرضِہ💚 . سلام‌برتواے‌حجت‌خدادرزمین🙃✋🏻 💕 •|@zfzfzf
تولدت مبارک
داریم چہ تولدے😍 تولد ❤️ جان سالروز زمینی شدنتون مبارڪ💐 سردار جانمون یہ همیچین روزے در سال ۱۳۴۰ در شہر تہران زمینے شده💞 💔 @zfzfzf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چندی پیش سید علی عزیزی که کودک پنج ساله‌ای است، به همراه پدر خود برای اقامه نماز به حسینیه امام خمینی(ره) خدمت مقام معظم رهبری رفته بود.😊 وقتی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اقامه نماز وارد حسینیه می‌شوند؛ سید علی ۵ ساله دست پدر خود را رها می‌کند و به سمت ایشان می‌دود و دست رهبر انقلاب را می‌گیرد❤️ سید علی که باوجود سن کم خود حافظ ۵ جزء قرآن کریم نیز هست، خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: “آقا می‌شود چفیه‌تان را به من بدهید؟”. تصویر هدیه شدن چفیه رهبری واقعه‌ای بوده که او بارها از تلویزیون آن را تماشا کرده است. مقام معظم رهبری پاسخ درخواست سیدعلی را با لبخندی داده و خطاب به همراهان خود می‌گویند که ” چفیه را بدهید به آقا”☝️پدر سید علی در خاطره‌ای می‌گوید: از آن به بعد هر وقت با این بچه هم کلام می‌شوم او به من می‌گوید که “آقا به من گفتند آقا”😅❤️ در ادامه ماجرای دیدار این کودک با رهبر انقلاب در حالی‌که آیت‌الله خامنه‌ای دست نوازش بر سر او می‌کشیدند، سید علی ۵ ساله از ایشان می‌پرسد: “آقا شما که اینقدر مهربان هستید، چرا آمریکا اینقدر از شما می‌ترسد؟” که این سؤال با لبخند😊 دیگری از سوی رهبر انقلاب مواجه می‌شود در همین هنگام یکی از همراهان رهبر انقلاب در پاسخ به سؤال سید علی می‌گوید: “حضرت آقا آدم خوبی است؛ و چون از خدا می‌ترسد آن‌ها(آمریکایی‌ها) هم از آقا می‌ترسند” ♥️•|@zfzfzf
♥️🌱 . ↺راه ظهورت را بستم! قبول😔...اما خدا را چه دیدی شاید قرار است حر تو باشم➿.• . . ↷🦋🕸•• °•|رفیق چــــ💫ــــادری|•°√ ♥️•|@zfzfzf
♥️🌱 . ↺راه ظهورت را بستم! قبول😔...اما خدا را چه دیدی شاید قرار است حر تو باشم➿.• . . ↷🦋🕸•• °•|رفیق چــــ♥️ــــادری|•°√ 🌿•|@zfzfzf
بسمـ رب الـحسـ♥️ــین
❣ حجابـ...♡ تجلےِ نگاهـ خداست...😌🍃 °•{لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَاَزَیدًنٌَکُم}•° حجـاب یعنے همانــ⇣ شُڪـر نعمتـ✨ ڪہ نعمتــ را افزون میڪند☔️ حجاب افزون میڪند نعمتــ حیا را...🎈 °•|رفیق چــــ♥️ــــادری|•°√ @zfzfzf
سہ‌بار‌بِگیم‌...:)☺️ اَسَلـامُ‌عَلَیْڪَ‌یا‌اَبْاعَبْدِاللّہ‌الْحُسَیْن🙃🌱
پُر ڪن از زخمِ مقدَس تن ما را یـــا رَب ! تا نہ با چنتِه ے خالی بہ قیامَت برسیم @zfzfzf
🌱◉↺•°. ظـُہور اتفـاٖق‌مےافتد ولے‌مہـم‌ایـن‌اسـت‌ڪہ‌مـآ ڪجاي‌ایـن‌ظهـور‌بـاشیـم❗️:) شہید‌احمدي‌روشڹ
🌸🍃 . ‍ "حجابٺ" را محڪمـ نگھـ دار... . نگـاه نڪن ڪھـ اگـر حجاب و فڪر درسٺ داۺٺھـ باۺے مسخـره اٺ مےڪنند😒 آنھـا ۺیطـان هستند... . ۺُما👈🏻 بھـ حضرت زهـرا ( س ) 💚 نگــ👀ـاه ڪن ڪھـ چگـونھـ زیسٺ و خودش را حفـظ ڪرد...😌 . 💠 فرازی از وصیٺ : شھــید سیـد محـمد ناصـر علـوے بھـ خـواهرش😢 @zfzfzf
✍دلنوشته حسن یاسین ابو هادی دوست  و چگونگی خبر شهادت🌸 . انگار خبر  همچین روزی (اسفند/29فوریه) به من رسید... روحم از غم و درد خالی نمیشه... قلبم بخاطر فقدان اون چهره خندان غمگینه... و عقلم میخواد در مقابل چشمهام مقاومت کنه که اشکهام جاری نشه...💔  در بهشت ابدی جاودانه هست🍃 و انگار این چند سال همین دوساعت پیش بود که گوشیم زنگ خورد و ای کاش زنگ نمیخورد..📞📱 _اسم پدر احمد مشلب چیه؟  قلبم شروع به تپیدن کرد..و چشمهام لرزید..آیا  به آسمان ملحق شد؟؟🌠 ای خدا..ای خدا..ازت خواهش میکنم که این احمد، احمدِ ما نباشه😔 +اسم پدرش محمده  _یعنی مصطفی نیست؟ +نه داداش، محمده  _ولی اون(احمد) نمیتونه(شهید) باشه  یکم خیالم راحت شد...ولی به سرعت قلبم شروع به تپیدن کرد...انگار یه اتفاقی افتاده بود...🍁 یادم میاد که دیروز احمد باهام صحبتی نکرد... باسرعت بهش پیام دادم💌 ولی زنگ نزد..☎ تو سرم احساس سنگینی می کردم و انگار رگهام منجمد شده بود❗️ بعد با خودم گفتم: احمد...! ...احمد تنها شخص تو منطقه ماست که از این خانوادست(مشلب)‼️ اشکهامو حبس کردم...قطعا اون لحظات جزء سخت ترین لحظه ها بود...💔 تلفنم دوباره زنگ خورد📲 _حسن...احمد شهید شد..💔🍃 +نه نه نه داری بهم دروغ میگی؟! داری باهام شوخی میکنی،درسته؟!😔 _نه،راست میگم داداش به خدا احمد شهید شد...😔🌸🍃 خاطراتی که باهم داشتیم مثل یه فیلم از جلوی چشمام رد شد...🎥🎞 کلماتی که قبل از آخرین باری که میخواست بره،یادم اومد...📝 ◀برام دعا کنین برنگردم▶ و چطور جواب داد.... جواب نداد جز با دريايي از اشک💧 و قلبم از همون موقع تا الان داره میسوزه..💔🌹 نویسنده نیستم و در کل شخص بااستعدادی هم نیستم..ولی این کمترین چیزیه که از اون لحظه کشنده میتونم بنویسم...و بیشترازین از عهده من خارجه..❣ 📝حسن إ.یاسین  سالگرد شهادت برادرم احمدمشلب °•|رفیق چــــ♥️ــــادری|•°√ •| @zfzfzf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادتت مبارک...❤️ °•|رفیق چــــ♥️ــــادری|•°√ ♥️•| @zfzfzf
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋😍 °•|رفیق چــــ♥️ــــادری|•°√ ♥️•|@zfzfzf
به تو از دور سلام... به شما از طرف وصله ناجور سلام ... ♥️•|@zfzfzf
شهید احمد مشلب : قطعا شهادت گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک میشود آرزوی شهادت را مشاهده میکنیم •|@zfzfzf
برای خوب شدن حال همدیگه یڪ ..🎈 بفرستیم..
🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 ❤️خاطرات شهید احمد مشلب در 📙کتاب "ملاقات در ملکوت" 🗣راوی:علی مرعی(دوست شهید) قسمت دوم: بهترین دوست🌹 خیلی دوست داشت ازدواج کند و اعتقاد داشت که مادرش باید دختر مناسبی برایش انتخاب کند، چون به انتخاب مادرش اعتماد داشت. ، ، و داد 📲💻 باشد. یک روز به او گفتم:ᐸᐸصبر داشته باش راه طولانی است>> اما جواب داد:ᐸᐸ ازدواج💞 برای جلب رضایت خدا💓 و شادی دل❤️ امام زمان (عج الله) است.>> ،سرباز و یار امام مهدی روحی فداک بود. او می گفت: ᐸᐸمن می خواهم ذریه ی صالحی👧👦 از من به جا بماند و خانواده و فامیل و همسایه ام به واسطه ی دیدن آن ها به یاد من بیفتند!>