هدایت شده از بیداری ملت
▫️ارزانی دوران پهلوی؟
سال ۱۳۵۶: دلار ۱۲ تومان
حقوق کارگر ۵۴۰ تومان معادل ۴۵ دلار
سال۱۴۰۱: دلار ۴۴ هزار تومان
حقوق کارگر ۸.۵ میلیون تومان معادل ۱۳۱ دلار
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
علیرضا زادبر:
اگر پرسیده شود که در این ۴۴ سال انقلاب اسلامی برای ایران چه کرد؟
ما فورا می گوییم:
راه ساخت، جاده و بیمارستان و مدرسه و دانشگاه ساخت. بهداشت و آموزش را توسعه داد.
علم و توان نظامی ایران را ارتقا داد.
عدد و رقم می آوریم....
اما مهمتر از اینها چیست؟
بخوانید
و منتشر کنید
💢الله اکبر
.
در اوج دوران الحاد
در عصر گفتمان ضدخدا
عصر کمونیسم و لیبرالیسم
در دل غربگرایی دوران پهلوی
در دورانی که همجنس گرایی قانون میشود
شیطان پرستی را دین می خوانند
به نام آزادی خون می ریختند
.
خمینی این کلام قرآن را فریاد زد:
.
فقط #الله حاکم است
تنها #الله بزرگ است
.
ایستادن بر پای شعار "الله اکبر" هزینه دارد
جنگ علیه مان راه انداختند
تحریمان میکنند
و اگر همین امروز شعار خدا را کنار بگذاریم
دعواهای کدخدا با ما حل خواهد شد
.
سخن آخر:
.
ما برای این انقلاب کاری نکرده ایم
اهل نشستن بر #سفره_انقلاب هم نیستیم
بیش از ۲۱۳ هزار مادر و خانواده شهید برای این انقلاب جان و جوان داده اند. هرچند رنج دوران برده ایم و تدبیرها ناراضی هستیم اما پای کار مردمی ترین انقلاب قرن هستیم
.
#علیرضا_زادبر
هدایت شده از گفتمان انقلاب اسلامی
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا افسردهای؟!
چرا مضطربی؟!
چرا غصه میخوری؟!
یا صاحب الزمان اغثنا 🙏
#اللّهمعجللولیکالفرج
─┅•═༅🍃🌹🍃༅═•┅─
📚کانال گفتمان انقلاب اسلامی
@goftemane_enghelab1357
هدایت شده از استاد مهدوی ارفع
.
ایراندلس 4⃣
تئوری جعبه سیب 🍎 2⃣1⃣
دولت انقلابی! مجلس انقلابی!
علمای معزز! سازمان تبلیغات!
روزی که مشفقانه تمنا کردیم که
پیرامون حجاب در فضای ملتهب
اغتشاشات با احتیاط سخن بگویید .
گفتیم که جنس مسأله حجاب در
۱۴۰۱ با همیشه حتی با ۱۴۰۰ متفاوته!
.
این نوع عبور از مرز پوشش در
درجه اول نوعی انفجار اخلاقی_جنسی
در راستای پروژه آندلوسیزاسیون
ایران است و در درجه دوم امنیتی
و در درجه سوم سیاسی است.
اما گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالهء من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
نه علما و مراجع به میدان آمدند و
نه مسئولین نهادهای پر ادعا و
پرهزینه و کم اثر فرهنگی _اعم
از دولتی و غیردولتی_ در تشخیص
و عمل به وظیفه نمره قبولی گرفتند.
.
حتی بدتر اینکه در کسوت مسئولین
تبلیغ دین و فرهنگ با کج فهمی
یا تحریف فرمایشات مقام معظم
رهبری همگان را به سکوت و انفعال
در مقابل پدیده کشف حجاب و
عریانی فراخواندند.
.
آن روز گفتیم ماجرا، ماجرای
جعبه سیب ایست که چند سیب
خراب در آن وجود دارد.
.
اگر زود به داد سیب ها نرسی و
سیب های کرم زده را بیرون نیاندازی،
بزودی آفت همه جعبه را خواهد گرفت....
✍ حاجاقا
📎 #مهدوی_ارفع
#ایراندلس
#امام_زمان
📥@mahdavi_arfae
.
هدایت شده از کانال خبری فتح
اویغورها سلفی هستند، گرایشات پانترکیسم دارند، رهبر آنان ربیعه قدیر سخنران رسمی مراسم منافقین بوده.
یک چیزی در مایههای داعش و النصره. آقای صادقی این تذهبون؟ لجاجت و دشمنی با آقای #رئیسی نباید باعث دفاع از عناصر غیر قابل دفاع بشه
✍️ علی مختارزاده
📡@News_Fath
هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴 چه کار کردیم که برخی از اینها پر رو شده اند⁉️
🔰این روز ها در گوشه و کنار مشاهده می کنیم که برخی مکشفه ها وقتی با تذکر و نهی از منکر مواجه می شوند، گستاخانه به ناهیان از منکر حمله می کنند❗️
👈قاعده این است که در جامعه اسلامی، وقتی کسی قانون الهی را به صورت علنی زیر پا می گذارد و مرتکب جرم یا تخلف می شود، به دلیل برخورد سخت یا هزینه ای که در انتظار اوست، نباید احساس امنیت کند؛
◀️ اما سهل انگاری ها و ترک فعل ها در زمینه حجاب و عفاف، کار را به جایی رسانده است که برخی مکشفه ها نه تنها احساس نا امنی نمی کنند بلکه گستاخ شده اند و سعی دارند برای ناهیان از منکر ناامنی ایجاد کنند. ⚠️ تا دیر نشده به خود بیاییم.
🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم
http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی
آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن:
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم.
ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔
وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند
پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
#حسین_دارابی