eitaa logo
نهج البلاغه : حکمت های کوتاه
101 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
77 ویدیو
341 فایل
کلمات قصار ، قسمت سوم نهج البلاغه
مشاهده در ایتا
دانلود
حکمت۲۸۹ بیان ویژگیهای والا به عنوان شرائط برادری با حضرت علی علیه السلام ۱-کوچک بودن دنیا درچشم او انگیزه ای بود که درچشم من بزرگ وباشخصیت بود ۲-ازسلطه شکم بارگی بیرون آمده بود ودراشتهای نایافتنی ها نبود واگر بدست می آورد زیاده خواه نبود ۳-دربیشترین زمان ها ساکت بود ولی به هنگام سخن بردیگر سخنوران برتری داشت وتشنگی پرسشگران را فرومی نشاند ۴-اوناتوان می نمود وگویا اورا به ضعف کشانده اند { ضعیفا ، مستضعفا} ولی آنگاه که زمان جدیت بود چونان شیر بیشه می خروشید ویا چون مار بیابانی به حرکت درمی آمد شیر_بیشه مار _بیابانی ۵_تادرنزد قاضی نمی رفت دلیلی مطرح نمی کرد : ازریشه ادلاء : فرستادن دلو وظرف آب وگاه به معنای اقامه دلیل است ۶-روش همیشگی او این بود: تا عذرکسی را نمی شنید اوراملامت نمی کرد ۷-سخنی ازدرد به میان نمی آورد مگر آنکه آن درد بهبودی یافته بود ۸-همیشه ازکارهای انجام شده سخن می گفت واز کارهای انجام نشده حرفی نمی زد ۹-اگر در کلام مغلوب می شد ودیگران بیش از او سخن می گفتند ولی در سکوت کسی براو پیروز نمی شد{سکوتش ازهمه بیشتر بود} ۱۰-برشنیدن حریص تر بود تا اینکه سخن بگوید ۱۱-اگر سر دوراهی قرار می گرفت ، نگاه می کرد هرکدام به هوای نفس نزدیک تراست آنرا مخالفت می کرد برشما باد به این :👇👇🌷🌷 خلق وخوهای {زیبا} پس همراه وملازم اینها باشید وتنافس کننده درین ارزش ها بوده وبا دیگر دررسیدن به این ارزش ها مسابقه بگذارید پس اگر توان این شرائط راندارید بدانید : گرفتن اندکی ازین ارزش ها بهتر است از رها ساختن بیشترین ها 💐🍀💐🍀💐🍀💐🍀💐🍀💐
صدا ۰۳۰.m4a
18.94M
👇👇🌹🌹 و درود خدا بر او، فرمود: در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنياى حرام در چشم او بى‌ارزش مى‌نمود و از شكم بارگى دور بود، پس آنچه را نمى‌يافت آرزو نمى‌كرد، و آنچه را مى‌يافت زياده روى نداشت در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى‌گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو می نشاند به ظاهر ناتوان و مستضعف مى‌نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير پيشه مى‌خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى‌آمد تا پيش قاضى نمى‌رفت دليلى مطرح و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى‌كرد، تا آن كه عذر او را مى‌شنيد از درد شكوه نمى‌كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى آنچه عمل مى‌كرد مى‌گفت، و بدانچه عمل نمى‌كرد چيزى نمى‌گفت اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى‌گرفتند در سكوت مغلوب نمى‌گرديد و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى‌گرفت، مى‌انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك‌تر است با آن مخالفت مى‌كرد پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزش‌هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش‌هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است 🌹☘🌹🍀🌹🍀🌹🍀
289 _قسمت_دوم 👇👇💐💐 وَ قَالَ عليه‌السلام كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اَللَّهِ وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ اَلدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ يَشْتَهِي مَا لاَ يَجِدُ وَ لاَ يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ اَلْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ اَلسَّائِلِينَ وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ اَلْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ واد لاَ يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً وَ كَانَ لاَ يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ اَلْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اِعْتِذَارَهُ وَ كَانَ لاَ يَشْكُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لاَ يَقُولُ مَا لاَ يَفْعَلُ وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى اَلْكَلاَمِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى اَلسُّكُوتِ وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى اَلْهَوَى فَيُخَالِفه فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ اَلْخَلاَئِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ اَلْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ اَلْكَثِيرِ 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
صدا ۰۳۱.m4a
13.69M
289_قسمت_دوم 👇👇🌷🌷 وَ قَالَ عليه‌السلام كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اَللَّهِ وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ اَلدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ يَشْتَهِي مَا لاَ يَجِدُ وَ لاَ يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ اَلْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ اَلسَّائِلِينَ وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ اَلْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ واد لاَ يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً وَ كَانَ لاَ يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ اَلْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اِعْتِذَارَهُ وَ كَانَ لاَ يَشْكُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لاَ يَقُولُ مَا لاَ يَفْعَلُ وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى اَلْكَلاَمِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى اَلسُّكُوتِ وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى اَلْهَوَى فَيُخَالِفه فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ اَلْخَلاَئِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ اَلْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ اَلْكَثِيرِ 🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘
یک نکته وچند لغت : برادر حضرت چه کسی بوده ؟ برخی گویند ازباب تمثیل است وجهت بیان الگو واسوه انسان والا هست وبرخی گفته اند : شخص خاصی مانند : پیامبر اکرم ص ویا ابوذر ویا مقداد ویا عثمان بن مظعون بوده است بررسی مفاهیم : یُدلی : ازماده ادلاء است ،فرستادن دلو وظرف آب در چاه است وگاهی به معنای رشوه دادن وگاه به معنای اقامه دلیل نزد قاضی یعنی این برادر تابع قانون بود وخواستار ماورای آن نبود بَذَّ : غلبه وپیشی می گرفت نقع :سیراب کردن غلیل : تشنگی لیث : شیر غاب ، غابه : بیشه صل : ما ر واد : وادی ، بیابان 💐🍀💐🍀💐🍀💐🍀💐🍀💐
نهج البلاغه حکمت 290 - ضرورت شکر نعمت وَ قَالَ عليه‌السلام لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اَللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلاَّ يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدۀ عذاب هم نمى‌داد، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت‌هايش نافرمانى نشود ☘💐☘💐☘💐☘💐☘💐☘
296.7K
نهج البلاغه ضرورت شکر نعمت وَ قَالَ عليه‌السلام { لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اَللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلاَّ يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ} و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدۀ عذاب هم نمى‌داد، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت‌هايش نافرمانى نشود 🌿💐🌿💐🌿💐🌿
566.7K
نهج البلاغه ضرورت شکر نعمت وَ قَالَ عليه‌السلام { لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اَللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلاَّ يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ} و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدۀ عذاب هم نمى‌داد، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت‌هايش نافرمانى نشود 🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘
نهج البلاغه حکمت 290 - ضرورت شکر نعمت وَ قَالَ عليه‌السلام لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اَللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلاَّ يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدۀ عذاب هم نمى‌داد، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت‌هايش نافرمانى نشود 🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷
نهج البلاغه حکمت 291 - روش تسليت گفتن وَ قَالَ عليه‌السلام وَ قَدْ عَزَّى اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ عَنِ اِبْنٍ لَهُ و درود خدا بر او، فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش) يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى اِبْنِكَ فَقَدِ اِسْتَحَقَّتْ مِنْكَ ذَلِكَ اَلرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِي اَللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ اى اشعث! اگر براى پسرت اندوهناكى، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاوارى يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ اَلْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ اَلْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ امّا اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مى‌شود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مى‌شود و تو گناه كارى يَا أَشْعَثُ اِبْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلاَءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَةٌ اى اشعث! پسرت تو را شاد مى‌ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
صدا ۰۳۳.m4a
15.41M
نهج البلاغه حکمت 291 - روش تسليت گفتن وَ قَالَ عليه‌السلام وَ قَدْ عَزَّى اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ عَنِ اِبْنٍ لَهُ و درود خدا بر او، فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش) يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى اِبْنِكَ فَقَدِ اِسْتَحَقَّتْ مِنْكَ ذَلِكَ اَلرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِي اَللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ اى اشعث! اگر براى پسرت اندوهناكى، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاوارى يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ اَلْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ اَلْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ امّا اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مى‌شود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مى‌شود و تو گناه كارى يَا أَشْعَثُ اِبْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلاَءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَةٌ اى اشعث! پسرت تو را شاد مى‌ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است 🌹☘🌹☘🌹☘🌹🍀
نهج البلاغه حکمت 291 - روش تسليت گفتن وَ قَالَ عليه‌السلام وَ قَدْ عَزَّى اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ عَنِ اِبْنٍ لَهُ و درود خدا بر او، فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش) يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى اِبْنِكَ فَقَدِ اِسْتَحَقَّتْ مِنْكَ ذَلِكَ اَلرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِي اَللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ اى اشعث! اگر براى پسرت اندوهناكى، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاوارى يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ اَلْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ اَلْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ امّا اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مى‌شود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مى‌شود و تو گناه كارى يَا أَشْعَثُ اِبْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلاَءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَةٌ اى اشعث! پسرت تو را شاد مى‌ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است 🌹☘🌹☘🌹☘🌹🍀🌹🍀
نهج البلاغه حکمت 292 - عظمت مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) وَ قَالَ عليه‌السلام عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سَاعَةَ دَفْنِهِ إِنَّ اَلصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلاَّ عَنْكَ وَ إِنَّ اَلْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلاَّ عَلَيْكَ وَ إِنَّ اَلْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى‌تابى ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ، و مصيبت‌هاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
صدا ۰۳۵.m4a
14.43M
نهج البلاغه حکمت 292 - عظمت مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) وَ قَالَ عليه‌السلام عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سَاعَةَ دَفْنِهِ إِنَّ اَلصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلاَّ عَنْكَ وَ إِنَّ اَلْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلاَّ عَلَيْكَ وَ إِنَّ اَلْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى‌تابى ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ، و مصيبت‌هاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند 🎋🖤🎋🖤🎋🖤🎋🖤
نهج البلاغه حکمت 292 - عظمت مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) وَ قَالَ عليه‌السلام عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سَاعَةَ دَفْنِهِ إِنَّ اَلصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلاَّ عَنْكَ وَ إِنَّ اَلْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلاَّ عَلَيْكَ وَ إِنَّ اَلْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى‌تابى ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ، و مصيبت‌هاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند 🌺🖤🍀🌺🖤🍀🌺🖤🍀🌺🖤
نهج البلاغه حکمت 293 - نتیجه همنشینی با احمق وَ قَالَ عليه‌السلام لاَ تَصْحَبِ اَلْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ و درود خدا بر او، فرمود: همنشين بى‌خرد مباش، كه كار زشت خود را زيبا جلوه داده، دوست دارد تو همانند او باشى 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
صدا ۰۳۶.m4a
9.51M
نهج البلاغه حکمت 293 - نتیجه همنشینی با احمق وَ قَالَ عليه‌السلام لاَ تَصْحَبِ اَلْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ و درود خدا بر او، فرمود: همنشين بى‌خرد مباش، كه كار زشت خود را زيبا جلوه داده، دوست دارد تو همانند او باشى 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘
نهج البلاغه حکمت 293 - نتیجه همنشینی با احمق وَ قَالَ عليه‌السلام لاَ تَصْحَبِ اَلْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ و درود خدا بر او، فرمود: همنشين بى‌خرد مباش، كه كار زشت خود را زيبا جلوه داده، دوست دارد تو همانند او باشى 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
❗تقصیر شماست 🪴 امروز به خاطرات بسیار جالب توجه و خواندنی برخورد کردم حيفم آمد آنرا فوروارد نکنم پیشنهاد می‌کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید. 🛑 تقصیر شماست....... در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید. در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند! آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!* دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور نهج البلاغه است.” این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !🟢
نهج البلاغه حکمت 294 - فاصله بين مشرق و مغرب وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ فَقَالَ عليه‌السلام مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ و درود خدا بر او، فرمود: (از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند، فرمود:) به اندازه يك روز رفتن خورشيد ☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘
صدا ۰۳۷.m4a
17.57M
نهج البلاغه حکمت 294 - فاصله بين مشرق و مغرب وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ فَقَالَ عليه‌السلام مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ و درود خدا بر او، فرمود: (از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند، فرمود:) به اندازه يك روز رفتن خورشيد درگزاره بعدی👇👇🌹🌹 🌺☘🌺☘🌺🌺☘🌺
نهج البلاغه حکمت 294 - فاصله بين مشرق و مغرب وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ فَقَالَ عليه‌السلام مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ و درود خدا بر او، فرمود: (از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند، فرمود:) به اندازه يك روز رفتن خورشيد 🌺☘🌺☘🌺🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
نهج البلاغه حکمت 295 - شناخت دوستان و دشمنان وَ قَالَ عليه‌السلام أَصْدِقَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ و درود خدا بر او، فرمود: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته‌اند، امّا دوستانت: دوست تو و دوست دوست تو، و دشمن دشمن تو است، و امّا دشمنانت، پس دشمن تو، و دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو است 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹