eitaa logo
آتش به اختیار
1.5هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
13.2هزار ویدیو
111 فایل
# اقدام رسانه ای فرهنگی علیه غرب گرایی 🗣 # حراست از آرمان های انقلاب اسلامی👥 # تامین منابع بصیرت افزایی نیروهای انقلابی🖎 ارتباط با مدیر: @m_jahan ##توجه: مطلقا تبادل و تبلیغ نداریم لطفاً تقاضا نفرمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
👓 از برکات آقای رئیسی اینه که دشمنای اسلام هم عاشق مباحث رجالی شدند و می‌گن آقای رئیسی سوتی داده! 🔹 محقق اردبیلی صاحب کتاب جامع الرواه و مقدس اردبیلی صاحب مجمع الفائده و البرهان دو نفرند نه یه نفر! البته‌ اگر در فقه گفته بشه محقق اردبیلی، چون صاحب جامع الرواه کتاب فقهی مهم نداشته، منظور همون مقدس اردبیلی هست، ولی این که علما دو نفر هستن ارتباطی به این نداره! 👌 احسنت به أقای که دشمنانش را هم به مطالعه و تحقیق مجبور کرده😊 ✍ احسان عبادی http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر به قدر علو مرتبه‌ی پیغمبر است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر(ص) به قدر علوّ مرتبه‌ی پیغمبر است. همان رتبه‌ی عظیمی که در عالم وجود از اول خلقت تا آخر با این عظمت خدای متعال موجودی نیافریده است و عظمت امانتی که خداوند بر دوش او گذاشته است. خداوند متعال کتاب مکنون را بر قلب مقدس پیغمبر نازل کرد. بر زبان مطهر و پاک آن بزرگوار جاری کرد. برنامه‌ی سعادت بشر را به طور کامل به او سپرد، بر دوش او گذاشت و او را مأمور کرد که این برنامه را هم عمل کند، هم ابلاغ کند، هم از پیروان خود مطالبه کند. ولادت پیامبر در واقع شروع یک دوره‌ی جدید در زندگی بشر است. بشارتی است برای اینکه یک دوره‌ی تازه‌ای از اراده‌ی الهی و تفضّلات الهی بر بشریت آغاز شد. 🏷 |
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 وحدت مسلمانان تاکتیکی نیست بلکه یک امر اصولی است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: و اتحاد مسلمانها یک امر تاکتیکی نیست که بعضی خیال کنند حالا به خاطر شرائط خاصی ما بایستی باهمدیگر متحد باشیم، نه یک امر اصولی است. هم‌افزایی مسلمانها لازم است؛ اگر مسلمانها متحد باشند هم‌افزایی میکنند، همه‌شان قوی میشوند. اتحاد مسلمانان یک فریضه‌ی قطعی قرآنی است. 🏷 |
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 علت تأکید جمهوری اسلامی بر وحدت مقابله با برنامه دشمنان است 👈🏻 انفجارهای اخیر در نمونه‌ای از نتیجه اختلاف افکنی بین شیعه و سنی است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: علت اینکه ما در جمهوری اسلامی بر وحدت مسلمین زیاد تأکید میکنیم، این است که امروز مرتّباً تلاش میشود که بین فِرق مسلمین، بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد بشود، شما ملاحظه کنید در ادبیات سیاسی آمریکا مسئله‌ی سنی بودن و شیعه بودن چند سال است که وارد شده؛ با اینکه آنها با اصل اسلام مخالفند، دشمنند. اما مسئله‌ی شیعه و سنی را رها نمیکنند. ملاحظه هم میکنید دست‌آموزهای آمریکا در هر جای دنیای اسلام بتوانند فتنه ایجاد میکنند. نزدیکترین نمونه‌اش همین حوادث تأسف‌بار و گریه‌آور افغانستان در این دو جمعه‌ی گذشته است که مسجد مردم و مسلمان را، در حال نماز را، منفجر کردند. چه کسی منفجر میکند؟ داعش. داعش کیست؟ داعش همان مجموعه‌ای است که آمریکایی‌ها - همین گروه دموکرات آمریکا - صریحاً گفتند که این را ما به وجود آوردیم، البته حالا نمیگویند و انکار میکنند. 🏷 |
ناله شیطان و لجاجت مشرکان روایتی شیرین از بعثت پیامبر اعظم (ص) ✍️ امیر مومنان (ع) در خطبه قاصعه، ماجرای بعثت پیامبر اعظم (ص) و معجزه خواستن مشرکان را این گونه روایت می کند: ♦️"از همان زمان که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگ‌ترین فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وی را به راه‌های فضیلت و محاسن اخلاق جهانیان وادارد و من هم مانند کودکی که به دنبال مادرش حرکت می‌کند از او پیروی می‌کردم. هر روز نکته تازه‌ای از اخلاق برجسته خود برای من آشکار می‌ساخت و مرا فرمان می‌داد که به او اقتدا کنم. 🔹او در هر سال مدتی را در مجاورت غار حرا به سر می‌برد (و به عبادت خدا می‌پرداخت) من او را می‌دیدم و کسی دیگر او را نمی‌دید. در آن روز خانه‌ای که اسلام در آن راه یافته باشد، جز خانه پیامبر نبود تنها او و خدیجه در آن بودند و من نفر سوم بودم. من نور وحی و رسالت را می‌دیدم و بوی نبوّت را استشمام می‌کردم. من صدای ناله شیطان را در آغاز نزول وحی بر آن حضرت شنیدم و گفتم ای رسول خدا این ناله چیست؟ فرمود: این ناله شیطان است، زیرا از این که پیرویش کنند مأیوس شده است. تو آنچه را من می‌شنوم می‌شنوی و آنچه من می‌بینم می‌بینیجز اینکه تو پیامبر نیستی; ولی وزیر منی و در مسیر خیر و سعادت قرار داری. ♦️من با آن حضرت صلی الله علیه و آله بودم; که سران قریش نزد او آمدند و گفتند: ای محمّد تو ادعای بزرگی کرده ای; ادعایی که هیچ یک از پدران و خاندانت نکردند. ما از تو معجزه‌ای می‌خواهیم که اگر پاسخ مثبت پیش چشم ما به انجام برسانی، می‌دانیم که تو پیامبر و فرستاده خدایی و اگر انجام ندهی، خواهیم دانست، ساحر دروغگویی هستی. 🔹پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خواسته شما چیست؟ گفتند: این درخت را برای ما صدا زن، تا با تمام ریشه هایش کنده شود و پیش روی تو بایستد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند بر هر چیزی تواناست. آیا اگر این کار را برای شما انجام دهم، ایمان می‌آورید و شهادت به حق خواهید داد، عرض کردند: آری، فرمود: من به زودی آنچه را می‌خواهید به شما نشان می‌دهم; ولی می‌دانم که شما به خیر و نیکی (و ایمان و تسلیم در برابر حق) باز نمی‌گردید، و نیز می‌دانم در میان شما کسی است که درون چاه (در سرزمین بدر) افکنده می‌شود (اشاره به جنازه‌های ابوجهل و عتبه و شیبه و امیة بن خلف است که در میدان بدر به چاه افکنده شدند) و نیز کسی است که احزاب را بسیج می‌کند . ♦️سپس فرمود: ای درخت اگر به خدا و روز واپسین ایمان داری و می‌دانی که من رسول خدا هستم با ریشه‌ها از زمین کنده شو و نزد من آی و به فرمان خدا پیش روی من بایست !سوگند به خدایی که او را به حق مبعوث کرد (با چشم خود دیدم) درخت با ریشه هایش از زمین کنده شد و حرکت کرد، در حالی که (بر اثر سرعت حرکت) طنین شدیدی داشت و صدایی همچون صدای بال پرندگان (در هنگام پرواز) از آن برمی‌خاست و در برابر رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفت، در حالی که مانند پرندگان بال می‌زد و بعضی از شاخه‌های بالای آن، بر سر رسول خدا صلی الله علیه و آله سایه افکنده بود و بعضی دیگر بر دوش من، در حالی که در طرف راست پیامبر ایستاده بودم. 🔹هنگامی که آن قوم این صحنه را مشاهده کردند، از روی برتری جویی و تکبّر گفتند: دستور ده نیمی از آن نزد تو آید و نیم دیگر در جای خود باقی بماند. به درخت امر فرمود که چنین کند، بلافاصله نیمی از آن درخت، با منظره‌ای شگفت آور و صدایی شدیدتر به سوی آن حضرت، حرکت کرد و آن قدر پیش آمد که نزدیک بود به آن حضرت بپیچد. آنها از روی کفر و سرکشی گفتند: دستور ده این نصف بازگردد و به نصف دیگر ملحق شود و به صورت نخستین درآید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد و آن نصف به جای نخستین بازگشت. ♦️در این هنگام من گفتم: لااله الا الله; ای رسول خدا! من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آورده‌ام و نخستین کسی هستم که اقرار می‌کنم که آن درخت آنچه را انجام داد به فرمان خدا و برای تصدیق نبوّت تو و بزرگداشت سخن و برنامه‌ات بود; ولی تمام آن گروه گفتند: او ساحری دروغگوست، که سحر شگفت آور و ماهرانه‌ای دارد (سپس افزودند:) آیا تو را در این کار کسی جز امثال این -منظورشان من بودم- تصدیق می‌کند؟ 🔹من از کسانی هستم که در راه خدا از هیچ ملامتی هراس ندارند، از کسانی که سیمایشان سیمای صدیقان و گفتارشان گفتار نیکان است. از کسانی که شبها را با عبادت آباد می‌کنند و (در طریق هدایت مردم) روشنی بخش روزهایند، از کسانی که دست به ریسمان قرآن زده و سنّتهای خدا و رسولش را احیا می‌کنند، تکبّر نمی ورزند و برتری جویی ندارند، خیانت نمی‌کنند و فساد به راه نمی‌اندازند، دلهایشان در بهشت و بدنهایشان در میدان عمل است". ✍ محمد ایمانی http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 باید حق جامعیت دین اسلام را ادا کرد / قدرتهای دنیا با گرایش باطنا سیاسی و ظاهرا فکری سعی میکنند فردی بودن اسلام را تئوریزه کنند 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: اسلام دین جامعی است. باید حق این جامعیت را ادا کرد. قدرتهای سیاسی مادی اصرار دارند بر اینکه اسلام را منحصر کنند در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی؛ این تلاش از قدیم بوده است. در دوره‌ی تشکیل جمهوری اسلامی این تلاش مضاعف شده است. این قدرتها با گرایش باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، سعی میکنند فردی بودن اسلام را تئوریزه کنند. به متفکرین و نویسندگان و فعالان فکری مأموریت داده میشود درباره‌ی این مساله بنویسند و اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریت کاری ندارد و اسلام یک عقیده‌ی قلبی است. ادای حق جامعیت اسلام در درجه‌ی اول این است که تلاش کنیم نظر اسلام را درباره‌ی خودش که به کدام عرصه از عرصه‌های زندگی اهتمام می‌ورزد، در آنها نظر دارد و اقدام دارد، تبیین و ترویج و بیان کنیم؛ اول قدم این است، بعد هم سعی کنیم آن را تحقق ببخشیم. آنچه که اسلام مطرح میکند این است که عرصه‌ی فعالیت این دین تمام گستره‌ی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه‌ی بشریت ارتباط دارد. 🏷 |
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 اگر اتحاد مسلمین تحقق پیدا کند، قضیه‌ی فلسطین قطعاً به بهترین وجه حل خواهد شد 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: شاخص عمده‌ برای اتحاد مسلمین مسئله‌ی فلسطین است. مسئله‌ی فلسطین شاخص است. اگر چنانچه اتحاد مسلمین تحقق پیدا بکند، قضیه‌ی فلسطین قطعاً به بهترین وجه حل خواهد شد. هرچه ما در قضیه‌ی فلسطین جدیت بیشتری به خرج بدهیم برای احیاء حقوق ملت فلسطین، به اتحاد مسلمین نزدیک‌تر میشویم. در مسئله‌ی عادی‌سازی‌های اخیر متأسفانه بعضی از دولتها خطا کردند، خطای بزرگی کردند و گناه کردند و عادی‌سازی کردند با رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی. این حرکت ضد وحدت و اتحاد اسلامی است، باید از این راه برگردند. این خطای بزرگ را بایستی جبران بکنند. 🏷 |
دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام با رهبر انقلاب.mp3
6.82M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار امروز میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی و جمعی از مسئولان نظام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«صادق‌زاده» برای هفتمین‌بار پهلوان ایران شد 🔹«جابر صادق‌زاده» در دیدار پایانی وزن ۱۰۰+ کیلوگرم مسابقات پهلوانی سال ۱۴۰۰، با غلبه بر «امیر محمدی» برای هفتمین‌بار مقام پهلوانی کشور را کسب کرد. 🔸رئیس‌جمهور بازوبند مسابقات پهلوانی سال ۱۴۰۰ را به پهلوان «جابر صادق‌زاده» اهداء کرد. 🔸رئیسی: ورزش پهلوانی ما با یاد خدا عجین شده است. ورزش پهلوانی و قهرمانی باید تقویت شود.
26.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم اظهارات پورآذر در اعلام برائت از فرقه مدعی یمانی بسم الله الرحمن الرحیم خدمت همه دوستان و مخاطبین سالروز آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را تبریک عرض میکنم. چند مدتی بود دنبال فرصتی مناسب بودم که حاصل تحقیقات و مطالعات و مباحثات خود را در خصوص دعوت احمدالحسن اعلام کنم. بفضل خدا توفیق شد در این روز مبارک این خبر مهم را که حاصل عنایت امام مهدی عج به این حقیر است خدمتتان اعلام کنم. اینجانب سید حسن سید پور آذر همانطور که می دانید؛ هفت سال به دعوت احمدالحسن ایمان داشتم؛ در کتب احمد الحسن تحقیق کردم؛ مقالات متعددی در این زمینه تالیف کردم؛ در حوزه مهدویت تدریس داشتم و همچنین به عنوان مدیریت دانشکده مهدوی از طرف مسئولین منصوب شدم و برای پیشرفت علمی انصار فعالیتهای متعددی انجام دادم. اما بعد از بازخوانی و تامل دوباره و تحقیق آزادانه و بدون تعصب به این نتیجه رسیدم که اشکالات متعدد و تعارضات و تناقضات علمی بسیار و کمبودهای تربیتی و تعارضات در مواضع سیاسی اجتماعی در این دعوت وجود دارد؛ لذا به صورت رسمی اعلام میکنم که دعوت احمدالحسن را دعوت حقی نمی دانم. والسلام علی من اتبع الهدی سید حسن سید پورآذر http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440
⭕️ حکایت دو سید حسن (بخش اول) 💥 از تا ✍️ 1⃣ اگر قرار باشد روزی از سرشت و سرنوشت رفقای قدیمی‌ام برای شما گرامیان بنویسم، بسیار پرخاطره و پرماجرا می‌شود. خیلی از دوستان دوران طلبگی من، به جایگاه شایسته‌ای رسیدند که انصافا تحسین برانگیز است اما برخی نیز دچار ریزش شدند و از شاهراه "کتاب الله و عترتی" دور افتادند. از سیدحسن آقامیری - که ابتدا بسیجی تند و تیزی بود و بعدا چوب حراج به همه باورها و اعتقادات خویش زد - بگیر؛ تا سید حسن سید پورآذر - هم‌حجره دوست‌داشتنی و پرتلاشم - که به نحو عجیبی در دام فرقه احمدالحسن افتاد؛ چندانکه مدیر دانشکده آن فرقه در ایران گردید. برای من هنوز قابل هضم نیست که چرا یک طلبه فاضل مثل ایشان، بایستی از مدرسین سطوح حوزه باشد و دکترای کلام اسلامی را هم بگیرد، ولی به راحتی به دست یک فرقه معلوم الحال شکار شود؟! در هر صورت، از خبر ندامت و بازگشت ایشان خوشحال شدم و بدین وسیله لطف پرورگار منان را سپاس می‌گویم. 2⃣ ابتدا، از قصه "سیدحسن پورآذر" شروع می‌کنم. از دوران هم‌حجرگی ما در مدرسه رسالت، چیزی حدود ۲۳ سال می‌گذرد. فضای دهه ۷۰ با امروز قابل قیاس نیست ولی داعیه انحراف ستیزی ایشان با سرنوشتی که بعدا برایش رقم خورد، همخوانی نداشت. فراموش نمی‌کنم که بارها از انحرافات فکری در برخی روحانی‌نمایان سخن می‌گفتم و او نیز عمیقا اظهار تاسف می‌کرد. اهل شب زنده‌داری بود و به شدت از سوء عاقبت می‌هراسید. یادم نمی‌رود حدود یک سال بعد، او و دوستان همفکرش، شدیدا بر منحرف بودن برخی از طلاب مدرسه، پافشاری کردند و حتی به مدیر گوشزد کردند که اگر آنها را اخراج نکنی، ما و جمع کثیری از مدرسه می‌رویم. مدیر مدرسه که چنین رویکردی را تندروی می‌دانست، مقاومت کرد و لذا ایشان و دوستانش همگی رفتند! این اقدام، شکاف زیادی ایجاد کرد و ضربه‌ای به پیکر مدرسه وارد آورد. افزون بر این، یکی از خطبای بسیار معروف کشوری - که حتما او را می‌شناسید - در مدرسه ما تدریس می‌کرد. یکی از همفکران صمیمی آقای پورآذر -که کاملا مورد تایید وی بود- به بهانه اینکه شوخی‌های آن استاد مناسب نیست، کلاس درس ایشان را به هم زد و زمینه اخراج استاد را برای همیشه از مدرسه فراهم آورد! ایشان نسبت بدین گونه اقدامات، انتقادی نداشت و گاه حمایت هم می‌کرد. روی همین سوابق بود که وقتی شنیدم رفیق قدیمی ما، با احمدالحسن بیعت کرده و با حلقه انحرافی وی، بویژه فرد شهرآشوبی مثل "عباس فتحیه" متحد شده است، سخت متعجب شدم. 3⃣ دقیقا در همان دوران بود که با سید حسن دوم، یعنی "آقامیری" رفیق شدم. طلبه مدرسه صدوقی بود و از فعالان جدی پایگاه بسیج. روحیات خاصی داشت که در قیاس با وضعیت امروزش، بسی شگفت‌انگیز است؛ فی‌المثل نمازجمعه‌اش ترک نمی‌شد و حتی زمانی که پایش شکسته بود، به زحمت خودش را به مصلی می‌رسانید و گاه از من می‌پرسید: چرا هر جمعه با ما نمازجمعه نمی‌آیی؟ داعیه حمایت از ولایت فقیه داشت و برای حضور در تجمعات سیاسی - انقلابی دوران دوم خرداد پیشتاز بود. از دامهای رنگارنگ استعمار برای جوانان حرف می‌زد و اینکه باید آن‌ها را از فساد و گناه نجات داد و بصیرت سیاسی آنان را در برابر امریکا و اسرائیل بالا برد!! و از همنشینی با افراد منحرف دوری جست. آن روز کسی وضعیت امروزش را حتی به خواب هم نمی‌دید. او تحت تاثیر آقای حاج سید محمود ابطحی، به مدل خاصی از ترویج اسلام (مدل موسوم به اسلام رحمانی) روی آورد. ادبیات آن روز آقامیری با امروز کاملا متفاوت بود. مثلا با آب و تاب از آیت الله مصباح یزدی (ره) با عنوان "علامه" یاد می‌کرد و ضمن انحرافی دانستن افکار دکتر سروش، تاکید می‌کرد که او جرات مناظره با استاد مصباح را ندارد! چندی قبل که شنیدم آقامیری از برادرش "سید حسین" انتقاد کرده و گفته او بیش از حد انقلابی است، لختی بر این سخن خندیدم؛ چون شاید برادرش تا چهل پنجاه سال دیگر هم، به گرد پای سید حسن انقلابی آن روز نرسد! مع الوصف، بسیار بانشاط، خوش گعده و اثرگذار بود و افسوس می‌خورم که ای کاش این روحیه را در راه حق و حقیقت استفاده می‌کرد. 4⃣ اما از حق نگذریم سید حسن اول - پور آذر - با سید حسن دوم - آقامیری - تفاوت‌هایی داشت و همین امتیازات او را نجات داد. اول اینکه جدیت در تحصیل داشت و یکی از طلاب موفق کلاس به شمار می‌رفت. در مباحثه ادبیاتمان هم این مسئله پیدا بود و بعدا این مسیر را با قوت ادامه داد. لذا پس از گرایش به فرقه نیز بر کرسی فکری آن نشست؛ ولی متاسفانه آقامیری با دروس حوزه، میانه‌ خوبی نداشت. یعنی هر چقدر در فوتبال و شنا و کوهنوردی کوشا بود، همان قدر در درسش، غافل و ناموفق بود. چند سال بعد برایم از درس‌هایی که هنوز پاس نکرده بود، گفت و من حساسیت درس خواندن را به او گوشزد کردم. این خلا در سرنوشت او بی‌اثر نبود... 👈ادامه مطلب در پست بعد👇
⭕️ حکایت دو سید حسن (بخش دوم) 💥 از سید حسن آقامیری تا سیدحسن پورآذر 5⃣ تفاوت دیگری هم بین آن دو بود - و شاید بتوان از همین زاویه ریزش آنها را آسیب‌شناسی کرد - و آن نوع تعامل با اطرافیان است. سید حسن پورآذر زود جذب دوستان صمیمی خود می‌شد و گاه با حالت فروتنی خود، تاثیر زیادی از اطرافیان می‌گرفت؛ و شاید همین رویه در گرویدن به فرقه بی‌تاثیر نبود؛ اما در نقطه مقابل، آقامیری می‌کوشید با ابزارهای گوناگون، دوستانش را شدیدا جذب کند. او از همان روزها، در سودای جمع کردن افراد، گرد خویش بود و فکر تمایز یافتن از دوستان و هم‌کیشان را در دماغ می‌پرورانید؛ و انصافا در چیرگی بر عوام، استاد بود. از همین روی، به حرف‌های جنجالی و رفتارهای غیر عادی و ساختارشکن تمایل داشت و از فقدان نگاهی عمیق و ژرف رنج می‌برد؛ و چنانچه دیدیم در این چرخه، تا بدانجا پیش رفت که محتوای آیات و روایات را هم تکذیب کرد. به نظرم آنچه سید حسن پورآذر را به گفتمان کتاب و عترت بازگردانید، صفا و خلوصی بود که در او وجود داشت و بدین گونه بود که با شهامت به خطایش اعتراف کرد و از گفتن حقیقت نهراسید. من که از این رویش جدید، بسیار خوشحالم و به ایشان صمیمانه تبریک می‌گویم. اما در این سوی، به بازگشت آقامیری چندان امیدوار نیستم؛ چرا که اگر مشکل آن سید حسن (پورآذر)، عمدتا از نوع فکری و نگرشی بود ولی این سید حسن (آقامیری) دچار آفت گرایشی و انگیزشی نیز هست. هر چند که نظام هدایت در اختیار خداوند است و دگرگونی دل‌ها تنها در کف قدرت اوست: و إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ | وَ إِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ. 6⃣ این بنده راقم سطور نیز اذعان دارد که در زندگی از خطا و لغزش مصون نبوده و حسن عاقبت خویش را مشروط به الطاف پروردگار و مرحمت حضرات معصومین علیهم السلام می‌بیند (ما قال محمد و آل محمد قلنا و ما دان محمد و آل محمد "ص" دنا). باری، به قول حافظ شیرین سخن، حسن عاقبت به "رندی" و "زهد" نیست؛ بل در گروی "کیمیای عنایت" و "گوهر معرفت" است. 🔹آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند 🔹آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند 🔹...چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست 🔹آن به که کار خود، به عنایت رها کنند 🔹بی معرفت مباش که در من یزید عشق 🔹اهل نظر معامله با آشنا کنند والسلام علی من اتبع الهدی ۲۸ مهرماه ۱۴۰۰ هجری شمسی نبوی علی هاجرها آلاف التحیه و السلام http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440