استکان
میرسد هر لحظه از در میهمان دیگری
هر نفر هم میشود خود میزبان دیگری
میفرستد زائران را زیر خیمه یک نفر
مینشاند بین آنها میهمان دیگری
کفشها را در ردیفی میگذارد جفت جفت
با سلام کفشدار مهربان دیگری
توی سینی چیده چندین استکان چای را
میگذارد بین آنها استکان دیگری
«مینشیند روی سینه، خنجرش را میکشد...»
باید این خط را بخواند روضهخوان دیگری
میزند هی روی سینه پرچمی با دست باد
دستهایی میدهد آن را تکان دیگری
مینشیند گوشهای و اشکهایش میچکد
با حضور او گرفته روضه جان دیگری
عطر نرگس باز پر کرده فضای خیمه را
چون که دارد روضه امشب میهمان دیگری
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
تقدیم به روح بلند شهید محسن حججی
محسن نظر کرده است
سرخست چشمش، چادری مشکی به سر کرده
با چشمهای باز شب تا صبح سر کرده
دائم به پرچم میکشد دستان خیساش را
هر نقطه از تابوت را با اشک تر کرده
تابوت را پرچم گرفته تنگ در آغوش
زن حلقهی دست خودش را تنگتر کرده
سرتاسر کوچه پر از جمعیت است و عشق
از سوریه تا خانه را بی سر سفر کرده
تا چشم میبیند پر از جمعیت است این شهر
با چشمهایش کل دنیا را خبر کرده
در دست او انگشتری با ذکر یا زهرا است
ترکش هم از پهلو و بازویش گذر کرده
تابوت روی شانههای رود، بارانیست
این اشک چشم هر کسی را باز تر کرده
تصویر دود و خیمهها، انگار عاشوراست
او در سکانس سرخ بعدی ترک سر کرده
محسن نظر کرده است بی شک، گفته است این را
هر کس به عکس چشمهای او نظر کرده
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
پَریوش
🍂 شعرخوانی یلدایی
🍁 غزل بدرقه
☔️ حوزهی هنری
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈 شعرخوانی🌈
غزل قایق ⛵
🍁شب شعر
🍂دانشگاه صنعتی اصفهان
با حضور آقای علیرضا بدیع
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
37.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 شعرخوانی
🌈 برنامهی پنج دری
🌻 با حضور جناب آقای سعید بیابانکی
🌼شبکهی اصفهان🌼
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 شعرخوانی عاشورایی
🌾 برنامهی تازه دم
🌿شبکهی دوی سیما
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
🦋
دخترم نقاشیاش خطهای هفت و هشت داشت
مثل نقش زیکزاک دامنی که دوختم
💝
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
تور به تور میبُرم دامن دخترانه را
خرج لباس میکنم همّت مادرانه را
کوک به کوک میبَرَم سوزن نخسوار را
ذوق به ذوق میکِشم هر پُف دلبرانه را
ریشه به ریشهی نخش کاشتهام رُبان سبز
یک طرف بلوز هم باغ صنوبرانه را
از تَهِ طاقه میبُرم تور برای آسمان
غرق ستاره میکنم آبی بیکرانه را
یکسره چرخ میزند تار به تار آسمان
دور کمر گرفته او دامن دخترانه را
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
دوربین من از بین ژستامون
رو عکس تو از کار افتاده
این جا که من خیره به تو هستم
حیفه که چشمت تار افتاده
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
انار
پرندهها که میپرند از صدای انفجار
انارهای سرخ، محو میشوند در غبار
و دفتری که پاره است، تند برگ میخورد
ورق ورق کتاب را گرفته موج انفجار
یکی یکی مدادهای رنگی از کنار میز
یکی یکی فشنگها که از کنار تیربار...
کنار تخته، دانه دانه گچ که پخش میشود
جنازهی معلمی گرفته دست خود انار
و دستهای کوچک قلم گرفته توی مُشت
و دستهای کوچک قلمشده به هر کنار
قطار کرده روی خط، حروف سرخ و ساده را
جنازههای کودکانهای که میشود قطار...
میان کادر، خندههای سرد یک جنازه است
شبیه خندههای خشک مهرماه یک انار
تقدیم به شهدای دانشآموز
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
گود
هی چرخ میزد توی گود و فکر یک زن بود
فکر زنی که دامنش از تور و ساتن بود
با ذکر مرشد آنچه می چرخید سقف گود
با ساز مطرب آنچه می چرخید دامن بود
جیرینگُجیرینگ از سر زنجیر کباده
تا زیورآلاتی که رقصان دور گردن بود
در گود از بس چرخ زد چشمش سیاهی رفت
تابید نور از شمعدان هایی که روشن بود
چرخاند بالای سرش یک جفت میلش را
یک جفت کله قند بالای سر زن بود
رخصت گرفت از پهلوان از گود خارج شد
برخاست زن از پای سفره، وقت رفتن بود
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
پوتین
میدوم روی فرش با پوتین
میروم روی تپهای خونین
چرخش تند پنکهی سقفی
گردش چرخبال تا پایین
پشت میزی کسی شده پنهان
پشت تپّه کسی گرفته کمین
دکتر از پشت میز میآید
دشمن از پشت تپّه، پاورچین
ریزش دانه دانه کپسول و
پوکه پوکه فشنگ روی زمین
توی دستم که میخورد ترکش
توی رگهام میرود مورفین
چرخبال خودیاست، میآید
سمت من، روی تپّهی خونین
□□□
_: یک نفر ماندهاست از گردان!
سرزمینی که زخمی است، همین!
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
🥀
تا ببوسد آرتین را بار آخر مادرش
میشود آیا بریزد تیرها آرامتر؟!
🥀
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈🦋شعرخوانی🦋🌈
در محضر رهبر معظم انقلاب
غزل قایق ⛵
🌙 نیمهی رمضان ۱۴۴۰ 🌙
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
وطن
خواب غلط است این که به این مرز بتازی
یا اینکه بر این خاک کنی این دستدرازی
تمساح شدی اشک بریزی و بخوانی
در گوش وطن مرثیهی تجزیهسازی
زنجیرِ پلاک است خطوط وطن ما
هرگز نشود پاره در این معرکهبازی
باقیست همین مرز که در نقشهی دنیاست
هرچند بتازد به وطن ارتش نازی!
«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم!»
هشدار که بر دشت پر از لاله نتازی!
***
هر مشکل و نقصیست به دوش همهی ماست
از فاصله و کینه نه شادیم، نه راضی
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
لینک دعوت به گروه اشعار برگزیدهی
🌺🌺🌺 شمعدانی 🌺🌺🌺
☔️ اشعار صائب تبریزی، حافظ، سعدی، کلیم کاشانی، بیدل دهلوی، شاعران معاصر و ...
@ashare_bargozide
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
سیصد و هفتاد گل را سمت میدان میبرند
شانهها پروانهها را تا گلستان میبرند
#حماسه_اصفهان
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
ببین! تشییع گل در اصفهان پایان ندارد
عبور رودی از تابوت؟! این امکان ندارد
ببخشی سیصد و هفتاد گل را در خزانی
سخاوت تا به این اندازه را باران ندارد
گرفته زیر هر تابوت را یک شهر، مجنون
که لیلی تا به این حد عاشق حیران ندارد
از آن روزی که معنا شد بهاران در خیابان
گمانم اصفهان فصلی به جز آبان ندارد
سرازیرست اشک از جان کاشیهای مسجد
که جز بارانِ اشک این مأذنه، جانان ندارد
به جای گوی با سر عشقبازیهای چوگان...
که شوری مثل این در خاطرش میدان ندارد
به هم هِی شانهها تابوت میبخشند امروز
ترازوی سخاوت ظاهراً میزان ندارد
#حماسه_اصفهان
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
با یاد تو عجین شده خواب و خیال من
در سینهی ستبر تو خوبست حال من
میسوزی و در آتش خود زنده می شوی
ققنوسِ جاودانه! شکوه خیال من!
بر شانههای کوه دماوند، سایهات!
مرغِ هُما! که میشکند بی تو بال من
آتش بزن پَری، که بسوزند مارها
-اهریمنان شانهی ضحاک- زال من!
دیوان شعر سعدی و حافظ به دست توست
با شعر شاعران تو نیک است فال من
در فصل سرد حادثه از جا بلند شو!
از شانه برف را بتکان پامچالِ من!
با دامنی که پر شده باز از شکوفههات
تحویل میشود وسط باغ، سال من
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
سردار عشق، رَاضِیَةً مَّرْضِیة که رفت
ایران هوای مکتب عرفان گرفته بود
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii
سردار را که در بغل خود گرفت خاک
در کربلا و سوریه باران گرفته بود
#اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
@A_Hashemii