eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نصرت الهی 🔹 «نَصر» به عزّت متّصف نمی شود، آن عزّت است که باعث «نَصر» است. عزّت یعنی نفوذناپذیری، انسان نفوذناپذیر را می گویند «عَزیز»، چون نفوذناپذیر است در دیگران نفوذ می کند و می شود غالب، وگرنه عزّت به معنای غلبه نیست! عزّت به معنای نفوذناپذیری است و لازمهٴ نفوذناپذیری هم پیروزی است؛ خدا عزیز است، انبیا عزیز هستند و دین عزیز است یعنی نفوذناپذیر هستند. عزّت باعث نصرت است، نه اینکه «نَصر» متّصف به عزّت بشود، چون دین عزیز است و پیغمبر عزیز است منصور هستند، نه اینکه «نَصر» عزیز باشد؛ منتها گفتند عزّت به معنای «نُدرة الوجود» هم هست. «عزیز الوجود» یعنی «نادر الوجود» و کمیاب، آن گوهرهای کمیاب را می گویند «عزیز الوجود» و «نادر الوجود» هستند. این نصرت های کمیاب و کم نظیر را می گویند «نصرت عزیز». 🔹 در جریان فتح مکّه که وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فاتحانه وارد مکه شد، اباسفیان ملعون قدم می زد متحیرانه می گفت: «لَیتَ شِعْرِی بِأَی شَیءٍ غَلَبْتنِی»[1] این جمله را تکرار می کرد، چگونه شد که اینها پیروز شدند؟! جمعیت ما بیشتر بود، سربازان ما سواره بودند و آنها پیاده، ما به سربازمان خود شمشیر دادیم و آنها چوب دادند، چگونه شد که آنها پیروز شدند و ما شکست خوردیم؟! وجود مبارک حضرت از پشت سر رسید و دست بر دو کتف اباسفیان گذاشت و فرمود: «بِاَللهِ غَلَبْتُك یا أَبَا سُفْیانَ»! کلّ نظام سپاهیان و مأموران الهی هستند، تنها آن عنکبوت نیست که تارش در غار کمک کرده و حضرت را نیافتند، آنچه در جهان امکان هست سپاه و ستاد خداست! گاهی به زمین می گوید بگیر: ﴿فَخَسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الأرْضَ﴾،[2] گاهی به دریا می گوید بگیر: ﴿فَغَشِیهُم مِنَ الْیمِّ مَا غَشِیهُمْ﴾،[3] گاهی به باد می گوید بگیر: ﴿سَخَّرَهَا عَلَیهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمَانِیةَ أَیامٍ﴾[4] به هر چه دستور داد گرفتند! تنها «شَقُّ القَمَر» که نبود! «شَقُّ الحَجَر» بود، «شَقُّ الأرض» بود، «شَقُّ الماء» بود، «شَقُّ الشَّجَر» بود، این ﴿لِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ﴾[5] هست! ﴿لِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ﴾! اینها سپاه و ستاد الهی هستند که گاهی می گیرند. 🔹 این «نَصر»، یک نصرت «عزیزُ الوجود» و گوهر کمیابی است که پیش بینی نمی شد. در سوره مبارکهٴ «حَشر» فرمود ما کاری کردیم که نه دوست خیال می کرد نه دشمن! خودشان در مدینه کوخ نشین هستند! اینها فقرایی بودند که زیر بار وام های ربوی یهودی ها بودند! در اوّل سوره مبارکهٴ «حشر» فرمود شما یادتان است، نه دوستان خیال می کردند و نه دشمن ها! دوستان می گفتند که وضع ما این است ما چگونه پیروز می شویم؟! دشمنان هم که خودشان مقتدرانه زندگی می کردند، ﴿مَا ظَنَنتُمْ أَن یخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِنَ اللَّهِ﴾؛[6] دشمنان می گفتند ما در حِصن و قلعه هستیم و آنها دسترسی به ما ندارند! شما هم می گفتید ما پابرهنه ایم! ما کاری کردیم که نه دوست خیال می کرد و نه دشمن! انقلاب اسلامی هم همین‌طور بود! نه دشمن خیال می کرد ـ یعنی استکبار و صهیونیست ـ و نه خیلی از دوستان؛ فرمود: ﴿مَا ظَنَنتُمْ أَن یخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِنَ اللَّهِ﴾، آغاز آیه هم این است: ﴿هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ﴾؛ اولین بار ما این کارها را کردیم! ما کاری کردیم که به ذهن هیچ‌ کس نیامده! الآن هم همان کار را می تواند بکند، این‌طور نیست که فرق بکند! الآن هم همین‌ طور می ‌کند، ما نباید عوض بشویم! ما اگر برابر همان آیه سوره «حشر» و همین آیات را عمل بکنیم، فیض الهی همیشه هست، این‌ طور نیست که حالا ـ معاذالله ـ آن وقت [سنت الهی] عوض شده باشد! فرمود ما کاری کردیم که هیچ‌کس فکر نمی کرد، الآن هم همین است! [1]. السیرة الحلبیة، ج3 ص55؛ الروض الانف الوكیل، ج7، ص135. [2] . سوره قصص، آیه81. [3] . سوره طه، آیه78. [4] . سوره حاقّه، آیه7. [5] . سوره بقره، آیه284. [6] . سوره حشر، آیه2. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه فتح ـ جلسه 1 تاریخ: 1395/03/01 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa
💠 معجزات انبیاء (علیهم السلام) 🔸 قرآن كریم كه را می ‌ستاید [و] معرفی می‌ كند، می ‌فرماید اینها در اثر قدرت روح انبیا است، چون ﴿اللّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾؛[1] خدا می‌ داند كه چه كسی را پیغمبر كند و نبوّت و رسالت را به كدام موطن اعطا كند، بعد هم می ‌فرماید: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾[2] این در نظام تدبیرِ الهی ثبت شده است كه خدا و فرستادگان خدا . خب اگر معجزه قابل اتیان مثل باشد كه شكست می ‌خورد، چون ابزار پیشرفت انبیا معجزه است. برای توده مردم معجزه است كه طریق اثبات نبوّت انبیا است. اگر معجزه قابل اتیان مثل باشد، نظیر علوم غریبه دیگر می ‌شود، آن ارزش را از دست می‌ دهد. این را خدای سبحان نفی كرد و فرمود هرگز شكست نمی‌ خورد. 🔸 در سورهٴ «مجادله» آیهٴ 21 این‌ چنین فرمود: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾ این ثبت شده است، نه اینكه انبیای من را شهید نمی ‌كنند ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقّ﴾؛[3] نه اینكه انبیا را نمی ‌كشند و اینها همیشه در جنگ ها پیروزند، خیلی ها در جنگ ها شهید شدند و شربت شهادت نوشیدند. فرمود رسالت من شكست نمی ‌خورد. به خود انبیا هم فرمود این دین را یا در زمان حیات شما یا بعد از حیات شما من می ‌كنم: ﴿فَإِمَّا نُرِینَّكَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّینَّكَ﴾[4]؛ من آنچه را كه دادم، یك مقداری در زمان حیات شما، یك مقداری بعد از حیات شما، بالاخره دین را تثبیت می‌كنم. رسالت شكست نمی ‌خورد گرچه رسول شهید بشود. شكست نمی‌ خورد گرچه آورندهٴ دین را شهید كنند. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾،[5] معجزه به هیچ وجه شكست نمی‌ خورد. نه تنها «كتب الله لاغلبنّ انا و رسولی» نه، ﴿وَرُسُلِی﴾ همه انبیا این‌ چنین‌ اند! 🔸 این جزء سنّت های خدای سبحان است كه هیچ پیغمبری شکست نمی خورد: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾؛ همه فرستادگان من پیروزند. با اینكه: ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقّ﴾[6] و مانند آن؛ چه اینكه در سوره «صافات» آیه 171 و 172 و 173 این‌ چنین فرمود: ﴿وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِین ٭ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ٭ وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمْ الْغَالِبُون﴾ این در قضای الهی گذشت كه همه مرسلین پیروزند و همه سپاهیان من ظفرمندند، اینها و اینها غالب‌اند [و] هرگز شكست نمی‌ خورند؛ در حالی كه بسیاری از انبیا را شهید كردند، بسیاری از جنود الهی را شهید كردند. یحیای شهید شربت شهادت نوشید، امّا و هرگز شكست نخورد، چرا؟! چون آنچه را كه انبیا می ‌آورند، قابل اتیان مثل نیست؛ پس این دو خصیصه در معجزات انبیا هست: نه راه فكری دارد (یك) و نه می ‌توان مثل آن آورد، (دو) البته این دومی در اثر همان اوّلی است، چون راه فكری ندارد، كسی نمی ‌تواند مثل آن بیاورد. [1] . سوره انعام، آیه 124. [2] . سوره مجادله، آیه 21. [3] . سوره آل‌عمران، آیه 21. [4] . سوره غافر(مؤمن)، آیه 77. [5] . سوره مجادله، آیه 21. [6] . سوره آل‌عمران، آیه 21. 📚 سوره مبارکه بقره جلسه 65 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 وعده و وعید الهی 🔹 [ذات اقدس الهی] فرمود:﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یكُ مُغَیرًا نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتّییغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ﴾[1] این از آن غرر آیاتی است كه هم در سوره مباركه «انفال» آمده هم در سوره مباركه «رعد»[2] و بیانگر سنّت الهی در و است. 1️⃣ فرمود اولاً نعمی كه افراد دارند از است، از خودشان نداشتند و از دیگران هم نگرفتند؛ هر نعمتی كه در دست دیگران است ذات اقدس الهی داد ﴿وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ﴾،[3] این یك اصل. 2️⃣ اصل دوم تداوم نِعَم [یعنی] ادامه نعمت هاست كه این هم نعمتی [بر] روی نعمت است. این ﴿وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ﴾ بقای نعمت را هم شامل می ‌شود، اینكه در سوره مباركه «ابراهیم»[4] و مانند آن آمده است كه ﴿وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ﴾ اصل نعمت «من الله» است، تداوم نعمت هم «نعمة الاخری» این «من الله» است، پس این دو مطلب رایگان از طرف ذات اقدس الهی آمده است. 3️⃣ امر سوم آن است كه نعمتی را كه داد و ادامه هم داد حالا می ‌گیرد یا نمی ‌گیرد؟ فرمود مادامی كه تحوّل درونی پیدا نشود ما [نعمت را] نمی‌ گیریم و همچنان ادامه می ‌دهیم،اگر تحوّل پیدا بشود می‌گیریم. خب پس آن نعمت ابتدایی كه «مِنَّتُكَ ابْتِدَاءٌ»[5] و «نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ»[6] در صحیفه سجادیه آمده است، است؛ ادامه نعمت كه نعمت فوق نعمت است، این هم نعمت الهی است؛ [در] ازاله این نعمت سخن از است دیگر تمام شد. فرمود: ﴿لَمْ یكُ مُغَیرًا نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ﴾ تا اینجا مرز وعده بود؛ یعنی نعمتی كه ما دادیم رایگان دادیم و مدتی هم ادامه دادیم همچنان ادامه می ‌دهیم، ما از كسی نمی‌ گیریم؛ از اینجا مرز شروع می ‌شود، مگر اینكه خود شخص باعث بشود كه نعمت از او رخت بربندد ﴿حَتّییغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ﴾، این یك اصل كلّی است. 🔹 چه نسبت به فرد، چه نسبت به امت و جامعه مطلق است و هرگز ذات اقدس الهی عمل كسی را بی اثر نمی ‌گذارد، مشابه این اصل كلی در آیه نود سوره مباركه «یوسف» به این صورت آمده است: وقتی برادران یوسف آن آخرین بار به حضور مبارك یوسف آمدند و او را شناختند ﴿قالُوا أَ إِنَّكَ َلأَنْتَ یوسُفُ﴾ وجود مبارك یوسف (سلام الله علیه) فرمود: ﴿قالَ أَنَا یوسُفُ وَ هذا أَخی قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَینا﴾، چرا؟ این ﴿إِنَّهُ﴾ اصل كلی است،﴿إِنَّهُ مَنْ یتَّقِ وَ یصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لا یضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ﴾،[7] هر كه باشد! من هم كردم و خدا اجر من را داد، لازم نیست كه یك ملت صبر بكند! هر كسی چه فرد چه امت اهل بود، خدای سبحان جزای چنین احسانی را خواهد داد. پس درباره فرقی بین فرد و امت نیست، هر كس اهل پرهیزكاری بود پاداش خود را دریافت می‌ كند؛ اما درباره اگر امتی و ملّتی پشت پا به بزند، این زودتر منقرض می ‌شود؛ حكومتی پشت پا به بزند زودتر منقرض می ‌شود، اما درباره فرد ممكن است ذات اقدس الهی مدّتی عفو كند. [1]. سوره انفال, آیه53. [2]. سوره رعد, آیه11؛ ﴿... إِنَّ اللَّهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ...﴾. [3]. سوره نحل، آیه 53. [4]. سوره ابراهیم, آیه6؛ ﴿..اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیكُمْ ..﴾. [5]. صحیفه سجادیه، دعای 45. [6]. صحیفه سجادیه، دعای 12. [7]. سوره یوسف، آیه 90. 📚سوره انفال ـ جلسه 64 تاریخ: 1379 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 اصل کلی تقوا و صبر 🔹 فرمود: ﴿نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ وَلاَ نُضِیعُ أَجْرَ المُحْسِنِینَ﴾[1] ما هرگز كسی كه برداشت، كرد و دارای بود اجرش را ضایع نمی ‌كنیم، حالا چه یوسف چه غیر یوسف! بنابراین این قصه هم‌ اكنون است؛ یعنی هر كسی بود بالأخره به جایی می ‌رسد، هر كسی بود به جایی می‌ رسد، هر كسی بود به جایی می‌ رسد، هر كسی بود به جایی می ‌رسد و خود یوسف (سلام الله علیه) هم به همین اعتراف كرد و برادران خود را به همین اصل كلی هشدار داد. 🔹 وقتی برادران یوسف به آن حضرت گفتند ﴿أَإِنَّكَ لَأَنْتَ یوسُفُ﴾ وجود مبارك یوسف فرمود: ﴿أَنَا یوسُفُ وَهَٰذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَینَا﴾، اما این تاریخ مصرفش نگذشت، چرا؟ برای اینكه ﴿إِنَّهُ مَنْ یتَّقِ وَیصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ﴾[2] این یك اصل كلی است. خب اگر بیان خدای سبحان است فرمود: ﴿لَا یضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ﴾، از همین بیان كلی وجود مبارك یوسف استدلال كرد استفاده كرد فرمود: این برادرم به من رسید این اختصاصی به من و برادر و خانواده یعقوب و ابراهیم ندارد این است كه ﴿مَنْ یتَّقِ وَیصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ﴾، بنابراین این قصه هم ‌اكنون هم زنده است ﴿وَكَذلِكَ مَكَّنَّا﴾ ﴿نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ وَلاَ نُضِیعُ أَجْرَ المُحْسِنِینَ﴾. [1] . سوره یوسف، آیه 56. [2] . سوره یوسف، آیه 90. 📚 سوره مبارکه یوسف ـ جلسه 49 تاریخ: 1383 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 امتحان الهی و خوسازی 🔹 گاهی انسان در همین دوران امتحان ساخته می ‌شود و نمی ‌داند! گاهی مثلاً در حال عادی است، گرچه حال عادی هم حال است ـ طبق بحث های قبل ـ دوران سلامت هم دوران ابتلاست؛ انسان یا مبتلا به سلامت است یا مبتلا به مرض هر دو ابتلا و امتحان است ولی آن اندازه كه در دوران ابتلای مصطلح ساخته می ‌شود، به آن اندازه در دوران سلامت ساخته نمی‌ شود. 🔹 در كلمات قصار، عظمت امتحان و را این‌چنین بیان فرمود. كلمات قصار حضرت امیر‌(سلام الله علیه) شماره 273 فرمود: «اِعْلَموا عِلْماً یقِیناً اِنَّ اللَّهَ لَمْ یجْعَلْ لِلْعَبْدِ - وَ إِنْ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ، وَاشْتَدَّتْ طِلْبَتُهُ، وَ قَوِیتْ مَكِیدَتُهُ - أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّی لَهُ فِی الذِّكْرِ الْحَكِیمِ» تا به اینجا كه فرمود: «وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَیهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَی وَ رُبَّ مُبْتَلی مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَی»؛ فرمود چه بسا افرادی كه در نعمت به سر می ‌برند و این برای آنها جنبه استدراجی دارد، این در حقیقت اكرام آنها نیست [بلكه] این رها كردن آنهاست و سرگرم كردن آنها به لذت های زودگذر است و چه بسا افرادی كه مبتلا شدند و دارند ساخته می ‌شوند «رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَیهِ مُسْتَدْرَجٌ»؛ یعنی چه بسا افرادی كه خدا منعم است و آنها منعمٌ علیه ‌اند و این انعام است، می ‌خواهد درجه درجه و كم‌ كم اینها را بگیرد كه فرمود: «كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیهِ».[1] برخی در حال نعمت ‌اند ولی درجه درجه دارند سقوط می ‌كنند و برخی در هستند و دارند ساخته می ‌شوند، فرمود: «و رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَیهِ مُسْتَدْرَجٌ» كه مشمول «بل نستدرجهم» است «وَ رُبَّ مُبْتَلی مَصْنُوعٌ لَهُ»؛[2] بعضی افرادند كه مبتلا هستند دارند مصنوع می‌ شوند یعنی ساخته می‌ شوند. 🔹 در آن نامه ‌ای كه حضرت امیر‌ (سلام الله علیه) برای معاویه نوشت مرقوم فرمود: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ اَلنَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»[3] صنیع پروردگار ما هستیم؛ یعنی در هیچ مكتبی ما ساخته نشدیم، ما فقط در و به بار آمدیم، در آن كارگاه ساخته شدیم، ما برای حق ساخته شدیم و در پرورش یافتیم، دیگران برای ما پرورش می ‌یابند و پرورش یافتگان ما هم هستند. در این بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) فرمود كه عده‌ ای دارند امتحان می ‌شوند تا ساخته بشوند و قدر آن امتحان را هم باید بدانند پس «رُبَّ مُبْتَلی مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَی»؛ كه با امتحان دارند ساخته می ‌شوند. بنابراین اصل امتحان به عنوان هست كه مایه پرورش انسان ها خواهد بود ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ﴾ این امتحان هست. [1] . نهج‌البلاغه، حكمت 116. [2] . نهج‌البلاغه، حكمت 273. [3] . نهج‌البلاغه، نامه 28. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه آل عمران ـ جلسه 308 تاریخ: 1370 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 وظیفه صالحان 🔹 اگر عذابی بیاید و منطقه‌ ای را ویران كند و در بین آنها آدم‌ های صالحی باشند، حتماً آن آدم‌های صالح به وظیفه‌شان كه امر به معروف و نهی از منكر باشد عمل نكردند. این روایت نورانی را مرحوم كلینی در كافی هم نقل كرده كه فرشته ‌های الهی مأمور شدند منطقه ‌ای را زیر و رو بكنند وقتی نزدیك آ‌ن منطقه رسیدند دیدند كسانی هستند كه اهل است گفتند ما عذاب بفرستیم, نفرستیم, وقتی از ذات اقدس الهی سؤال كردند فرمودند این فقط گرفتار كار خودش است، نكرده, نهی از منكر نكرده به فكر نبوده، این را حفظ نكرده، این به خودش عمل نكرده است. بنابراین اگر عذاب الهی بیاید و كسی در آن منطقه به وظیفه خودش عمل كرده باشد حتماً خدا او را نجات می‌ دهد؛ جریان قوم موسی این‌طور بود جریان بسیاری از امم این‌طور بود كه مؤمنینشان را نجات می ‌دادند و كفارشان را تعذیب می ‌كردند. 🔹 در جریان قوم لوط اگر واقعاً كسی حالا یا زن است یا مرد ـ اگر خنثی باشد باید خودش را معالجه كند ـ اگر مشكل غریزه ‌ای دارد حتماً باید درمان بشود، این‌طور نیست كه درمان برای این بیماری نباشد. خیلی از بیماری ‌هاست كه درمانش ناشناخته است. این بیان نورانی امام رضا (سلام الله علیه) را مرحوم كلینی نقل كرده است «كلّما أحدثَ العبادُ مِن الذّنوب ما لم یكونوا یعمَلون أحدَثَ الله لهم مِن البلاء ما لم یكونوا یعرِفون»[1] فرمود گناهان تازه, عذاب‌ های تازه می ‌آورد، گناهانی كه سابقه نداشت اگر انجام دادند عذاب ‌هایی می ‌آید كه اصلاً نمی ‌دانند از كجاست. این تلازم هست، انسان چیزی جدای از عالَم نیست. همان‌طوری كه حوادث عالَم در انسان اثر می ‌گذارد، هم در رخداد عالَم بی ‌اثر نیست. این‌طور نیست كه آدم بگوید چه بد چه خوب زلزله یک امر طبیعی است، بله زلزله امر طبیعی است، اما چه وقت بیاید و كجا بیاید و چقدر بیاید نظمی دارد، حساب و كتابی دارد. باران یك امر طبیعی است اما چه وقت بیاید و كجا بیاید و چقدر بیاید هر قطره ‌ای را فرشته ‌ای می ‌آورد[2] حساب و كتابی دارد. در روایات هست كه اگر مردم نالایق بودند ما به این ابرها دستور می ‌دهیم باران را ببرد در دریا بریزد[3] این طور نیست كه اعمال ما اثری نداشته باشد! از آن طرف فرمود: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ﴾[4] بیگانه هوس باطل دارد تحریم می ‌كند، كار به دست دیگری است، رازق دیگری است، از تحریم هیچ كاری ساخته نیست در صورتی كه ما در باشیم فرمود: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ والارضِ﴾ زمین در اختیار خدا, آسمان در اختیار خدا, نیروها در اختیار خدا, فرمود مگر دیگری رازق است؟! اینها طبل باطل می ‌كوبند واقعش این است! فرمود اگر شما درست راه رفتید ما همه نعمت ‌ها را به شما می ‌دهیم فرمود: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیهِم مِن رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ﴾ این است، مسیحی این طور است، یهودی این‌طور است، مسلمان این‌طور است. هر كسی با خدا بود دستور خدا را انجام داد، در هر زمان و زمینی باشد این است! غرض این است كه اگر ذات اقدس الهی زلزله دارد، بر اساس نظم‌ های ریاضی است؛ اما چه وقت و كجا حساب ‌شده است، باران دارد بر اساس نظم‌های ریاضی است، برف و تگرگ دارد بر اساس نظم‌های ریاضی است، اما چه وقت و كجای آن به صلاحدید خود ذات اقدس الهی است، عذاب هم همین طور است. 🔹 در جریان ذكورت و انوثت هم اگر كسی گرایش باطل داشت، حتماً باید خودش را معالجه كند؛ این‌طور نیست كه بگوید حالا چون گرایش به هم‌جنس دارد این كار برای او حلال باشد، نه! و بیماری باید درمان بشود. اگر این بیماری درمان نشده اگر كسی راه صحیح را طی كند، ذات اقدس الهی فكر طبیب را به تشخیص بیماری هدایت می ‌كند. [1] . الکافی، ج2، ص275. [2] . ر.ك: الصحیفة السجادیة, دعای 3; «... وَ الْهَابِطِینَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ». [3] . الکافی، ج2، ص272. [4] . سورهٴ اعراف، آیهٴ 96. 📚 سوره مبارکه عنکبوت جلسه 10 تاریخ: 1391/09/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 تقوای الهی 🔸 «أَسْعَدَ اللَّهُ أَیامنَا وَ أَیامكُم‏»! در همه شئون زندگی اثر خاص خود را دارد. امروز كه روز عید قربان است، در قرآن كریم به عنوان یك اصل مطرح است. وقتی ذات اقدس الهی قربانی فرزندان آدم را مطرح می ‌كند، آن قربانی را مقبول خود می ‌داند كه با تقوا همراه باشد؛ یعنی هم حُسن فعلی و هم حُسن فاعلی، هم مال حلال و هم نیت خالص ﴿إِذْ قَرَّبا قُرْبَانَاً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ اْلآخَرِ﴾. حرف آن برادری كه قربانی ‌اش مقبول بود این است ﴿إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ﴾.[1] اگر خود آن عمل با تقوا نبود، یعنی مال حلال نبود یا مال حلال بود ولی قربانی كننده با نبود، با ریا و سمعه بود كه اصلاً آن عمل مقبول نیست. اگر خود آن عمل با تقوا بود، یعنی مال حلال بود و قربانی كننده با اخلاص بود لكن در بخش های دیگر بی تقوایی داشت، عمل او مقبول هست لكن به قبول كمال و كمال قبول نمی ‌رسد ﴿إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ﴾. 🔸 آنچه كه به حجاج محترم مربوط است و دیگران هم بخواهند این را احیا كنند، [این است] مستحضرید كه در جاهلیت این قربانی رسم بود، گاهی فرزندانشان را برای بت ها قربانی می ‌كردند اگر سخن از ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح (سلام الله علیهما) بود قربانی برای خدا بود نه برای وثن و صنم! در جاهلیت از سه راه فرزند كشی رواج داشت: یا دخترها را زنده به گور می ‌كردند بر اساس همان تفكر جاهلی یا فرزند اعم از دختر و پسر را می ‌كشتند برای «خَشْیَةَ إِمْلاق»[2] و گرسنگی و فقر یا فرزند را برای بت ها و صنم و وثن قربانی می ‌كردند. و آن قربانی هایی كه مانند گوسفند و گاو قربانی می ‌شد، گوشتش را به دیوار كعبه آویزان می‌ كردند خونش را به دیوار كعبه می ‌مالیدند. قرآن كریم هم آن سه عمل را تقبیح كرد در سه بخش قرآن كه ﴿لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ﴾[3] سفهاً یا ﴿وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِاْلأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ كَظیمٌ﴾[4] و آیه سوم و هم این عمل را تقبیح كرد كه قربانی كردن چیز بسیار خوبی است از سنن ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) است، اما دیوار كعبه را به گوشت و خون آلوده نكنید ﴿لَنْ ینالَ اللّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُهَا وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوی مِنْكُمْ﴾[5] گوشت و خون به خدا نمی‌ رسد به خدا می ‌رسد؛ یعنی اگر مال حلال به بود این با تقواست. آنقدر قربانی در اسلام محترم است كه سخن از نیل است و نه صعود! صعود كجا كه در سوره «فاطر» است و نیل كجا كه در سوره «حج» است. آنجا كه فرمود: ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ﴾[6] از نیل خبر نداد، فرمود بالا می ‌رود و به سمت او می‌رود، اما می ‌رسد یا نه از آیه صعود بر نمی ‌آید؛ اما از این كریمه بر می ‌آید كه تقوا به خدا می‌ رسد. چون تقوا وصف متقی است، اگر تقوا به خدا رسید یقیناً متقی به خدا می ‌رسد؛ آن‌گاه دعای حسین‌ بن‌ علی ‌بن‌ ابی ‌طالب (صلوات الله و سلامه علیه) كه دیروز خوانده ‌اید ظهور می ‌كند «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ‏ فَقَدَكَ‏ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ»[7] تقوا به او می ‌رسد ﴿وَ لكِنْ ینَالُهُ التَّقْوی مِنْكُمْ﴾ [1] . سوره مائده، آیه72. [2] . سوره اسراء، آیه31. [3] . سوره اسراء، آیه31. [4] . سوره نحل، آیه58. [5] . سوره حج، آیه37. [6] . سوره فاطر، آیه10. [7] . إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص349. 📚 خطبه های عید قربان تاریخ: 1385/10/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نعمت الهی 🔹 در جریان سبأ یمن فرمود منطقه ‌ای بود ما از هر نظر اینها را مرفّه كردیم، نعمت‌ های فراوان دادیم، هم بر این است كه نعمتی را كه به یك قوم داد هرگز از آنها نمی‌ گیرد مگر اینكه آنها مسیر دریافت نعمت را تغییر بدهند ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ﴾[1] هست, ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یكُ مُغَیراً نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَی قَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[2] هست این دو آیه آن سنّت عمومی خدا را نشان می‌ دهد كه ابتدایی است ولی ابتدایی نیست، از این جهت مِهر او بیش از قهر اوست و اوست روشن می ‌شود. هرگز خدا ابتدائاً كسی را گرفتار نمی ‌كند. 🔹 تمام نعمت ‌ها را طبق بیان نورانی امام سجاد (سلام الله علیه) در صحیفه كه فرمود منت ‌های تو ابتدایی است[3] بدون استحقاق اشخاص عطا می ‌كند و هرگز نعمتی را كه به ملّتی داد از آنها نمی ‌گیرد مگر اینكه آنها كنند و نعمت را پس بزنند. [1] . سوره رعد، آیه 11. [2] . سوره انفال، آیه 53. [3] . الصحیفة السجادیة، دعای 45. 📚 سوره مبارکه سبأ تاریخ: 1392/07/03 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 سنّت الهی در وحدت 🔸 است، ما بیش از هر چیزی نیازمند به وحدتیم. مشكلات علمی را انسان می‌تواند با تدوین كتاب های علمی حل كند و در هیچ جا مخصوصاً در ایران اسلامی شما نمی ‌یابید كسانی كه نسبت به بی ارادت باشند. حالا ممكن است آن مقامات خاص ولایت و امامت را درست ارزیابی نكرده باشند؛ اما نسبت به اینها ارادتمندند. دوستی اینها را پیغمبر می ‌دانند ﴿قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی﴾[1] این را فخر رازی[2] گفته بسیاری از بزرگان اهل سنت گفتند این را هم قبول كردند برادران اهل سنت كه بیت مزد رسالت پیامبر است. خب وقتی ما یك دوست مشتركی داریم فرمایشات آنها، كلمات آنها، رهبری ها و هدایت های آنها برای همه ما خواهد بود. بنابراین ضمن حفظ آن معارف كلامی، ما وحدت خودمان را هم حفظ می كنیم. 🔸 چند بیان نورانی در نهج ‌البلاغه است كه وجود مبارك حضرت امیر ـ در یكی از نامه نوشت ـ فرمود در امت رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) هیچ كس نیست «وَلَیسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ وَأُلْفَتِهَا مِنِّی»[3] این امت «مِنِّی»؛ فرمود از من حریص ‌تر كه جامعه را یكسان نگه بدارد نمی ‌یابی! فرمود بیش از همه و پیش از همه من داعی دارم، این نسبت به دیگران كه او را قبول نداشتند مرقوم فرمود. این نامه‌ها را حتما در نهج ‌البلاغه ملاحظه بفرمایید، فرمود: «وَلَیسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ وَأُلْفَتِهَا» آن حضرت «مِنِّی»، بعد در آن خطبه معروف دیگر كه فرمود: «وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ»؛[4] فرمود از جامعه جدا نشوید، اختلاف نیندازید، اختلاف نكنید، داعی اختلاف نداشته باشید، در آنجا فرمود بدانید هیچ امتی با اختلاف به مقصد نمی‌ رسد! بعد یك بیانی دارد كه به ما می ‌فهماند این را حضرت آن علم به دارد، نه به تجارت تاریخی. فرمود: «وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَیراً مِمَّنْ‏ مَضَى‏ وَ لَا مِمَّنْ‏ بَقِی»؛[5] فرمود ذات اقدس الهی هیچ امتی را با تفرقه خیر نداد، اگر دو نفر در یك روستا یا در یك بخش یا در یك شهر یا در یك شهرستان یا در یك استان یا در یك كشور خدای ناكرده با هم اختلاف داشته باشند ؛ فرمود خدای سبحان هیچ كسی را در اثر اختلاف خیر نداد، نه در گذشته نه در آینده. گذشته را حالا ممكن است انسان بر اساس تجربه ‌های تاریخی بیان كند، اما آینده چه؟ یعنی این است «وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ» با تفرقه و اختلاف «خَیراً مِمَّنْ‏ مَضَى‏ وَ لَا مِمَّنْ‏ بَقِی». [1] . سوره شوری، آیه23. [2] . تفسیر الکبیر، ج27، ص596. [3] . نهج البلاغه، نامه78. [4] . نهج البلاغه، خطبه127. [5] . نهج البلاغه، خطبه176. 📚 سخنرانی در جمع طلاب شهرستان کامیاران تاریخ: 1385/01/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 پناهگاه ولایت 🔹 شما جریان یوسف (سلام‌الله‌علیه) را می ‌خواهید یا خود یوسف را؟ یوسف قبلاً بود و گذشت و شخص خاصی بود اما (سلام‌الله‌علیه) همیشه زنده است. این می ‌شود که در سوره مباركه «فاطر» فرمود: ﴿فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلاً﴾. 🔹 امروز هم هست امروز هم و هست، اینكه فرمود: «مَثَلُ أهلِ بَیتی مَثَلُ سَفینَةِ نُوحٍ» یعنی امروز هم هست. حالا لازم نیست طوفانی بشود باران بیاید یا از تنور آب در بیاید، هر حادثه ‌ای كه پیش بیاید اهل بیت مثل سفینه نوح هستند. چون قرآن احسن القصص است، زمان ها را اصلاً ذكر نمی ‌كند تا كسی بگوید تاریخ مصرفش گذشت؛ امروز هم جریان نوح هست! حالا یك وقت طوفان آبی است یك وقت است؛ همیشه ، حافظ آدم است، لذا این معارف، است! 📚 سوره مبارکه یوسف جلسه 61 تاریخ: 1384 🆔 @a_javadiamoli_esra