eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
11.5هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 امانت الهی ▪️ این نامه ‌ای است که وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) برای محمد ‌بن ‌ابی ‌بکر نوشته که او قبل از جریان مالک از طرف وجود مبارک حضرت امیر استاندار رسمی مصر بود. فرمود: «وَ اعْلَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ أَبِی بَکرٍ أَنِّی قَدْ وَلَّیتُک أَعْظَمَ أَجْنَادِی»، مصر از دیر زمان مورد عنایت حکومت اسلامی بود، وجود مبارک حضرت امیر هم فرمود این وسیع‌ ترین منطقه‌ ای است که من تو را برای او انتخاب کردم. «فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَی نَفْسِک»، یک حق است که این در اخلاق مطرح است و آن این است که ما نباید ظلم بکنیم; یعنی به حق دیگری تجاوز بکنیم. مشکل ما این است که ما این لایه‌ های درونی خودمان را نشناختیم، یک؛ خیال می ‌کنیم هویت ما هر چه هست خود ما هستیم، دو؛ مِلک و مُلک ما است، سه؛ در حالی که بخشی از این لایه ‌های ظریف ما برای ما نیست، ما را امین آن قرار دادند. اینکه در قرآن کریم دارد به اینکه اینها به خودشان خیانت کردند یعنی آن خودِ خود! ▪️ مستحضر‌ید که بعضی از مفاهیم‌ هستند که حتماً باید از مفهوم دیگر جدا باشند. ما در بحث‌ هاب عادی حوزوی داریم که مفاهیم دو قسم‌ هستند: بعضی هستند که دوتایشان یک ‌جا جمع می ‌شوند، بعضی هستند که دوتایشان یک ‌جا جمع نمی ‌شوند؛ مثلاً عالم و معلوم، گاهی انسان به غیر خود علم دارد مثل اینکه به درخت و آسمان و زمین علم دارد، عالم غیر از معلوم است؛ اما گاهی به خود علم دارد، این اتحاد عالم و معلوم است، عاقل و معقول، عالم و معلوم می‌ شود متّحد باشد، امّا ظالم و مظلوم ممکن نیست متحد باشد؛ مثل اینکه خالق و مخلوق نمی ‌شود متّحد بشود. علت و معلول حتماً دوتا هستند، خالق و مخلوق حتماً دوتا هستند، ظالم و مظلوم حتماً دوتا هستند، این وقتی از مرز خود تجاوز کرده و به مرز دیگری رسید می‌ شود ظلم. ▫️ در قرآن چند جا دارد که اینها به خودشان ظلم کردند; ظالم چه کسی است؟ مظلوم چه کسی است؟ اگر تمام هویت ما خود ما هستیم و ملک ماست ما که از مرزمان تجاوز نکردیم! پس معلوم می‌ شود یک لایه ما هستیم، یک لایه امانت خداست که نسبت به امانت ـ آن لایه لطیف الهی که «خلافت الله» است ـ اگر نسبت به آن بی ‌مهری کردیم هم عنوان ظلم صادق است که ﴿مَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَ لکنْ أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ﴾[1] هم در بخش ‌هایی از سوره مبارکه «بقره» دارد که ﴿عَلِمَ اللّهُ أَنَّکمْ کنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکمْ﴾[2] شما به خودتان خیانت ‌کنید، خائن چه کسی است؟ مورد خیانت چه کسی است؟ امانت چه چیزی است؟ معلوم می ‌شود بخشی از آن لایه‌ های عمیق روح برای ما نیست, ، ما باید آن امانت را حفظ بکنیم که اگر گناه کردیم به امانت خیانت کردیم. فرمود آنچه که در درون شماست، در درونِ درون آن دیگر برای شما نیست، آن فقط یک است که به عنوان امانت به شما دادند، فرمود که شما «محقوق» هستید، یعنی «حقیق»‌ هستید در برابر آن حق مکلّف‌ هستید که قبل از هر چیزی حق آن را بسپارید. [1]. سوره نحل، آیه33. [2]. سوره بقره، آیه187. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1390/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تفسیر به رأی 🔹 زمخشری در کشّاف می گوید که قرآن با جلال و شکوه و عظمت و فصاحت و بلاغتی که دارد به دست عدّه ای افتاده است که این ﴿وَ السَّماواتُ مَطْوِیاتٌ بِیمینِه﴾ را طوری معنا کرده اند که خود آنها خوششان آمده، بالای منبر هم این حرف ها را می گویند و خیلی ها هم از این ابتکار این آقای منبری خوشحال می شوند؛ این حرف زمخشری در کشّاف است و آن این است که گفتند: ﴿مَطْوِیاتٌ﴾ یعنی «مفنیاتٌ»، ﴿بِیمینِه﴾ یعنی به قسم، «یمین» را به معنای قسم گرفته است؛ یعنی خدا قسم یاد کرده که من اینها را از بین می برم. می گوید که من از علما تعجب می کنم که چرا این حرف ها را در کتاب ها می نویسند! باید اشک ریخت برای قرآن کریم که وضع قرآن کریم به جایی رسیده که اینها ﴿مَطْوِیاتٌ﴾ را «مفنیات» معنا می کنند و یمینی که در برابر یسار و مانند آن است ـ گرچه «کِلتَا یدَیهِ یمِین»[1]ـ این را به معنی قسم گرفتند.[2] 🔹 سرّش این است، آنکه وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود «یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»،[3] آن مهجور کما تقدم به معنی متروک نیست، آن مهجور از سنخ «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهجُر»[4] است، برای اینکه در مکه نازل شد. توقّع پیغمبر این نبود که اینها قرآن را در مجلس ها و محافل بخوانند، توقّع پیغمبر این بود که نگویند این مهجور است، سحر، شعبده و جادو است و «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهجُر»؛ آن مهجور به آن معناست که فرمود: ﴿مُسْتَكْبِرینَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُون﴾،[5] «سامر» یعنی شب نشین، شب‌ ها دور هم می نشینید و می گویید قرآن ـ معاذ الله ـ هذیان است، نه اینکه مهجور است؛ یعنی متروک است كه قرآن را ترک کردند. در مکه اگر قرآن را باور می داشتند و این اهانت را نمی کردند که حضرت نمی فرمود: «یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»، این مهجور غیر از آن مهجور است؛ ولی در هر حال، چون قرآن رواج نداشت، وضع آن به این صورت درآمد که زمخشری می گوید: باید اشک ریخت، گریه کرد و گِله ما از علما این است که چرا این حرف ها را در کتاب های خود می نویسند، به برکت اهل بیت این حرف ها رواج پیدا کرده و قرآن عرضه شده و مانند آن. [1] . الكافی (ط ـ الاسلامیه)، ج 2، ص 126. [2] . الکشاف، ج4، ص144. [3] . سوره فرقان، آیه30. [4] . نهج الحق، ص333. منابع اهل سنت: صحیح البخاری، ج‏7، ص93 و 94؛ با تغییرات. [5] . سوره مؤمنون، آیه67. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه زمر جلسه 46 تاریخ: 1393/10/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امنیّت 🔹 امنیت یك نعمت الهی است، این امنیت از یك طرف به درون ما راه ارتباط دارد و از طرف دیگر به بیرون. جامعه متمدّن اسلامی درون و بیرون را برای تنظیم رابطه با امنیت درست كرده و می ‌كند، جامعه ‌ای كه آن تمدّن اصیل و عریق اسلامی را ندارد یا هر دو راهش ویران است یا یكی از دو راه; توضیح مطلب این است كه جامعه ‌ای امن است كه خاطرش آرام باشد، مشكل درونی نداشته باشد و این آرامش درونی فقط از ناحیه ایمان حاصل می‌ شود كه خدایی هست و مسئولیتی هست و هر كسی در برابر كار خود مسئول است و باید جوابگو باشد. رابطه بیرونی ‌اش به اقتصاد وابسته است, اگر هر دو راه تأمین بود، یعنی جامعه از نظر عقلانیت مؤمن بود و از نظر اقتصاد نانش تأمین بود، برقراری امنیتش آسان است؛ سرقت كم است, دعوا كم است, پرخاشگری كم است و امثال آن و اگر هر دو راه بسته بود نه از درون مؤمن بود و نه از بیرون مشكل اقتصادی او حل شده بود، این هم راه سرقتش باز است, هم راه پرخاشگری و قتل و چیزهای دیگر و اگر یكی از این دو راه باز بود و راه دیگر بسته بود، به همان اندازه این آسیب ‌پذیر است. 🔹 در قرآن كریم وقتی از امنیت مردم حجاز سخن به میان می‌ آید می ‌فرماید: ﴿فَلْیعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیتِ ٭ الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾،[1] فرمود اینها پروردگار این كعبه را بپرستند برای اینكه خداوند امنیت اقتصادی اینها را تأمین كرده چون امنیت اقتصادی اینها را تأمین كرده، امنیت ‌های بدنی و مادی و خونریزی و اینها را هم تأمین كرده، گرچه با كلمه «فاء و ثمّ» و مانند اینها ذكر نشده با «واو» عطف شده، ولی بالأخره امنیت اقتصادی قبل از امنیت بدنی ذكر شده است؛ فرمود: ﴿فَلْیعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیتِ٭ الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾، جامعه گرسنه را نمی‌ شود امنیت داد و از آن امنیت خواست! اعتیاد, سرقت, دعوا, قتل و غارت در آن هست، اول سیر شدن شكم جامعه است، ﴿الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ﴾؛ بعد فرمود: ﴿وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾. بیكاری, بدكاری و گرانی اینها مشكلاتی است كه به ناامنی دامن می ‌زند. كمك مردم در این است كه تولید كننده باشند تلاش و كوشش بكنند و اینها، هم بانك ‌ها باید خودشان را از این آلودگی نجات بدهند و راه اقتصاد را باز كنند, راه تولید را باز كنند, سوداگر نباشند. بنابراین اگر كسی آن طمأنینه درون را نداشت كه با هر مشكلی بسازد كه بسیار كم است، مشكل مالی و اقتصادی هم از بیرون تأمین نشد، توقّع امنیت بسیار سخت است. 🔹 بنابراین برگردیم به همان اصل كه مسئله دعاست، از خدا بخواهیم هم قلب ما, نظام ما, مردم ما را با روحانیت و دین و قرآن و عترت و اهل بیت (علیهم السلام) آشناتر بفرماید! دل‌ ها را نورانی كند! تا ظهور صاحب اصلی ‌اش این نظام را از هر خطری محافظت بفرماید! به همه مسئولین مخصوصاً به شما آقایان سعادت و سیادت دنیا و آخرت مرحمت كند! [1] . سوره قریش، آیات3 و 4. 📚 دیدار فرماندهی نیروی انتظامی با حضرت استاد تاریخ: 1394/06/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 روحیه حسینی ▪️ ابن حنفیه به ابی عبدالله (سلام الله علیه) عرض كرد: اگر مكه نشد، یمن تشریف ببرید، آن جا احساس آرامش می‌ كنید، اگر هم یمن آشوب بود، جای و شهری نمانید «جُزْتَ مِن‏ بَلَدٍ إلى‏ بَلَدٍ»[1] جایی نمان كه دورت جمع شوند و شورشی كنند و تو را شهید كنند؛ «جُزْتَ مِن‏ بَلَدٍ إلى‏ بَلَدٍ» یعنی از شهری به شهری عبور كن. ▪️ وقتی امام راحل (رضوان الله علیه) را از عراق بیرون می ‌كنند، یعنی صدام ملعون با همكاری ارباب خود اصرار دارد كه امام از عراق بیرون برود، وقتی هماهنگی و توطئه هماهنگ حاصل شد كه امام را از عراق بیرون كنند، بنا شد ایشان یكی از كشورهای اسلامی را انتخاب كند كه مقدم بر كشورهای غیر اسلامی ‌اند. با كویت مذاكره كردند، آنها هم موافقت كردند كه این از عراق به كویت بیاید، ایشان هم از عراق حركت كرد و تا مرز كویت آمد، همین امیر كویت كه موافقت كرده امام (رضوان الله علیه) وارد این سرزمین شود، همین كه وارد مرز كویت شد، گفتند این را باید برگردانید. همین امیر كویت كه با صدام مخفیانه ساخت و این پسر پیغمبر را راه نداد، طولی نكشید كه كویت به اشغال همین این هتاك قتال سفاك درآمد و امیر كویت و سران سیاسی كویت مظلوم شدند، ولی مأجور نشدند. این یك تأسف است كه بر انسان ظلمی بیاید و اجری نبرد، چون همین كسی كه «مَنْ‏ أَعَانَ‏ ظَالِماً سَلَّطَهُ‏ اللَّهُ‏ عَلَیهِ»[2] همین ‌ها كه صدام را یاری كردند، همین ‌ها مورد ظلم صدام شدند. خیلی تلخ است كه انسان مظلوم شود، مورد غارت قرار بگیرد، اجری هم نداشته باشد. ▪️ ابی عبدالله سخنی گفت كه بعد از گذشت 1400 سال تقریبی، همان حرف را فرزندش گفته است. امام حسین (سلام الله علیه) در برابر آن پیشنهاد به ابن حنفیه فرمود ابن حنفیه تو كه از مكه و یمن خبر دادی و این منطقه ها را اسم بردی، من از كره زمین سخن می‌ گویم «لَوْ لَمْ یكُنْ مَلْجَأٌ وَ لَا مَأْوًى لَمَا بَایعْتُ‏ یزِیدَ بْنَ‏ مُعَاوِیةَ»؛[3] اگر در شرق و غرب عالم جای امنی برای من نباشد و من ناچار باشم از شهری به شهری و از روستایی به روستایی و از دریایی به دریایی بروم می‌ روم و با این حكومت ننگین بیعت نمی‌ كنم. همان حرف حسینی را امام (رضوان الله علیه) در مرز كویت گفت، فرمود اگر من مجبور شوم از فرودگاهی به فرودگاهی، از دریایی به دریایی و از كشتی به كشتی بروم، با این حكومت ننگ هماهنگ نخواهم بود، این همان روحیه است! [1] . تسلیة المجالس و زینة المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج2، ص157. [2] . الخرائج و الجرائح، ج1، ص1058. [3] . تسلیة المجالس و زینة المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج2، ص158. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1380/01/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
تازه های نشر؛ جلد 55 «تفسیر تسنیم» منتشر شد این جلد از تفسیر تسنیم، به تفسیر آیات 70 تا 135 سوره مبارکه طه اختصاص دارد. برای تهیه کتاب از لینک ذیل اقدام نمایید https://b2n.ir/035521
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 وارث انبياء ▪️ در بعضي از زيارت ‌ها وقتي ما به حرم مطهّر مشرّف شديم، به آن حضرت عرض مي ‌كنيم: «قُلْ لَبَّيْكَ‏ دَاعِيَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتِغَاثَتِكَ وَ لِسَانِي‏ عِنْدَ اسْتِنْصَارِكَ»؛[1] آن وقتي كه شما فرموديد «هَلْ مِنْ ناصِرٍ ينْصُرُني»[2] اگر من نبودم شما را ياري كنم، هم ‌اكنون قلب، «سمع» و «بصر» من تابع شماست و اجابت مي ‌كند. حسين ‌بن ‌علي (سلام الله عليه) وارث عيساي مسيح است كه مي ‌گوييم: «السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا وَارِثَ‏ عِيسَي‏ رُوحِ‏ اللَّهِ‏»،[3] عيساي مسيح فرمود: ﴿مَنْ أَنْصاري إِلَي اللَّهِ﴾[4] و حسين ‌بن ‌علي فرمود: «هَل مِن ناصِر ينْصُرُني». نصرت عيسي در دين خدا بود؛ لذا وجود مبارك عيساي مسيح فرمود: ﴿مَنْ أَنْصاري إِلَي اللَّهِ﴾. ▪️ قرآن كريم در بخش پاياني سوره مباركه «صف» به ما مي‌ فرمايد اي مسلمان‌ ها! مثل مسيحي ‌ها باشيد؛ يعني اهل جنگ و نبرد و مبارزه باشيد. اصلاً سوره «صف», سوره جنگ است؛ اوّل, وسط و آخر آن جنگ است که در اوّل آن دارد كه ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ﴾،[5] وسط اين سوره دارد: ﴿هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلي‏ تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ ٭ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ﴾،[6] پايان اين سوره دارد كه ﴿مَنْ أَنْصاري إِلَي اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ﴾.[7] پس عيساي مسيح فرمود: ﴿مَنْ أَنْصاري إِلَي اللَّهِ﴾ و حسين ‌بن ‌علي (سلام الله عليهما) كه وارث عيسي (عليه السلام) است مي ‌گويد: «هَل مِن ناصِر ينْصُرُني»؛ يعني من در راه كوثر قدم برمي ‌دارم، تكاثري ‌ها توفيق ياري كوثر را ندارند؛ من به «حكمت» و «موعظه» دعوت كردم، كساني كه اهل حكمت و موعظه نيستند يار و ياور من نيستند؛ اين «وَجْهُ‏ اللَّه»[8] را كسي ياري مي ‌كند كه «وَجِيه عِنْدَ اللَّه» باشد. بنابراين هر چه ما عقلانيّت و عدل را در جهان بيشتر گسترش دهيم، به نداي ملكوتي سالار شهيدان حسين ‌بن ‌علي (صلوات الله و سلامه عليه) بهتر اجابت كرديم. اميدواريم جهاني داشته باشيم كه نه سخن از تكفير باشد، نه سخن از سلفي‌ گري باشد، نه سخن از داعشي باشد، نه سخن از جهل و ظلم و ديگري باشد كه ـ ان ‌شاء الله ـ و به اميد آن روز! [1]. کامل الزيارات، ص230. [2]. ر.ک: اللهوف علي قتلي الطفوف، ص116 و 117؛ «قَالَ وَ لَمَّا رَأَي الْحُسَيْنُ(عليه السلام) مَصَارِعَ فِتْيَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَي لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَي هَلْ‏ مِنْ‏ ذَابٍ‏ يَذُبُ‏ عَنْ‏ حَرَمِ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏(صلّي الله عليه و آله و سلّم)‏ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا...». [3]. کامل الزيارات، ص207. [4]. سوره آل عمران, آيه52؛ سوره صف، آيه14. [5]. سوره صف, آيه4. [6]. سوره صف, آيات10 و 11. [7]. سوره صف, آيات14. [8]. المصباح (للكفعمي)، ص498 و 499؛ «وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ نُورُ اللَّهِ الَّذِي لَمْ يُطْفَأْ وَ لَا يُطْفَأُ أَبَداً وَ أَنَّكَ‏ وَجْهُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ لَمْ‏ يَهْلِكْ‏ وَ لَا يَهْلِكُ أَبَداً...». 📚 ويژه برنامه نهضت سيد الشهدا در مقام عقل و عدل جلسه ششم تاريخ: 1393/08/03 🆔 @a_javadiamoli_esra
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: 🔹استمرار و ادامه حرکت عاشورایی سالار شهیدان را بایستی در اربعین جست وجو کرد 🔹تقويت درست سخنرانی ها و پيام های امام حسين(ع) جبران مناسبی برای پياده روی اربعين امسال است 🔹حقیقت زیارت ارادت و معرفت قلبی و عقدی است 🔹زائرین حسینی باید با اندیشه، روح، شعارها و آرمان های امام حسین(ع) بیعت کنند 🔹اکنون بر ما لازم است همدلی و اندیشه بلند امام حسین(ع) را پیدا کنیم 🔹امام حسین(ع) با حرکت ارزشمندی که ایجاد کرد خط بین حق و باطل را مشخص نمود 🔹امام حسین(ع) تمایز میان باطل و حقانیت حکومت اسلامی را به همگان تفهیم کرد 🔹اگر جسم و کالبد زیارت با روح آن هماهنگ بود، می تواند پیام بخش، امید بخش و نجات بخش باشد 🔹جامعه ای که در برابر ظلم نایستد و اجازه دهد حق مظلوم واقع شود، نمی تواند نقش و اهداف زیارت اربعین را دریابد 🔹پیام نهضت امام حسین(ع) اختصاصی به عالم شیعه و اسلام ندارد 🔹جامعه ای که با اندیشه ها و مواضع امام حسین(ع) حرکت کند هرگز سقوط نخواهد کرد 🔹اگر جامعه ای از مکتب امام حسین(ع) دور بماند حتماً دچار نیرنگ، فریب و مکر حاکمان و جائران خواهد بود متن کامل مصاحبه👇👇 https://b2n.ir/201294 NEWS.ESRA.IR 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 عامل موفقیت مسلمین ▪️ جریان اربعین مستحضرید از بهترین عوامل موفقیت یك نظام اسلامی و جامع مسلمان هاست؛ هم از نظر معرفتی و علمی، هم از نظر عبادت و هم از نظر سیاست و وحدت محلّی و دینی؛ زیرا دو عامل است كه جامعه را منسجم و موفق می‌ كند: یكی معرفت آن جامعه است و دیگری عمل به مقتضای این معرفت. اگر خطری در كار باشد، انسان با دو عامل از آن خطر نجات پیدا می ‌كند: یكی اینكه آن خطر را ببیند، مثلاً مار یا عقربی كه می ‌آید انسان باید بینا باشد، شنوا باشد، صدای خطر را احساس كند، وجود خطر را ببیند؛ این چشم سالم می ‌خواهد، گوش سالم می ‌خواهد كه مسئولان ادراك ‌اند، دست و پای سالم می‌خواهد كه از مار و عقرب فرار كند. اگر كسی چشمش سالم نبود یعنی مجرای ادراكی ‌اش ضعیف بود یا چشم و گوشش سالم بود مجرای ادراكی ‌اش سالم بود، ولی دست و پای او بسته بود این شخص مسموم می ‌شود. جامعه ‌ای از خطر مصون است كه هم بفهمد در بخش اندیشه و هم بتواند دفاع كند در بخش انگیزه؛ با بال اندیشه و با بال انگیزه پرواز می ‌كند؛ اگر نابینا باشد مسموم می ‌شود، اگر بینا باشد ولی پای او بسته و فلج باشد باز مسموم می ‌شود. وقتی انسان از خطر مار و عقرب نجات پیدا می ‌كند كه هم ببیند و هم بتواند فرار كند. ▪️ كسی كه آیه حجاب را می ‌خواند ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ﴾[1] را می‌ خواند تفسیر می‌ كند بحث می‌ كند ولی وقتی از كلاس درس بیرون آمده نامحرم را نگاه می‌ كند، این مشكلش چیست؟ شما باز می ‌خواهی این آیه را به خورد او بدهی، باز می‌ خواهی اعتراض كنی مگر نمی‌دانی؟! این شخص اعتراض ‌كننده را باید توجیه كرد كه علم، نیمی از قضیه است مگر علم فرار می ‌كند؟! آن دست و پا فرار می‌ كند، دست و پای این شخص هم كه بسته است، مگر علم چشم را می ‌پوشاند این ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ﴾ مگر كار علم است؟ كار عزم است! لذا كاملاً با اینكه می ‌داند رشوه حرام است در قرآن كریم تصریح شده است ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾[2] این آیه را ممكن است تفسیر بكند، سخنرانی هم بكند اما نه از رومیزی نه از زیرمیزی از این نمی ‌گذرد، برای اینكه آن كه باید تصمیم بگیرد آن نیروی انگیزه است و آن كاری با اندیشه ندارد، شما یك اعتراض می‌كنی مگر نمی‌ دانستی؟! مثل اینكه كسی كه پای او بسته است و قدرت فرار ندارد، شما مكرّر اعتراض بكنی مگر ندیدی مار دارد می‌ آید؟! خب بله مار دارد می‌ آید و دید، اما چشم كه فرار نمی ‌كند، پا فرار می ‌كند پا را بستند. ▪️ ما احتیاج داریم یك حوزه اندیشه علمی تحقیقی پژوهشی صافی داشته باشیم كه خوب بفهمیم، یكی هم قلمرو انگیزه و عزم و اراده كه تصمیم بگیریم. در زیارت اربعین كه از وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) رسیده است، وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) فرمود سیدالشهداء (سلام الله علیه) قیام كرد برای اینكه هم در قلمرو اندیشه دست مردم را باز كند تا مردم خوب بفهمند، هم در بخش انگیزه آن حوزه عزم و اراده و نیت را باز كند «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ»؛[3] یعنی كاری كه حسین ‌بن ‌علی (سلام الله علیه) كرد این بود كه مردم را دانشمند كرد (یك)، مردم را با عزم و اراده كرد كه ﴿إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾[4] (دو). [1]. سوره نور, آیه30. [2]. سوره مائده, آیه42. [3]. تهذیب الاحکام، ج6، ص113. [4]. سوره شوری, آیه43. 📚 دیدار جمعی از فعّالان فرهنگی با حضرت استاد تاریخ: 1390/10/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 کربلایی شدن ▪️ برای اربعین سالار شهیدان، صفوان از وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) زیارت خاص نقل می ‌كند كه فرمود وقتی روز اربعین رسید شما هنگامی كه آفتاب برآمد زیارت اربعین را بخوانید، بعد نماز زیارت را و سپس خواسته ‌های خود را با خدا در میان بگذارید.[1] در این زیارت عصاره سخنرانی های سالار شهیدان مطرح شده است. ▪️سالار شهیدان (سلام الله علیه) در بخش ‌های وسیعی از خطبه‌ ها, نامه‌ ها، پیام‌ ها و مناظره ها كه با مردم كار دارد با «الناس» كار دارد، می‌ خواهد بفرماید مسلمان هستی باش, كافر هستی باش, مشرك هستی باش, زیر بار ظلم نرو! «خُطَّ الْمَوْتُ‏ عَلَى‏ وُلْدِ آدَمَ‏ مَخَطَّ الْقِلَادَةِ عَلَى‏ جِیدِ الْفَتَاةِ»؛[2] فرمود بالأخره انسان باید بمیرد, خب عزیزانه بمیرد! فرمود شما سعی كنید از ذلّت فاصله بگیرید. من و خاندان من و دودمان من كسانی هستیم كه ذلّت اجازه ندارد به حضور ما بیاید، شما اگر به این مقام نرسیدید بگویید «هیهات مِن الذلّة»، من می ‌گویم «هیهات مِنّا الذلّة»؛[3] ذلّت از ما دور است، نه ما از ذلّت دوریم! ذلّت اجازه ندارد به حضور ما بیاید! اما شما اگر به اینجا نرسیدید كه نمی ‌رسید، لااقل بگویید «هیهات مِن الذلّة» یعنی «بَعُدَ مِن الذلّة» ما از ذلّت دوریم. فرمود برای من مرگی است, گرگان درنده ‌ای هستند، من همه آن صحنه‌ها را می‌ بینم، من مشتاق به نیاكانم هستم همان اندازه كه یعقوب (سلام الله علیه) مشتاق لقای یوسف (علیه السلام) بود «وَ مَا أَوْلَهَنِی إِلَى أَسْلَافِی‏ اشْتِیاقَ‏ یعْقُوبَ‏ إِلَى‏ یوسُفَ‏».[4] ▪️ اینكه می ‌بینید حسین بن علی (سلام الله علیهما) را جهان به عظمت می ‌شناسد و همه برای او حرمت قائل ‌اند چه مسلمان چه غیر مسلمان، برای آن بخش انسانی اوست كه وجود مباركش از صبغهٴ الهی به انسانیت بها داد. بعد در پایان آن خطبه فرمود ما راهی داریم, هدفی داریم, همه اهل یك شهریم، ما باید به شهر اصلی‌ مان برگردیم. این جهان ‌وطنی, جهان ‌میهنی سخنی است حق، اما آن را در زمان و زمین نباید جستجو كرد؛ نه زمان, نه زمین, نه گوشه جغرافیایی هیچ كدام وطن انسان نیست، وطن انسان جایی است كه از آنجا آمده است. بیان نورانی سالار شهیدان این است كه «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏ وَ مُوَطِّناً عَلَى‏ لِقَاءِ اللَّهِ‏ نَفْسَهُ‏ فَلْیرْحَلْ‏ مَعَنَا»[5] شما باید توطین كنید میهنتان را, وطنتان را, كشورتان را دوست داشته باشید، اما شما كشورتان خاكی نیست، شما از جای بلند آمدید آنجا وطن شماست و باید به هما‌ن‌جا برگردید، همان‌جا وطن شماست. بعدها می‌بینید شیخ اشراق در آن كتاب ‌هایش مسئله وطن انسان را لقاء الله می ‌داند[6] و بعد از چند قرن شیخ بهایی می ‌گوید: این وطن, مصر و عراق و شام نیست ٭٭٭ این وطن شهری است كان را نام نیست[7] ▪️ وطن انسان آنجایی است كه از آنجا آمده است، چون ﴿إِنَّا لِلّهِ﴾ پس ﴿إِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ﴾.[8] فرمود هر كس بخواهد به وطن اصلی ‌اش برگردد باید كربلایی بشود «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏ وَ مُوَطِّناً عَلَى‏ لِقَاءِ اللَّهِ‏ نَفْسَهُ‏ فَلْیرْحَلْ‏ مَعَنَا». [1] . تهذیب الأحكام, ج6, ص113 و 114؛ «...عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: قَالَ لِی مَوْلَای الصَّادِقُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ فِی زِیارَةِ الْأَرْبَعِینَ تَزُورُ عِنْدَ ارْتِفَاعِ النَّهَارِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَى وَلِی اللَّهِ وَ حَبِیبِه...». [2] . كشف الغمّة, ج2, ص29; اللهوف, ص60 و 61. [3] . اللهوف, ص97. [4] . كشف الغمّة, ج2, ص29; اللهوف, ص 61. [5] . اللهوف, ص61. [6] . ر.ك: مجموعه آثار شیخ اشراق, ج3, ص462. [7] . مثنوی نان و حلوا (شیخ بهایی), بخش 9. [8] . سورهٴ بقره, آیهٴ 156. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1391/10/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا