از بچگیم هم بگم؟!😅 .

خب پس کم کم میگم براتون... قول بدید سوءاستفاده نکنیدا😂 دقت کنید که این فقط داستانِ فعالیتِ فرهنگی-تربیتیِ منه... .

خب... این منم! علیرضا خوش منظرِ 5 ساله👦🏻 که از همون بچگی عاشق تدریس، سخنرانی، هنر و رسانه بود و همه اینو میدونستن! (عکس برای مهد قرآنه😍) من همون موقع یادمه که داستان‌های پیامبران رو که مادرم برام میخوند همه رو حفظ میکردم و هم برای بقیه تعریف میکردم و هم روی ضبط صوتی که داشتیم با نوار صدامو ضبط میکردم🎙 .

از 7 سالگی توی مسجد بزرگ شدم و کارِ فرهنگی رو از همون سال شروع کردم😅 یه مسجد قدیمی توی خیابان آذر قم که به اصطلاح پایین شهر محسوب میشد پس با افتخار بچه پایین شهر هستم😎✌🏻 بالای این مسجد به مرور موسسه فرهنگی قرآن و عترت تبیانِ قم شروع به کار کرد✨ (با اون سایت تبیان دات‌نت فرق میکنه) منو پیدا کردید؟😁 .

14 سال توی اون موسسه فعال بودم از نظافت و پشتیبانی تا معاونت تربیتی، فرهنگی و ورزشی رو تجربه کردم💎 (عکس‌ها برای دوران ساختِ شهربازی معارفیه که توی قم، بوشهر، مشهد برگزار شد و الان توی تهران هم راه افتاده چند وقته) ...

شهربازی معارفی یه پروژه مهم بود که توی اون هم کار فنی کردم، هم کارِ محتوایی و پژوهشی هم کارِ طرح و ایده‌ای هم کارِ رسانه‌ای و هم اجرا... ✨ تلاش ما این بود که در قالبِ بازی و سرگرمی یه سری مسائل رو به بچه‌ها آموزش بدیم... البته که تازه اول مسیره و امیدوارم که بتونه به این هدف برسه🎯 📸بوشهر 94 🎬مشهد 95 .

اینم عکس یادگاریمون با #شهید_رئیسی💔 که اون روزا مسئول آستان قدس رضوی بودن یادمه وقتی خواستم برم کنار حاج آقا محافظشون نذاشتن اولش و بعدش ایشون گفتن بذار بیاد اشکالی نداره و میبینید که کنارشون ایستادم... ولی فکرش رو نمیکردم روزی...😔 .

✨17 سالم بود که مدیر موسسه‌، آقای جمالان (که واقعاً مدیونشونم) ازم پرسیدن: علیرضا! میخوای مربی بچه‌های ششمی بشی⁉️ و منم دیدم فرصت فوق العاده‌ای برای رشدو یادگیری از ایشون هست و گفتم بله اگر کمکم کنید... و اینطوری بود که کوچیکترین مربیِ تاریخ موسسه تبیان شدم؛ در سن 17 سالگی😅 و همزمان مسئول جذب هم شدم😬 و به مرور، مربی بچه‌های بزرگتر شدم و تجربه‌ی کار با بچه‌های راهنمایی و دبیرستان رو هم بدست آوردم💎 .