فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش با معجزه ای برگردی:)
شَب است و چشمِ اسیرانِ دنیا خُفته است و چشم بیداردِلان باز. بیدار باش که هنگامِ بیداری است.
- سیدمرتضی آوینی
هجده ساله که باشی،
روضه های مادر برایت درد دیگری دارد!
خوب میتوانی ضربات را بر بدن خودت تصور کنی،
و ناله کنی...
الحقیر!
هجده ساله که باشی، روضه های مادر برایت درد دیگری دارد! خوب میتوانی ضربات را بر بدن خودت تصور کنی، و
داشتم به این فکر میکردم که
موندم چطور بزرگان شیعه دل کردن مقتل حضرت زهراس رو نوشتن؛
آدم میمونه تو اینایی که شیخ عباس قمی داخل بیتالاحزان نوشته! مطالبی که آیتالله مقرم تو مقتلش آورده! شیخ طوسی وقتی برا شاگرداش اینا رو املا میکرده! حال و هوای علامه مجلسی وقتی جلد ۴۳ بحار رو جمع میکرده...
غذا را هم زد و سراغ آسیاب رفت. کنارش نشستم. او گندم میریخت و من دسته آسیاب را می چرخاندم. پیامبر در زدند. باز مثل همیشه فاطمه در آغوش ایشان ذوب شد. پیامبر میان چشمها و دست فاطمه را بوسیدند. چشمان درشت سیاهشان میخندید.(۴٩)
– پدر فدایت شود. کدامتان خسته اید که من به جایش بنشینم؟ طنین صدایشان مثل همیشه شاد و سرزنده بود. پیش دستی کردم.
– فاطمه خسته شده است. ایشان جای او نشستند، خانم خانه هم رفت سر قابلمه غذا. پیامبر آرام در گوشم خواندند.
على جان! زهرا سرور زن های جهان است. حوريه انسیه است. هروقت مشتاق بهشت میشوم، می بوسمش.
۴٩) سنن النبی، ص۵۶، ترجمه ج۴٣ بحارالانوار، ص١٢۴. منتهی الآمال ص١۶١
الحقیر!
غذا را هم زد و سراغ آسیاب رفت. کنارش نشستم. او گندم میریخت و من دسته آسیاب را می چرخاندم. پیامبر در
گـاهےعلۍفاطمہرا
اینگونہخطابمیڪرد:
ایهمہۍآرزوۍمن:)
الحقیر!
گـاهےعلۍفاطمہرا اینگونہخطابمیڪرد: ایهمہۍآرزوۍمن:)
- آه روزگارِ علیع ..