حبیبٌ لیسَ یعدلهُ حبیب
و ما لسواهُ فی قلبی نصیب
محبوبی که همانندش پیدا نمیشود
و جز او
هیچکس
سهمی از قلبم ندارد
عاشقانههای #امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بسم الله حزن
آن که بر در می کوبد شباهنگام، به کشتن چراغ آمده است…». توفان فرا رسید… . چه می خواهند از آشیان عاشقانه مهر و ماه؟ تو بنشین بانو! تو برنخیز به گشودن در؛ تو پشت در نایست! نرو…، همین جا بمان. آن که مشت بر در خانه ات می کوبد، با خداوند در ستیز است.
آن که شعله به دست در کوچه ایستاده، فتنه نابکاری است که قصد برافروختن آتشی ابدی دارد؛ آتش نفاقی که تا همیشه تاریخ خواهد سوخت.
کاش برنمی خاستی!
کاش برنمی خاستی… . تو ادامه رسول خدایی…، تو آمده ای تا اسلام زنده بماند و حق، سلامت باشد. تو زنده ای تا پیش روی آفتاب، سپر شوی و شمشیرهای برهنه ای را که به سوی امام نشانه رفته اند، حواله جان خویش کند
تو پشت در ایستادی و انگار قلب تمام هستی، آنجا پشت در ایستاده بود و می تپید… .
در باز شد به روی فتنه ای ناگهان.
در باز شد به سوی توفان نخستین ظلم…؛ دری که چون خنجر بر جان تو فرود آمد… ، دری که راه را برای آغاز همه ستم های تاریخ باز کرد، دری که به روی دشمن حق آغوش گشود و چشم مردمان خواب زده را به روی حقیقت بست…
هدایت شده از من حیث المجنون
چاه از صدای ناله پر شد اما
غم دل علی(ع) خالی نمیشه...
زینب گریست،
و در آغوش علی علیه السلام پناه گرفت
حسین علیه السلام شکست،
و در پناه علی التیام یافت
حسن علیه السلام نزدیک بود روح از تنش پرواز کند،
اوهم پیش پدر پناه گرفت،
اما علی،
پناهگاه عالم،
بعد از زهرا کجا آرام می گیری؟
الحقیر!
زینب گریست، و در آغوش علی علیه السلام پناه گرفت حسین علیه السلام شکست، و در پناه علی التیام یافت ح
الا ای چــــــــــــــــــــاه:)