بیایید زیارت عاشورا را در سرزمین کربلای وجودی خود تعریف کنیم
جبهه ی حسین و اصحاب علیهم السلام
جبهه ی یزید و زیاد و شمر
جبهه حق طلبی های نفس
جبهه باطل طلبی های نفس
مگر نه آنکه "یک کربلا مقابل هر انتخاب ماست"
کمی ترسناک شد!
سعی میکنم تا اخر محرم ولو اندکی، عاشورا را درساحت وجودیمان تعریف کنم، ان شاءالله
#کربلای_وجود
السلام علیک یا اباعبدالله...
علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار!
[سلام، طلب سلامتیست]
آقا جان!
میخواهم طلب سلامتی کنم، به وسعت تمام روزهای خلقت!
برای حسین وجودم،
برای آمر به حقِ درونم.
میخواهم عهد ببندم دگر پس از این، آنچه در وجودم به خوبی امر میکند را با تبعیت از هوای نفس به قتلگاه نکشانم... میخواهم طلب سلامتی کنم...
السلام علیک یا اباعبدالله!
#کربلای_وجود
الحقیر!
یک سوال مادرانه دارم، تیر خیلی درد داشت؟
من که لالایی نخوندم...
پسرم! خوابت برد؟
مداح گفت: جسارت نمیکنم
تسبیحشو انداخت وسط جمعیت گفت یکی زحمت بکشه برام بیاره
یه جونی برشگردوند به صاحبش
مداح نخ تسبیح و پاره کرد پرت کرد سمت جمعیت بازم گفت برام بیارید
یکی. یکی براش میاوردن
شروع کرد خوندن روضه حضرت علی اکبر:
اربا اربا یعنی همین
یکی پارو میاورد
یکی دستو میارد
یکی..... 💔
[رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
- رأفت برند حالت آن داغدیده را...
ـــ
...آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟
آیا که غمگساری و اندُهبری نمود
لیلای داغدیدۀ محنتکشیده را؟
بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد
آتش زدند لانۀ مرغ پریده را]