تو رادیو پرسید:
شما تکیه گاه چه کسایی تو زندگیتون هستید؟
هرکی یه چیزی می گفت، یهو یکی با لحن شهرستانی گفت: تکیه گاه همه ی ما خداست:)
الحقیر!
بخدا طاقت دوری نداریم عزیز دلم...:)) 🥲🫀
اشک ما منتظر دیدن گنبد شماست امام رضا:))
الحقیر!
دلتنگم، برای لحظه ی اولِ بی تکراری، که چشمانم، قاب کوچک تصویرت شد....
اقا جان خیلی شده که وسط صحن انقلاب روبه روی گنبد طلاتون وایستادیمم دست به سینه اشتباه السلام علبک یا ابا عبدالله گفتیم
ینی این قسمت نمیشه وسط بین الحرمین
روبه رو حرم سیدالشهدا اشتباهی سلام بدیم به امام رضا و....:))))
دلتنگیات هر شب درون سینهام گریه میکند، مانند کودکی که مادرش، او را به زور میخواباند..
-حسين صاين
الحقیر!
سالها ناگفته ماند این شرحِ درد...:)
تپیدن
سوختن
در خاک و خون غلطیدن و مردن
بحمدالله که درد عاشقی تدبیرها دارد...
لیلی از مجنون بسی مجنون تر است.
لیلای من!
کیستی تو؟
که زمین حیرانِ جمالت دائم به دور خود می چرخد و دور خورشید می رقصد!
و شمس در آتش هجران تو، آتش می گیرد و نورِ عشق سوزان او به تو اطرافش را روشن می کند.
و ماه خود را به تو می نمایاند که بگوید " به خدا می توانم آیینه رخت باشم! قابلم می دانی؟"
و درختان، به ادب و احترام تا آخر عمرشان برایت قیام می کنند!
و تمام پرندگان عالم هرروز با صداهای گوناگون مناجات می کنند با کبوتر های حرمت که سلام ما را به دردانه ی عالم خلقت برسانید...
محبوبم!
عالمِ وجود حیران توست، چه انتظاری از قلب من داری؟
گاهی گمان می کنم خورشید روزی دوبار با پاشیدن خون خود در آسمان حین طلوع و غروبش، مثلا تهدید می کند که اگر در آغوشم نگیری خواهم مرد...