الحقیر!
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی:) خوش اومدی آقای رئوف ای
رٵفتش ملموس است؛
نمی گذارد تنها بمانی
تو فقط دستت را از دست او نکِش!
اگر کشیدی، دوباره بگیر...
الحقیر!
به جان فاطمه مکن مولا ردم!
.
خواستم شروع کنم به نوشتن برایت ،
آن هم با رعایت فلان تکنیک و بهمان قاعده !
نوشتم هم . . کمی نوشتم !
ولی تو امامِ بیقاعدههایی ، امامِ بی سروپاهایی چون من که تهِ تکنیکشان این است وقتی چشمشان به گنبدت میخورد بی هیچ مقدمهای بگویند : الهی دورت بگردم آقا !
مرا چه ، به با قاعده نوشتن و گفتن !
آنهم از تو . .
تویی که هر بار مرا بیحساب و کتاب دعوت کردی بیایم کنارت و هربار بیحساب و کتابتر زندگیام را روبراه کردی برایم
الحقیر!
. خواستم شروع کنم به نوشتن برایت ، آن هم با رعایت فلان تکنیک و بهمان قاعده ! نوشتم هم . . کمی نوش
تکنیک کلمه ای فرانسوی ست که معادل فارسی آن فن. صنعت و شیوه و راهکار است