#خاطرهیآمرین
یک خاطره که توی سفرم به اصفهان ماه پیش برام پیش اومد این بود که با همسرم و ۳ تا کوچولوهامون رفته بودیم میدان نقش جهان.نزدیک مسجد شیخ بهایی بودیم که شهادت امام جواد علیه السلام بود.رفتیم از مغازه ای که کنار عقب نشینی تندیس شیخ بهایی بود خرید کنیم که دختر ۲ونیم سالم بغلم بود.فروشنده موسیقی با صدای خانم گذاشته بود.همسرم بهشون گفت که خاموش کنه چون شهادت هست.و فروشنده شرمنده شد و خاموش کرو و گفت نمیدونسته که شهادت هست.البته من بعدا به همسرم گفتم که به اون آقا باید میگفتی که موسیقی بی غیرتی نسبت به انجام گناه میاره و سعی کنه هیچوقت به موسیقی مخصوصا صدای خانم گوش نکنه.که یکباره دیدم ۳تا خانم که کشف حجاب کرده بودن و در حال عکس گرفتن از خودشون و تندیس بودن با صدای بلند و بچه به بغل گفتم خانم ها شالهاتون رو سرتون کنید.یکی از خانم ها که به قول استاد تقوی حق پذیر بود تمام موهاش که ریخته بود دورش جمع کرد و شالش رو سرش کرد و کاملا حجابش رو رعایت کرد.خانم دیگه ای که دنبال بحث بود بزور در حال سر کردن شالش بود که من متوجه شدم دوستشون که از اونها فاصله داشت متوجه تذکرم نشده و دوباره گفتم خانم با شما بودم روسریت رو سرت کن.و ایشونم سرش کرد ولی اون دوستشون که عرض کردم دنبال بحث بود و عناد داشت بهم جواب داد که دارم سرم میکنم چند بار میگی.منم گفتم که با شما نبودم به شما که یکبار تذکر دادم با دوستتون بودم که متوجه نشد.خلاصه هر سه سرشون کردن و این در حالی بود که نزدیک به ۲۰ نفر زن و مرد که هیچکدام ظاهر مذهبی نداشتن روی سکوهایی که جلوی تندیس شیخ بهایی بود نشسته بودن و شاهد وضع بی حجابی این خانم ها و تذکرات من بودن.بعد از اینکه خریدمون رو کردیم رفتیم نزدیک تندیس دیدم دوباره ۲ تا از اون خانم ها جلوی همه کسانی که روی سکوها نشستن کشف حجاب کردن و دارن عکس میگیرن و جالب بود اون خانومی که گفتم با تذکر اولم حجابش رد کامل رعایت کرده همچنان با حجاب بود.بهش اشاره کردم که به دوستتو بگو شالش رو سرش کنه و اون هم رفت جلو به دوستش گفت خانم میگه شالت رو سرت کن و خانمی که دنبال بحث بود بهش آروم گفت ولش کن محلش نده.منم با بچه به بغل حوض کوچیکی که اونجا بود رو دور زدم و رفتم جلوی صورت خانمی که کشف حجاب کرده بود و با صراحت و قاطعیت گفتم مگه بهتون نگفتم روسریتون رو سرتون کنین.بعد که قاطعیتم رو دید بهم گفت خوب بزار از دوستم عکس بگیرم بعد سرم میکنم منم گفتم چه ربطی داره اول سرت کن بعد عکست رو بگیر.بزور سرش کرد و برگشتم به دوستش که اون هم کنار تندیس ایستاده بود وکشف حجاب کرده بود گفتم خانم همین الان روسریت رو بپوش. اونم به اکراه سرش کرد ولی کلمه ای با هام بحث نکرد که یک دفعه اون خانمی که گفتم دنبال بحث بود برگشت بهم گفت همین مونده که تو بهم تذکر بدی منم گفتم معلومه عزیزم هرکی خطایی مرتکب بشه وظیفه همه هست که بهم تذکر بدن و در جواب بهم گفت که برو بابا و شوهرم اومد جواب داد که من بابای تونیستم و وقتی اونها قاطعیت ما رو دیدن دیگه کلا شالشون رو از سرشون در نیاوردن.فقط نکته عجیب این بود که خدا اصلا به من اجازه فکر کردن نداد که با خودم فکر کنم که الان بچه به بغلم هست شاید خطرناک باشه یا نزدیک ۲۰ نفر که ظاهر هیچکدوم مذهبی نبود شاهد حرفهای ما بودن و هیچ دخالتی یا حمایتی از اون خانم ها نکردن خدا روشکر.
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🏴
#خاطرهیآمرین
امشب مراسم داشت تموم میشد
تو فضای باز بودیم
بلند شدم بیام
دیدم سه تا خانم ردیف آخر خانم ها نشستن و پشتشون ردیف آقایون شروع شده
یکیشون موهاش از پشت بیرون بود
این پا و اون پا کردم...وسوسه میشدم که نگم
یهو به لطف خدا
عزمم رو جزم کردم
رفتم گفتم قربونتون برم
عزیزم موهاتون رو بزارید داخل
با روی گشاده گفتن که
چشم عزیزم
اومدم این سمت
نگاه کردم ببینم درست کردن
دیدم بعله موها رو پوشوندن
الحمدلله
هم خوشحال بودم هم ناراحت
خوشحال از اینکه واجبم رو انجام دادم و اگه انجام نمیدادم عذاب وجدان میگرفتم
ناراحت از اینکه
بین اون همه جمعیت
یک نفر نبوده به این خانم بگه
باید به این باور برسیم که با گفتن ما
خیلی وضعیت جامعه تغییر میکنه
باید به این باور برسیم که بدحجابا هم فطرت پاکی دارن و با بیان خوب ما و توجیه کردنشون میپذیرن
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🧕
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴