ما نتخیله لذة فی هذا العالم فهو فی الحقیقة لیس بلذة، بل کل ذلک خلاص عن الألم و انتقال من ألم إلی ألم آخر.
و إنما اللذة بالحقیقة هی اللذة الروحانیة.
آنچه درین عالم لذت میپنداریم، در حقیقت لذت نیست!
بلکه رهایی از یک رنج و افتادن در یک درد دیگر است.
لذت حقیقی فقط لذت روحانی است!
🌱خواجه نصیر، تلخیص المحصل
#شطحیات
#حکیمانه
#نغز
•✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•
«نَفَحاتُ وَصلکَ اَوقَدَت جَمَراتِ شَوقِکَ فِي الحَشا»
ز غمت به سینه «کَم» آتشی که نزد زبانه «کَما تَشا»
تو چه مظهری که ز جلوهٔ تو صدای صیحهٔ صوفیان
گذرد ز ذروهٔ لامکان، که: خوشا جمال ازل؛ خوشا
همه اهل مسجد و صومعه، پی وردِ صبح و دعای شب
من و ذکر طلعت و طرهٔ تو «مِنَ الغَداةِ اِلَی العِشا»
ز کمند زلف تو هر شکن، گرهی فکنده به کار من
به گرهگشایی لعل خود: که ز کار من گرهی گشا
دل من به عشقِ تو مینهد، قدمِ وفا به ره طلب
«فَلَئِن سَعیٰ فَبِهِ سَعیٰ و لَئِن مَشیٰ فَبِهِ مَشیٰ»
به تو داشت خو دلِ گشتهخون، ز تو بود جان مرا سکون
«فَهَجَرتَنی و جَعَلتَنی مُتَحَیِّرا مُتَوَحِّشا»
چه جفا که جامی خستهدل ز جدایی تو نمیکشد
قدم از طریق جفا بکش؛ سوی عاشقان جفاکش آ
🌱 شاهکاری از عبد الرحمن جامی
#شعر
•✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•
آوارگیها
«نَفَحاتُ وَصلکَ اَوقَدَت جَمَراتِ شَوقِکَ فِي الحَشا» ز غمت به سینه «کَم» آتشی که نزد زبانه «کَما ت
ترجمه قسمتهای عربی:
۱. بوی وصال تو، آتش دلتنگی را در دلم برافروخت. از غم تو در سینه ام چقدر آتش هست که هر طور دلش میخواهد، زبانه میکشد.
۳. از صبح تا شب.
۵. اگر دلم میدود، با عشق میدود و اگر قدم میزند با عشق قدم میزند.
۶. اما تو مرا رها نمودی و سرگردان و گریزانم کردی.
•✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•