eitaa logo
🇮🇷 منتظران ظهور ترک آباد
2.6هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
123 فایل
اخبار روستای ترک آبــــــــــاد، اردکان، یزد جهت ارتباطات به ایدی های زیر مراجعه فرمایید: مدیران: @Admin1359 @Kazembrave @Amir_Mohamd1388 جهت تبلیغات در کانال به این آی دی مراجعه فرمایید @Mt6232
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 فرا رسیدن سالروز بزرگترین مصیبت عالم امکان، شهادت جانگداز حضرت أباعبدالله الحسین علیه‌السلام و جمعی از بنی‌هاشم و اصحاب با لب تشنه و به اسارت رفتن مخدّرات پرده‌نشین و اهل‌بیت رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله به دست جنایتکاران ناپاک و خبیث بنی‌امیّه لعنة‌الله‌علیهم‌أجمعین را به محضر مقدّس یگانه منتقم آل‌الله، حضرت بقیّة‌الله‌الأعظم عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همۀ شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. ◾️مرحوم علامه امینی در شب عاشورا برای سلامتی امام_زمان ارواحناله‌الفداء، صدقه کنار می‌گذاشتند و می‌گفتند: در شب و روز عاشورا، قلب امام زمان علیه‌السلام، تحت شدیدترین فشارهاست. ما هم از دادن برای وجود مقدّس مولایمان، خواندن دعای سلامتی حضرت و شرکت در مجالس ذکر مصیبت، برای ابراز همدردی و مواسات با صاحب عزا غافل نشویم و در این شب و روز، حال عزاداران واقعی که عزیزی از دست داده‌اند را به خود بگیریم؛ و تصمیمِ اینکه از روز تا به مدّت چهل روز، بخوانیم به نیّت تعجیل در امر فرج مولای غریبمان و نیز برآورده شدن حاجات به دعای آن حضرت. 🚩 «أینَ الطّالبُ بِدَمِ المقتول بکربلاء.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴رسالت نهایی بر 🖤ما تا هزار سال دیگه هم گریه میکنیم تا تمام بشریت بپرسند ... ▪️این اشک برای الان هم هست ... ▪️ اشک منشأ سبک زندگی جدید ...
❇️ حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد ✅ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار ‌می‌کردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت: 🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید. ▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱) عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت: 🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه می‌گیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن می‌شوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم. ▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد: 🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟! ▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲) ⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸ (۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵. (۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶. 🏷
🔘 حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد ☑️ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار ‌می‌کردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت: 🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید. ▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱) عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت: 🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه می‌گیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن می‌شوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم. ▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد: 🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟! ▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲) ⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸ (۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵. (۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶. 🏷
🔘 شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 🏷 قسمت اول: ▫️ حضرت علی اکبر علیه السلام مرکب به سوی میدان راند. ✨ با رسیدن او به میدان رزم، لشکر ستمگر دشمن، گویا جمال محمد صلی الله علیه وآله، جلال علی علیه السلام، عصمت فاطمه علیها السلام، کرامت حسن علیه السلام و شجاعت حسین علیه السلام را در برابر خود جلوه گر دید. این جوان رعنا که به گروه دشمن ‌می‌تازد، آیا علی اکبر علیه السلام است، یا جدّش امیر مؤمنان علیه السلام یا چنگال توانمند مرگ که به جان آنان فرو ‌می‌رود، یا صاعقه برق که آنان را ‌می‌سوزاند؟! گروهی از شجاعتش مدهوش و میخ کوب. فریاد تکبیر و تبارک اللَّه بلند بود. به هر سو که ‌می‌تاخت، دشمن ‌می‌گریخت و هیچ کس توان رویارویی با او را نداشت. ⚔ در میدان نبرد آرام نداشت؛ گاه رجز ‌می‌خواند و خود را معرفی ‌می‌کرد، گاه هدفش را ‌می‌گفت و از دلاوریش سخن ‌می‌گفت. (۱) گاه به خیمه حمله ‌می‌کرد و سپاه متجاوز را به میسره ‌می‌کشاند و گاه به قلب دشمن ‌می‌تاخت. هیچ دلاوری با او روبرو نمی‌شد، مگر آنکه دونیمش ‌می‌کرد. هیچ شجاعی پیش نمی‌آمد مگر آنکه کشته ‌می‌شد، تا آنکه یک صد و بیست پهلوان را از دم تیغ گذراند. از انبوه لشکر بیم نداشت و در اوج نبرد، نشانه‌های اجداد طاهرینش از او ‌می‌درخشید. 🩸 امّا افسوس! کثرت زخم و خونریزی فراوان و شدّت تشنگی توانی برایش نگذاشت تا با آن ددمنشان، پیکار را ادامه دهد. در اینجا بود که شوق لقای پروردگارش در او شدّت یافت. خواست از حیات پدر توشه ای برگیرد و با او وداعی دیگر داشته باشد. از میدان نزد پدر آمد و زبان به شکایت گشود، ضربات تیر و شمشیر، گرما و تشنگی تاب و توانش را کاسته بود، عرضه داشت: 🔹 سنگینی آهن توانم را برده، آیا آبی هست تا علیه دشمنان نیرو گیرم؟! ▫️ شاید برآورده کردن درخواست حضرت علی اکبر علیه السلام، از ناحیه پدرش حضرت سید الشهداء علیه السلام از طریقی چون معجزه ممکن و میسر بوده؛ امّا حضرت از این کار امتناع ورزید تا بلکه فرزندش به مقام بالاتری دست یابد و در روز رستاخیز نزد خداوندِ جلیل، به خاطر شهادت مظلومانه اش پاداش بیشتری داشته باشد. پس او را بشارت داد که به زودی به دریای بی کران رحمت خداوندی وارد ‌می‌شود و جدّ بزرگوارش آن منجی بزرگ صلی الله علیه وآله او را با جامی سیراب خواهد کرد که هرگز تشنه نخواهد شد، آن گاه انگشترِ خود را به او داد تا در دهان گذارد. 🌟 حضرت علی اکبر علیه السلام در حالی به میدان رفت که آن بشارت صادقه، سر تا پای او را غرق نشاط و سرور کرده بود؛ دیگر نمی‌دانست دشمن سر یا سینه او را نشانه ‌می‌رود یا به منتهای آرزویش نزدیک ‌می‌شود، تا آن که تعداد کشته گان را به دویست نفر رساند. 🏴 انتظارش سرآمد و شهادت بر فراز سر مطهّر او به پرواز درآمد. شمشیر مرّه بن منقذ عبدی سر آن بزرگوار را نشانه رفت و سپس ضربت نیزه بر پشت وی، بی تاب و توان، گردن اسب را با دستان گرفت، اسب او را میان لشکر برد، دشمنان اهل بیت علیهم السلام پیکرش را قطعه قطعه کردند. ⬅️ بدرقه جان: سیری در زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ۷۷ 🏷 ✅ منتظران ظهور ترک آباد ╭═🔹💠💠  🔹═╮ 🆔@abadikhabar ╰═🔸 💠💠 🔸═╯