eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
40 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهان تو اند با دعا مهدی جان حرف دلشان نیست!،نیا! مهدی جان دکان زده اند در نبودت اینجا با ریش و عبا و ادعا مهدی جان
ماییم.. که بی‌قُماش و بی‌سیمْ خوشیم... در رَنجْ مُرَفَّهیم و در بیمْ خوشیم.... تا دورِ اَبَد... از میِ تسلیمْ خوشیم... تا ظَنّ نبری که ما چو تو نیمْ‌خوشیم...
. از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند هرچه آفاق بجویند کران تا به کران می‌روم تا که به صاحب‌نظری باز رسم محرم ما نبود دیدهٔ کوته‌نظران دل چون آینهٔ اهل صفا می‌شکنند که ز خود بی‌خبرند این ز خدا بی‌خبران دل من دار که در زلف‌ شکن در شکنت یادگاری است ز سر حلقهٔ شوریده‌سران گل این باغ به جز حسرت و داغم نفزود لاله‌رویا تو ببخشای به خونین‌جگران ره بیدادگران بخت من آموخت تو را ورنه دانم تو کجا و ره بیدادگران سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن کاین بود عاقبت کار جهان گذران شهریارا غم آوارگی و دربه‌دری شورها در دلم انگیخته چون نوسفران  
تو آنی و ما کمــــتر از آن و اینیم برخیز که در بـــــــــــاور تو بنشینیم شب با همه ی تیرگی اش آخر شد ای صبح چه خوب است تو را میبینیم ❄️
طلوع گرم چشمانت مرا صادق ترین صبح است اگر نہ ڪار خورشید جهان  عادت  شده  ما را...
لکنت گرفته دست و پاهای زبانم را دارد روانی میکند لحنت روانم را میرقصد و می‌لرزد و اشعار میخواند بدمست کرده اسکانت استکانم را این روزها یک جنگل وحشی ست این دنیا در کنج آغوش تو می سازم جهانم را گم میشوم پیدا کنم در نام زیبایت با وصل میم ملکیت   نام و نشانم را "جانم عزیزم دوستت دارم" چه تکراری است ای کاش امشب بشنوم "پیشت بمانم؟" را
ای که عطرت در وجودم هست مانند گلی کار من را دوست داری،قرص من را میقولی؟
☘☘☘ این دوتا دندان پایینت مرا از هوش برد آن هویج دست خرگوش مرا این موش خورد جرم دزدی از حساب پادشاه مصر چیست من نمیدانم ولی این بچه را باید فِشرد😍😬 ☘☘☘☘
بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس 🦋
سرم به سنگِ هر اندوهِ محکمی بخورَد کسی که از تو فراری شود نخواهم بود.. مهدی_فرجی
. دوری زِ تو امانِ دلم را بُریده است با گریه رو به کرببلا می‌دهم سلام 😭
اصلاً نه نوکر، فکر کن سائل رسیده است لب تشنه‌ای دیگر لبِ ساحل رسیده است در خانه‌ات دیوانه‌ها را راه دادی اصلاً به کوی تو مگر عاقل رسیده است؟ گندم شد این بذر دعا هربار، اما از من مدام آتش به این حاصل رسیده است قابل نبود اشکی که از چشم من افتاد این گریه‌کن هربار ناقابل رسیده است سمت تو باید دل بُرید از جان، که هرکس جز این بیاید، عاطل و باطل رسیده است تا کربلایت آمدن که پا نمی‌خواست هرکس سراغت آمده با دل رسیده است دیر آمدم، در بسته بود، اما به دادم در زندگی لطف ابوفاضل رسیده است ** در کربلا هم دیر شد دیدارِ آخر زینب رسید اما پس از قاتل رسیده است ✍
در میکده دوش، زاهدی دیدم مست تسبیح به گردن و صُراحی در دست گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت: از میکده هم به سوی حق راهی هست
برون کردی مرا از دل چو دل با دیگری داری کجا یاد آوری از من؟ که از من بهتری داری
گل چو خندید محال است دگر غنچه شود سر چو آشفته شد از عشق، به‌سامان نشود 🌸
برای ما که کسی شعر نخواهد گفت خوشا به حال تویی که مخاطب شعری
بی دوست بدون هیچ گونه خبری ای جمعه تو باز هم که پیدایت شد
امتحان کن ساده و معصوم لبخندی بزن تا ببینی باز هم دیوانه پیدا می شود
‌ مائیم و خیال ِ یار و این گوشهٔ دل...
وقت دل_ڪندن به فڪر باز پیوستن مباش دل بریدن وعده ے دیـدار میخواهد مگـر ...
هستی ام رفت و دلم سوخت و خون شد جگرم با خبر باش که بعد از تو چه آمد به سرم در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی نکته اینجاست که من راز نگهدارترم... گرچه آزردی ام ای دوست، محال است که من چون تو از دوست به بیگانه شکایت ببرم راه بر گریه ی من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست باشد! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم...
لبهای تو پرورده درونم هیجان را چشمان تو آموخت به من فن بیان را
سرایی را که صاحب نیست ویرانی است معمارش دل بی عشق می گردد خراب آهسته آهسته💔
ما منتظرِ گاهِ نگاهت هستیم در حسرت آن صورت ماهت هستیم ای حجت حق اگر بدانی قابل آماده‌ی تکمیل سپاهت هستیم 🌱اللهم عجل لولیک الفرج