eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
50 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
ما رایت ِ زینب کبری به عالم یاد داد زندگی با او فقط زیباست ، ای جانم حسین
ما دو پیاله‌ایم که لبریز باده‌ایم این دو پیاله را به ملک هم نداده‌ایم تا وقت می‌کنیم حسینیه می‌رویم ما سالهاست شیعه‌ی گریان جاده‌ایم با هر سلام صبح به آقای بی‌کفن انگار روبروی حرم ایستاده‌ایم با رعیتیِ خانه‌ی ارباب با وفا احساس می‌کنیم که ارباب زاده‌ایم شکر خدا که نان شب ما حسین شد ممنون لطف مادر این خانواده‌ایم بال ملائک است که ما را می‌آورد یعنی سواره‌ایم اگر چه پیاده‌ایم داریم با حسین حسین پیر می‌شویم خوشحال از این جوانی از دست داده‌ایم        علی اکبرلطیفیان........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شدّت این عشق در شعرم نمی‌گنجد چرا بی خیال شعر اصلا ، دوستت دارم حسین
باید که عمر را به سجده ء شُکری تمام کرد آن هم به شُکر خلقت اربابمان حسین(ع) "عاصی" 🍃🖤🍃😭
سلام بر سنگ صبور مادر سادات، آقا جانم امام حسن تا دمم گفت حسین بازدمم گفت حسن مهرش افتاد به قلبم جگرم گفت حسن نَفَسم گفت حسین نبض دلم گفت حسن خون جاری شده در بین رگم گفت حسن لحن طوفانی هر شاعر اگر گفت حسین به خود «نون و قلم، نون و قلم» گفت حسن مادرم شیر به من داد وَ می گفت حسین شیر نوشیدم و این چشم ترم گفت حسن پدرم سینه زنم کرد وَ می گفت حسین هر زمان سینه زدم هم پدرم گفت حسن کربلا در وسط معبر بین الحرمین دو حرم دیدم و ناگاه دلم گفت حسن خواهرم، آب که نوشید دلش رفت حرم وسط راه حرم، رو به حرم، گفت حسن مضطرب بودم و در فکر قیامت ناگاه یک نفر در دل پر تاب و تبم گفت حسن همه گفتند حسین و همه خواندند حسین وَ فقط مادر او با قد خم گفت حسن شاعر نصیر‌ حسنی
عجیب نیست که دائم سر زبان من است حسن قشنگ‌ترین واژه درجهان من است اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم زبان برای همین کار در دهان من است همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله پس از علی ولی الله در اذان من است گدای سفره ‌ی او بوده اند اجدادم همین بزرگترین فخر خاندان من است به تیره روزی شب های خویش مفتخرم برای اینکه حسن ماه آسمان من است غم نداری خود را نمی‌خورم هرگز چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است مرا به شاعر درگاه او شناخته اند هزار شکر که در شهر این نشان من است قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست ولی محبت او برتر از توان من است اگر چه جان جهان شد برای ما اما همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
آیه آیه آب در گوش علی آواز خواند قصه شرمندگی و قصه پرواز خواند گریه های او صدای رزم خوانی های اوست آنکه بابا نام او را آخرین سرباز خواند
ای همیشه نام تو وِرد زبان ها یا حسین مهربان تر از تمام مهربان ها یا حسین بهترین عنوان در این عالم حسینی بودن است ای فدای تربتت نام و نشان ها یا حسین ای حسینی که همه عالم شده دیوانه ات ای شده پروانه ی شمع تو جان ها یا حسین هر زمینی کربلا و هر زمانی روز توست ای فراتر از زمان ها و مکان ها یا حسین ای فدای دختران تو تمام دختران ای به قربان جوان تو جوان ها یا حسین ای برایت گریه کرده اِنس و جن و طیر و وحش شد عزادارت زمین و آسمان ها یا حسین زور بازوی تو و عباسِ تو که جای خود خاک پای اصغر تو پهلوان ها یا حسین بهترین اصحاب، اصحاب شما بودند و بس نیست در دنیا کسی مانند آنها یا حسین نام زیبای تو صدها مُرده را جان می دهد ای توانبخش تمام ناتوان ها یا حسین تا قیامت داغ جانسوز تو بر دلهای ما تا ابد نام تو جاری بر زبان ها یا حسین در میان مردمِ ایرانِ اسلامی ما عاشقت مرد و زن و پیر و جوان ها یا حسین کاش وقف تو شویم و کاشکی مصرف شود در مسیر تو فقط تاب و توان ها یا حسین مهدی شریفی
آسان تر از آن نيست، ولي ماه محرم دشوارترين كار جهان،خوردن آب است... 🏴
مریضم من شِفای من حسین است به هر دردی دوای من حسین است اگر گریه م برایش شور عشق است صفای دل برای من حسین است خداوندا مکن از او جدایم همه مهر و وفای من حسین است سزاوارام خدا بر این ارادت؟ بگو یارب سزای من حسین است به جز عشقش مگر عشقی شود یافت همه عشق و صفای من حسین است اگر نا و نوایی بر دلم هست فقط نا و نوای من حسین است ندارم توشه ای در روز محشر گمان دارم خدای من حسین است
خاک، سردی با خودش می‌آورد اما چرا .. خاک تو آتش به جان شیعیان انداخته
اشکی‌ که‌ داده‌ای‌ همه‌ی‌ ثروت‌ من‌ است در کاسه‌های‌ چشم‌ گدا، ‌زر گذاشتی …! 🏴
دیدی که در فراق حرم گریه می‌کنم در سینه‌ام به سمت حرم در گذاشتی ..
با هر غمی شبیه و برابر نمی شود هر روضه ای که روضه ی اصغر(ع) نمی شود زخمی گذاشت حرمله بر قلب اهل بیت زخمی که بسته تا خود محشر نمی شود شش ماهه را ز شیر مگر می شود گرفت!!!؟ باشد، ولی به تیر که دیگر نمی شود اصلا به فرض جرم پدر، هیچ کودکی با حکم هیچ محکمه کیفر نمی شود شرمنده گشت آب و گلویی که تر نشد اما سه شعبه وقف کبوتر نمی شود ظلمت به روی پیکر خورشید اگر چه تاخت بر جسم شیرخواره که آخر نمی شود باب الحوائجی است که جز با نگاه او این اشک های یخ زده گوهر نمی شود هرکس گرفت حاجت از او غرق اشک گفت: هر روضه ای که روضه ی اصغر(ع)نمی شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی سید مجید بنی‌فاطمه در واکنش به اهانت به قرآن 🍃🌹🍃🌹
بسم الله الرحمن الرحیم نگاهِ ملتمس‌اش تا به آن کران اُفتاد زد آنقدر به زمین پا  که نیمه‌جان اُفتاد حرارتِ جگرِ عمه‌اش  تنش سوزاند کشید آهی و آتش به استخوان اُفتاد گرفته بازوی او را ، امانتِ حسن است به ناله گفت مَرو  عمه از توان اُفتاد گرفته بود که ناخن  به صورتش  نزند ولی به چهره‌اش از زخمها نشان اُفتاد همینکه دید رهایش نمی‌کند عمه به روی سینه‌ی خود زد  به الامان اُفتاد نگاه کن که بزرگ قبیله را کشتند خدایِ من تَهِ گودال آسمان اُفتاد نگاه کن به تَنِ ذوالجناح نیزه زدند بلند مرتبه شاهی نفَس زنان اُفتاد تلاش کرد بماند به زین ، هُلَش دادند که چند نیزه به او خورد و ناگهان اُفتاد * * * یتیم گریه کند عرش را بهم بزند به گریه‌های یتیمانه‌ای چُنان اُفتاد... که عمه دید حسن را میانِ کوچه‌ی تنگ کنارِ مادرش  آنجا به سر زنان اُفتاد کشید بازوی خود را دوید تا گودال سرش شکست همینکه دوان دوان اُفتاد در ازدحامِ حرامی چه سخت رد می‌شد که چند دفعه دراین بِین بی امان اُفتاد میان شهیه‌یِ اسبان و نعره‌های هجوم نگاهِ او به عمو بینِ قاتلان اُفتاد از این و آن چقدر ضربه خود اما رفت که دید موی عمو دست این و آن اُفتاد رسید در تَهِ گودال روبروی سنان میانِ حرمله و شمر و ساربان  اُفتاد عمو به خاک و سرش روی دامن باباست کنارِ این دو   زنی با قدی کمان اُفتاد همینکه خواست بگوید پدر ؛ عمو را دید همینکه گفت عمو دستش آن میان اُفتاد (حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۳۰)
روضه گاهی‌ فقط یک بیت شعرِ ناب روضه‌ست کنج خرابه دیدنِ مهتاب، روضه‌ست گاهی تمام‌ روضه ذکرِ (یاحسین(ع))است بر نوکران یادِ غمِ ارباب، روضه‌ست یک کودک شش ماهه و تیر سه شعبه تنها کلامی گفتن از این باب، روضه‌ست یک مادر غمدیده حین روضه غش کرد اصلا غمِ یک مادرِ بی‌تاب روضه‌ست وقتی ببیند دختری خواب پدر را با گریه بر می‌خیزد، آری، خواب روضه‌ست بر هر که مشتاق است شور کربلا را تنها نظر بر عکس تویِ قاب روضه‌ست بردند ظرفی آب بهرِ واعظ امشب خون شد دلش می‌گفت: امشب، آب، روضه‌ست
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 تا پلک را زدیم به هم، کاروان گذشت! پژواکِ آتشِ عطش از آسمان گذشت! تا رو کنیم سوی حرم، دود بود و دود کز فرطِ روسیاهیِ مان از جهان گذشت! «دِل دِل» کنیم تا و دلایل بیاوریم، چون ابر، فرصت آمد و دامن کشان گذشت! هر گرزِ آهنین سپر انداخت پیشِ تو هر تیر با تو بود طرف، نیمه جان گذشت! هر خنجری که حنجرِ سبزت نشان گرفت دستی به سر گذاشت و با "اَلامان "گذشت! تو ماهِ عیدِ فطری و اثباتِ رؤیتت آه ای یقینِ محض! به شک و گمان گذشت! می شد به پیشِ تیرِ تو باشم سپر، حسین! فرصت ولی به تیزیِ تیر از کمان گذشت.... فروغی_ مقدم
■ اصلا دلیل زندگی من محرم است دنیای بی حسین برایم جهنم است غم بر حرارت دل من طعنه می‌زند آتش بگیر موسم ماه محرم است یابن‌الشّبیب روضه دوباره شروع شد یعنی بساط گریه همیشه فراهم است پیچیده در جهان همه جا شعر محتشم "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" باران اشک می‌چکد از چشم آسمان در سوگ تو حسین جهان غرق ماتم است جبریل روضه خواند و مَلائک گریستند "سرهای قدسیان همه" در ماتمت خم است کرب‌وبلا که مقتل خون خدا شده است بعد از حسین مرکز عشاق عالم است من از ازل که گریه‌کن روضه‌ی توام این یادگاری از پدرم، ارث آدم است "ای کشته‌ی فتاده به هامون"، قتیل اشک عالم فدای تو بشود باز هم کم است روضه بس است مقتل غم را ورق زدم دیدم که آیه‌های تنت نامنظم است