اى جامِ بهم ريخته ، صدبار نگفتم
با سنگدلان يار مشو ، مى شكنندت!؟
فريدون_مشيری
تقدیم به بزرگمرد کوچک علی لندی 🌷
گاهی تجلی می کند دریا درآتش
عشقی که پیدا می کند معنا در آتش
خون سیاوش در رگ یک مرد کوچک طوفان غیرت می کند برپا، در آتش
پروانگی آغاز دوران جنون است
بی بال وپر کی می کند پر وا در آتش؟
ققنوس را دیدی که سرمست و خرامان
بشکوه رقصی می کند زیبا درآتش؟
سیر مراتب را چو از عشاق پرسی
گویند رتبت می رود بالا در آتش
خون نامه های ادعای عاشقی را
معشوق گاهی می کند امضا در آتش
#راهی
1_6766958300.mp3
6.89M
♦️سرود «آقا اجازه» ویژه روز اول مدرسه
✅ سلام و تحیت
✅ روز اول مدرسه را با نام
امام عصر عجل الله تعالی فرجه
آغاز کنیم.
#بازگشایی_مدارس
#سرباز_امام_زمان
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
باز تابستان اسیر لشکر پاییز شد
چشمم از تکرار این مرثیـّه باران خیز شد
هیچ کس دیگر نمی گیرد سراغی از درخت
جز تبرزینی که پرچمدار این تبعیض شد
باغ، عریان در میان های و هوی باد ها
سرخ و زرد ازدیدن این حال شرم آمیز شد
نغمه ی شاد و خیال انگیز فوج چلچله
کم کمک، گم در سکوتی سرد و حزن انگیز شد
سردی بازار باغ و قارقار هر کلاغ
درشکستن های بغض ابر، دستاویز شد
نعره هایی از دل تنگش زد و بی اختیار سیل اشک از چشمه ی چشم ترش سرریز شد
بوی باران، یاد عشق باغ را هم تازه کرد
باخیالش مست و بی پروا و بی پرهیز شد
خواب آمد برد او را سوی رؤیای بهار
مانع مرگش از اندوه جدایی نیز شد
#راهی
(م_کرمانی)
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
هشت روز است که با درد مدارا دارد
کوهِ صبری که در این بسترِ غم، جا دارد
هشت روز است که از زهر به خود میپیچد
هشت روز است که از مرگ تمنا دارد
هشت روز است که جان کندنِ او را دیده
همسری که به کنارش غم عُظمی دارد
ذره ذره نفسش سوخت، تنش آب شده
هشت روز است که اینگونه تقلا دارد
هشت تَن کشتهی زهرند از اجدادش لیک...
زهر این دفعه چرا شکلِ معما دارد؟!
سرِ او روی زمین مانده در این مدت؟ نه!
پسری هست به دامن سرِ بابا دارد
* *
خانهاش کرببلا حجرهی او گودال است
هشت روز است به لب وای حسینا دارد
هشت روز است که در خلوت خود میخواند:
چقَدَر گودی گودال مگر جا دارد؟!
روضه میخوانْد: چرا آنهمه طولش دادند
یک نفر تشنه مگر آنهمه بلوا دارد
وقت دارند سه ساعت سرِ فرصت بزنند
شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد
آه از آن سینه که سنگینیِ پا را حس کرد
وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد
شمر مشغولِ حسین است، گَهی هم میزد،
خواهری را که به سر، چادرِ زهرا دارد...
#حسن_لطفی
*حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) در روز اول ماه ربیع مسموم و در هشتم ماه ربیع مظلومانه به شهادت رسیدند.
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
از آن زمان که خدایم سرشت تا باشم
نوشت تا که فقط عاشق شما باشم
نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم
نوشت تا که فقط با تو آشنا باشم
خدا رقم زده این سرنوشت را؛ چه کنم!
همیشه شاه تو باشی و من گدا باشم
امام عصر! امام زمان! مباد دمی
دمی که از تو و از یاد تو جدا باشم
تو نیستی و من این را ز خود نپرسیدم
در این زمانه که او نیست، من چرا باشم
میان خانهات امشب عزا به پا کردی
چه میشود که در آن مجلس عزا باشم
برای آنکه کمی در غمت شریک شوم
اجازه میدهی امشب که سامرا باشم؟
قسم به اشک روانت برای من بنویس
که باز یک سحر جمعه کربلا باشم
#محمدعلي_بيابانی
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
یابن الحسن! فدای تو و دیدهی ترت
خون، جای اشک میچکد از چشم اطهرت
داغی نشسته بر جگرِ داغدار تو
در خون نشسته است دل درد پرورت
قربان آن امام، که در آخرین نفس
سیراب گشته است به دست مطهرت
ای سروِ سرفرازِ جهان، سروِ سربلند
از ماتمِ پدر، چه رسیدهست بر سرت
بهر تسلی دل درد آشنای تو
صف بستهاند خیل ملائک برابرت
ما را شریک درد و غم خود حساب کن
ما دل شکستهایم ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم،
مارا ببر به دیدنِ باغِ معطرت
رفتی به پشت پردهی غیبت؛ ولی شدهست
صدها هزار عاشق و عارف کبوترت
چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز
روشن شود جهان زحضور منورت
از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق
دارد سلام و عرض ارادت به محضرت
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
زهر افتاده به جانِ جگرم مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشکِ پدر، آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعلهورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل، زهر اثر بگذارد
کشته از صحنهی دیوار و درم، مهدی جان
لحظهای نیست عزیزم که تداعی نشود
وقعهی کرب و بلا در نظرم مهدی جان
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
خونِ قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان
میدرخشد رُخِ ماهِ تو، بهیاد آوردم،
سرِ نورانی هجده قمرم مهدی جان
#سعید_خرازی
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
اگر با غُصه و غَم همندیمی
غبار غم رسد با هر نسیمی
بیا همراه با مهدی بگوئیم
"یتیمی درد بی درمان یتیمی"
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
گهی در باغ، با گلها بنالیم
گهی چون بلبلی شیدا بنالیم
اگر خواهی بنالی با دل ما
بیا با مهدی زهرا بنالیم
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
کتیبه بر در و دیوار بستند
دل آیینهرویان را شکستند
عزای سامرا داغ مدینهست
حسنها داغدار کوچه هستند
#میثم_مؤمنی_نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕯من فدای شال مشکی عزات
آجرک الله یا صاحب الزمان🖤🏴
اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم
اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم
من از “اِلّا جمیلا” یی که زینب گفت دانستم
به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم
منم آن تاجرِ یوسف فروشی که نفهمیدم
در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم
مرا جز بی قراری در هوای تو ، قراری نیست
بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم ، ضرر کردم
برایم دشمنی با دشمنانت منفعت ها داشت
اگر از دوستان تو حذر کردم ، ضرر کردم
لفی خسری که حق گفته بُوَد توصیف حال من
که هر لحظه بدون روضه سر کردم ضرر کردم
به غیر از خاطراتِ راه تو ، ورد زبانم نیست
به غیر از کربلا ، هر جا سفر کردم ضرر کردم
نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت
بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم
عمران بهروج
آیینه ای دوبـــاره به سنــگ ستـم شکست
تاریـخ بــــاز در غــــم دردانـــه ای نشست
پرسیده شد که"نیست کسی گیرد انتقام؟"
الهام کرد حضرت سبحان که"هستهست"
#یاامام_حسن_عسکری
#یاصاحب_الزمان
#اسماعیلعلیخانی
داری به دلـت داغ پدر یار عـــــزیز
از زهـر ستـم پاره شده قلب تو نیز
روی دلمـــان غصه تو سنگین است
آقا! به فدای هق هقات، اشک نریز
#اجرکاللهیاصاحبالزمان
#التماسدعا
#اسماعیلعلیخانی
🏴نذرشهادت مظلومانهٔ أباالمهدی(عج)
#امام_حسن_عسکری_علیهالسلام🏴
خورشید سوخت از غم و فردا یتیم شد
چشم و چراغِ نوح و مسیحا یتیم شد
زهری گرفت، از حسنِ عسکری(ع) نفس
صاحب-عزایِ روضهٔ بابا یتیم شد
بالا سرش به گریه نشست و عزا گرفت
بابایِ با محبتِ تنها...یتیم شد
پشت و پناهِ منجیِ عالم شهید شد
تنها نه سامرا...همه-دنیا یتیم شد
ای جمکران سیاه بپوش و به سر بزن
آمد خبر که مهدیِ زهرا(س) یتیم شد
گریه کنان امام زمان(عج)؛ بیکس و غریب
زد بی پناه؛ خیمه به صحرا...یتیم شد...
بیتابی اش شروع شد از پنج سالگی
آقایِ غایب از نظرِ ما یتیم شد!
#ألسلام_علیک_یا_سیدنا_یا_حسن_العسکری
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مرضیه_عاطفی
16035485113231756046642.mp3
6.41M
▪️دلتنگم آه ای سامرا
🎙حاج میثم مطیعی
آجرک الله یا صاحب الزمان عج
خورشید بی فروغ و چراغ هدایتی
لطفت شده است شامل ما قبل حاجتی
تفسیر بی نظیر تو از آیه های وحی
دارد برای عالم و آدم طراوتی
«المنقبه»است مشق حلال و حرام ها
نور است در «صحیفه» ی تو هر عبارتی
مولای من اسارت و زندان مگر گذاشت؟
در طوف کعبه باشی و حتی زیارتی
شش گوشه در جوار تو ،اما همیشه بود
سهم تو از زیارت جدت نیابتی
هر روز روزه بودی و زندان گواه بود
شب تا به صبح گرم دعا و عبادتی
از ظلم خسته بودی و در اوج درد ها
هرگز ندید هیچ کس از تو شکایتی
می خواست بی فروغ بماند جهان و رفت
ظلمت به سمت خلقِ چه دهشت جنایتی
مسموم زهر گشتی و از ما تو را گرفت
غافل از اینکه حافظ نسل امامتی
در انتظار دیدن منجی نشسته ایم
برپا شود به وقت ظهورش قیامتی
امید چشم غمزده های جهان بیا
دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی
#محمدجواد_منوچهری
#امام_حسن_عسکری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🥀۱ مهر سالروز شهادت نوجوان فداکار ایذهای، شهید علی لندی.
▪️شهید علی لندی متولد سال ۱۳۸۵ یک نوجوان ایذهای بود که ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ تو سن پانزده سالگی پس از وقوع حادثه آتشسوزی در خانه یکی از همسایگان، به دل آتش زد و جان دو زن سالمند رو نجات داد.
▪️علی دچار سوختگی شدید شد و دو هفته بعد از بستری بودن در بیمارستان، بهعلت سوختگی درجه سوم، مشکلات شدید تنفسی و ورود عفونت به خون، در ۱ مهر ۱۴۰۰ به شهادت رسید.
رمــز شجـاعت در دل مـــردِ خطــرهاست
شیرینی بـــاران به کــــام تشنهتـر هاست
در آتـش عشق و صفا پروانــهای سوخت
جــنـت بــهای همت بیبـــالوپــرهاست
باید بســـوزی تا بســــوزی در تـــب عشق
آمــاج آتش، سینه ی این شعـلهور هاست
ما مـــدعی بنــــدگی بودیـــم و دیــــدیم
الســـابقــون الســابقون بیـــن شررهاست
عاشق نباشی،بیستون کندن محال است
آری قضــای عشـــق در دست قَـدَرهاست
#علی_لندی
#مردهای_دهه_هشتادی
#بازنشر
#ناهید_خلفیان
دل بستهی تو هستند چشمان غرق ژاله
ای آرزوی خوبان! ای بهترین سلاله!
از سلسبیل جدت مستی گرفته جریان
او چشمه شراب و تو کوزه و پیاله
در کهکشان چشمت پیداست نجم ثاقب
بهبه به این توازن، تصویر و نور و هاله
شب تیره و طلوعت درمان غصهداران
پایان دردهایی، پایان زجر و ناله
تاج سر جهانی، سلطان حق از امروز
خورشیدیات مبارک ای ماه پنجساله!
#یاصاحبالزمان
#اسماعیلعلیخانی
نه تنها دوست، دشمن فکر حفظ احترامش بود
کسی که آیهی تطهیر بخشی از مقامش بود
تمام سهمش از دنیای ما شد گوشهی زندان
همان آقا که سرتاسر همه عالم به نامش بود
چنان با دشمنان خود هوای مهربانی داشت
که زندانبان او یکعمر دربند مرامش بود
دلش میخواست تا روز ابد میماند با آنها
که دنیا بیشتر در جمع محرومان بهکامش بود
اگرچه قدر او را مردم دنیا ندانستند
ولی در عرش تسبیح ملائک ذکر نامش بود
به هر زندان که میبردند آقای غریبان را
دل هر شیعه مانند کبوتر روی بامش بود
برای دیدن آقا نه تنها سوخت جان ما
که حتی کعبه هم مشتاق دیدار امامش بود
عبادت بود کارش در تمام روزها، شبها
ولیکن گریه قوت غالب هر صبحوشامش بود
چرا باید إبا میکرد از عمّال عباسی؟
کسی که قلب حیوانات وحشی نیز رامش بود
حسن فرقی ندارد مجتبی یا عسکری باشد
که تنها ماندن و بییاوری ارث مدامش بود
عطش بالا گرفت و زهر آخر کار خود را کرد
در آن لحظه فقط ذکر مصیبت در کلامش بود؛
خدایا مادر مظلومهام را بیهوا کشتند
یکی ای کاش از آنها بپرسد که؛ "چرا کشتند؟"
#مجتبی_خرسندی
#امام_زمان
#امام_حسن_عسکری_علیهالسلام