گله کردم: "که چرا میگذری از من؟" گفت:
《"رهگذر" میگذرَد》!دل نسپاری خوب است..
#یاس_امینی
"به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا
مسافرخانه ی رنج است یا تبعیدگاه اینجا
غرض رنجیدن ما بود از دنیا، که حاصل شد
مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا
برای چرخش این آسیاب کهنه ی دل سنگ
به خون خویش می غلتند خلقی بی گناه اینجا
نشان خانه ی خود را در این صحرای سردرگم
بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا
اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست
نشان می جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا
تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا
#فاضل_نظری
سالها پرسیدم ازخود ڪیستم؟
آتشـم، شـوقم، شـرارم، چیـستم؟
دیدمش امروز و دانستم ڪنون
او بجـز مـن، من بجـز او نیستم...!!
#مولانا
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد!
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم ، سجده کرد!
#افشین_یداللهی
بگو به آینهها علت جوان شدنت را
بگو که جشن بگیرند جاودان شدنت را
بگو شهاب دعایت چگونه سر به فلک زد؟
بگو به خلوت شب سرِّ کهکشان شدنت را
اراده کن که به هر رودخانهای بچشانی
به قدر جرعهای از راز بیکران شدنت را
تو ای همیشهٔ گمنام! وقت مرگ چه کردی
که شهر خیره شده شهرهٔ جهان شدنت را
چه کارنامهٔ سرخی! عجب اقامهٔ سرخی!
چه سربلند شدی فصل امتحان شدنت را
گذاشتی به دل بادهای وحشی سرکش
تو ای بهارترین! حسرت خزانشدنت را
اگرچه همقفسان آه میکشند به یادت
پرندهها همه شوقند آسمان شدنت را
تمام چلچلهها جار میزنند پس از این
تو را و قصهٔ محبوب عاشقان شدنت را
#فاطمه_عارفنژاد
#شهید_سیدرضی_موسوی
#سیدرضی
شهید #سید_رضی_موسوی؛ #شهدای_گمنام؛ #شهدای_امنیت
#شهدای_مدافع_حرم؛ #شهدای_سلامت؛ #حاج_قاسم_سلیمانی؛ #تلنگر
نه از سرِ درد، سینه را چاک زدیم
نه با دل خود، سری به افلاک زدیم
از خون شهید، لالهها روییده
ماها چه گُلی بر سر این خاک زدیم؟
#حامد_طونی
2_144200951319576275.mp3
16.51M
نصف دلِ تنگم مال ابالفضله
نصف دلِ تنگم مال حسینه
هر جوری میبینم این دل دیوونم
خودش یه جورایی بین الحرمینه
#حسن_عطایی
#شب_جمعه
#قشنگه👌
#حال_دلم
مرد میدان
تـو فـارغ از همـهٔ احتــرامهـا بــودی
گـریزپا چــو غــزال از مقــامها بــودی
بهفـکر آب و غـذای گرسنـگان صبــور
شریـک تشـنهلبـان با صیــامها بـــودی
چو شاعری که به مردم امید میبخشد
همیـشه مظهر سـلم و سلامها بــودی
به جـانِ دشـمنِ بـدخــواهِ مــردمآزارت
کشـــیده تیــغِ خــدا از نیــامها بــودی
تــو فاتـح همـهٔ قلــههـای در میــدان
تـو روحبخـش و امیـرِ قیــامها بــودی
شبـیهِ شـاه شهیـدان به خـاک افتـادی
کـه حـامـی حـرم آن امــامهـا بـــودی
#سردار_دلها
#اولین_غزل_بنده
#جواد_محمدی_دهنوی
۱۳ دی ۱۴۰۰
مثل نیلوفر نشستی روی مرداب دلم
همچنان جان می دهی جانا به سهراب دلم
باتو شیرین می شود در منطقم ای دوست مرگ
تا حکومت می کنی بر شهر بی تاب دلم
از تو تندیسی طلایی ساختم در باورم
ای که جا خوش می کنی هر لحظه درقاب دلم
جاده تاریک است وفانوسم ندارد روشنی
روشنم کن با نگاهی تازه مهتاب دلم
#جمیله_عجم
شهر درخواب است ومن برموج بیداری سوار
مثل طوفان بردی ازدریای احساسم قرار
شانه هایت مامن عشقندومن محروم ازآن
از تب یادت ندارم یک نفس راه فرار
تیک وتاک ساعت واعصاب خرد لحظه ها
اشک ها رقصان شده برگونه ام بی اختیار
بی قراری هرنفس تشدید شد درجان شب
دردلم صدها پرنده درهوای انتحار
نق نق شیرمریض خسته هردم روی مخ
می شود همدست دلتنگی واین حال نزار
عاصی ام ازدست این آهنگ غمگین زمان
بی صداجامانده ام بر روی ریل انتظار
کی به پایان می رسدکابوس پرتکرار درد
خسته ام ازگم شدن در کوچه های اضطرار
کاش می شدردشدازاین فصل زرد فاصله
درکنارت می زدم دلواپسی ها رابه دار
مثل پاییزم پراز دلشوره های رنگ رنگ
بازهم مانند ابرعاشقی برمن ببار
شاید ازنو گل کند لبخندلبهای غزل
یا بشویی ازتن اشعاردلگیرم غبار
صدهزاران سال اگرهم بگذرد من عاشقم
می زنم عشق تو را در گوش دنیاباز جار
✍️#جمیله_عجم
همیشه داغ تو در سینه هایمان جاریست
بهانه است شب جمعه ساعت یک و بیست
#امیرحسین_پورعزیز
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بیصورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشانهاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
#مولوی
زخمی تر از تنهایی پیمانه ها هستیم
بغضیم و عمری هی وبال شانه ها هستیم
ازماجرای زندگی سیریم و مدت هاست
آواره ی تنهایی میخانه ها هستیم
انقدر با پس کوچه های خسته خوابیدیم
آبستن اندوه این ویرانه ها هستیم
ما نسل شب بیداری و کابوس و تردیدیم
لبخند تلخ صورت دیوانه ها هستیم
محکوم اجباریم و در مرداب جان دادن
شمعیم و تنها قسمت پروانه ها هستیم
بالحن سرد بی خیالی هی غزل گفتیم
شاعر که نه، ازتیره ی پرچانه ها هستیم
دستی تمام آرزومان را به غارت برد
ماغرق رویا در سکوت لانه ها هستیم
آهیم و روی شیشه های شهر میمیریم
بغضیم و عمری هی وبال شانه ها هستیم
#سجاد_صفری_اعظم
آبادی شعر 🇵🇸
گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش !
سهم ما از عشق هم شد قسمت زجرآورش
زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست !
رفتنت یعنی مصیبت ، زجر یعنی باورش
یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب
وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
حال من بعد از تو مثل دانش آموزی ست که
خسته از تکلیف شب ، خوابیده روی دفترش
جای من این روزها میزی ست کنج کافه ها
یک طرف سیگار و من یاد تو سمت دیگرش
مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست
مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش
#علی_صفری
تا بی نهایت می رود روزی همین احساسها
با عشق زیبا می شود بر شاخه ها گیلاس ها
روزی وضو می گیرد این ذهن زلال پنجره
با بوی شب بوها و با عطر نجیب یاسها
ما می توانیم از خطر بی هر بهانه بگذریم
حتی اگر زخمی شود دشت غزل با داسها
شاید همین شوریدگی مرهم شود بر شعر ما
فردا که از هر صخره ای سر می زند ریواسها
فکری به حال عشق کن، در این قمار لعنتی
یکبار دیگر بُر بزن تا رو شود این آسها
آدم! به حوا دل نبند،حوا! به آدم خو نکن
فرقی نمی کرد از ازل سر تا ته کرباسها
#پوریا_بیلی
دو دست سرد و اکراهی، خودم هم خوب می دانم
مرا دیگر نمیخواهی، خودم هم خوب میدانم
هوا یخ بسته و توفان، شکسته آخرین پل را
نمانده بینمان راهی، خودم هم خوب می دانم
نشو دلخور اگر میخواستم مال خودم باشی
زیادی دلخوشم گاهی، خودم هم خوب می دانم
چه اصراری به لبخندی که سهم دیگران باشد
برای من فقط آهی، خودم هم خوب می دانم
همه از کاه میسازند کوه اما تو برعکسش
شکوهم را چه میکاهی، خودم هم خوب می دانم
به روی خود نیاوردی نگو چیزی نمی دانی
از اندوهم تو آگاهی، خودم هم خوب می دانم
تبم بالا و بالاتر از آن هر نسخه زیباییت
تو بیش از قرص یک ماهی، خودم هم خوب می دانم
#حسین_میدری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روز دوباره یار بر میگردد
سرسبزترین بهار برمیگردد
یک روز بهشت میشود، چشمانم؛
از برزخِ انتظار بر میگردد
#صفیه_قومنجانی
شد لوح دلم همیشه درگیر سکوت
دائم به لبم نشسته تصویر سکوت
از روی ادب خورده دلم حرفش را
فریاد از این بغضِ گلوگیرِ سکوت
#نگین_نقیبی
۶ دی ۱۴۰۲
#امام_زمان_عج_مناجات
لبریز شود از تو هوایم ای کاش
یک شب برسد به تو صدایم ای کاش
بستم هر روز با تو عهدی تازه
از عُهدهی عَهد خود برآیم ای کاش
#یوسف_رحیمی