گیرم که در قمار محبت ضرر کنم
باید که از شکست نترسم، خطر کنم
دیدار آخر است، کمی بیشتر بمان
می خواستم که درد دلی مختصر کنم
فرزند آدمم که ز سیبی گذر نکرد
پس من چگونه از لب سرخت حذر کنم؟
از من عبور کردی حالا تمام عمر
بایدکنار خاطره های تو سر کنم
هرجای شهر یاد تو را زنده می کند
راهی نمانده، باید از اینجا سفر کنم
#مجیدترکابادی
غنچهی دلتنگ امشب میزبان شبنم است
حرفْ بسیار است اما فرصت صحبت کم است
آنکه مدت هاست از من چشم میپوشد تویی
آنکه میگیرد سراغ از خلوتم هر دم غم است
جای حیرت نیست گر در پای عشقت سوختم
عاشقی میراث ما از دودمان آدم است
اشک میریزد مدام از چشم هایم، بعد تو
آنچه میبینم فقط تصویرهایی مبهم است
از دلیل رفتنت چیزی نمیگویم به غیر
دردِدل دارم ولی آیینه هم نامحرم است!
#مجیدترکابادی
این سیبهای سرخ برای نچیدن است
دلبستنم مقدمهی دلبریدن است
حتی کلاف کهنه نخ هم نمیدهم
بالای یوسفی که برای خریدن است
زیباترین نبودی و من ماه خواندمت
این است عشق، عشق بدی را ندیدن است!
دنیا پر از صداست، تو گاهی سکوت کن
گاهی سکوت گام نخست شنیدن است
بی دوست آسمان قفسی میشود وسیع
ای دوست! عشق لذّت با هم پریدن است
#مجیدترکابادی