eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
48 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
قرص های خواب هم کمتر اثر بر من کنند لعنتی درمان من میکرد با یک شب بخیر
توے مترو آدمے دیدم گمان ڪردم خداست چون ڪہ او بود از رگ گردن بہ من نزدیڪتر 🔫😂🙌
نمی گویم چه کردی با دل من چون نمی خوانند تمام نوحه خوانان گاه بعضی از مقاتل را...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. در اوج غم‌ها مژدۀ شادی تویی تو بر مبتلایان، قید آزادی تویی تو شکر خدا دل را به دست تو سپردیم گم‌کرده‌راهان را چه غم، هادی تویی تو 💐
🌸🍃 به نگاه تو، خدای تو، اشارت می‌کرد نور را، سوی دو چشم تو، هدایت می‌کرد ماه اگر ذکر به لب، گِرد زمین می‌چرخید صورت ماهِ تو را، داشت زیارت می‌کرد دهمین بار، هوالحق متجلی شده بود  چارمین بار، علی بود، امامت می‌کرد درد را نسخه‌ی خال تو، شفا می‌بخشید عاشقان را پرِ شال تو، شفاعت می‌کرد «و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو می‌خواندی و آه! آه! از آن شهر، که بی‌قبله، عبادت می‌کرد  متوکل، به تماشای شرابت آورد به دل مست تو، از بس که حسادت می‌کرد و نفهمید که مستی اثری بود، که داشت با نگاه تو، به هر ذره سرایت می‌کرد «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر» وقتی از پنجره‌‌ی شوق، صدایت می‌کرد  کوه، هر صبح، به صبر تو، سلامی می‌‌داد ماه، هر شب، به رُخت، عرض ارادت می‌کرد ری، پُر از عطر تو شد، عبدالعظیم حسنی از تو و «جامعه‌»ات، تا که روایت می‌‌کرد مهدی‌ات، حضرت هادی! سفرش طول کشید کاش می‌آمد و با عشق، قیامت می‌کرد کاش می‌آمد و با صوت تو، با لحن علی خط به خط، «جامعه» را، باز تلاوت می‌کرد
گفتن حس و علاقم به تو طوفان کرده شهر،از ترس خرابی زده بیرون امروز این سونامی بشود سخت ترین حادثه ای که جهان ثبت کند نام و نشان: عالَم سوز
نامش چکید از لب ما و شراب شد... مِهرش نشست بر دل ما و ثواب شد مقصود بود، خاک قدم های او شدن از این جهت وجود بشر از تراب شد کعبه برای خویش پی قبله گاه بود ایوان طلای شهر نجف انتخاب شد گفتیم ما چگونه بهای جنان دهیم؟ گفتند با محبت حیدر حساب شد
سخت است دلم پیش تو باشد تو نباشی احساس غزل خوان تو باشد تو نباشی سخت است ڪه محدوده ے ممنوع خیالم جولان گه افڪار تو باشد تو نباشی تحریم بدے شامل حالم شود آنروز فڪرم همه آغوش تو باشد تو نباشی دریاے نمک پر شد و سخت است برایم هر لحظه دلم شور تو باشد تو نباشی میترسم از این بال ڪه در لحظه ے پرواز زنجیر به رویاے تو باشد تو نباشے 
غم از دل من رفته با بردن نام تو شیرین شده اشعارم با نقل کلام تو تاصحن و سرای تو با بال دعا رفتم به به که چه میچسبد پرواز به بام تو
قرص های خواب هم کمتر اثر بر من کنند لعنتی درمان من میکرد با یک شب بخیر
توے مترو آدمے دیدم گمان ڪردم خداست چون ڪہ او بود از رگ گردن بہ من نزدیڪتر 🔫😂🙌
نمی گویم چه کردی با دل من چون نمی خوانند تمام نوحه خوانان گاه بعضی از مقاتل را...!
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت هاست، مدت هاست
شب ها گذشت و روی تو شد ماه و ماه تر چشم تو دلبخواه و لبت دلبخواه تر ... با لشکر دلم به مصاف تو آمدم لشکر شکست خورد و شدم بی سپاه تر
گفتن حس و علاقم به تو طوفان کرده شهر،از ترس خرابی زده بیرون امروز این سونامی بشود سخت ترین حادثه ای که جهان ثبت کند نام و نشان: عالَم سوز
صورتت کعبه ی عشق است و دو چشمت کافر چه عجیب است که در کعبه دو شیطان داری
نامش چکید از لب ما و شراب شد... مِهرش نشست بر دل ما و ثواب شد مقصود بود، خاک قدم های او شدن از این جهت وجود بشر از تراب شد کعبه برای خویش پی قبله گاه بود ایوان طلای شهر نجف انتخاب شد گفتیم ما چگونه بهای جنان دهیم؟ گفتند با محبت حیدر حساب شد
دلم ...! تو را میخواهد .... نه برای رسیدن به آغوشت ...! فقط ...! جرعه ای از .... آرامشِ نگاهت را میخواهم ...!!!
تو هر روز قلبم شاهد غم هاے یڪ طرف دنیاے دردم یڪ ....!!
از جمعہ، همین بس ڪه بدانے... بے تــو هر ثانیہ‌ اش ساعتے مےگذرد...
گر چه با دوری ِ او زندگی ام نیست ، ولی یاد او می دمدم جان به رگ و پوست هنوز...
نذر ڪردم ڪَر ببینم روے زیباے تورا یڪصد و ده بیت تنها خرج چشمانت ڪنم ...
💠💠 می توانم عشق را درچشمِ تو جاری کنم نازِچشمت را به هرقیمت خریداری کنم آبشــار گیسـوانـم را رهـا سـازم شبـی بـوسه های عاشقـانه بر لبت جاری کنم شانه هایت تکیه گاهِ بیکسی هایم شود بغضِ خودرا بشکنم درپیشِ تو زاری کنم گاه گاهی نغمه ای نجوا کنم بر گوشِ تو روزوشب با جان ودل از تو پرستاری کنم سـاحلِ امنم شود آغـوشِ گرمت نازنین تَرکِ ایـن تنهایی و غم های تکراری کنم چشـم هایـم را بیـآرایم بـرایت مهـربان عاشقـم باشی ومن عمری وفـاداری کنم ❤️❤️
عصرهای جمعه برایت عصرانه‌اے مے چینم از عشق و دوست داشتن و در انتظار آمدنت لقمه اے میگیرم از حسرت با بغض مے بلعم غصه نبودنت را و جرعه جرعه مے نوشم چاے دلتنگے را ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌💠💠⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
«...بِه ڪُــــجٰا مــــیٖروی اِی عِلَتِ بٰاریٖــــــدَنِ شِعْــــر؟! اَنْدَڪــــی صَبْـــر؛ غَــــزَل بٖی تُو دِلَش میگیٖــــرَد...» شما دعوتید به کانال با معرفی شاعران جدید ایتا😍😍 @abadiyesher منتظر حضور گرمتون هستیم🌱🌱🌹🌹🌱🌱 https://eitaa.com/joinchat/1517355107C81258e1f72 @abadiyesher