ما هم شبی ز گوشهی میخانه میرویم
دردیکشیم و بی می و پیمانه میرویم
ساقی کجاست تا که دهد می ز خط جور
دیوانهوار در خط جانانه میرویم
بااشک داغ و سینهی جانسوز و نالهخیز
خوش در هوای اُستُن ِ حنانه میرویم
ما را غمی ز رنج و بلای زمانه نیست
آخر به کوی دوست غریبانه میرویم
آتش گرفته کو که تماشای ما کند
با شمع انجمن پی پروانه میرویم
واعظ بیا نصیحت بیهودهام مکن
ما از طریق کعبه به میخانه میرویم
دیشب به خواب ناز سرای نفس گرفت
امشب دوباره دیدن جانانه میرویم
با سوز و ساز غربت و زین تنگی قفس
بی بال و پر ز لانه به کاشانه میرویم
باز این اجل نشسته سر شعلههای شمع
ما "شائقان" به دیدن پروانه میرویم
#شائق_اصفهانی
🆔@abadiyesher
به هر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال روی توام ، ایستاده در نظرست
#خواجوی_کرمانی
🆔@abadiyesher
اما چه سود؟ این همه زیباییات به ما
جز حسرت نگاه، چهچیزی چشانده است؟
اما چه سود؟ این همه جاده به سمت تو
ما را به مقصد نرسیدن، رسانده است
#امیرحسین_پورعزیز
🆔@abadiyesher
پس از این همه انتظار
تازه فهمیده ام
تو همان
"روز مبادا" هستی
که هیچ وقت نمیآید
#احسان_نصری
🆔@abadiyesher
گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
با قهر میگریزی و گویا که غافلی
آرام سایهای همه جا در قفای توست
سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست
چشمت رهم نمیدهد به گذر گاه عافیت
بیمارم و خوشم که دلم مبتلای توست
خوش میروی به خشم و به ما رو نمیکنی
این دیده از قفا به امید وفای توست
ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی؟
رفتی، بسوز، اینهمه آتش سزای توست
ما را مگو حکایت شادی که تا به حشر
مایئم و سینهای که در آن ماجرای توست
بیگانهام ز عالم و بیگانهای ز ما
بیچاره آن کس که دلش آشنای توست
بگذشت و گفت این به قفس افتاده کیست
این مرغ پرشکستهی محزون همای توست
#هما_گرامی
🆔@abadiyesher
پس از شبهای تلخ بیکسی صبح سپیدی هست
مرا در اوج ناامّید بودنها امیدی هست
#سیدتقیسیدی
🆔@abadiyesher
یارب نصیب کن به من آن صبح را که چون
گفتم سلام
حضرتِ جان گویدم : علیک...
#اربی_ریحانه
🆔@abadiyesher
ما...زیر ستاره...شب و شبگردی ها
جامیم و خوریم سنگ بی دردی ها
دنیا باما همیشه دارد سر جنگ
هستیم شهید جنگ نامردی ها
#شبگرد
#سروش_وطنپور
🆔@abadiyesher
کمکم، کمکم چو شمع خاموش شود
از صفحه ذهنها فراموش شود
مرگ از سر و روی آدمی میبارد
با موی سفید خود کفنپوش شود
#عاصی_خراسانی
#رباعی
🆔@abadiyesher
گر ز بَرت جدا شوم، یا ز غمت رها شوم
خودت بگو کجا روم؟! بیتو بسر نمیشود
#فیض_کاشانی
🆔@abadiyesher
دل میخورد غمِ من و من میخورم غمش
دیوانه غمگساریِ دیوانه میکند!
#صائب_تبریزی
🆔@abadiyesher
یادم کن!!
وقتی که در قاب خیس چشمانم
ردپایی از خاطرات تو را
به تصویر میکشم
سجادهام هنوز پهن است!
به وسعت دریا به زیبای باران
و به یُمن عطر حضور توست
که هنوز هم آینهها
عاشقانه به من لبخند میزنند...
#الهه_نودهی
🆔@abadiyesher
السَلامُعَلَیکَیاعَلیاِبنِموسَیالرِّضاالمُرتَضی
🕊🕊 🕊🕊 🕊🕊🕊🕊
آمدم دست به دامان تو باشم خورشید
محو زیباییِ ایوان تو باشم خورشید
اشک را با تو به مأوا برسانم آقا
درد را دیده به درمان تو باشم خورشید
پَر زنم همچو کبوتر به هوای حَرمت
تا که جان هست به قربان تو باشم خورشید
آمدم تا که دلم را به تو پیوند زنم
زیر چترِ سر و سامان تو باشم خورشید
عطر و بوی حَرمت تا به مشامم برسد
دیده را غرق به باران تو باشم خورشید
ذکر و پابوس تو بر لب بکند غوغایی
تو غریبی و پریشان تو باشم خورشید
#الههنودهی
#یا_شمس_الشموس💚
🆔@abadiyesher
هدایت شده از خِیــٰـالِ وَصـْــلْ✨
دل میخورد غمِ من و من میخورم غمش
دیوانه غمگساریِ دیوانه میکند!
✍#صائب_تبریزی
@KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـل ✨
دست از سرم بردار، دل چرکینم از تو
شبها، غمی در سینهام پارو زنان است
احساسِ من با طرزِ جانِب داریت سوخت
راهی ندارد طفلکی بی سر زبان است
شاید فشارِ روحیِ دلبستگیها
در عمق قلبِ هیچ کس پیدا نباشد
صدجویبار از کوهِ غم جاریاست اما
خشکیده در صحرا، پیِ دریا نباشد
تو پادشاهی، یا ملک، یا ناخدایی؟
این دوره استبداد هم، پایان پذیرد
شاید که زخمِ کاریِ این مکتبِ کور
بعد از گذشت سالها درمان پذیرد
اما بدان اخلاق را، تو باختی چون
مهر و محبت بهترین محبوب قلب است
تک گوییات در صفحهی تردیدِ آرا
زیباترین تشبیهِ شعر و حکمِ جلب است
بشکن دلم را تکههایش را رها کن
عمریاست با این بازیت من آشنایم
دوری کن و چرخی بزن هر جا که خواهی
چاهی بکن در پیشِ راه و زیرِ پایم
حالا صبورم با دلی پر درد شبها
در سطرهای تنگ و تارم مینویسم
من زندهام با مهر و اخلاق و محبت
از سنگیِ قلبِ نگارم مینویسم
پارو زنان در ورطهی دریای مواج
درمینوردم تا رسم به سَر پناهی
مِهرم به تو همیشه محفوظ است ناجنس
در آسمانِ شعرِ من همیشه ماهی
#محمد_جلائی
🆔@abadiyesher
آخرین قراری که با هم گذاشتیم
این بود:
دیگر سر راه هم
"سبز" نشویم
دیروز زیر باران
اتفاقی به هم برخوردیم
سبزتر از همیشه دیدمت
اما من همچنان
پای قولم هستم
چرا که بعد از رفتنت
خشکیدم
#احسان_نصری
🆔@abadiyesher
چای می نوشم و در موکب تو دلشادم
در مسیر حرم از هر دو جهان آزادم
مرغ صحن ملکوتم شده ام زنده ز خاک
تربت کرب و بلا کرده چنین آبادم
مهرورزی به شما ریشه ی دیرین دارد
شیر مادر به من آموخت ره اجدادم
بال و پر داد به فطرس پرِ قنداقه ی تو
دست من گیر که من هم به زمین افتادم
خوانده ام اذن دخول حرمت از مشهد
من دخیل حرم و پنجره ی فولادم
اربعین پای پیاده نجف و کرب و بلا
چای مینوشم و در موکب تو دلشادم
#محمدحسین_بنی_اسدی
🆔@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هوای حرمت، بال و پری میخواهم
تا شوم محرم تو، چشم تری میخواهم
سخت دلتنگم و دیدار شده طولانی
سوی ایوان طلایت، سفری میخواهم
#یا_امام_رضا
#شاه_خراسان
#مشهدی_زاده
🆔@abadiyesher
به عشق یار مطلب مینویسم
فقط از بوسه و لب مینویسم
به یاد روزگار رفته بر باد
برایش از غم شب مینویسم
#مجتبی_کماندار
🆔@abadiyesher
بگذار که از خزان بگویم با تو
انگیزهی تازهای بجویم با تو
من ریشهی خشکیدهی خاک عشقم
یکبار ببار تا برویم با تو
#مستان
🆔@abadiyesher
دنیا غم هجران تو را نیز سرآورد
پیراهن خونین تو را از سفر آورد
آه این چه حریفیست که در دور غم از او
چون باده طلب کردم خون جگر آورد
موج غم عشق تو به هرسو که دلش خواست
آزرده دلم برد و دل آزردهتر آورد
گفتی که به جز من به کسی دل نسپردی
نفرین به سخنچین که برایم خبر آورد
گفتم که حریف غم عشق توام اما
دردا که مرا نیز غم از پای درآورد
تو نمنم بارانی و من قطرهی اشکم
هرکس که تو را دید مرا در نظر آورد
در خاطر ما خاطره ی تلخ خزان بود
این باغ چرا بار دگر برگ و بر آورد
#علی_مقیمی
🆔@abadiyesher
نبودی در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی!
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی!
صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لبِ ایوان و ایوان شد، چه ایوانی!
نبودی بغض کردم... حرفها را... خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد، چه ویرانی!
گوزنی پیر بر مهمانسرای خانهی خانی
بر لطفِ سرپُری تکلول مهمان شد، چه مهمانی!
یکی مثلِ #منِ بدبخت در دامِ نگاه #تو
یکی در تنگیِ آغوش زندان شد، چه زندانی!
من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" فصل پایان شد، چه پایانی...
#حامد_عسکری
🆔@abadiyesher
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانهی ما را
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را
#سعدی
🆔@abadiyesher
حلالت باد...
دلیرم،سروِ سروستانِ بابا
شدی اُمّید ایران جانِ بابا
به عزمت پرچمِ ما باز بالاست
حلالت،شیرِمادر نانِ بابا
#المپیک
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
#جنگ_با_اسرائیل
#انتقام_سخت
ما مرد نبردیم که بسیار گران است
عاجز ز بیان کردن آن فهم و زبان است
هر کَس که دراُفتاد به ما ، زود وَر اُفتاد
با لشگر حق جنگ؟چه حاجت به بیان است
با ذِکرِ علی ، با مدد از حضرت زهرا
ریزد به زمین خِیلِ عدو،چون که خزان است
ما هِیمنهء دشمنِ غدّار شکستیم
این لشگر ما لشگری از شیردلان است
صَهیون چو کُند فکر به جنگیدن با ما
آن معرکه کوتاه ترین جنگ جهان است
#روح_الامین_کشاف
🆔@abadiyesher