✅ ملت ایران با شور و شوق در انتخابات شرکت خواهند کرد
✍رهبرانقلاب: راهپیماییها و انتخاباتها را ببینید؛ اینهمه کارشکنی میکنند لکن مردم باز هم با عزم فراوان حاضر میشوند. آخر امسال هم یک انتخاباتی هست؛ من میدانم که ملت ایران با وجود تردیدآفرینیهایی که بعضی میکنند، با شور و شوق در این انتخابات هم حضور پیدا میکند.
۹۸/۴/۵
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
#میخواهم_شبیه_تو_باشم
#شهید_رسول_خلیلی
دست و دلبازی و بخشش رسول
🌷🍃🌷
انگشترهایی که برای خودش تهیه میکرد، معمولا با رکابهای خوب بود اما ۱-۲ ماه بیشتر در انگشتش نمیدیدی. هر کدام از دوستانش که خوشش میآمد به او میبخشید. در مورد لباسهایش هم همینطور بود لباسی را که امانت میداد محال بود که پس بگیرد.
برای عروسی دوستانش که دعوت میشد محال بود که دست خالی برود، مقید بود حتما هدیهای تهیه کند و دوستان دیگرش را هم مجاب میکرد که با هم یا سکه طلا بخرند یا پاکت پولی را هدیه بدهند. شما حساب کن دو سال پیش یا سکه طلا میبرد یا کمتر از ۱۰۰ هزار تومان هدیه نمیداد میگفت اول زندگیشان هست باید کمکشان کنیم.
مادر شهید
رسول خیلی دست و دل باز بود حتی با ارزش ترین وسیله زندگیش رو به راحتی میداد به رفیقش، یعنی اصلا وابسته به چیزی نبود...
یادمه یه بار یه ماساژور خریده بود که تقریبا گرون بود یه ماه بعدش که سراغش رو ازش گرفتم گفت یکی از دوستاش ازش خوشش اومده و رسول هم خیلی شیک داده بهش! وقتی به چیزی دلبسته نبود خب از چیزی هم دریغ نمیکرد.
نقل از برادر شهید
🌷🍃🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
#شهیدحبیب_روزیطلب
قطعه_دوم_خیبر.ردیف۱۷
@beneshanHa
بعد از مراسم #زیارت_عاشورا و#دعای_عهد. سفره صبحانه انداخته شد ،!یکی از عزیزان درب کنسرو بادمجانی را که غنیمت از دشمن وبسیار خوشمزه بود را بازکرد.لقمه از آن گرفتم و به حبیب تعارف کردم.
برنداشت.
گفتم رد احسان میکنی؟
نگاه معصومانه ای به من کرد و لقمه را گرفت.
آتش دشمن بروی ارتفاع ۱۷۵ #شرهانی ریخته میشد،
عراقی ها حمله کردند.
حبیب که سرتا پا مسلح شده بود
به سرعت نزدیک شد وگفت.
منم میخوام توحمله شرکت کنم.
نمیشه.چرا نمیشه؟ چرا نداره!
به طرفم آمد.شروع به بوسیدن صورتم کرد.#شهادت در دوقدمی اش پرواز میکرد.اصلا دلم نمی خواست برود.نمیدانم چطور شد که بر زبانم جاری شد.حاج اسدالله اجازه داده؟
بله!
فقط همین یه دفعه میری!
با لباس تمام رزم آماده رفتن شد.خوشحالی که نه؛ پرواز میکرد.
پاتک دشمن تاثیر گذار بود ارتفاعات کم کم داشت تصرف میشد.اگر این ارتفاع سقوط میکرد شاید کل عملیات ناموفق میشد.
🌸
ناگهان صدای
هل من ناصر ینصرنی حبیب دل همه را لرزاند.
داشت رجز خوانی میکرد.پیراهنش را همچون عابس(ازیاران امام حسین(ع)درحادثه کربلا پیراهن خود را دریده و رجز خواند) ازهم دراند و با سینه ستبر شروع به رجز خوانی نمود.🌷
برادران الان نه جای درنگ است.بشتابید تا حسین زمان را یاری کنید.هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله.
فریادهای او موثر افتاد.همان عده قلیل به جامانده ناگهان پشت سر حبیب به دشمن یورش بردند.
فریاد #یاحسین یا حسین دردل کوهها طنین انداز شد.
ارتفاع ۱۷۵ مجددا به دست رزمندگان افتاد.
از ارتفاع سرازیر شد.گلوله ای برپیکرش نشست. با صورت به زمین برخورد کرد.
صدای شهید_دستغیب درگوشم طنین انداز شد.
عزیز فاطمه از اسب برزمین افتاد....... به کنار سنگر تاکتیکی برگشتم.جای خالی حبیب واصغر را به شدت احساس میکردم.
با خود واگویه میکردم که چرا نتوانستیم پیکرمطهرش رابه عقب بیاورم.
به داخل سنگر رفتم. سفره همچنان پهن بود.خود را سرگرم جمع کردن سفره کردم.
درجایی که حبیب نشسته بود،گوشه سفره جمع شده بود.گفتم شاید کسی جا گذاشته است. آنرا باز کردم.همان لقمه نان و بادنجان کنسرو عراقی ها بود که به اوتعارف کرده بودم.گریه امانم نمیداد😭
یادم به شب قبل افتاد.پتوهایش را داشت به دور دو رزمنده که از سرما میلرزیدند میپیچید.ونیمه شب او را دیده بودم که خود داشت از سرما میلرزید ولی به درگاه خدا دعا میکرد😭پتویی پیدا کردم بر روی شانه اش انداختم.برگشت و ضمن تشکر سوال کرد این پتو عراقیه؟ گفتم بله.گفت من از اموال عراقیها استفاده نمیکنم.و من چه توقعی داشتم که او از مال شبه ناک استفاده کند.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌹یازهرا 🌹
💠 مردم ما واقعاً خوبند
🔺برای خاطر حفظ یک کشوری، برای خاطر استقلال یک کشوری که باز یک قدرتهایی نیایند دوباره در کشور ما و بخواهند چه بکنند؛ باید #مردم را نگه دارید. هر کدام در هرجا که هستید مردم را همراه خودتان نگه دارید. و مردم را با هم جوش بدهید...مردم با هم باشند. آقا، مردم تا حالا در این چند سال آخر که چقدر اینها زحمت کشیدهاند. مردم خیلی خوباند. مردم ما واقعاً خوباند. شاید نظیر ملت ایران در هیچ جا نباشد. ماها بدیم. آنها خیلی خوباند.
📆 امام خمینی (ره) | ۱۵ آذر ۱۳۵۹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
✅فراموش نمیکنیم
✍امام خامنهای: «دولت آمریکا از اول با این انقلاب با روی عبوس و چهرهی تُرش روبهرو شد. هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریکائی با موشکی که از ناو جنگی شلیک کرد، ساقط کرد. قریب سیصد نفر مسافر کشته شدند. بعد به جای اینکه آن افسر توبیخ شود، رئیسجمهور وقت آمریکا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را میتواند فراموش کند؟»
۱۳۸۸/۱/۱
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
بسم الله
تعدادی از پیامهای عاشقانه شهید محمدخانی به همسرش:
.
بار اول که دیدمت چنان بی مقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت میشدم
.💞
تو مرجانی تو در جانی،تو مروارید غلتانی
اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی
.
پا به هستی چو نهادم همه هستی من
وقف دلبر شد و خود نقطه پرگار شدم
.
عَشَقَ:میگن عشق از مصدر عَشَق گرفته شده که به گیاهی میگن که وقتی دور چیزی میپیچه اونو توی خودش حل میکنه و با خودش یکی میکنه.پس هنوز نه عاشق شدم و نه بلدم عاشقی کنم،عشق بعد از وجد،عرف و احب آمده،ولی من توی کدومش گیرم؟
.
جنگ چیز خوبی نیست، مگر اینکه تو مرا با خود به غنیمت ببری😍😍💞😍
.
شق القمری، معجزه ای، تکه ماه/ لاحول ولاقوت الابالله🌹
.
خندیدی و بر گونه تو چال افتاد/ از چاله درآمد دلم افتاد به چاه
.
عشق در قاموس من از نان شب واجب تر است
.
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست🌸
.
تو نیم دیگر من نیستی تو تمام منی
.
تنها این را میدانم که دوست داشتنت لحظه لحظه لحظه زندگی ام را میسازد و عشقت ذره ذره وجودم را
👈پیشنهاد مطالعه کتاب قصه دلبری
#بوی_شهید
#نامه_عاشقانه
#قصه_دلبری
#شهید_محمدخانی
#شهدای_مدافع_حرم
#همسران_شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_اصحاب_اخرالزمانی_سیدالشهدا
#وادی_مقدس_عشق
#عشق
#شیراز
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
✍ شهیدی که برای رفتنش به سوریه نذر کرد لب به آب نزند.
اهل نماز اول وقت و امر به معروف بود، با جذبه، خوشرو و کم حرف بود و در رشته های هاپکیدو و جودو و کونگ فو فعالیت داشت و استادهم بود، چندین بار مقام اول کشوری را بدست آورد. از ۲۱سالگی مشتاق دفاع از حرم و اعزام به سوریه بود، ولی بدلیل اینکه تک پسر بود و پدرش جانباز ۸ سال دفاع مقدس بود اعزامش نمیکردند، بعد از ۳ سال تلاش، در سفرش به کربلا، با توسل و مددگرفتن از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده بود تا زمانی که پایش به حرم حضرت زینب (ع) نرسد آب به لبانش نزند، نذرش هم قبول شد، فردای روزی که از کربلای برگشت پدرش او را همراه خود برای آموزش به پادگان برد، بعد از یک ماه در تاریخ ۱۲دی ماه ۹٤ ساعت ۱۱ ظهر تماس گرفتند که سریع به محل گفته شده برود، سریع غسل شهادت کرد و راه افتاد.
سرانجام در۱۳ دی ماه ۹٤ به سوریه اعزام شد. همیشه آرزو داشت روی شناسنامه اش مهر شهادت بخورد که درتاریخ ۲۱دی ماه ۹۴به آرزویش رسید.
🌹 #شهید_عباس_آبیاری
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺