#شهیدی_که_باشناسنامه_خواهرش به جبهه رفت!
✍زمان انقلاب بيش از 9 سال سن نداشت در سخنراني و #تظاهرات شبانه شرڪت ميڪرد.
🍁با آنڪه #کودکی_11 ساله بود #شناسنامه خواهر بزرگتر خود را برداشته و فتوڪپی از آن گرفته و مشخصات خود را جايگزين نموده سپس یک ڪپی ديگر گرفت و بدين ترتیب سن خود را بالا برد و 16 ساله نمود و در آبانماه 1359 درس و مدرسه را رها و توسط بسيج به منطقه اعزام شد چند ماهي نگذشته بود که به #عضويت سپاه پاسداران درآمد
🍁علاقه وافر او به ائمه اطهار و اسلام در سال 1363 او را به حوزه علميه کشاند
🍁سرانجام در عمليات ڪربلای 4 در ديماه سال 1365 در سن 17 سالگی در منطقه #شلمچه و با مسئولیت #بیسیم_چی گردان و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلوی چپش به فيض شهادت رسيد🕊
#شهید_محمدجعفر_آقایی
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
بسم الله
شهید جعفر عباسی
#گلزارشهداشیراز
قطعه دوم خیبر
.ردیف۱۶
.
.
.از کربلای ۴ برگشتیم, هیچ کس دل و دماغ برگشتن نداشت. جعفر مثل همیشه خندان و پر روحیه بود. خودش را از مایلر ها بالا می کشید و کمک می کرد بچه ها سوار شوند.
توی مسیر فشرده بین نیروها نشسته بودیم. گفت مهدی برسیم معاد می دونی چی می چسبه؟
گفتم ۴۸ ساعت خواب!
گفت نه, سه روز مرخصی.
فهمیدم دلش برای دیدن پسر چند ماهش, محمد مهدی تنگ شده!
بیست روزی گذشت. با جعفر توی یکی از سنگر های پنج ضلعی منتظر نشسته بودیم تا با بابا علی و ناصر ورامینی برای شناسایی بریم سمت نهر هسجان.
من نشسته بودم, جعفر دراز کشیده و سرش را گذاشته بود روی پام و می گفت:چه حالی میده,سرت را بذاری روی پای رفیقت حرف بزنی. حالا این, این دنیاست. فکر کن, اون طرف که رفتیم, چشم باز کنی ببینی سرت روی پای #اباعبدالله (ع)ست!
یک ساعت بعد بود. توی امبولانس. سر جعفر روی پام بود. خون زیادی ازش رفته بود. مرتب می گفت یا فاطمه(س), اثار فراق,دلتنگی,شادی و وصال تو صورتش بود...
کاری از دستم بر نمی امد, جز نگاه کردن به ان چهره نورانی که نفس به نفس به دلدار می رسید... راوی مهدی امینی
🌷🌷🌿🌷🌷
↘️
تولد:۱۳۴۳/۱۱/۲۹-#شیراز
شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۵-#شلمچه
#شهدا
#شهادت
#خادم_الشهدا
#امام_خامنه ای
#دفاع_مقدس
#خاطرات_شهدا
#شهدای_شیراز
#گلزارشهدای_شیراز
#شهدای_فارس
#امام_حسین(ع)
#کربلا
#فکه
#طلاییه
#روایتگری
🌹یازهرا 🌹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
شهیدی که از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یا اباعبدالله»
امام جماعت واحد تعاون لشگر ۲۷ رسول (ص) بود بهش میگفتند حاج آقا آقاخانی
روحیه عجیبی داشت زیر آتیش سنگین عراق در #شلمچه شهدارو منتقل میکرد عقب توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش را جدا کرد من چند قدمیش بودم هنوز تنم میلرزه وقتی یادم میاد از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یااباعبدالله»
راوی :جواد علی گلی- همرزم شهید
فرازی از وصیت نامه شهید:
"خدایا من شنیدم که امام حسین(ع) سرش را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود من شنیدم که سر امام حسین بالای نی قرآن خوانده، من که مثل امام حسین اسرار قرآنی نمیدانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا از مرگم قرآن بخوانم ولی به امام حسین(ع) خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشد...
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺