⛅️ گاهِ صبح ⛅️ غربی‌ها اینگونه‌اند ♻️ زمانی که در سال ۸۸ - ۸۹ به سوخت ۲۰ درصد نیاز پیدا کردیم و در عین حال تولید هم نمی‌کردیم، نیاز و درخواست قانونی و مشروع خود را به طور رسمی به آژانس اعلام کردیم. غربی‌ها این سوخت را با ناجوانمردی تمام از ما دریغ کردند، اما آن زمان که خودمان توانستیم سوخت ۲۰ درصد را تولید کرده و نیاز کشور را در این حوزه برطرف کنیم، همان غربی‌هایی که تا چند صباح پیش از آن، این سوخت را به ما نمی‌فروختند، به ناگاه وارد شده و طی توافقی به نام «برجام» به ما تکلیف کرده و رسما از ما تعهد گرفتند که من‌بعد شما سوخت ۲۰ درصد را تولید نکنید، بلکه خودمان در قالب بسته‌های ۵ کیلویی به شما عرضه می‌کنیم و می‌فروشیم(به بند ۶۰ ضمیمه‌ی ۱ برجام مراجعه شود). 🎯 نتیجه: غربی‌ها بنا بر خوی استعلایی و استکباری و سرمایه‌داری خود، در هر حال و هر صورت می‌خواهند شما وابسته به آن‌ها باشید تا همواره اهرم فشاری علیه شما برای اطاعت از اوامرشان در اختیار داشته باشند. ⏪ وقتی کالایی را ندارید می‌گویند به شما نمی‌دهیم تا شما را به تسلیم وادار کنند، و اگر هم بتوانید بسازید می‌گویند نسازید بلکه از ما بخرید! هنگامی هم که می‌گویند نسازید، از شما بابت آن تعهد می‌گیرند(مانند برجام)، تا اگر فرداروزی مطابق خواسته‌ی آنان عمل نکردید و آنان نیز به شما نفروختند، خودتان نتوانید بسازید(در اثر تعهدی که از شما گرفته‌اند)، تا بدین واسطه نه راه پس داشته باشید نه راه پیش. #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ بنا بر چه استدلالی معتقدیم که «بصیرت» ملت ایران از مسلمانان صدر اسلام بیشتر است؟ 🔻 دشمنان در فتنه‌های صدر اسلام به طور «مستقیم» شخص پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) را مورد هدف قرار می‌دادند و در بسیاری از مواقع نیز موفق و کامیاب می‌گشتند. 🔺 اما در دوران ما، دشمنان کاملا واقف هستند که هدف قرار دادنِ مستقیم و بلاواسطه‌ی امام جامعه نه تنها هیچ سودی در پی نخواهد داشت بلکه به هوشیاری و بیداری بیشتر ملت منجر خواهد شد که اصلا مطلوب دشمنان نیست. لذا شیاطین دست به کار شده و الگوی «از پیرامون به مرکز» را برنامه‌ریزی و اجرا می‌نمایند. ❇️ به بیان روشن‌تر، دشمنان به جای آنکه مستقیما ولیّ فقیه را مورد هجوم قرار دهند، غالبا از «پیرامون» وارد شده و به نهادهای انقلابی(مانند: سپاه) و افراد منتسب به رهبری حمله‌ور می‌شوند تا بدین واسطه، «مرکز» حاکمیت را ترور و بی‌اثر کنند. 🌻 حقیقت آن است که «بصیرت» ملت بزرگ ایران، دشمن را ناگزیر به تغییر فاحش و قریب به ۱۸۰ درجه‌ای در راهبرد خود نموده است. #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ به مناسبت ۳ شهریور 🔻 زمانی که بیگانگان قصد کردند که حکومت احمدشاه و سلسله‌ی قاجاریه را از میان بردارند، ناچار بودند به اجرای نقشه‌ها و مقدمات فراوان و فراهم آوردن زمینه‌ی لازم، آن‌هم در مدتی طولانی(دست‌کم از سال ۱۲۹۹ تا سال ۱۳۰۴). 🔺 اما بیگانگان برای کنار زدن «رضاشاه» از قدرت، هیچ زحمت ویژه‌ای متحمل نشدند و صرفا با «یک دستور»، نامبرده را به جایی پرت کردند(= تبعید کردند) که در تمام عمرش اسم آنجا را هم نشنیده بود. قاجار منحط و ضعیف بود، اما هیچ‌گاه به طور کلی وابسته به بیگانه و «سرسپرده» نبود. 🔴 راز این تفاوت در «وابستگی و سرسپردگی» ذاتی پهلوی است. #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ درباره‌ی دیروز 💢 غربی‌ها به واسطه‌ی برخورداری از سوابق فراوان و درخشان! در استعمارگری و استثمارگری، به خوبی می‌دانند که چگونه منابع یک کشور را علیه خود آن کشور به کار گیرند. مثلا ایران دوران پهلوی اول را ببینید! 🔴 «رضاشاه» با پول حاصل از مالیاتی که بر قند و شکر مردم وضع شده بود، راه‌آهنی را ساخت که جز منافع انگلستان را تأمین نمی‌کرد و هیچ سودی برای ملت نمی‌توانست به دنبال داشته باشد؛ همان راه‌آهنی که به قول دکتر مصدق، مصداق «خیانت» بود. ⬅️ (منبع: کتاب خاطرات و تألمات محمد مصدق، ص ۳۵۲) سپس انگلستان با کمک همین راه‌آهن، توانست متفقین را در جنگ بین‌المللی دوم فاتح سازد و ایران ما را به اشغال خود درآورد؛ همان ایرانی که به‌واسطه‌ی نفت و راه‌آهنش توانسته بود آلمان را شکست دهد! انگلیسی‌ها به این میزان اکتفا نکردند؛ بلکه همان دست‌نشانده‌ای(= رضاشاه) را که با پول ملت برای تأمین منافع سلطنت بریتانیا، دست به ساخت آن راه‌آهن کذایی زده بود، بدون ابراز کمترین اعتنا و احترام، به جایی تبعید کردند که در طول عمرش حتی نام آن را هم نشنیده بود: «جزیره‌ی موریس». دیروز(سوم شهریور) سالگرد وقوع این واقعه‌ی بسیار تلخ در تاریخ معاصر ایران بود. آری! تا بوده چنین بوده است! فرجام رضاشاه کبیر!!! تصویری بزرگ و آیینه‌ی تمام‌نمایی است از انتهای مسیر تعامل یک‌طرفه با غرب و واگذاری حقوق و منافع کشور به‌خیال دفع شرّ دشمن! 😔 ای کاش جناب «روحانی» و سایر غرب‌باوران عبرت گرفته بودند! #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

☀️ گاهِ ظهر ☀️ 🔘 جالب و البته لازم است بدانیم که تا اوایل قرن بیستم، در آمریکا «زنان» حق رأی نداشتند. 🔴 در تاریخ ۲۶ آگوست ۱۹۲۰ به موجب مصوبه‌ی متمم نوزدهم قانون اساسی ایالات متحده‌ی آمریکا توسط کنگره‌ی این کشور، زنان در انتخابات سیاسی حق رأی یافتند. #ابرشاگرد @abarshagerd ✍

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ آقای روحانی «محصول» بود، نه «عامل» 🔴 این واقعیت را نمی‌توان انکار و کتمان کرد که روحیه‌ی ویرانگر «راحت‌طلبی» متأسفانه در میان بخش‌های قابل‌توجهی از ما مردم(به ویژه جوانان و نوجوانان) شایع است که این روحیه نیز دست‌کم از دو عامل ناشی شده است: یک. اعتیاد به ارتزاق از پول نفت دو. هجوم شبه‌مدرنیته حال چنانچه در این شرایط، افرادی تلاش کنند که این تصور را در اذهان ما ایجاد نمایند که صرفا به‌واسطه‌ی برقراری ارتباط با آمریکا و رفع تحریم، همه‌ی مشکلات ما حل و برطرف خواهد شد، طبیعتا یک شخص راحت‌طلب به دنبال صاحبان این نظرات کشیده می‌شود، نه صاحبان تفکری که معتقد است رمز قوی شدن کشور چیزی نیست مگر درون‌زایی قدرت و اتکا به استعدادها و ظرفیت‌های داخلی و تلاش و مجاهدت. 🔺 لذاست که عرض می‌کنیم: انتخاب آقای روحانی در سال ۹۲ محصول عوامل مختلفی بود که از آن جمله می‌توان به رسوخ راحت‌طلبی در میان بخش‌هایی از ما مردم اشاره کرد. 🔔 البته معنای این سخن آن نیست که تمامی رأی‌دهندگان به آقای روحانی افرادی راحت‌طلب بوده و از سر راحت‌طلبی ایشان را برگزیدند. @abarshagerd ✍️

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ «از» یا «برای»؟ مسئله دقیقا همین است 🔘 اشکالات و ایرادات ما به موضوع «آزادیِ غربی» بسیار است و در یک یا دو اشکال منحصر نمی‌شود؛ زیرا از سر تا به پایش چیزی نیست مگر بی‌توجهی و اهانت به حقوقِ حقیقیِ انسان. اما به نظر می‌رسد که نقطه‌ی جوششِ فکری و نظری این جریانِ نجس و این شرابِ حمیم و سوزان و این سرابِ لئیم و بی‌پایان و این ترابِ بهیم و بی‌سامان، یک «مغالطه» و «فریبکاری» بیش نیست، و آن عبارت است از: تقدّم «از» بر «برای»! 🔹 توضیح آنکه: متفکرانِ غربی و غربزدگانِ بی‌فکر، پیش و بیش از آنکه از «آزادی برای چه» بگویند و بنویسند، از «آزادی از چه» زبان چرخانده و کاغذ به باد می‌دهند! براستی کدام فکر سلیمی می‌پذیرد که قبل از تحقیق و کشف مبدأ(مبنا) و مقصد(هدف)، از «راهِ» رسیدن از مبدأ به مقصد سخن راند؟! «آزادی از چه» سطح و پوسته‌ی قضیه است و «آزادی برای چه» عمق آن. فقط زمانی می‌توان از «آزادی از چه» سخن گفت و نسخه تجویز کرد که پیش‌تر مسائل مربوط و متعلق به «آزادی برای چه» کاملا و تماما حل شده باشد. غربی‌ها و نوچه‌هایشان(غربزدگان)، فراوان پیرامون «آزادی از چه» گوش می‌خراشند، بی‌آنکه از «ابزار بودن» آزادی چیزی بگویند و بنویسند؛ چراکه از نظر اینان اساسا «آزادی» هدف است، نه ابزار. قربانیان این تهاجم و تجاوز فکری نیز آن دسته از مردمان سراسر دنیا هستند که با فطرت‌هایی پاک، امر مقدسی به نام «آزادی» را جستجو می‌کنند، اما به نشانی‌های داده شده از جانب غربی‌ها اعتماد کرده و به جای رسیدن به هدف اصلی(نه دروغی)، ناکجاآباد مقصدشان می‌شود. #روضه_آزادی #آزادی #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

ابوالحسن ابتهاج @abarshagerd

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ آیا آمریکایی‌ها «احمق»اند؟ 🔘 حقیقت آن است که اگر آمریکایی‌ها احمق نبودند، برای بقای سلطه‌ی خود بر ایران، به جای حمایت شدید و بی‌پایان از محمدرضا پهلوی، افرادی نظیر «ابوالحسن ابتهاج» را به قدرت می‌رساندند و مورد حمایت قرار می‌دادند. ابتهاج جزو معدود رجال توانمند، صاحب‌نظر و دارای شخصیت در دوران پهلوی بود که در طول سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۷ در سِمَت «ریاست سازمان برنامه و بودجه» اشتغال داشت. گرچه در وابستگی و تمایل نامبرده به غرب و آمریکا جای هیچ تردیدی وجود ندارد، اما مخالفت‌ها و صراحت‌های او در قبال بعضی از طرح‌های استعماری و استثماری آمریکا در ایران، عاقبت موجب عزل وی از این سمت و حبس او گردید. 💥 نکته‌ی بسیار جالب توجه آنکه مخالفت‌ها و انتقادات ابتهاج و بعضی دیگر از کارشناسان، عمدتا ناشی از ⬅️دلسوزی برای خودِ آمریکایی‌ها➡️ بود؛ چراکه این قبیل اَعمال زورگویانه‌ی آمریکا را در راستای منافع درازمدت واشنگتن تشخیص نمی‌دادند. آنان به سبب شناخت نسبی‌ای که از مردم ایران داشتند، به آمریکایی‌ها تذکر می‌دادند که در پیش گرفتن برخی سیاست‌ها، عاقبت باعث انفجار و قیام ملت علیه نظام دست‌نشانده‌ی پهلوی خواهد شد و بساط سلطه‌ی آمریکا بر ایران را برای همیشه برخواهد چید. توجه مخاطبان مکرم را به سه فراز مهم از کتاب خاطرات ابوالحسن ابتهاج جلب می‌کنم: ⏪ «در زمستان ۱۳۴۱ وقتي از زندان بيرون آمدم چند نفر از اعضاي سفارت آمريكا در تهران از من درخواست ملاقات كردند... صورت جلسه اين ملاقات بعدا بصورت گزارش به وزارت خارجه ارسال شد كه در اينجا قسمتي از آن درج مي‌گردد. - به وزارت خارجه - از سفارت آمريكا در تهران - تاريخ : ۱۹ ژانويه ۱۹۶۳ - موضوع: اظهارات ابتهاج در مورد اصلاحات ارضي و توسعه اقتصادي- در تاريخ دهم ژانويه ابوالحسن ابتهاج، طي ملاقاتي با چند تن از مقامات سفارت آمريكا در تهران اظهار داشت كه به نظر او ايران بطور يقين در آينده نزديكي با يك بحران شديد سياسي- اقتصادي روبرو خواهد شد، چون دولت بجاي اين كه درآمد نفت را صرف برنامه عمراني بكند به تشويق دولت آمريكا قسمت عمده درآمد نفت را به مصرف خريد اسلحه‌هايي مي‌رساند كه به آن احتياج ندارد.» (ص ۵۴۰) ⏪ «در ملاقات با او (راجراستيونز، معاون وزير خارجه انگليس) وضع ايران را تشريح كردم و گفتم شما و آمريكائي‌ها با پشتيباني از روش حكومت ايران مرتكب گناه بزرگي مي‌شويد چون مي‌دانيد چه فسادي در ايران وجود دارد. مي‌دانيد كه مردم ناراضي هستند ولي حمايت شما است كه باعث ادامه اين وضع شده است و نتيجتاً تمام مردم ايران نسبت به انگليس و آمريكا بدبين شده‌اند... استيونز در جواب من گفت درست است كه اوضاع و احوال ايران رضايت‌بخش به نظر نمي‌آيد ولي بقول ما «شيطاني كه مي‌شناسيم از شيطاني كه نمي‌شناسيم بهتر است». (ص ۵۲۷) ⏪ «آنگاه با شدت از نظر مستشاران نظامي آمريكا در ايران انتقاد كردم و گفتم هر سال هنگامي كه بودجه ارتش ايران براي سال بعد منتشر مي‌شود و من با افزيش هزينه مخالفت مي‌كنم و نظر خود را به شاه ابراز مي‌دارم شاه جواب مي‌دهد مقامات نظامي آمريكا در ايران حتي اين افزايش را هم كافي نمي‌دانند. با عصبانيت گفتم محض رضاي خدا ترتيبي بدهيد كه اينگونه تناقض‌گويي بين مقامات مختلف آمريكا روي ندهد. اظهارات من بحدي با شدت و حرارت بيان مي‌شد كه خداداد فرمانفرمائيان بلافاصله به همسرم آذر تلفن كرد و گفت كار فلاني تمام است. شايد حق با او بود زيرا بفاصله چند روز انتقال اختيارات مديرعامل سازمان برنامه به نخست‌وزير... صورت گرفت.» (ص ۴۴۵) 🔴 اگر آمریکایی‌ها به نظرات و توصیه‌های ابتهاج و دیگران توجه می‌کردند، بی‌شک سلطه‌ی آنان بر ایران و عمر سلطنت پهلوی بیش از این‌ها ادامه می‌داشت، اما سنت خداوند بر این است که «طمعِ» دشمنان به کسب منافع حداکثری، کشیدن پرده‌ای بر چشمان آنان را سبب می‌شود؛ پرده‌ای که آنان را حتی از دیدن واقعیات نیز ناتوان کرده و محاسباتشان را به وادی «حماقت» می‌کشاند؛ از همین رو بود که آمریکایی‌ها مهره‌های کاملا بی‌اراده و بی‌شخصیتی همانند محمدرضا را بر امثال ابتهاج ترجیح می‌دادند تا به خیال خام خود بدون ذره‌ای مقاومت و محدودیت، به منافع حداکثری خود در ایران دست یابند، اما عاقبت چیز دیگری شد. #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

آقای امیرحسین ثابتی @abarshagerd

پاسخ به یک اشکال غیر فنی و عوامانه 🌹 جناب ثابتی عزیز! پس از تحیت و احترام لزوم انسداد توئیتر و پافشاری بر آن کاملا هم قابل فهم است؛ همانطور که مسدودسازی تلگرام کاملا قابل فهم بوده و هست؛ خصوصا برای امثال جنابعالی قاعدتا علاوه بر قابل فهم بودن، باید سهل‌الفهم هم باشد. چیزی که در این میان قابل فهم نیست، قانون‌شکنی علنی مسئولان و البته بخش‌هایی از جریان انقلابی و استنتاجات عجیبِ این‌چنینی است که متأسفانه از سوی شما نیز صادر می‌شود. آنچه قابل فهم نیست، اصرار عده‌ای از مسئولان و نخبگان به ارتباط با مردم ایران آن‌هم با زبان فارسی از طریق فضاهایی ضد ایرانی و ضد مردمی نظیر توئیتر، اینستاگرام و ... است! آقای ثابتی! رواج قانون‌شکنی به خودی خود دلیل و نشانه‌ای بر بدی و بی‌مبنایی یک قانون نیست و این گفته‌ی شما مبتنی و مستند به ضوابط فقهی نیست و حجتی برای لغو آن قانون بشمار نمی‌آید؛ بنابرین مدعای شما حقیقتا عوامانه است و اساسا مسموع نیست. لذا به جای تخطئه‌ی مسدودسازی توئیتر؛ ⬅️ اولا مسئولان و نخبگانی را تخطئه کنید که به انسداد قانونی توئیتر بی‌اعتنا هستند و با اجتهادهای بی‌ضابطه و دلایل فاقد وجاهت فقهی و قانونی، قبح قانون‌شکنی را شکسته‌اند؛ ⬅️ ثانیا حلقه را بر دشمن باید تنگ کرد نه بر تنگ‌کنندگان حلقه بر دشمن! لذا مطالبه‌ی مسدودسازی اینستاگرام، واتس‌اپ و ... را نیز در فهرست پیگیری‌های خود بگنجانید، نه اینکه با مغالطه همین میزان از انسداد را نیز مورد شبهه و خدشه قرار دهید. ایجاد حصار به دور یک محیط ذاتا فسادزا نه تنها منطقا نمی‌تواند به عنوان عامل و مسبب حضور جماعتی در آن محیط قلمداد شود، بلکه ایجاد حصار اساسا اقدامی صددرصد معقول و لازم است. یکی از عوامل اصلی گسیل و بقای بخش‌هایی از مردم به فضاهای بی‌برکت و منحوس یادشده، همین بی‌اعتنایی و قانون‌شکنی جماعتی از مسئولان و نخبگان است، نه انسداد آن فضاها. با احترام دوباره #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️

⛅️ گاهِ صبح ⛅️ 🔻 چرا بشر احساس خوشبختی نمی‌کند و آرام و قرار ندارد؟ 🔻 چرا بشر با وجود پیشرفت‌های فراوان علمی و تکنیکی، کماکان احساس می‌کند که به مقصود خود نرسیده است؟ ❇️ پاسخ: زیرا پیشرفت‌های شگرف بشر در عصر کنونی، عمدتا در ذیل و زیر سایه‌ی مدرنیته و آرزوی مدرن شدن به دست آمده است، و روح حاکم بر مدرنیته نیز چیزی نیست جز 👈اومانیسم و خودبنیادی بشر👉. مدرنیته و تعالیم عصر به اصطلاح روشنگری(تاریکی)، همواره داعیه‌ی خوشبختی و سعادت بشر را داشته و دارد، اما به جای خوشبخت نمودن آدمی و جوامع انسانی، روزبه‌روز بشر را بی‌هویت‌تر و سرگردان‌تر کرده و مسائل و مصائب لاینحلی را برای وی به ارمغان آورده است. چرا؟ زیرا اومانیسم گرچه انسان را اصل و محور ارزش‌گذاری‌ها قرار می‌دهد(سوبژه) و عالم و آدم را صرفا ابزارهایی در دست او می‌پندارد که می‌تواند هر طور که باب میل و نفسانیت وی بود از آن‌ها بهره‌کشی نماید(اُبژه)، اما این مکتب نفاق‌آلود، انسان را هرچه بیشتر از خود دورتر و با خود بیگانه‌تر می‌کند؛ چراکه آدمی را از هویت اصلی و بنیادی خود؛ یعنی گرایش به «خدا» جدا نموده است. بدین ترتیب، اومانیسم، تحت عنوان و ادعای «انسان‌گرایی» و توجه به حقوق انسان، انسان را رسما 👈تهی👉 می‌کند. این‌چنین انسانی، هم از مبدأ و هم از مقصود اصلی خود جدا می‌شود و در برهوتی لایتنهی رها می‌گردد؛ البته اگر بتوان نام این موجود را انسان گذاشت، زیرا به قول مرحوم روژه گارودی: انسان، بدون خداوند، انسان نیست. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌻 امام خامنه‌ای ۲۱ فروردین ۹۹: بشر با این‌همه پیشرفت‌های علمی حیرت‌آور، احساس خوشبختی نمی‌کند. این‌همه پیشرفت و تحولات گوناگون نتوانسته به بشر خوشبختی ببخشد. #مدرنیته #ابرشاگرد @abarshagerd ✍️