🌥 پگاهنگار 🌥
یکی از گرفتاریهای آشکاری که در دوران کنونی، جامعهی ما به آن مبتلاست این است که:
⭕️ برخی از ما مردم تصوّر میکنیم که «آزادی بیان» یعنی هرگاه و در هر موضوع و مسئلهای که دلمان بخواهد، «کارشناس» هستیم و صلاحیت اظهار نظر و داوری داریم!
ابتلاء عجیبی است.
⚠️ گسترش وسیع این ابتلاء، به «غیر عالمانه» شدن فضای کلی کشور خواهد انجامید.
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
⭕️ در رسم غربیها، وقتی «زن» ازدواج میکند ...
امام خامنهای (۳۰ مهر ۷۶):
⭕️ «امروز هم وقتی زنی با مردی ازدواج میکند و به خانه شوهر میرود، حتّی نام خانوادگی او عوض میشود و نام خانوادگی مرد را بر خود میگذارد. زن تا وقتی نام خانوادگی خود را دارد که شوهر نکرده است؛ وقتی شوهر کرد، نام خانوادگی زن به نام خانوادگی مرد تبدیل میشود. این رسم غربیهاست؛ در کشور ما این طور نبوده، هنوز هم نیست. زن هویّت خانوادگی خودش را با خودش حفظ میکند؛ ولو بعد از ازدواج. آن، نشانه همان فرهنگ قدیمی غربی است که مرد سرور زن است.»
ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
خیلی مراقب باشیم!
هر کسی را به صِرفِ گفتنِ هر «حرفِ حقّی» نمیتوان متعلّق به «جبههی حق» دانست.
⚠️ گاهی کسی با یک «سخنِ حق» به جنگِ «جبههی حق» میآید.
⬅️ در جنگِ صفّین، کمرِ سپاهِ امیرالمؤمنین علیهالسلام را با یک کلامِ صددرصد حق شکستند؛ آنهم «بعضی از خودیها». بعضی خودیها با شعارِ درست و حقِّ «إن الحکم الا لله» (حکم فقط از آنِ خداست) به جنگِ «حجّتِ خدا» و در حقیقت به جنگِ «خودِ خدا» آمدند و توانستند جبههی حق را شدیدا تضعیف نمایند.
⬅️ و یا مثلا «ابلیس» با ادّعای اعتقاد به «خالقیّتِ» خداوند، به جنگِ «حجّتِ خداوند» (حضرتِ آدم علیهالسلام) و در حقیقت به جنگِ «خودِ خداوند» آمد. ابلیس: «خلقتنی من نار و خلقته من طین».
#خامنهای_حجت_خدا
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
وقتی «هاشمی رفسنجانی» در میانهی جنگ تحمیلی و با وجود کمکهای آمریکا به صدام، تلاش میکند که آمریکاییها را به بهبود روابط با ایران امیدوار نماید!
هاشمی در خاطرهی ۱۸ اسفند ۶۴ مینویسد:
🔴 «آقای [سعید] رجایی خراسانی نماینده ایران در سازمان ملل آمد. گفت که آمریکاییها برای اصلاح روابط زیاد مراجعه میکنند. 👈گفتم امیدوارشان کند👉. سفیر آمریکا در واتیکان با ایشان دوبار در این خصوص تماس گرفته است.»
منبع:
📖 کتاب خاطرات سال ۱۳۶۴ هاشمی رفسنجانی با عنوان: «امید و دلواپسی»
✍️ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
گفت:
♦️ «توان و تسلیحات دفاعی» برای مردم آب و نان نمیشود!
میگوییم:
❇️ ولی ما فردی را میشناسیم که آب و نانش حسابی فراهم بود؛ طوری که آب و نان مردم را نیز حسابی تنگ کرده بود، اما بهسبب نداشتن استقلال و عزت و توان دفاعی، بیگانه با یک اُردنگیِ تاریخی او را به ناکجاآبادی پرت کرد که تا پیش از آن حتی نامش را هم نشنیده بود!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
🔘 یکی از میوههای شیرینِ فتنهی تلخِ اخیر این بود که بیش از پیش برایمان روشن گشت که بعضی از «قهرمانانِ غیر حقیقی و پوشالی» که در اذهانمان «قهرمان» میپنداریمشان، حقیقتا قهرمان نیستند، و در عوض، قهرمانانِ حقیقیِ فراوانی را کشف کردیم که تاکنون حتّی نامشان را هم نشنیده بودیم و در گمنامی به سر میبردند؛ مانند: شهیدِ قهرمان «آرمان علیوردی».
🔘 این فتنه بیش از پیش برایمان ثابت کرد که هر فردِ «مشهور و موردتوجّه» لزوما «قهرمان» نیست؛ بلکه «قهرمانانِ حقیقی» هستند که باید موردتوجّهِ ما باشند.
⚠️ برایمان بیش از پیش ثابت شد که اگر در تشخیصِ «قهرمانانِ حقیقی» دچارِ اشتباه شویم، ممکن است ضربات و آسیبهای دردناکی بر ما وارد آید.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
در بارهی شعارِ «زن، زندگی، آزادی»
ـــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ برای مردانِ هوسران، چه چیز بهتر و دلپذیرتر از این است که هوسِ بیپایانِ خود را با هر تعداد زن که خواستند برآورده سازند، سپس هیچ مسئولیتی هم در قبالِ شهوترانیِ خود نپذیرند؛ یعنی نه نفقه بدهند، نه مهریه بپردازند، نه از زن مراقبت کنند و تکیهگاهِ او باشند و نه نامِ بچه روی آنها باشد!
🔻 براستی این «آزادی» برای «زن» است یا برای «مرد»؟! ☺️
🔻 براستی «قربانیِ» این «آزادی» کیست؟
🔻 براستی در این «آزادی»، چه کسی کِیفِ خود را میبرد و چه کسی زندگیاش به خاکِ سیاه مینشیند؟
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
در تخطئهی ولنگاریِ خسارتآفرین و اندوهبارِ «فضای مجازی»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ «آزادی» زمانی حقیقتا آزادی است که بتواند امنیّت و آرامش را به ما هدیه دهد.
⭕️ آزادیای که هر لحظه این قابلیّت را دارا باشد که امنیّتِ روانی و آرامش را از ما به یغما ببرد، عنوانش «آزادی» است یا «اسارت»؟!
✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
⛅️ گاهِ صبح ⛅️ چرا اینستاگرام و واتساپِ صهیونیستی به ما اجازه میدهند که «حرف حق بزنیم»؟ 🔴 مدعای
🌸 گمان میکنم که این یادداشت ارزش مطالعه داشته باشد. 👆
https://eitaa.com/abarshagerd/1988
🌤 چاشتنگار 🌤
برخیها اهل «مطالعه» نیستند؛ چون معتقدند که مطالعه برایشان «آب و نان» نمیشود!
سپس به سبب بیمطالعه بودنشان، به فردی مانند «حسن روحانی» رأی میدهند و بدین وسیله، «آب و نان»شان تنگ(یا تنگتر) میشود.
سپس در تنگ گشتن «آب و نان»شان، هیچ تقصیری را متوجه خودشان نمیدانند و همانند گذشته باز هم معتقدند که «مطالعه برایشان آب و نان نمیشود»!!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
حزباللّهی بودنمان را محک بزنیم!
ــــــــــــــــــــــــــــ
❇️ در تاریخ آمده است که در زمان ناصرالدینشاه قاجار، تاجری اصفهانی زندگی میکرد که شغلش تجارت توتون و تنباکو بود و سرمایهی فراوانی داشت؛ آنچنان که سرمایهی وی را ۱۰ هزار کیسهی بزرگ توتون و تنباکو نوشتهاند. این فرد همینکه خبردار میشود که میرزای شیرازی حکم فرموده است به تحریم استعمال توتون و تنباکو(به هر نحو)، تمام سرمایهی هنگفتش را که ۱۰ هزار کیسهی بزرگ بود به آتش میکشد تا فرمان ولیّامر خود را زمین نگذاشته و در راستای استقلال اقتصادی مسلمانان، مُشتی در دهان دشمن(انگلیس) کوبیده باشد. به گمان قوی، این تاجر گرامی در عمرش میرزای شیرازی را حتی یک بار هم با چشم خود از نزدیک ندیده بود؛ چراکه این فرد در ایران میزیست و میرزای شیرازی در فرسنگهای دوردست؛ یعنی سامرا.
⭕️ در همان زمان اما بودند بعضی علمای مشهور و مؤثر(آیتالله سید عبدالله بهبهانی) که با وجود حکم تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی، متأسفانه حکم نائب امام زمان را شکسته و قلیان کشیدند؛ این در حالی بود که حکم ولیّامر مسلمانان تا اعماق دربار ناصرالدینشاه - یعنی حرمسرای او - نیز نفوذ کرده به گونهای که همسران قبلهی عالم! را نیز علیه او شورانده و حسابی وی را آشفته نموده بود. و هم جناب بهبهانی بود که حدود ۱۵ سال بعد در قضیهی بسیار مهم و کلیدی مشروطه، متأسفانه باز هم دچار غفلت شد و در زمرهی حامیان مشروطهی غیر مشروعهی انگلیسپسند قرار گرفت و حتی از تحصن مشروطهخواهان در سفارت انگلیس حمایت کرد و همین غفلت ایشان و همانندان ایشان بود که در نهایت موجب شکست مشروطهی مشروعه و در واقع «شکست اسلام»(بنا بر تعبیر حضرت امام خمینی) گردید.
🔘 اگر معیارهای حزباللّهی بودن به گونهی عمیق و موشکافانه کشف، منقح و تبیین شود، آنگاه یافتن عیار هر فرد مدعی حزباللّهیگری آسان گردیده و جای حزباللّهیهای حقیقی و غیر حزباللّهیها با یکدیگر عوض نخواهد شد و نمونههایی همانند دو مورد یادشده، در چشم ما عجیب نمیآید.
✍ ابَرشاگرد