🌙 شب‌نوشت 🌙
🌹 دوستان! دوباره موفقیت و خوشحالی بزرگی نصیبم شد.
😄 بازهم کامم حسابی شیرین شد و یک مسرّتِ سرشار، سرتاپای وجودم را فراگرفت. در پوست خود نمی‌گنجیدم.
امروز طی گفتگویی دوستانه، کوتاه و کم‌نظیر، توانستم صاحب یک مغازه‌ی لوازم آرایشی را مجاب نمایم که تصویر تبلیغاتی‌ای را که جلوی در ورودی فروشگاه قرار داده بودند و متأسفانه برخلاف موازین شرعی بود، تعویض نمایند. ایشان بسیار خاضعانه و بزرگوارانه پذیرفتند و از روی خداوند شرمسار شدند و شدیدا اظهار ندامت می‌کردند. این گفتگوی صمیمانه هیچگاه از خاطرم پاک نخواهد شد.
🌻 هنگام حرکت به طرف مغازه، از رسول اکرم مدد طلبیدم و حضرت ایشان هم سنگ‌تمام گذاشتند.
بارالها! بسیار ممنونم!
@abarshagerd ✍️
⛅️ صبح‌نوشت ⛅️
با کلمات زیر جمله‌ای بسازید!
دیلاق و سربه‌هوا - بدریخت و بدترکیب - مزخرف و بی‌اساس
⬅️ جمله‌ی پیشنهادی بنده: برج میلاد!!
😒 هیچگاه به خاطر ندارم که از برج نامیمون و بی‌بنیاد میلاد خوشم آمده و در دلم نشسته باشد.
😡 از ابتدا نفهمیدم و اکنون نیز نمی‌فهمم که اساسا این بدقیافه‌ی چشم‌خراش چیست و بودن آن دقیقا از چه ضرورت تمدنی‌ای برخوردار است؟
براستی کدام عنصر تمدنی (اسلامی - ایرانی) و مطابق با هویت ملت ایران در این سازه یافت و دیده می‌شود؟ از یابنده تقاضا می‌گردد که به ما نیز بنمایاند و امثال بنده را هم از جهل خارج کند.
❌ با کدام منطق و مبنا می‌بایست اجازه داد که در سرزمین پاکان؛ یعنی «ایران»، شاهکار تمدنی‌ای به نام میدان امام (نقش جهان) اصفهان در کنار سازه‌ای ناسازگار با هویت ایرانیان؛ یعنی برج معوّج میلاد رنج بکشد؟ کدام یک از ما حاضر می‌شویم که با فردی که هویت او ۱۸۰ درجه برخلاف هویت ماست در زیر یک سقف زندگی کنیم؟ مگر مکتب ما چه کمبود و نقصانی دارد که برای جبران آن ناچار شده‌ایم که دست به ساخت نمادی سرمایه‌داری و بی‌ارتباط و بلکه متضاد با هویت جامعه‌ی بالنده‌ی شیعی ایران بزنیم؟ یعنی زبانم لال، این ملت آنقدر بی‌بتّه و بی‌عُرضه‌اند که نمی‌توانند اثر و سازه‌ای بر اساس هویت خود بنا کرده و با تبدیل آن به یک جاذبه‌ی گردشگری، مکتب بی‌نظیر خود را به رخ جهانیان بکشانند؟
🎯 مخلص کلام آنکه علم، صنعت، ادبیات، معماری، اقتصاد و ... در جامعه‌ی ایران، همه و همه الزاما و منحصرا می‌بایست در راستا و در خدمت هویت شیعی این ملت باشد، نه بر پایه‌ی تمدن و تفکر سرمایه‌سالاری. تفصیل این مطلب بماند.
@abarshagerd ✍
🌙 شب‌نوشت 🌙
این میزان «سنگدلی»، چرا؟
🔻 یک سؤال:
آیا براستی امروز در غم این حادثه ی دردناک و غصه آور، دل و جانمان سوخت؟ گریه کردیم؟
اگر خیر، با تعجب فراوان باید پرسید چرا؟
چرا حتی یک ذره نیز دردمان نگرفت و غصه دار نشدیم؟ چرا اشک نریختیم؟
مگر این ۱۰۰ نفر، مخلوق و محبوب خدای ما نیستند؟ آیا خدا آنان را نیز همانند ما دوست ندارد؟ آیا خدای ما، خدای آنان نیست؟
آیا امروز حجّت خدا غمیگن نشد و اشک نریخت؟
آیا فقط ما هستیم که انسانیم؟
آیا فقط جان ماست که عزیز و شیرین است؟
آیا این جانباختگان و مصدومان همانند ما دارای نزدیکان و آشنایان نیستند؟
آیا امشب خانه های اینان غرق در ماتم نیست؟
آیا پدر، مادر، همسر و فرزندان اینان امشب در عزا صبح نمی کنند؟
آیا این افراد فطرتشان پاک نبود؟
آیا کافر حربی یا صهیونیست بودند؟
مگر امامی که امشب شب تولدشان است نفرمودند: «التودّد إلی الناس نصف العقل»؟ (تحف العقول - صفحه ۴۴۳)
آیا فرموده اند که فقط با اهل شیعه مهربانی کنید، یا فرمایش ایشان ناظر به عموم مردم (الناس) است؟
پس چرا حتی اندکی احساس دلسوختگی در ما ایجاد نشد و چرا آتش نگرفتیم؟
چرا؟ و هزاران بار دیگر باید پرسید چرا؟
@abarshagerd ✍️
💢 جالب است که همه‌ساله سالروز استقلال آمریکا از بریتانیا و تشکیل ایالات متحده در ۴ جولای (۱۴ تیرماه)، تقریبا مصادف است با ایام هفته‌ی حقوق بشر آمریکایی و سالروز جنایت آمریکا در منهدم ساختن هواپیمای مسافربری ایران (۱۲ تیرماه).
📣 ان شاء الله فردا (۴ جولای) یادداشتی تاریخی - پژوهشی را پیرامون همین موضوع منتشر خواهم کرد.
📷 تصویر فوق، رونوشتی است از اعلامیه‌ی استقلال ایالات متحده‌ی آمریکا که در تاریخ ۴ جولای ۱۷۷۶ به تصویب رسید.
@abarshagerd ✍️
🌙 شب‌نوشت 🌙
آقای رئیس جمهور! عنایت فرمودید؟
جنس «دلواپسی» اروپایی ها از نابودی برجام، اساسا هیچ تفاوت ماهوی، بنیادی و راهبردی ای با اهداف مدنظر آمریکا از تحمیل برجام بر ایران ندارد.
هدف اصلی عبارت است از به زانو درآوردن ایران از مسیر مهار و از میان برداشتن گام به گام اهرم های قدرت.
از همین رو، اساس طراحی و تحمیل اسنادی نظیر «پروتکل الحاقی» بر ملت ها از سوی آمریکا، چیزی نیست جز مهار کشورها و جلوگیری از افزایش قدرت آنها؛ آنهم در پس عناوین زیبا و دلفریبی مانند: «دقیق تر شدن نظارت ها»!
لذاست که اروپایی ها سخت نگران و دلواپس اند که مبادا اضمحلال کلی و همیشگی برجام منجر به شکست پروژه ی «مهار ایران» شود.
آنجایی هم که اروپایی ها از خروج آمریکا از برجام گلایه می کنند،
⬅️ اولا به ظلم روا شده در حق ایران و عدم انتفاع کشورمان از برجام و همراهی شان با آمریکا در تکمیل جورچین پروژه ی تهی کردن این توافق از منفعت برای ایران هیچگونه اشاره ای نمی کنند، به طوری که کانه برجام صرفا سندی یکجانبه است و غربی ها به هیچ اقدامی متعهد نشده اند،
⬅️ ثانیا به جهت عدم دلخور شدن آمریکایی ها، این گلایه را در سطح یک اظهار «تأسف» نگه داشته و به موازات گِله از آمریکا، گلایه ای را نیز نثار ایران می کنند و
⬅️ ثالثا اگر هم احیانا نسبت به عدم رفع تحریم ها از سوی آمریکا انتقادی کنند، مقصودشان آن است که مبادا این اقدامات آمریکایی ها به برچیدن کلی بساط برجام و آزادی ایران از اسارت هسته ای منجر گردد.
@abarshagerd ✍️
☀️ ظهرنوشت ☀️
به مناسبت ۴ جولای؛ سالروز «استقلال آمریکا» از بریتانیا
🔹 اگر از اطرافیان، آشنایان، دوستان و ... (ترجیحا تحصیل‌کرده و دانشگاه‌رفته باشند) بخواهید که هر آنچه راجع به تاریخ آمریکا می دانند برای شما شرح دهند، به احتمال بسیارقوی حداکثر چیزی که به شما ارائه خواهند داد آن است که:
«در سال ۱۴۹۲ میلادی، یک دریانوردِ ماجراجویِ مسیحیِ ایتالیایی (ونیزی) به نام کریستف کلمب قاره ی آمریکا را کشف نمود».
🔻 چیزی بیش از این خواهند گفت؟ گمان نمی کنم. (پس بخوانید.)
نه صرفا اکثریت ما، بلکه اکثریت و قاطبه ی مطلق مردم دنیا نیز این گزاره را به عنوان یک واقعیت مسلّم و محرز پذیرفته اند.
اما شاید دانستن این مطلب برای شما جالب و البته غم انگیز باشد که گزاره ی مذکوری که یک عمر آن را واقعیتی مبرا از هرگونه شک و شبهه می پنداشتیم، از اساس کذب و غیرواقعی است.
❌ دروغ اول: اینکه کریستف کلمب دریانوردِ ماجراجویی بیش نبوده و صرفا از سر کنجکاوی پا به این سفر نهاده است. خیر! این مطلب دروغ مسلّم و واضحی بیش نیست. تاریخ تصریح دارد که از حدود یکی دو سال قبل، مقدمات این سفر کاملا برنامه ریزی شده و هدف نیز کاملا مشخص بود. از خیل همراهان کریستف کلمب می توان به دو منجّم اشاره کرد که نقش ناوبری و تشخیص مسیر برای هدفی از پیش تعیین شده را بر عهده داشتند (به طرف هندوستان).
❌ دروغ دوم: دین کریستف کلمب «مسیحیت» نیست، بلکه نامبرده فردی یهودی بوده که بنابر دلیل یا دلایلی دین و مذهب اصلی خود را مخفی نموده است (یهودیان اساسا به مخفی کاری شهره اند).
❌ دروغ سوم: ملیت کریستف کلمب «ایتالیایی» نیست، بلکه وی فردی «اسپانیایی» تبار و از یهودی های کاتالان محسوب می شود. او بنابر دلیل یا دلایلی ملیت اصلی خود را نیز مخفی نموده است.
❌ دروغ چهارم: نام این فرد اصلا «کریستف کلمب» نیست، بلکه نام اصلی وی «جان کالُن» می باشد. شخص مذکور نام اصلی خود را مخفی کرده بود؛ بنابر دلیل یا دلایلی.
❌ دروغ پنجم: عبارت است از «کشف» قاره ی آمریکا!! این دروغ به واقع مهم ترین و بلکه فراگیرترین دروغ از میان دروغ های پنجگانه ی یادشده بشمار می رود. مختصر آنکه این قاره نه تنها کشف نشده، بلکه به صورت کاملا آشکار، کابویی وار و در نهایت خشونت و سبعیت «غصب» شده است. برای اثبات این موضوع شواهد تاریخی فراوان است. مثلا دکتر هاوارد زین؛ استاد دانشگاه بوستون و مورخ شهیر آمریکایی در کتاب تاریخ آمریکایش صریحا ذکر می کند که در زمان قدم نهادن کریستف کلمب در این سرزمین، ۷۵ میلیون انسان در سرتاسر این قاره زندگی می کرده اند. با این اوصاف، چه کشفی و چه کشکی؟؟!!
🔲 روشن است که این میزان مخفی کاری نه تنها نمی تواند عادی و بی اهمیت باشد، بلکه به شهادت تاریخ، همه و همه در راستای اجرایی نمودن پروژه ای بود که در مرحله ی نخست به تشکیل ایالات متحده و در مرحله ی دوم و اصلی به ایجاد رژیم نامشروع صهیونیستی (اسرائیل) منتج و منجر گردید. (جهت مطالعه ی بیشتر، می توانید به کتاب «تاریخ پنهان و ناگفته ی آمریکا» مراجعه فرمایید)
📣 امروز ۴ جولای است؛ سالروز استقلال آمریکا از بریتانیا؛ روزی که عده ای سرمایه پرستِ برده دار توانستند به طور رسمی برای مدت های مدید اشغال قاره ای عظیم و غنی به نام «آمریکا» را با عنوان «استقلال» لاپوشانی نمایند. لعنة الله علیهم!
@abarshagerd ✍️
🌙 شب‌نوشت 🌙
توئیتر؛ فضای نخبگی یا فضای پخمگی؟
🔴 اگر شما با هدف تأمین منفعتی از منافع شخصی‌تان، محیط و فضای به ظاهر علمی‌ای را به گونه‌ای طراحی و پدید آورید که بازیگران و افراد موجود در آن فضا تصور و تخیل کنند که مستقلا تأثیرگذار بوده و می‌توانند به منافع‌شان برسند، در این صورت آیا شما «نخبه»پروری کرده‌اید یا «پخمه»پروری؟
@abarshagerd ✍️
⛅️ صبح‌نوشت ⛅️
💥 تا استفاده نکنیم، نمی‌توانیم منزلت و برتری آن را نسبت به مسواک‌ها و خمیردندان‌هایی که عمری با آنها مشغول بوده‌ایم درک کنیم.
⬅️ بسیار کارآمد و بسیار ارزان
🌹 به امید همه‌گیر شدن استفاده از این نعمت شگفت‌انگیز
📷 «چوب مسواک»
@abarshagerd ✍️
☀️ ظهرنوشت ☀️
فلافلِ غربی!
💢 صاحب یک مغازه‌ی فلافلی نیز حاضر نمی‌شود که فناوری ساخت محصولش را در اختیار سایرین قرار دهد؛ زیرا تنها مزیت نسبی او بر دیگران، همان «فناوریِ» در اختیار اوست.
❌ آن‌وقت جماعتی با افکار عقب‌مانده و پوسیده، سالیان سال در این خیال و آرزو به سر برده‌اند و می‌برند که با دادن امتیازات پهلوی‌مسلکانه و قاجارگونه به غرب و کنار گذاشتن آرمان‌ها، اهداف و منافع حقیقی کشور، آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نیز در عوض با کمال اشتیاق و دلسوزی و با هدف رشد و تعالی ایرانیان، «فناوری»هایی را که صرفا ابزاری است برای انحصار و وابسته نمودن ملت‌ها و چاپیدن ثروت‌های آنان، دودستی در اختیار کشورمان قرار دهند!
☑️ بنابرین اساسا هیچ راهی نیست جز تکیه بر توان درونی. البته بی‌شک تکیه بر توان داخلی به معنای بی‌اعتنایی به تجارب سایر کشورها نیست.
@abarshagerd ✍
⛅️ صبح‌نوشت ⛅️
جوهر زیبای ایرانیان
🌹 دیروز تصادف کردم؛ تصادفی ناز!
همین‌که از موتور پرت شده و بر کف خیابان نقش بستم، به ناگاه در کسری از ثانیه! چندین و چند نفر در اطراف من جمع شده و اغلب آنان شروع کردند به کمک کردن به بنده و بیرون آوردنم از وضعیت پیش آمده، و من مبهوت هستم که این جمعیت به یکباره از کجا پدید گشته بودند؟
نکته‌ی مهم و گفتنی در این بین آن است که این جماعتی که هیچ‌یک دارای ظاهر و شمایل در اصطلاح مذهبی نیز نبودند، دلسوزی‌شان برای من بعضا از خودم هم بیشتر بود! و من شگفت‌زده.
من مدام اصرار می‌کردم که هرچه سریع‌تر باید به قرارم برسم و دوستم منتظر است، اما آنان اجازه‌ی حرکت به بنده نمی‌دادند و مُصِر بودند که تا زمان یقین به سلامت کامل من، نباید شروع به حرکت کنم.
موتورِ سرنگون‌شده و آسیب‌دیده‌ام را سرپا کردند و حتی مدتی از وقت خود را نیز صرف نمودند تا بالاخره توانستند موتور را دوباره روشن نمایند که بتوانم به آسودگی به مسیرم ادامه دهم.
آیا من از این افراد یاری و کمک طلبیده بودم؟
خیر!
اصلا این جماعت که بودند؟
پیامبر؟ امام؟ یا فرشته؟
هیچ‌کدام! مردم عادی کوچه و بازار که احتمالا هریک از آنان مشغول کار و رفع گرفتاری‌های روزمره‌ی خود بودند، اما به محض بروز یک اتفاق سخت، کار شخصی‌شان را بالکل رها کرده و خود را موظف به یاری رساندنِ باشتاب و بی‌منت دیدند، بدون آنکه اساسا مرا بشناسند و یا عدم دلسوزی و کمک‌رسانی آنان منجر به جریمه‌ی پلیس گردد.
آری! مردم ایران این‌چنین‌اند.
نمی‌توان به ظاهر و سطح بعضا آلوده‌ی آنان اکتفا کرد و حکم صادر نمود بر آلودگی باطن و جوهرشان.
🌻 این مردم را در مقاطع سخت و طاقت‌فرسا می‌توان شناخت.
ای کاش همانطور که رهبرمان نسبت به مردم بسیار خوشبین‌اند، همه‌ی ما نیز در همان سطح و با همان میزان به مردم خوشبین باشیم.
@abarshagerd ✍